eitaa logo
کانال محبین وݪایٺ و شهدا🏴
321 دنبال‌کننده
13.9هزار عکس
5.5هزار ویدیو
113 فایل
○•﷽•○ - - 🔶براێ شهادٺ؛ابتدا باید شهیدانھ زیسٺ"^^" - - 🔶ڪپی با ذڪر صلواٺ جهٺ شادێ و تعجیل در فرج آقا آزاد - - 🔶شرو؏ـمون⇦۱۳۹۷/۱/۲٤ - - 🔶گروھمون⇩ https://eitaa.com/joinchat/2105344011C1c3ae0fd73 🔹🔶باماھمراھ باشید🔶🔹
مشاهده در ایتا
دانلود
✨💞 💞✨ ♦️●هروقت که از ماموریت میومد،به تلافی اینکه دل❣️ منو به دست بیاره، گوشه غذامون یه قلب کوچیک با گلهای رز🌼 درست میکرد. ♦️منم دیگه به تلافی اون،قرار گذاشتم هربار که بیام گلزارش، براش یه با گل رز درست کنم....✅ ♦️●یبار که از ماموریت های زیادش،خیلی ناراحت بودم،به من گفت خانوم قول میدم جبران میکنم،یه کوچولو هم که شده جبران میکنم. ♦️ روز پنجشنبه بود،من همش تو ذهنم میگفتم میخواد فردا مارو جایی ببره.میخواد یه کاری انجام بده... صبح 🌤شد، دیدم پاشده خودش ناهار قرمه سبزی گذاشته. خوب بود. ♦️گفت امروز تو اصلا با غذا کاری نداشته باش،گفت موقعی که میخوام سفره رو بچینم،میری تو اتاق نمیای،سفره که چیده شد شما بیا... ♦️●بعد که اومدم دیدم سفره رو قشنگ چیده.یه گوشه سفره یه با گل رز🌻 درست کرده بود. اصلا نفهمیده بودم کی رفته گل رز گرفته ... ‌‌✍️راوی: همسرشهید @mohebin_velayt_shohada آیدی کانال 👆🌹
😈🔴 دوم خیلی انسانها در طول تاریخ ( علاوه بر هوای نفس ) بوده اند 😈🔴 🌼 در سفینة البحار مرحوم شیخ عباس قمی رحمه الله آمده است که یارانی دارد که برای انسان ها به او یاری می رسانند . این شیاطین در هر موقعیت زمانی و مکانی در خدمت هستند تا او را به اهدافش برسانند . 🐍 اسامی و کارهای آنان از این قرار است - 😱⛔️ 1_ ولهان؛ انسان را در و نماز وسوسه می کند و به می اندازد که این نماز باطل است .  2_ هفاف؛ ماموریت دارد که در بیابانها و صحراها انسان را کند و برای ترسانیدن او را به وهم ( خیال ) اندازد یا به شکل گوناگون به نظر انسان درآید . 3_ زلنبور؛ موکل بازاری هاست - لغویات و ، قسم دروغ و مدح کردن متاع را نزد آنها می دهد .  4_ ثبر؛ در وقتی که مصیبتی به انسان وارد می شود صورت خراشیدن، به خود زدن، یقه و لباس پاره کردن را برای انسان پسندیده می دهد .   5_ ابیض؛ انبیا را وسوسه می کند - یا مامور به در آوردن انسان است و غضب را پیش او موجه جلوه می دهد و به وسیله آن ها ریخته می شود . 6_ اعور؛ کارش تحریک در مردان و زنها است و آنها را به حرکت می آورد! و انسان را وادار به می کند (اعور همان شیطانی است که بر صیصای عابد را وسوسه کرد تا با زنا کند) .  7_ داسم؛ همواره مراقب خانه هاست - وقتی انسان داخل خانه شد و نکرد و نام خدا را بر زبان نیاورد با او داخل خانه می شود و آنقدر وسوسه می کند تا شر و ایجاد نماید . 8_ مطرش؛ کار او پراکنده کردن یا دروغ هایی است که خود جعل کرده در حالی که ندارند .   9_ قنذر؛ نظارت بر زندگی افراد می کند - هر کس چهل روز در خانه خود طنبور داشته باشد را از او بر می دارد به طوری که انسان در برابر خود بی تفاوت می شود .   10_ دهار؛ ماموریت او آزار مؤمنان در است - به طوری که انسان خواب های می بیند ، یا در خواب به شکل زنان در می آید و انسان را وسوسه می کند تا او را محتلم کند .   11_ قبض؛ وظیفه او ست - روزی سی عدد می گذارد . ده عدد در و ده عدد در و ده عدد در زمین . از هر تخمی عده ای از شیاطین و عفریت ها ( غول ها و اجنه ) بیرون می آیند که تمام آنها انسان اند .  