eitaa logo
کانال محبین وݪایٺ و شهدا🏴
318 دنبال‌کننده
13.9هزار عکس
5.6هزار ویدیو
113 فایل
○•﷽•○ - - 🔶براێ شهادٺ؛ابتدا باید شهیدانھ زیسٺ"^^" - - 🔶ڪپی با ذڪر صلواٺ جهٺ شادێ و تعجیل در فرج آقا آزاد - - 🔶شرو؏ـمون⇦۱۳۹۷/۱/۲٤ - - 🔶گروھمون⇩ https://eitaa.com/joinchat/2105344011C1c3ae0fd73 🔹🔶باماھمراھ باشید🔶🔹
مشاهده در ایتا
دانلود
﷽ هرصبح با مولایمان عهد می بندیم 🥀 ━─━────༺🇮🇷༻────━─━ @mohebin_velayt_shohada ━─━────༺🇮🇷༻────━─━
🌺🍀💐🌴💐🍀🌺 گفتند ڪہ جمعه یارمان مےآید آن منجے روزگارمان مے آید هر جمعه… گلے در دل ما مے شڪفد یعنے ڪہ‌ بمان بهارمان‌ مےآید تا نیایی گره از کار بشر وا نشود درد ما جز به ظهور تو مداوا نشود 🥀 ━─━────༺🇮🇷༻────━─━ @mohebin_velayt_shohada ━─━────༺🇮🇷༻────━─━
| وَٱذْكُرِ اسْمَ رَبِّكَ بُكْرَةً وَأَصِيلًا | و در هر صبح و شام، نام پروردگارت را ياد كن. 📚انسان_آیه٢۵ 🥀 ━─━────༺🇮🇷༻────━─━ @mohebin_velayt_shohada ━─━────༺🇮🇷༻────━─━
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
‌نیایش صبحگاهی🌸 💫 ✨پروردگارا... 🌸عطای امروزِ تو به ما مهربانی باشد 🕊برایمان کافیست 🌸آنجا که دل باصفا باشد 🕊انسانِ بی وفا نیست ✨معبودا... 🌸هدیهء امروز تو به ما 🕊تواضع و بخشش باشد 🌸یادم هست گفتی 🕊جایی که بخشش باشد 🌸دشمنی و کینه وجود ندارد 🕊ای یزدان پاڪ بی همتا 🌸امروز را به ما عنایت کردی 🕊پس توانایی شکر را نیز به ما عطا کن. " آمیـن " 🥀 ━─━────༺🇮🇷༻────━─━ @mohebin_velayt_shohada ━─━────༺🇮🇷༻────━─━
🕊🥀🌹🌴🌹🥀🕊 💐 بیائید کاری کنیم که در تأیید کارهای ما مهر خدا و امام زمان (عج) خورده باشد نه احسن و بارک الله های رئیس و دوستان و بندگان خدا و غیره . ما باید در مقام عمل از آزمایشات سربلند و سرافراز بیرون آئیم و کارهایمان خدا پسندانه و امام زمان (عج) پسندانه باشد . 🌹 🕊 🌹 🌹 🕊🥀🌹🌴🌹🥀🕊 🥀 ━─━────༺🇮🇷༻────━─━ @mohebin_velayt_shohada ━─━────༺🇮🇷༻────━─━
🌹🕊💐🌺💐🕊🌹 خواهر عزیزم هرگاه خواستی از خارج شوی و لباس اجنبی را بپوشی به یاد آور که . . اشک را جاری می‌کنی، به پاکی که ریخته شد برای حفظ این وصیت خیانت میکنی به یاد آور که غرب را در تهاجم فرهنگی‌اش یاری می‌کنی فساد را منتشر می‌کنی و توجه که صبح و شب سعی کرده را حفظ کند جلب می‌کنی، به یاد آور که بر تو شده تا تو را در حصن نجابت فاطمی حفظ کند تغییر می‌دهی، تو هم شامل آبرویی، بعد از همه اینها اگر توجه نکردی، هویت را از خودت بردار... شادی روح و 🥀 ━─━────༺🇮🇷༻────━─━ @mohebin_velayt_shohada ━─━────༺🇮🇷༻────━─━
🍃🌼💔 جمعه 💔🌼🍃 🌼 جمعه را جمعه نامیده اند چون در آن روز خداوند همه را جمع کرد تا بر ولایت پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله و سلم و نیز وصایت علی علیه السلام ، اقرار بگیرد. 📚 (الكافي، ج 3، ص 415) 🌸 کاش ما هم جمعه ها را بهانه ای کنیم تا بر ولایت مولایمان، مهدي صاحب الزمان(عج) اقرار کنیم 🌸 💚 یا صاحب الزمان (عج) 💔 روزگاریست هوای دل ما آبی نیست... لب خشکیده ی ما را... به خدا.... آبی نیست.... نگهی کن به دل غمزده ام .... 😔💚 🌷 اَللّهُــمَّ عَجـِّـل لِوَلیِّــکَ الفَــــرَج 🌷 🥀 ━─━────༺🇮🇷༻────━─━ @mohebin_velayt_shohada ━─━────༺🇮🇷༻────━─━
