eitaa logo
#محسنیه_یادمان_شهداءگمنام
136 دنبال‌کننده
2.6هزار عکس
3.2هزار ویدیو
158 فایل
يامُحْسِنُ قَدْاتاكَ الْمُسى‏ءُوَقَدْأَمَرْتَ الْمُحْسِنَ انْ يَتَجاوَزَعَنِ الْمُسيئِ انتَ الْمُحْسِنُ وَأَنَاالْمُسيى‏ءُبِحَقِّ مُحَمَّدٍوَآلِ مُحَمَّدٍ(ص) وَتَجاوَزْعَنْ قَبِيحِ ماتَعْلَمُ مِنّی #اسلام_به_ذات_خود_ندارد_عیبی #هرعیب_که_هست_ازمسلمانی_ماست
مشاهده در ایتا
دانلود
🏴 بیاناتی بسیار ارزشمند از علما پیرامون ضرورت اتصال روحی با ائمه علیهم‌السلام از راه توسل 🔺 فرموده‌اند: علامت و این است که انسان مثل حال کسی باید باشد که گمشده‌ای دارد. چطور وقتی کسی در سفر مثلاً کیف پولش را گم می‌کند در همه‌ی احوال به گمشده‌اش است، حتی در حال غذا خوردن، خوابیدن و از خواب برخواستن. و بیدار نیز باید یک چنین حالی داشته باشد. برای این مطلب بزرگان اهل در بیان روحانیتِ اشعاری آورده‌اند: هست قرآن حال‌های انبیاء ماهیانٍ بحر پاک کبریا ور بخوانی ور نه این قرآن پذیر انبیاء و اولیاء را دیده گیر¹ (علیهم‌السلام) کسانی هستند که از طرف خدا مأموریت دارند تا و و های بشری را کنند. این‌ها کسانی هستند که با دریای و و خدا آشنا و در آن شناور هستند. با خدا هم‌نفس‌اند و با او هم‌سخن و هم‌مجلس‌اند که شرح حال آن‌ها در سوره‌های قرآن مثل ، ، و… آمده است و راه آشنائی با روحیات انبیاء (علیهم‌السلام) خواندن و شنیدن قرآن مثل قاریان قرآن نیست بلکه راه آن: چون تو در قرآنِ حق بگریختی با روان انبیاء آمیختی این است که انسان از خود فرار کند و به حالات انبیاء (علیهم‌السلام) متوجه بشود و بین خود و آن‌ها تناسب و آمادگی ایجاد کند. برای همین است که انسان به وسیله‌ی و آن، از یزیدی و ابن زیادی و عمرسعدی و شمری (لعنهم‌الله) فرار کند و به روح ابوالفضلی (علیه‌السلام) پناه ببرد و این ممکن نیست مگر این‌که انسان طعم دوری از روحانیت را درک کرده باشد. در احوال شیخ (علیه‌الرحمة) آمده است که در شبانه‌روز دو مرتبه زیارت عاشورا می‌خوانده است. ممکن است این سؤال پیش بیاید که طلبگی با این‌گونه عباداتِ وقت‌گیر خیلی سازش ندارد. در جواب باید گفت که طلبگی مانند غذائی است که نمک ندارد و این زیارات نمک آن محسوب می‌شوند. مرحوم حاج میرزا جواد آقا (علیه‌الرحمة) از شیخ (رحمه‌الله) نقل می‌کند که طلبه‌ای به ایشان عرض کرد که من به خاطر و نمی‌توانم بخوانم. ایشان فرمودند: تو قلیان می‌کشی؟ گفت: بله. ایشان فرمودند: نماز شبت را جایگزینِ وقت قلیان کشیدنت کن. ایشان به این مطلب اشاره دارد که انسانی که دارد، مطالعه را با نماز شب معاوضه نمی‌‌کند، بلکه با کارهائی که برای انسان ضرر دارد جای‌گزین می‌کند، نه با کارهائی که نباید آن‌ها را حذف کرد. مرحوم آمیرزا عبدالعلی آقا (رحمه‌الله) پدر بزرگوار حاج آقا (رحمه‌الله) به من سفارش می‌کردند که در روز یک زیارت (علیه‌السلام) بخوان ولو نیم صفحه‌ای، یا یک صفحه‌ای؛ اما همان آمیخته با روح انبیاء و اولیاء (علیهم‌السلام) باشد. اصل این است، کمیت مهم نیست. باید این برای انسان دل‌سوختگی بیاورد