12_ تمریح؛ در این باره امام صادق علیه السلام فرمودند: برای کمک کننده ای به نام (تمریح) است که وی در آغاز شب بین مغرب و مشرق به وسوسه کردن وقت مردم را پر می کند .  13_ قزح؛ از فرزندان ابلیس است - ابن کوا از امیرالمؤمنین علیه السلام از قوس و قزح پرسید -! حضرت فرمودند : قوس قزح مگو ⛔️ زیرا شیطان (قزح) است ؛ بلکه بگو قوس اله و قوس الرحمن ✅ 14_ زوال؛ نمونه ای از شیاطین است - مرحوم کلینی رحمه الله از عطیة بن المعزام روایت کرده که وی گفت: در خدمت حضرت صادق علیه السلام بودم و از مردانی که دارای مرض (ابنه) بوده و هستند یاد کردم . حضرت فرمود: زوال پسر ابلیس با آنها می کند و ایشان به آن مرض می شوند .  15_ لاقیس؛ او یکی از دختران شیطان و کارش وادار کردن به هم جنس بازی است 😱 - او مساحقه را به زنان قوم یاد داد .   16_ متکون؛  است شکل خود را تغییر می دهد و خود را به صورت بزرگ و کوچک در می آورد و مردم را می زند و این وسیله آنان را وادار به می کند .  . 17_ مذهب؛ شیطانی ست که خود را به صورت های مختلف در می آورد مگر به صورت و یا وصی او 👌 - مردم را با هر وسیله که بتواند می کند . 18_ خنزب؛ کسی است که بین نمازگزار و نمازش حایل می شود؛ یعنی توجه را از وی برطرف می کند . در روایت است که ؛ عثمان بن ابی العاص بن بشر در خدمت حضرت رسول صلی الله علیه و آله عرض کرد - شیطان بین نماز و قرائت من حایل می شود ! حضرت فرمودند : نامش شیطان (خنزب) است ؛ پس هر زمان از او ترسیدی به خدا ببر 🕊🌹 . 19_ مقلاص؛ موکل قمار است - بازها همه به دستور او رفتار می کنند و به وسیله قمار و و دشمنی در میان آنان به وجود می آورد . 20_ طرطبه؛ از دختران آن می باشد و کار او زنان به زنا است و هم جنس بازی را هم به آنان تلقین می کند . 📚 سفینة البحار - جلد اول 🌻 اللهم عجل الولیک الفرج والعافیه والنصر و إجعلنا من أنصاره و أعوانه والمستشهدین بین یدیه 🌹 @mohebin_velayt_shohada ایدی کانال👆🌹
‍ 🌸🌱 زمین در آغوش آسمان آرام می‌گیرد آنگاه که در انتهای افق، به یکدیگر می‌رسند.. به رسم ،گاهی هدیه ای به امانت در آغوش زمین جای می‌گیرد تا چراغی شود برای و در نهایت این آسمان است که امانت خود را باز پس می‌گیرد! از آن امانت هاست! در زمستان ۱۳۶۶ زمین را گرم کرد در درس عشقبازی آموخت راهی شد تا ثابت کند هیچگاه در تاریخ، _علیه‌السلام تنها نخواهد ماند. فدایی شد و جاودان در تاریخ جریانِ خون به ناحق ریخته اش در شریان زمین، نبض تپنده ایست برای ، برای اثبات از باطل. گذشتن از برای او،سخت بود اما جاذبه ای که از آسمان اورا به بالا می‌کشید قدرتمند تر از است! سهم محمدهادی از پدر، سنگِ مزاریست که مأمن تنهایی اوست و سهم زمین از محمود، نگاهیست که هیچگاه خاموش نمی‌شود. در انتهای افق، آنجا که زمین در آغوش آسمان آرام می گیرد، پس از بیست و چند سال آسمان امانتش را تحویل گرفت... مردادماهِ ۹۵، به وقت پرواز محمود ♥🌿 ✍نویسنده : 📅 تاریخ تولد : ۱۲ دی ۱۳۶۶ 📅 تاریخ شهادت : ۱۰ مرداد ۱۳۹۵ (حماء سوریه) 🥀مزار شهید: کرج @mohebin_velayt_shohada آیدی کانال 👆🌹
📣‼️ صاحب شریف برای (عج) کنار می گذاشتند و می گفتند: امشب آن حضرت در است 🏴 @mohebin_velayt_shohada آیدی کانال 👆🌹