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌺🌺مناجات با امام زمان (عج)🌺🌺 روز جمعه متعلق به آقا امام زمان عج با این کلیپ حال و هوای امام زمانی پیدا میکنید 🥀 ━─━────༺🇮🇷༻────━─━ @mohebin_velayt_shohada ━─━────༺🇮🇷༻────━─━
💐🌺🍀🌴🍀🌺💐 عاقبت جانم فدايت بيا من بگردم خاک پايت بيا دور تو گردم چرا رويت نهان داري ز ما گو بميرم من برايت بيا عاقبت آقا بيا تا من بقربانت شوم بر دل و جانم بلايت بيا جان دهم تا بلکه يکدم من تماشايت کنم مي کنم هردم دعايت بيا اين سعادت کرده اي از ما دريغ آخر چرا کي نوازي اين گدايت بيا جلوه کن بر آشنايت بيا کي رسد لطف پيامت بر همه خلق جهان کي رسد بانگ ندايت بيا سلامتی و تعجیل در فرج 🥀 ━─━────༺🇮🇷༻────━─━ @mohebin_velayt_shohada ━─━────༺🇮🇷༻────━─━
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
*بیا مادر بکن شیرت حلالم ...😔 که سفر رفته ام شاید نیاییم 😔 🌹 دست‌نوشته زیبا بر روی پیراهن شهید تازه تفحص شده در منطقه شرق دجله عراق 🥀 ━─━────༺🇮🇷༻────━─━ @mohebin_velayt_shohada ━─━────༺🇮🇷༻────━─━
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌷 شهادت نوع را عوض میکند وقت مرگ را عوض نمیکند... از مرگ نترسید؛ جورے در زندگے حرکت کنید کہ خداوند شهادتـ را نصیبتان کند و از دنیا ببرد. ❤️ 📹 لحظه شهادت مصطفی صدر زاده | سید ابراهیم سلام‌الله‌علیهما ‏‏‎ ‎‏‏‎ ‎ 🥀 ━─━────༺🇮🇷༻────━─━ @mohebin_velayt_shohada ━─━────༺🇮🇷༻────━─━
| پرچم ، پیشانی بند ، انگشتر ، چفیه ، بی سیم هم روی کولش . خیلی با نمک شده بود گفتم چیه ؟ خودت رو مثل علم درست کردی ؟ میدادی یک چیزی هم پشت لباست بنویسن پشت لباسش رو نشون داد " جگر شیر نداری سفر عشق مرو " گفتم : بی خودی اصرار نکن .. بی سیم چی لازم دارم ولی تو رو نمی برم هم سنت کمه ؛ هم برادرت شهید شده .. هیچی نگفت ... از من حساب میبرد.. کمی هم میترسید، دستش رو گذاشت روی کاپوت تویوتا و گفت : باشه .. نمیام ! ولی روز قیامت شکایتت رو به فاطمه زهرا میکنم .. ببینم میتونی جواب بدی ؟ توی عملیات دنبالش میگشتم .. به بچه ها گفتم کجاست ؟ گفتن نمی دونیم ! نیست به شوخی گفتم : نگفتم بچه است ! گم میشه ! حالا باید کلی دنبالش بگردیم تا پیداش کنیم بعد عملیات داشتیم شهدا رو جمع میکردیم . اکثرا با یک گلوله یا ترکش ریز شهید شده بودن یکی هم بود که ترکش کل سر رو برده بود ... برش گردوندم ... پشت لباسش رو دیدم نوشته بود:"جگر شیر نداری سفر عشق مرو" 😭😭😭 یادشیرمردان همیشه جاودان وَعَجِّلْ‌فَرَجَهُمْ 🥀 ━─━────༺🇮🇷༻────━─━ @mohebin_velayt_shohada ━─━────༺🇮🇷༻────━─━
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🏝۱۳ روزمانده‌تاعیدسعیدغدیر 🥀 ━─━────༺🇮🇷༻────━─━ @mohebin_velayt_shohada ━─━────༺🇮🇷༻────━─━