و خود را با اولیاء هم‌درد ببیند. طلبه‌ای که هم‌درد حضرت (علیه‌السلام) شد خوشا به حالش، هر و ای برود، در هر گوشه‌ی باشد، را بیدار و هوشیار می‌کند. ای خنک، آن مُرده کز خود رسته شد در وجود زنده‌ای پیوسته شد یعنی تا یک موجود زنده‌ای پیدا نشود و انسان با وجود او رابطه پیدا نکند، او در وجود انسان دمیده نمی‌شود. و حالا که ما دسترسی به این نداریم راهش همین به (علیهم‌السلام) می‌باشد ولو نیم ساعت در شب یا . حتی در قدم زدن بعد از صبح می‌شود انسان در تماس با ارواح انبیاء(علیهم‌‌‌السلام) قدم بزند. ۸۸٫۷٫۱۹ ☑️ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @mohsenieh75
📆 سال‌روز درگذشت ملا احمد نراقی رحمه‌الله (۲۳ ۱۲۴۵ ق) 🔺 برکات کلام بزرگان 🔹یک وقتی یک اهل به من می‌گفت که ما که بودیم، و مردانگی را به این می‌دانستیم که بتوانیم یک گروهی را چپاول کنیم و اموال آن‌ها را بگیریم و آن‌ها را در بیابان رها کنیم!. اتفاقاً به همین منظور و همین ، وارد یک چادر شدیم. کتابی آن‌جا بود. آن را من برداشتم و نگاه کردم. اسمش بود، تألیف مرحوم ملا احمد . قدری خواندم، خواندم، کتاب را همان‌جا گذاشتم، بیرون آمدم، وسیله فراهم کردم و به اشرف رفتم. همین، را پاره کرد. را زیرورو کرد و بعد به آمده بود و یکی از یاران مرحوم آیت الله سید محمد تقی شده بود که جریان نماز باران و این‌ها را آن بزرگوار عمل کرد، او هم از همراهان و دوستان ایشان بود. بنابراین تکثیر این مسائل، خدمت به است، خدمت به است، باید اهمیت داد. ممکن هم هست اصلاً مخارجی جزئی بر دارد، ولی خیلی اثر دارد. ۱۳۹۴٫۵٫۱ = ۶ شوال ۱۴۳۶ ✅ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @mohsenieh75
📆 سال‌روز فتح قلعه‌ی خیبر و خوار و ذلیل شدن یهود به دستان حضرت مولا امیرالمؤمنین علی علیه‌السلام؛ ( ۲۴ ۷ ه‌ق) 🔹 در یکی از جنگ‌ها بعضی‌ها برای کسب افتخار، پرچم را برداشتند و حمله کردند، ولی با دفاعی که از طرف دشمنان شد، دست خالی برگشتند. نه شدند و نه کسی را به فرستادند. فقط تنها شخصی که اکرم (صلی الله علیه وآله) معرفی کرد ماجرایش از این قرار بود که فرمود: فردا پرچم را به کسی می‌دهم که خدا و را بدارد و خدا و رسول او را دوست بدارند. معلوم می‌شود در دل‌ها نیست!. یعنی به تعبیر ما پارسیان، به امور و دینی در ما شعله نزده و ما را روشن نکرده. از این جهت، حضرت مسئله را روی محبت برد؛ «فردا پرچم را به کسی خواهم داد که خدا و رسولش را دوست بدارد و خدا و رسول او را دوست بدارند.» این شرط، شرط مهمی است. شرط یک شرط مهمی است. باید افرادی باشند که به واسطه‌ی محبت به خدا و پیامبر، دین را خود به خود جلب کنند و یاد بگیرند؛ چون عشق به دین و عشق به خدا و رسول دارند و بعد عملاً به دیگران نشان بدهند. چون فرمود کسانی که خدا را دوست می‌دارند، فردا من پرچم را به او می‌دهم. بعضی‌ها کردند ما خواهیم بود! ولی حضرت اشتباه نکرد و تنها حضرت (علیه‌السلام) را به نام محبت انتخاب فرمود و کسی که به نام محبت، -محبت کامل- به می‌رود، یا جسدش را از راه نشان می‌دهد یا از بین بردن را. هیچ‌وقت خسته نمی‌شود، هیچ‌وقت از شهادت نمی‌ترسد؛ فلذا یک امر عجیبی است؛ در ظاهر صف اول، در باطن اصلاً از صف‌ها خارج!