🔹➖➖➖➖🔸➖➖➖➖🔹 بسمه تعالی . . بانـــوے‌‌ ایـــرانے‌‌...🇮🇷 . تو وقتے‌‌ میشوے‌‌ که در ظـــاهرت😌. و در و باطـــنت نمایان باشد❤️ . میدانے‌‌ ⇣ ↶ به هاے‌‌ شخصے‌‌ ↶  و هاے‌‌ ممنـوعـــه ↶  و هاے‌‌ بـــدون توجـــه ↶  و زیـــر پـــا گـــذاشتن ها و... ↶ در و و هـــزار برنـــامه ے‌‌ دیـــگر...💯 ↶ ذره ذره حیـــا را در وجـــود تـــو از بیـــن مے‌‌‌بـــرد...🤕 . بـــاور کن ↲ تو با حیـــا و حجـــابت عزیـــزتـــرینـــے ⇣ ‌‌ براے‌‌ ...⚜ . ✔ خودت را با حجابت حفظ کن . . ✔ و یادت باشد برای بعضی ها در . ✔ ها بزرگتر و تر از معده ها ست! . ✔ آری باش 👈🌼👉 . ✔ همانگونه که برای آن آفریده شده ای . ✔ اما بدان و یقین دار ، گلی که در کوچه های شهر کند ⇣ سرآخر نصیب دست بی رهگذر خواهد شد . . ✔ وعاقبت زود هنگامش ، دو کوچه آنطرف تر شاید . ✔ به روی خواهد بود! . ✔ گل باش بانوی شهر من . ✔ و میان حجاب ات بمان ... . ✔ و بدان که گل ، گل است ... . ✔ حتی اگر میان حجابش تا همیشه غنچه بماند . ✔ و از تمام های شهر تا ابد رو بگیرد . ✔ خودت را با حجابت حفظ کن بـانـو ... . . پ.ن: ☝ بانوی زیبای کشورم... ↲زیر باش ⛆ ↲ و بگذار که باران نگاه تو را در گیرد ↲ و نه آن سیل بی رحم چشمهای دوره گرد ↲ که و تنت را با خودش خواهد برد ... . 👈 خودت را با حجابت حفظ کن بانو 👉 . . . اللهم عجل لولیک الفرج التماس دعا یا زهرای اطهر ✋ ​ کپی با ذکر صلوات @mohebin_velayt_shohada آیدی کانال 👆🌹
🧨 تلنگـ⚒ـر 🧨 🧕🏻 تو دنیای مجازی📲 هیچ پسری برای 💍یا عشق💕، با دختر آشنا نمیشه❌شاید بتونه علاقه مند بشه. . . اما عاشق نمیتونه بشه⛔️ و بلکه فقط یک حس زودگذره. . .🍃 پس مراقب باش🙅‍♀. ارزش نداره و رو ببری زیر سوال😡 یادت باشه☝️🏼 طرز زدنت🗣 نوع 👩‍💻 نوع فرستادنت📧 دل هیچ پسری رو نلرزونه❌ 🙍‍♂ حواست باشه☝️🏼 اون عکسهایی📸 که با مدل ها و ژست های مختلف میذاری رو 📲 دل هیچ دخترخانومی رو ❣، بعضی دخترها 🥀 ممکنه همان دوستت دارمه💕، اولت را باور کنن و دل بدهند. . .🍂 یادت باشد☝️🏼 که شکسته شدن را خدا میشنود💔 قلب دختر مثل 🕯،نمیچسبه بچسبه کنده نمیشه💞 کنده هم بشه دیگه نمیچسبه💔 🧕🏻 حواست باشد چه عکسی برای پروفایلت انتخاب میکنی🚷 از اون دخترا هایی باش که میگن👑 قلبـ❤️ـم مثل جای یه نفره✅ نه از اون دخترایی که میگن بابای بعضی ها پیش بسوی بعدی ها❌ اصلا میدونی که دختر باید اولین مرد زندگیش 🧔🏻 باشه . . آخریشم 💍⁉️ 🙎‍♂ آن دختری که تو فضای مجازی📲 دل میده اگه یه عکس پروفایل بهتر از تو ببینه میره سمتش🚷 پس مراقب باش✅. غرور مردی رو نشکن❌ وار زندگی کن🌸 در آخر🍃 🌹 حرمت داره بیایید کاری نکنیم تا عده ای نسبت به عشق بدبین بشن🍂 مجازی📲 جای عشقبازی نیست📛 چون مثل آبه بریزه زمین دیگه نمیشه جمعش کرد موقع چت📩 به آبروی هم فکر کنیم 💔 @mohebin_velayt_shohada آیدی کانال 👆🌹
❣ 🌹بارها از همہ جا و ڪس رانده 🌱شدم این تو بودی ڪہ مرا باز دادی 🌹این همہ تورا با گنهم خون 🌱ڪردم بازتا آمدم از راه، تو راهم دادی 🌸🍃 🌹🍃🌹🍃 ╭═══════•••{}•••═══════╮ @mohebin_velayt_shohada ╰═══════•••{}•••═══════╯
🥀🌹🕊🌷🕊🌹🥀 پس از بهبودی نسبی دوباره در جبهه ها حاضر می شود . ۸ آبان ماه ۱۳۵۹ و رفیق همرزمش محمد رضا شمس ، در سنگر بودند که توسط تانک های رژیم بعثی محاصره می شوند . محمد رضا شمس دوست و همسنگر در این میان زخمی می شود و با سختی و مشقت بسیار او را به پشت خط می رساند . وی به جایگاه قبلی خود برگشته و می بیند عراقی به طرف رزمندگان در حال حرکتند . در حالی که تعدادی به بسته بود به سمت حرکت می کند . به او می خورد و او از ناحیه پا مجروح می شود . وی با این حال خود را به می رساند و با استفاده از موفق می شود را کند . با این سایر دست به می زنند . بدنبال شدن ، صدای جمهوری اسلامی ایران با قطع برنامه‌های خود اعلام می‌کند که با فداکاری زیر عراقی رفته ، آن را کرده و خود نیز شده ‌است . در پیامی که به مناسبت دومین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی بیان ‌کردند ، چنین فرمودند : ما آن طفل است که با کوچک خود که ارزشش از صدها و بزرگ‌تر است ، با ، خود را زیر دشمن انداخت و آن را نمود و خود نیز شربت نوشید. ╭═══════•••{}•••═══════╮ @mohebin_velayt_shohada ╰═══════•••{}•••═══════╯