|📳| روزه‌میگیـرم،مغرورمیشم.. نـمازمیخونم،مغرورمیشم.. بعـدتوبیـوم‌میزنم: مابراےرضاےخداڪارمیڪنیم.. خودشیطان‌هنگ‌میڪنہ‌کہ...😶 ..!🚶‍♂ ✨الـٰلّهُمَ عَـجــِّلِ لوَلـیِّڪَ اَلْفــَرج ....♥ 🥀 ━─━────༺🇮🇷༻────━─━ @mohebin_velayt_shohada ━─━────༺🇮🇷༻────━─━
سر سفرہ ڪه نشست گفت: آخریندصبحونہ رو با من نمے‌خوری؟! با بغض گفتم: چرا این‌طور میگے؟مگہ اولین بارہ میری ماموریت!! گفت:ڪاشڪی میشد صداتو ضبط مےکردم با خودم مےبردم که دلم ڪمتر تنڱ بشہ.🥺 لحظه اخر به حمید گفتم: حمید تو رو به همون حضرت زینب(س) هر ڪجا تونستی تماس بگیر. گفت: جور باشہ حتما بهت زنگ می زنم فقط یه چیزی...از سوریہ که تماس گرفتم چطوری بگم دوست دارم؟ اونجا بقیہ هم هستن اگر صدام رو بشنون از خجالت اب میشم.☺️ به حمید گفتم: پشت گوشے به جای دوستت دارم بگو یادت باشد! من منظورت رو میفهمم؟😍 🌷🌷🌷🌷🌷 🥀 ━─━────༺🇮🇷༻────━─━ @mohebin_velayt_shohada ━─━────༺🇮🇷༻────━─━
در آن نفس که بمیرم در آرزوی تو باشم بدان امیددهم جان که خاک کوی تو باشم به وقت صبح قیامت که سر ز خاک برآرم به گفت وگوی تو خیزم به جست وجوی توباشم 🌷🌷🌷🌷🌷 🥀 ━─━────༺🇮🇷༻────━─━ @mohebin_velayt_shohada ━─━────༺🇮🇷༻────━─━
۲۵ تیرماه، سالروز ضربت خوردن گرامی باد .🥀 🥀 ━─━────༺🇮🇷༻────━─━ @mohebin_velayt_shohada ━─━────༺🇮🇷༻────━─━
🥀 ❤️| امام محمدباقر علیه السلام: الْمَهدي وَ اصْحابُهُ... يأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ ينْهَوْنَ عَنِ الْمُنْكَرِ 🌱حضرت مهدی«عج» و اصحاب او امر به معروف و نهی از منکر میکنند! 🥀 ━─━────༺🇮🇷༻────━─━ @mohebin_velayt_shohada ━─━────༺🇮🇷༻────━─━
متن نامه که ۱۵ روز قبل از شهادتش خطاب به رهبر معظم انقلاب اسلامی نوشته است : سلام آقا جان! امیدوارم حالتان خوب باشد. آنقدرخوب که دشمنانتان از حسودی بمیرند و از ترس خواب بر چشمانشان حرام باشد. اگر از احوالات این سرباز کوچکتان خواستار باشید،خوبم؛ دوستانم خیلی شلوغش میکنند. یعنی در برابر جانبازی هایی که مدافعان این آب و خاک کرده اند،شاهرگ و حنجره و روده و معده من عددی نیست که بخواهد ناز کند… هر چند که دکترها بگویند جراحی لازم دارد و خطرناک است و ممکن است چیزی از من نماند… من نگران مسائل خطرناک تر هستم… من میترسم از ایمان چیزی نماند. آخر شنیده ام که پیامبر(ص) فرمودند: اگر امر به معروف و نهی از منکر ترک شود، خداوند دعاها را نمی شنود و بلا نازل میکند. من خواستم جلوی بلا را بگیرم. اما اینجا بعضی ها میگویند کار بدی کرده ام. بعضی ها برای اینکه زورشان می آمد برای خرج بیمارستان کمک کنند میگفتند به تو چه ربطی داشت؟!!مملکت قانون و نیروی انتظامی دارد! ولی آن شب اگر من جلو نمی رفتم، ناموس شیعه به تاراج میرفت ونیروی انتظامی خیلی دیر میرسید. شاید هم اصلا نمی رسید… یک آقای ریشوی تسبیح بدست وقتی فهمید من چکار کرده ام گفت : پسرم تو چرا دخالت کردی؟ قطعا رهبر مملکت هم راضی نبود خودت را به خطر بیندازی! من از دوستانم خواهش کردم که از او برای خرج بیمارستان کمک نگیرند،ولی این سوال در ذهنم بوجود آمد که آقاجان واقعا شما راضی نیستید؟؟ آخر خودتان فرمودید امر به معروف و نهی از منکر مثل نماز شب واجب است. آقاجان! بخدا دردهایی که میکشم به اندازه ی این درد که نکند کاری بر خلاف رضایت شما انجام داده باشم مرا اذیت نمیکند. مگر خودتان بارها علت قیام امام حسین(ع) را امر به معروف و نهی از منکر تشریح نفرمودید؟ مگر خودتان بارها نفرمودید که بهترین راه اصلاح جامعه تذکر لسانی است؟ یعنی تمام کسانی که مرا توبیخ کردند و ادعای انقلابی گری دارند حرف شمارا نمی فهمند؟؟؟یعنی شما اینقدر بین ما غریب هستید؟؟؟ رهبرم! جان من و هزاران چون من فدای غربتت. بخدا که دردهای خودم در برابر درد های شما فراموشم میشود که چگونه مرگ غیرت و جوانمردی را به سوگ مینشینید. آقا جان! من و هزاران من در برابر درد های شما ساکت نمی نشینیم و اگر بارها شاهرگمان را بزنند و هیچ ارگانی خرج مداوایمان را ندهد بازهم نمی گذاریم رگ غیرت و ایمان در کوچه های شهرمان بخشکد. بشکست اگر دل من بفدای چشم مستت سر خمَ می سلامت شکند اگر سبویی 🥀 ━─━────༺🇮🇷༻────━─━ @mohebin_velayt_shohada ━─━────༺🇮🇷༻────━─━
صـدا زد:مـامـان! مـادرش اومـد گفـت:ایـن سِـرُم رو از دسـتـم درمـیـاری؟ مے خـوام بـرم دستـشویے! مـادرش ڪمڪ ڪرد،رفـت وضـو گـرفـت گفـت:مـامـان بغـلم مے کـنـے؟؟ مـادرش بغـلش کـرد...... تـمـوم شـد پــــروازڪـرد....🕊 ❣شهید علی خلیلی ❣ 🥀 ━─━────༺🇮🇷༻────━─━ @mohebin_velayt_shohada ━─━────༺🇮🇷༻────━─━
روایت ماجرای درگیری از زبان خود شهید علی خلیلی، قبل از شهادتش در گفتگو با خبرگزاری فارس در مورد ماجرای منجر به زخمی شدنش در جریان امر به معروف و نهی از منکر گفته بود: نیمه شعبان دو سال پیش به نظرم ساعت دوازده شب بود که می‌خواستیم دو نفر از دوستانم را به خانه‌‌شان در خاک سفید برسانم که دیدیم پنج، شش نفر در حال اذیت دو خانم هستند و به زور می‌خواستند وی را سوار ماشین کنند. دوستان من به دلیل پایین بودن سنشان جلو نرفتند اما من به آن افراد تذکر دادم و گلاویز شدیم و یکباره چاقویی که نمی‌‌دانم از کدام سو، نثار ما شد. من همان جا افتادم و آن افراد نیز فرار کردند اما یکی از همراهان من که موتور سواری بلد بود آن‌ها را دنبال کرد و شماره پلاکشان را برداشت. من نیم ساعت در خیابان افتاده بودم و ماشینی که دو سرنشین داشت و عازم شمال بود من رو سوار کردند و به اورژانس فلکه سوم تهرانپارس بردند؛ ساعت دوازده و نیم بود که پزشکان گفتند که اگر تا نیم ساعت دیگر مریضتان را به یک بیمارستان مجهز نرسانید وی جان به جان آفرین تسلیم می‌کند. «دوستان من را به بیست و شش بیمارستان دیگر هم بردند اما هیچ بیمارستانی من را به دلیل اینکه حالم وخیم بود پذیرش نمی‌کرد تا اینکه بالاخره ساعت پنج در بیمارستان عرفان عملم کردند». وی با بیان اینکه ضارب نیز به دلیل