شرط شهید شدن شهید بودن است
#روایت_عشق ⚘️⚘️⚘️
روز چهل و نهم
یه بزرگی میگفت:
ما قراره با امامحسین(ع) محشور بشیم
نه مشهور...
- محبوب حسین باش نه مشهور جماعت
#سردار_دلها 🌹
#هیئت_محبین_شهادت
https://eitaa.com/mohebinshahadat110
شرط شهید شدن شهید بودن است
#روایت_عشق 🌹
روز پنجاه و هشتم
حاج قاســـــــم هیچگاه از سختیهـای عراق و سـوریه سـخـن نمیگفت و در پاسخ به هـر سـؤالی در ایـن خصوص،میگفت هـمه چیز خوب اسـت؛
هـمه چیز خوب اسـت.
حاجی بـسـیار زیرڪ وباهـوش بود.
یڪ وقت در یڪ جلـسـه خصوصی،
فردی به ایشان اظهـار ارادت و نزدیڪی ڪرد و اظهـار داشت ڪه شما دارید ایـن هـمه زحمت میڪشید اما قدر شما را نمیدانند و فلان و چنان....اما حاج قاسـم گفت:
«شما چرا ناراحتید؟ مـن یڪ سـربازم، نهـایتش میگویند برو جای دیگری نگهـبانی بدہ و مـن هـم میگویم چشم...
اینڪہ ناراحتی ندارد.
#سردار_دلها🌹
#هیئت_محبین_شهادت
https://eitaa.com/mohebinshahadat110
شرط شهید شدن شهید بودن است
#روایت_عشق
روز صد و هفتم
حاج قاسم قیامت را با گوشت و پوست خود باور داشت و برای آن برنامه ریزی کرده بود. یکی از کارهایی که انجام داد این بود از خوبان شهادت و اقرار می گرفت؛ چنان که برای برخی از دوستان شهیدش هم از مردم اقرار گرفته بود.
حاج قاسم در جمع فرماندهان و نیروهای سپاه سخنرانی می کرد. گفت شما همه مؤمنید و در جمع تان افراد مخلصی وجود دارند. اقراری که از شما می خواهم این است که «آیا در ذهن تان من آدم خوبی هستم؟»
نگذاشت تعارفات حضار سر بگیرد. گفت: «من یک اقرار شرعی می خواهم وگرنه هر جا می روم به من قاب و هدیه زیاد می دهند و گذارم گوشه ای».
وقتی همه یکصدا بله گفتند. ادامه داد: امیدوارم خداوند این شهادت شما را بپذیرد و امیدوارم روزی همراه با دیگران کنار جنازه ام هم این شهادت را بدهید.
#سردار_دلها 🥀
#هیئت_محبین_شهادت
https://eitaa.com/mohebinshahadat110
شرط شهید شدن شهید بودن است
#روایت_عشق
روز صد و هشتاد و سوم
🔺️انس شهدا با حضرت عباس
برش اول:
🔷️هر سال فاطمیه ده شب روضه داشت. برنامه حاجی این بود که شب اول و آخر روضه را به مداح و سخنران توصیه می کرد روضه حضرت عباس بخوانند.
موقع روضه هم که از شدت گریه بی حال می شد و بلندبلند گریه می کرد تا جایی که بچه ها از ترس جان حاجی بلند می شدند میکروفون را از دست مداح می گرفتند.
برش دوم:
مداح رسیده بود به اوج روضه. به آنجایی که «امام حسین (ع) آمده بود سر بالین حضرت عباس (ع) با آن فرق شکافته و دست قطع شده و بدن پر از تیر». با سوز می خواند تا اینکه گفت: «وقتی ابی عبدالله برگشت خیمه. اولین کسی که آمد جلو سکینه خاتون بود. گفت: بابا این عمی العباس؟»
🔶️اینجا که رسید ناله حاجی بلند شد: «آقا تورو خدا دیگه نخون».
آخرش هم همین روضه کار داد دست حاجی. باور ندارید از دست قطع شده حاج قاسم بپرسید.
#سردار_دلها 🥀
https://eitaa.com/mohebinshahadat110
شرط شهید شدن شهید بودن است
#روایت_عشق
روز صد و هشتاد و هشتم
🔺️روضه ی حضرت عباس بخوان...
هر سال فاطمیه ده شب روضه داشت.
🔶️برنامه حاجی این بود که شب اول و آخر روضه را به مداح و سخنران توصیه می کرد روضه حضرت عباس بخوانند.
🔷️موقع روضه هم که از شدت گریه بی حال می شد و بلندبلند گریه می کرد تا جایی که بچه ها از ترس جان حاجی بلند می شدند میکروفون را از دست مداح می گرفتند.
#شهید_قاسم_سلیمانی⚘️⚘️⚘️
#سردار_دلها♥️
#شهدا_و_اهل_بیت
https://eitaa.com/mohebinshahadat110
شرط شهید شدن شهید بودن است
#روایت_عشق
روز دویستم
🔺️ارادت حاج قاسم به حضرت زینب...
اسم دخترم را گذاشته بودم آرشیدا. شهید حسین محرابی (همسر خواهر شوهرم) این اسم را برازنده دخترم که از سادات بود، نمی دانست. بعد از شهادتش وقتی این را فهمیدم، دنبال این بودم که یک اسم مناسب انتخاب کنم.
یک بار که شهید سلیمانی خانه شهید محرابی، آنجا سر حرف را باز کردم و از ایشان خواستم اسمی را انتخاب کنند.
🔷️حاج قاسم گفت: پیامبر (ص) اسم زینب را برای دختر حضرت زهرا (س) انتخاب کرد. حضرت زهرا (س) هم به خاطر علاقه پیامبر (ص) این اسم را گذاشت روی دخترش. شد زینب. شما هم همین اسم را بگذارید روی دخترتان.
خم شد دخترم را که حالا زینب شده بود بوسید. چون اسم دختر بزرگ شهید محرابی هم زینب بود، خندید و گفت:«زینب ها زیاد شدند».
🔶️دست کرد توی جیبش و یک انگشتر داد بهم و گفت:«هر وقت زینب بزرگ شد، بدید دستش بکنه
#سردار_دلها♥️
#شهدای_خدایی
#مدافعان_حرم
https://eitaa.com/mohebinshahadat110
شرط شهید شدن شهید بودن است
#روایت_عشق
روز دویست و هفتم
🔺️ارادت به والدین...
🔶️عادت داشت
هر شب به پدر و ماردش زنگ بزند.
فرمانده نیروی قدس بود و باید مسائل امنیتی را رعایت می کرد.
هر بار که زنگ می زد باید سیم کارتش را عوض می کرد، یا از سیمکارت من استفاده می کرد،
در دل پایگاه های عراق و سوریه هم که بود تماس هر شبش ترک نمی شد.
🔷️با یک تماس دل خوش شان می کرد و چشمه دعای شان را جاری می کرد.
#سردار_دلها🌹
#والدین_در_نگاه_شهدا
https://eitaa.com/mohebinshahadat110