📚 از حیاط خانه که خارج شدیم، مصطفی با همان لحن محکم شروع کرد :«ببخشید زود بیدارتون کردم، اکثر راه‌های منتهی به شهر داره بسته میشه، باید تا هوا روشن نشده بزنیم بیرون!» از طنین ترسناک کلماتش دوباره جام در جانم پیمانه شد و سعد انگار نمی‌شنید مصطفی چه می‌گوید که در حال و هوای خودش زیر گوشم زمزمه کرد :«نازنین! هر کاری کردم بهم اعتماد کن!» 📚 مات چشمانش شده و می‌دیدم دوباره از نگاهش می‌بارد که مصطفی از آیینه نگاهی به سعد کرد و با صدایی گرفته ادامه داد :«دیشب از بیمارستان یه بسته آنتی‌بیوتیک گرفتم که تا همراه‌تون باشه.» و همزمان از جیب پیراهن کِرِم رنگش یک بسته کپسول درآورد و به سمت عقب گرفت. سعد با اکراه بسته را از دستش کشید و او همچنان نگران ما بود که برادرانه توضیح داد :«اگه بتونیم از شهر خارج بشیم، یک ساعت دیگه می‌رسیم . تلفنی چک کردم برا بعد از ظهر پرواز تهران جا داره.» و شاید هنوز نقش اشک‌هایم به دلش مانده بود و می‌خواست خیالم را تخت کند که لحنش مهربان‌تر شد :«من تو فرودگاه می‌مونم تا شما سوار هواپیما بشید، به امید همه چی به خیر می‌گذره!» 📚 زیر نگاه سرد و ساکت سعد، پوزخندی پیدا بود و او می‌خواست در این لحظات آخر برای دردهای مانده بر دلم مرهمی باشد که با لحنی دلنشین ادامه داد :«خواهرم، ما هم مثل شوهرت هستیم. ظلمی که تو این شهر به شما شد، ربطی به نداشت! این حتی ما سُنی‌ها رو هم قبول ندارن...» و سعد دوست نداشت مصطفی با من هم‌کلام شود که با دستش سرم را روی شانه‌اش نشاند و میان حرف مصطفی زهر پاشید :«زنم سرش درد می‌کنه، می‌خواد بخوابه!» از آیینه دیدم نگاهش شکست که مرا نجات داده بود، چشم بر جرم سعد بسته بود، می‌خواست ما را تا لحظه آخر همراهی کند و با اینهمه محبت، سعد از صدایش تنفر می‌بارید. او ساکت شد و سعد روی پلک‌هایم دست کشید تا چشمانم را ببندم و من از حرارت انگشتانش حس خوشی نداشتم که دوباره دلم لرزید. 📚 چشمانم بسته و هول خروج از شهر به دلم مانده بود که با صدایی آهسته پرسیدم :«الان کجاییم سعد؟» دستم را میان هر دو دستش گرفت و با مهربانی پاسخ داد :«تو جاده‌ایم عزیزم، تو بخواب. رسیدیم دمشق بیدارت می‌کنم!» خسته بودم، دلم می‌خواست بخوابم و چشمانم روی نرمی شانه‌اش گرم می‌شد که حس کردم کنارم به خودش می‌پیچد. تا سرم را بلند کردم، روی قفسه سینه مچاله شد و می‌دیدم با انگشتانش صندلی ماشین را چنگ می‌زند که دلواپس حالش صدایش زدم. 📚 مصطفی از آیینه متوجه حال خراب سعد شده بود و او در جوابم فقط از درد ناله می‌زد، دستش را به صندلی ماشین می‌کوبید و دیگر طاقتش تمام شده بود که فریاد زد :«نازنین به دادم برس!» تمام بدنم از می‌لرزید و نمی‌دانستم چه بلایی سر عزیزدلم آمده است که مصطفی ماشین را به سرعت نگه داشت و از پشت فرمان پیاده شد. بلافاصله در را از سمت سعد باز کرد، تلاش می‌کرد تکیه سعد را دوباره به صندلی بدهد و مضطرب از من پرسید :«بیماری قلبی داره؟» 📚 زبانم از دلشوره به لکنت افتاده و حس می‌کردم سعد در حال جان دادن است که با گریه به مصطفی التماس می‌کردم :«تورو خدا یه کاری کنید!» و هنوز کلامم به آخر نرسیده، سعد دستش را با قدرت در سینه مصطفی فرو برد، ناله مصطفی در سینه‌اش شکست و ردّ را دیدم که روی صندلی خاکستری ماشین پاشید. هنوز یک دستش به دست سعد مانده بود، دست دیگرش روی قفسه سینه از خون پُر شده و سعد آنچنان با لگد به سینه کوبید که روی زمین افتاد و سعد از ماشین پایین پرید. 