در اختیار داشتن شماره پلاک اتومبیلش به زندان افتاد گفت که مدت زیادی گذشت و ما چهار الی پنج ماه بعد به دادگاه رفتیم که سردار نقدی نیز حضور داشتند و من دیدم وکیلی گرفته‌اند و خود ایشان پیگیر کارها بودند. در دادگاه یکی از آن افراد به سه سال زندان و بقیه نیز که همدست بودند به شصت الی هفتاد ضربه محکوم شدند اما همه آن‌ها به قید وثیقه آزاد هستند. البته ناگفته نماند دکتر دستجردی نیز تشریف آوردن و هزینه بیمارستان را حساب کردند. وی معتقد است که اسم کارش را امر به معروف نمی‌گذارد بلکه آن اقدام را دفاع از ناموس می‌داند و به گفته وی دفاع از ناموس بر هر مسلمانی واجب است. شهید خلیلی در پایان با تاکید بر اینکه جز خدا هیچ کسی پشت آدم نیست، خاطرنشان کرد: من آن موقع هم که رفتم با آن افراد درگیر شدم به کسی امید ندوخته بودم به خاطر لبخند آقا رفتم و دفاع کردم." بعد از زخمی شدن خلیلی دادگاهی تشکیل شد و در دادگاه ضارب به سه سال زندان و پرداخت دیه محکوم شد. طلبه شهید علی خلیلی در مدت کمتر از سه ماه از صدور حکم یعنی 8 خرداد سال بعد رضایت قطعی و بدون قید و شرط خود را از ضارب اعلام کرد. خلیلی بعد از تحمل دردهای فراوان ، در فروردین سال ۹۲ به فیض شهادت نایل شد. 🥀 ━─━────༺🇮🇷༻────━─━ @mohebin_velayt_shohada ━─━────༺🇮🇷༻────━─━
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شرح ماجرایی که منجر به ضربت خوردن شد ، از زبان خود شهید 🥀 ━─━────༺🇮🇷༻────━─━ @mohebin_velayt_shohada ━─━────༺🇮🇷༻────━─━
هم حجره ای بودیم، نشد یه بار نماز صبح بیدار بشیم ببینم علی آقا بیدار نیست... همیشه سر سجاده عبادت با اون عبای قهوه‌ایش پیداش می کردیم. 😇 عموما نیم ساعت قبل اذان صبح بیدار بود. هر ساعتی از شب می خوابید برنامه همین بود...✨ مقید بود هرکی پیشش هست بیدار کنه برای نماز صبح. اول با زبون خوب صدا می زد و اگر محل نمی دادیم و بلند نمی شدیم کار به کتکِ ریز هم می رسید... 😁👊🏻 📝 به نقل از: محسن عابدی ♥️💌 یه روز به آقا گفتم: برای کاری نذر کرده بودم، دعام مستجاب شده؛ قصد کردم یه هیئت برپا کنم و روضه (علیه السلام) رو بخونیم😌 و آخرش هم به بچه‌ها پیتزا🍕 بدم😋 گفت: واقعا قصد انجامش رو داری؟ گفتم: آره.🙃 همون موقع تلفن همراهش رو برداشت و شروع کرد زنگ زدن به چندتا از بچه‌ها...📲 جمعشون کرد دور هم. بعد به یکی گفت بشین روضه بخون...🏴 اون هم مونده بود... شروع کرد به خوندن... چند دقیقه‌ای دل‌هامون کربلایی شد و تمام.🌅 با لبخند و خیلی جدی گفت: خب حالا وقت مرحله دوم نذر شماست. اونم پیتزا دادن به اهل هیئت...🍕✨ به همین راحتی...😌 اصلا معتقد نبود که باید با تعداد خاصی با شرایط خاصی در مکان خاصی روضه و هیئت برپا کرد... هرجا دلش می‌رفت❣، بچه‌ها رو دورهم جمع می‌کرد و به یکی هم می‌گفت بخون. همیشه اولین نفری هم که اشکش جاری می‌شد خودش بود ...💦 ✨به روایت از: حسین رزمی✨ 💞🌸 🌹🍃 علی معتقد بود که اسم کارش را امر به معروف نمی‌گذارد بلکه آن اقدام را  می‌داند و به گفته وی دفاع از ناموس بر هر مسلمانی واجب است. 