📚 چاقوی خونی را کنار مصطفی روی زمین انداخت، درِ ماشین را به هم کوبید و نمی‌دید من از نفسم بند آمده است که به سمت فرمان دوید. زبان خشکم به دهانم چسبیده و آنچه می‌دیدم باورم نمی‌شد که مقابل چشمانم مصطفی در خون دست و پا می‌زد و من برای نجاتش فقط جیغ می‌زدم. سعد ماشین را روشن کرد و انگار نه انگار آدم کشته بود که به سرعت گاز داد و من ضجه زدم :«چیکار کردی حیوون؟ نگه دار من می‌خوام پیاده شم!» و از دلش فرار کرده بود که از پشت فرمان به سمتم چرخید و طوری بر دهانم سیلی زد که سرم از پشت به صندلی کوبیده شد، جراحت شانه‌ام از درد آتش گرفت و او دیوانه‌وار نعره کشید :«تو نمی‌فهمی این بی‌پدر می‌خواست ما رو تحویل نیروهای امنیتی بده؟!»... ✍️نویسنده: ╭═══════•••{}•••═══════╮ @mohebin_velayt_shohada ╰═══════•••{}•••═══════╯
🌹🕊🌷🥀🌷🕊🌹 خوب است اما بهتر است ، که در است و در بروز پیدا می کند . چیزی که نمے دانید ، نکنید و بدون درست وارد نشوید . 🌹🕊🌷🥀🌷🕊🌹 ╭═══════•••{}•••═══════╮ @mohebin_velayt_shohada ╰═══════•••{}•••═══════╯
🥀🕊🌹💐🌹🕊🥀 🌓 ❤️ دردهایی هستند که هیچ آنها را نمی دهد ، دردهایی که هر از چند گاهی خلاصشان را به نشانه می روند اما ... دردهایی مثل ، مثل مثل که هیچگاه به مقصد نمی رسند ، مثل کوچه های . وقتی از لای کتابهای قدیمی پیدا می کنم که به سختی خوانده می شود ، از بس عمر بلند است، وقتی که تاریخ مرا به سالهای پرت می کند، وقتی در ولی قبل از نوشته شده ، میشوم و وجودم پر از صدای می شود از مبداء ناکجا . حالا مهمان ناخوانده ام می شود و پهنای صورتم را پائیزی می کند و این همیشگی ، نبودنت است . 🌹ش🌹ه🌹ی🌹د🌹 ، و فاصله ام تا تو به اندازه است . مرا در کوران دریاب وقتی پر از ترس شدنم . من می گویم 🌴 شب تو تو بگو عاقبت شما 🌹 به و 🌷 🌷 را به نام تو می کنم 🌹 🌹 🌗 🌷 🌙🌗🌙🌗🌙🌗🌙 ╭═══════•••{}•••═══════╮ @mohebin_velayt_shohada ╰═══════•••{}•••═══════╯
🥀🕊🌹💐🌹🕊🥀 🌓 ❤️ دردهایی هستند که هیچ آنها را نمی دهد ، دردهایی که هر از چند گاهی خلاصشان را به نشانه می روند اما ... دردهایی مثل ، مثل مثل که هیچگاه به مقصد نمی رسند ، مثل کوچه های . وقتی از لای کتابهای قدیمی پیدا می کنم که به سختی خوانده می شود ، از بس عمر بلند است، وقتی که تاریخ مرا به سالهای پرت می کند، وقتی در ولی قبل از نوشته شده ، میشوم و وجودم پر از صدای می شود از مبداء ناکجا . حالا مهمان ناخوانده ام می شود و پهنای صورتم را پائیزی می کند و این همیشگی ، نبودنت است . 🌹ش🌹ه🌹ی🌹د🌹 ، و فاصله ام تا تو به اندازه است . مرا در کوران دریاب وقتی پر از ترس شدنم . من می گویم 🌴 شب تو تو بگو عاقبت شما 🌹 به و 🌷 🌷 را به نام تو می کنم 🌹 🌹 🌗 🌷 🌙🌗🌙🌗🌙🌗🌙 ╭═══════•••{}•••═══════╮ @mohebin_velayt_shohada ╰═══════•••{}•••═══════╯
قلم های بسیاری خوبی هایش را بر صفحه کاغذ داده و کتاب ها دقایق زندگی اش را روایت گر بوده اند. های زیادی به امید شفاعتِ او می تپند و شلوغی همیشگی مزارش نشان از بی قراری دلهایی است که با فاتحه ای ، آرام می شوند❤️ 🍃فرمانده ... حال روزهایمان خوب نیست.نبض ایمانمان کند می زند و توکلمان از نفس افتاده .روزگار بلاتکلیفی را برایمان دیکته می کند و از سنگینی بارِ گناه، کمر خم کرده ایم😔 . 🍃نمازهایمان حسرت ِ اول وقت بر دل داشتند و حال به وقت بی خیالی، می شوند. ناله ی وجدانمان را نمی شنویم. گاهی می شویم و یادمان می رود برای چه آمده ایم😞 . 🍃از باقیمانده محبت در دل گاهی می خوانیم با فراز ‌ بغض می کنیم و با  دل می شکند. شرمنده حسین زمان شده ایم که با اعمالمان خنجر به قلب اش می زنیم.از او دور شده ایم و دلمان گرم به دوستان حقیقی و مجازیِ بسیاری است که ما را سرگرم کرده اند به . گناهانی که را بلعیده و وجدانمان را به مهمانی بی خیالی دعوت کرده اند. ظاهرمان آهِ حسرت بر دل دیگران می نشاند و باطنمان آهِ شرمندگی بر دل💔 . 🍃ای شهید این روزها کسی دلش برای دیگری نمی سوزد . را فراموش کرده ایم و ظلم کردن شده عادتمان . و اعمال روزانه زندگی شده و قلب های شکسته بسیاری را در پرونده اعمالمان بایگانی کرده ایم. اینجا تکلیف را خیلی ها از یاد برده اند و بی خیالِ ،به فکر هستند😓 . 🍃گناهان بسیارند و ها گلوگیر ، راه فراری نداریم.نفسمان به تنگ آمده، زمین گیر شده ایم و آرزوییست دست نیافتنی. فرمانده برگرد.اینجا زمین و زمان تو را کم دارد.بیا و با خودت و را بیاور. بده غرق شدگان در محاصره دنیا را😭 . 💔به‌مناسبت سالروزشهادت . ✍️نویسنده: . 🌹تاریخ تولد: ۱۸مهر ۱۳۳۸ 🕊تاریخ شهادت: ۲۷ آبان ۱۳۶۳.سردشت 🥀محل دفن: گلزار شهدا امامزاده علی بن جعفر قم . ╭═══════•••{}•••═══════╮ @mohebin_velayt_shohada ╰═══════•••{}•••═══════╯
🥀🕊🌹💐🌹🕊🥀 🌓 ❤️ دردهایی هستند که هیچ آنها را نمی دهد ، دردهایی که هر از چند گاهی خلاصشان را به نشانه می روند اما ... دردهایی مثل ، مثل مثل که هیچگاه به مقصد نمی رسند ، مثل کوچه های . وقتی از لای کتابهای قدیمی پیدا می کنم که به سختی خوانده می شود ، از بس عمر بلند است، وقتی که تاریخ مرا به سالهای پرت می کند، وقتی در ولی قبل از نوشته شده ، میشوم و وجودم پر از صدای می شود از مبداء ناکجا . حالا مهمان ناخوانده ام می شود و پهنای صورتم را پائیزی می کند و این همیشگی ، نبودنت است . 🌹ش🌹ه🌹ی🌹د🌹 ، و فاصله ام تا تو به اندازه است . مرا در کوران دریاب وقتی پر از ترس شدنم . من می گویم 🌴 شب تو تو بگو عاقبت شما 🌹 به و 🌷 🌷 را به نام تو می کنم 🌹 🌹 🌗 🌷 🌙🌗🌙🌗🌙🌗🌙 ╭═══════•••{}•••═══════╮ @mohebin_velayt_shohada ╰═══════•••{}•••═══════╯
🥀🕊🌹💐🌹🕊🥀 🌓 ❤️ دردهایی هستند که هیچ آنها را نمی دهد ، دردهایی که هر از چند گاهی خلاصشان را به نشانه می روند اما ... دردهایی مثل ، مثل مثل که هیچگاه به مقصد نمی رسند ، مثل کوچه های . وقتی از لای کتابهای قدیمی پیدا می کنم که به سختی خوانده می شود ، از بس عمر بلند است، وقتی که تاریخ مرا به سالهای پرت می کند، وقتی در ولی قبل از نوشته شده ، میشوم و وجودم پر از صدای می شود از مبداء ناکجا . حالا مهمان ناخوانده ام می شود و پهنای صورتم را پائیزی می کند و این همیشگی ، نبودنت است . 🌹ش🌹ه🌹ی🌹د🌹 ، و فاصله ام تا تو به اندازه است . مرا در کوران دریاب وقتی پر از ترس شدنم . من می گویم 🌴 شب تو تو بگو عاقبت شما 🌹 به و 🌷 🌷 را به نام تو می کنم 🌹 🌹 🌗 🌷 🌙🌗🌙🌗🌙🌗🌙 ╭═══════•••{}•••═══════╮ @mohebin_velayt_shohada ╰═══════•••{}•••═══════╯
🥀🕊🌹💐🌹🕊🥀 🌓 ❤️ دردهایی هستند که هیچ آنها را نمی دهد ، دردهایی که هر از چند گاهی خلاصشان را به نشانه می روند اما ... دردهایی مثل ، مثل مثل که هیچگاه به مقصد نمی رسند ، مثل کوچه های . وقتی از لای کتابهای قدیمی پیدا می کنم که به سختی خوانده می شود ، از بس عمر بلند است، وقتی که تاریخ مرا به سالهای پرت می کند، وقتی در ولی قبل از نوشته شده ، میشوم و وجودم پر از صدای می شود از مبداء ناکجا . حالا مهمان ناخوانده ام می شود و پهنای صورتم را پائیزی می کند و این همیشگی ، نبودنت است . 🌹ش🌹ه🌹ی🌹د🌹 ، و فاصله ام تا تو به اندازه است . مرا در کوران دریاب وقتی پر از ترس شدنم . من می گویم 🌴 شب تو تو بگو عاقبت شما 🌹 به و 🌷 🌷 را به نام تو می کنم 🌹 🌹 🌗 🌷 🌙🌗🌙🌗🌙🌗🌙 ╭═══════•••{}•••═══════╮ @mohebin_velayt_shohada ╰═══════•••{}•••═══════╯