🌹🍃 جز خدا هیچ کسی پشت آدم نیست، من آن موقع هم که رفتم با آن افراد درگیر شدم به کسی امید ندوخته بودم به خاطر رفتم و دفاع کردم. 🌹🍃 از زبان یکی از دوستانش⬇️ رسم خوبی داشتیم، ماه رمضون ها بعضی شب ها چند تا از مربی ها جمع میشدیم افطاری میرفتیم خونه دانش آموزا. یه بار تو یکی از شبا تو ترافیک گیر کردیم اذان گفتند. علی گفت: وحید بریم نماز بخونیم؟ وقت نمازه. من گفتم پنج دقیقه بیشتر نمونده علی جان بزار بریم اونجا میخونیم. نشون به اون نشون که یک ساعت و نیم بعد رسیدیم به خونه بنده خدا! از ماشین که پیاده شدیم زد رو شونمو گفت: کاری که موقع نماز اول وقت انجام بشه ابتر میمونه!!!! 🌹🍃 پدر شهید ⬇️ ایشان هر وقت به خانه وارد می شد بر دستان من بوسه می زد و احترام بالایی برای خانواده قائل بودند . فرزندم گفت برایم دعا کن شهید شوم . 🌹🍃 مادر شهید ⬇️ روح بزرگی داشت و در هر جمعی قرار می گرفت اطرافیان را جذب خصوصیات اخلاقی پسندیده خود می کرد. خدمت به اطرافیان در هر شرایطی، اخلاص و تلاش برای رفع مشکلات دیگران از ویژگی های بارز فرزندم بود و من در این ۲۱ سال حتی یک پرخاشگری و ناهنجاری اخلاقی از او ندیدم و این شاید برای این دوره و زمانه خیلی عجیب باشد. 🌹🍃 در قطعه ۲۴ بهشت زهرا به خاک سپرده شد. . 📝🔗 🍃✨🍃✨🍃✨🍃 دغدغه این رو داشت که این جوون‌ها و بچه‌هایی که تو خیابون هستن، این بچه‌ها رو آشنا کنه و مانوس کنه با امام رضا علیه السلام. 🌼✨ و می دوید دنبال این، پول خرج می کرد، زندگی می گذاشت، نفس می زد، چقدر زحمت می کشید بخاطر همین ... وقتی بچه ها با می‌گشتند و می‌رفتند حرم و می‌آمدند، واقعا تاثیر می‌گرفتند.🌱🌸 حتی خود بنده وقتی با می‌گشتم، می‌رفتیم حرم، می‌گفت بریم جلو ضریح زیارت عاشورا بخونیم.🤲🏻💛 دیگه السلام علیک ... شروع می‌شد، گریه هم شروع می‌شد ...☔️ واقعا سفر دلچسبی بود و بچه ها دوست داشتند کنار آقا باشند ...💫🌠 🍃✨🍃✨🍃✨🍃 📝🌼 💠وقتی ضارب علی رو با چاقو زد، ما پیکر غرق خونش رو کنار کشیدیم، پیرمردی آمد و گفت : خوب شد همین رو میخواستی؟ به تو چه ربطی داشت؟ چرا دخالت کردی؟ علی با صدای ضعیفی گفت : حاج آقا فکر کردم دختر شماست، من از ناموس شما دفاع کردم. .👤. از زبان دوست شهید خلیلی 🌼💚 قبل از ضربه خوردن و جراحت بدنش، جودو کار می‌کرد؛ 🥊 ولی بعد مجروحیت نتونست اون رو ادامه بده..😕 درعین حال نمی‌تونست ورزش رو ول کنه!☺️ با هم میرفتیم بدنسازی ... 💪 قسمت چپ بدنش (بخاطر سکته مغزی ای که رد کرده بود) توانایی اولش رو نداشت، و بعضی جاها یکم سختش بود؛😣 منتها همیشه به ما روحیه می‌داد!💫 خودش نمی‌تونست خوب بره، ولی ماهارو خیلی تشویق می‌کرد که کم نیاریم و با قوت بیشتر ادامه بدیم...🌕✌️🏻 تو باشگاه هم که همش بگو بخند بود! 😂 الآنم هروقت می‌ریم باشگاه بدنسازی همش یادش میفتیم...😌 به نقل از: گمنام 🥀 ━─━────༺🇮🇷༻────━─━ @mohebin_velayt_shohada ━─━────༺🇮🇷༻────━─━