🥀🕊🌹💐🌹🕊🥀 🌓 ❤️ دردهایی هستند که هیچ آنها را نمی دهد ، دردهایی که هر از چند گاهی خلاصشان را به نشانه می روند اما ... دردهایی مثل ، مثل مثل که هیچگاه به مقصد نمی رسند ، مثل کوچه های . وقتی از لای کتابهای قدیمی پیدا می کنم که به سختی خوانده می شود ، از بس عمر بلند است، وقتی که تاریخ مرا به سالهای پرت می کند، وقتی در ولی قبل از نوشته شده ، میشوم و وجودم پر از صدای می شود از مبداء ناکجا . حالا مهمان ناخوانده ام می شود و پهنای صورتم را پائیزی می کند و این همیشگی ، نبودنت است . 🌹ش🌹ه🌹ی🌹د🌹 ، و فاصله ام تا تو به اندازه است . مرا در کوران دریاب وقتی پر از ترس شدنم . من می گویم 🌴 شب تو تو بگو عاقبت شما 🌹 به و 🌷 🌷 را به نام تو می کنم 🌹 🌹 🌗 🌷 🌙🌗🌙🌗🌙🌗🌙 ╭═══════•••{}•••═══════╮ @mohebin_velayt_shohada ╰═══════•••{}•••═══════╯
🥀🕊🌹💐🌹🕊🥀 🌓 ❤️ دردهایی هستند که هیچ آنها را نمی دهد ، دردهایی که هر از چند گاهی خلاصشان را به نشانه می روند اما ... دردهایی مثل ، مثل مثل که هیچگاه به مقصد نمی رسند ، مثل کوچه های . وقتی از لای کتابهای قدیمی پیدا می کنم که به سختی خوانده می شود ، از بس عمر بلند است، وقتی که تاریخ مرا به سالهای پرت می کند، وقتی در ولی قبل از نوشته شده ، میشوم و وجودم پر از صدای می شود از مبداء ناکجا . حالا مهمان ناخوانده ام می شود و پهنای صورتم را پائیزی می کند و این همیشگی ، نبودنت است . 🌹ش🌹ه🌹ی🌹د🌹 ، و فاصله ام تا تو به اندازه است . مرا در کوران دریاب وقتی پر از ترس شدنم . من می گویم 🌴 شب تو تو بگو عاقبت شما 🌹 به و 🌷 🌷 را به نام تو می کنم 🌹 🌹 🌗 🌷 🌙🌗🌙🌗🌙🌗🌙 ╭═══════•••{}•••═══════╮ @mohebin_velayt_shohada ╰═══════•••{}•••═══════╯
🥀🕊🌹💐🌹🕊🥀 🌓 ❤️ دردهایی هستند که هیچ آنها را نمی دهد ، دردهایی که هر از چند گاهی خلاصشان را به نشانه می روند اما ... دردهایی مثل ، مثل مثل که هیچگاه به مقصد نمی رسند ، مثل کوچه های . وقتی از لای کتابهای قدیمی پیدا می کنم که به سختی خوانده می شود ، از بس عمر بلند است، وقتی که تاریخ مرا به سالهای پرت می کند، وقتی در ولی قبل از نوشته شده ، میشوم و وجودم پر از صدای می شود از مبداء ناکجا . حالا مهمان ناخوانده ام می شود و پهنای صورتم را پائیزی می کند و این همیشگی ، نبودنت است . 🌹ش🌹ه🌹ی🌹د🌹 ، و فاصله ام تا تو به اندازه است . مرا در کوران دریاب وقتی پر از ترس شدنم . من می گویم 🌴 شب تو تو بگو عاقبت شما 🌹 به و 🌷 🌷 را به نام تو می کنم 🌹 🌹 🌗 🌷 🌙🌗🌙🌗🌙🌗🌙 ╭═══════•••{}•••═══════╮ @mohebin_velayt_shohada ╰═══════•••{}•••═══════╯
🍃مدافعان حرم که راهشان است و در آن شکی نیست، اما حرفم با مردمی است که را ذکر لب کرده اند و خودشان تماشاچی میدان شده اند. . 🍃خواب ِغفلت و منطقمان را بیخیال کرده است. برای حسین سینه می زنیم اما نمیدانم پاسخم به اینکه آیا حسین وار می کنیم یا نه چیست ؟🥺 . 🍃شب اگر کربلا بودیم و در تاریکی شب، امام می فرمود هرکس میخواهد می تواند برگردد. نمیدانم چه می کردیم!!😥 . 🍃مدافعان حرم، یارانی هستند که به پای ماندند و حال برای دفاع از حرم خواهرش گویان راهی می شوند. از جمله است که پرستوی دلش در هیئت حسین بال و پر گرفت.وقتی روضه و بازار را شنید، کوچ کرد سوی حرم و بال هایش را نذر دفاع از حرم بی بی کرد🌹 . 🍃 دلی که با ارباب خو بگیرد، نمی تواند را تنها بگذارد. از محمود فقط مژده شهادتش آمد و پناهگاهِ پیکرِشهدا، جسمش را در آغوش گرفت. خانطومان نمی توانست از محمود دل بکند که سالها پیکرش را میزبان بود🌺 . 🍃حال، بعد از ۵ سال به حرمت بیقراری های مادرش، برای چشم های منتظر همسرش و فرزندانش، برای هوشیاری دلهای به خواب رفته و به قول خودش برای برگشت❣ . 🍃 با آمدنش، دل ها زیر و رو شد. بغض ها شکست و ها، روح خسته از گناه را شست. توبه کردند و ها، تشنه تر شدند برای اما آن ها که خود را به خواب ِ غفلت زده و قصد بیداری ندارند تیر طعنه هایشان بر داغدار خانواده شهدا می نشیند. کاش اگر نیستیم، نمک روی زخم نباشیم😓 راستی پرستوی به خانه برگشته❤️ ✍نویسنده: 🌺به مناسبت سالروز تولد ╭═══════•••{}•••═══════╮ @mohebin_velayt_shohada ╰═══════•••{}•••═══════╯
🚫ارسال شکلک به نامحرم ممنوع🚫 خواهر من! وقتے تو پاے نوشتہ هاے من شکلک میزنے✨ من دقیقا یکـ نفر را تصور میکنمـ که سرش را کج کرده خیره به من و دارد میزند❗️ وقتے مےنویسے: مرسی من یکـ نفر را مےکنم که عین بچه ها مےشود و دلنشین لبخند میزند!!🙃 وبا صداےنازکـ تشکرش را میریزد توے من.❤️ وقتے اواتارت سرکج کرده و خندیده طورےکه دندانهایش هم معلوم باشد.🤣 من همیشه قبل از اینکه مطالبت را بخوانم صدایتـ را ميشنوم🎶 که دارد رو به دوربین مےگوید سیب وبعد هم ریسه مےرود. وقتی عکس دختر بچه مےگذارے و بالایش مےنویسے:👼🏻 عجیجم، نانازم، موش کوچولو، الهییییے، قربونش برم و... من همین حرف هارا با اواتارت و صداےخیالےاتـ میسازم🦋 و از این همه ذوق کردنتـ لبخند مےزنم.😊 من مریض نیستم حتے قوه تخیلم هم بالا نیست! من ........ وتو ............. من آهنم و تو اهن ربا☝️ من اتشم و تو پنبه یادت نرود☝️❌ خصوصی ترین را عمومی نکنی✋❌ خواهرم یادت بمونه با فاصله ات رو حفظ کنی. چه نیازی به ارسال داری که حتما طرف مقابلت چهرات رو درک کنه؟؟! یادت باشه شکلک ها برای روابط صمیمانه طراحی شده اند!!! 👌 یادت بماند ما باهم نامحرمیم⛔️ اَلَّلهُمـّ_عجِّل‌لِوَلیِڪَ‌الفَرَج🍃 💕 🥀 ━─━────༺🇮🇷༻────━─━ @mohebin_velayt_shohada ━─━────༺🇮🇷༻────━─━
سعی ڪن قلبت❤️باشی از نفوذ شیطان👹 شاید سخت‌تر از مدافع حرم بودن مدافع شدن باشد ...✨ 🕊🥀🥀 ━─━────༺🇮🇷༻────━─━ @mohebin_velayt_shohada ━─━────༺🇮🇷༻────━─━
☆∞🦋∞☆ چه قشنگ میگه🗣 حاج حسین یڪتا: تو قلبے ڪه جاے نیستـــــ اون نیستـــــ ... 🥀 ━─━────༺🇮🇷༻────━─━ @mohebin_velayt_shohada ━─━────༺🇮🇷༻────━─━
•|💚🕊|• «ما در مواجهه با مرگ، رسیدن به و بزرگی را انتخاب کرده‌ ایم؛ ما فرزندان کسانی هستیم که مرگ راه آنها را نمی‌شناسد؛ چرا که آنها بوسیله مرگ در صعود کرده‌اند و به زندگی و نشاط و بشارت دست یافتند؛ زندگی که جز کسی که ابرها از دیدگانش کنار رفتند آن را احساس نمی ‌کند؛ از این رو آنچه را که کسی ندیده می‌بیند و آنچه که به کسی خطور نکرده به قلب وی خطور می‌کند.» ✨--• 🦋--• 🕊🥀🥀 ━─━────༺🇮🇷༻────━─━ @mohebin_velayt_shohada ━─━────༺🇮🇷༻────━─━
🌹🕊💐🥀💐🕊🌹 اگر می‌خواهیـد ... کارتـان پیدا کنـد به خـانواده سر بزنید ، زندگینامه را بخوانید سعی ڪنید در روحیه خـود طلبی را پـرورش دهید. سخنان را حـتما گوش ڪنید ، شـما را بیدار می کند و راه درسـت را نشــانتــان می دهد . 🥀 ━─━────༺🇮🇷༻────━─━ @mohebin_velayt_shohada ━─━────༺🇮🇷༻────━─━