، ندارد؛ حضور و محبتی ندارد. این را باید خداوند روشن کند تا مردم محبت خدا و رسول را از جهت ولیِّ امر و از جهت دارا شدن خودشان به محبت دین و پیامبر و خدا پیگیری کنند. ۹۵.۹.۱۱ 🔹حضرت علی علیه‌السلام وقتی درب را می‌کند یا یک کار مهمی انجام می‌دهد، می‌فرماید نکنید من به‌خاطر این‌که علی پسر ابوطالب، زاییده شده‌ی فلان‌جا هستم از مادرم، من همه‌ی این کارها را می‌کنم، نه!. من به این کارها را کردم. یعنی من مظهر می‌شوم. مظهر الله می‌شوم و کار می‌کنم. آن موقع می‌گوید: دیگر من نیستم، خداست، دست خداست، فلذا به او می‌گویند: الباسطة و یا الناظرة. ۸۰٫۱۰٫۱۷ 🔹 در ریز و درشت باطل است، ولی اگر در کار بیاید و خداوند به معنای مغلولة از بین برود و او را صحیح ندانستیم و هر چیزی را نیاز به واجب الوجود در ذاتش و صفتش و فعلش قبول کردیم، در این‌جا می‌گویند: دیگر امور بسیار عظیم هم که مثلاً یک کهکشان هم بیافریند، مانعی ندارد، چون با الاهی است در این شخص فلذا حضرت علیه‌السلام فرمود: «ما قلعت باب خيبر بقوة جسمانية بل بقوة ربانية»؛ [ ج۵۸ص۴۷] ۸۱٫۴٫۳۰ 🔹 خیبر که یک قلعه‌ی محکمی بود از عهدشکنِ فریبکارِ که در محاصره‌ی سپاه قرار گرفته بود. یهودیان در خیبر را بسته بودند و از همان بالا نبرد و جنگ می‌کردند. بعضی از افراد در نزد حضرت که می‌خواستند بلکه یک کاری انجام بدهند که خوب باشد و مشهور بشوند فلذا برای گشودن درب این قلعه رفتند، ولی موفق نشده و بازگشتند. او را حضرت به خودشان نفرمود اما به این بیان فرمود: فردا پرچم را به دست کسی می‌دهم که خدا و را دارد. این به طور کنایه در ماند که کسی‌که خدا و پیامبر را دوست داشته باشد وقتی که در جبهه‌ای وارد می‌شود یا می‌شود و یا می‌کند. چون می‌خواهد خدمت کند، کند، و محبت در این محل، اثرش همین است که یا انسان را به می‌رساند یا به . حضرت به طور کنایه و رمز این‌که چرا این‌ها برگشتند را بیان کرد که این‌ها ظاهرفریب و فریبنده هستند نه دوست‌دار و فداکار. قبل از روز خیبر فرمود: فردا پرچم را به دست کسی می‌دهم که خدا و پیامبر، او را دوست دارند. افسران و فرماندهان عالی‌قدر اسلام در آرزوی نیل به چنین مقامی بودند!. ولی فکر می‌کردند آیا به آن‌ها داده می‌شود یا نه؟ در فردای آن روز پیامبر، علی را خواست و پرچم را به او داد و خدا در پرتو جانبازی (علیه‌السلام) پیروزی بزرگی نصیب ما نمود. در همین‌جا یکی از پیامبر هم انجام گرفت که حضرت علی تشریف نداشت به خاطر چشم دردی بود که در آن موقع عارضش شده بود. حضرت دست مبارک یا آب دهان مبارک به چشمان او کشیدند و چشمانش سالم شد و پرچم را به دست او دادند. ۹۴٫۷٫۱۶ ✅ مرحوم آیت سید ابراهیم خسروشاهی @mohsenieh75
🔺 استفاده از برکات دعای کمیل در شب نیمه شعبان 🔹 دعای شريف که فشرده‌ای از اسلامی است- جملاتی در اين باره دارد که اگر در شب‌های يا در شب اين دعا را به درگاه خدا عرض کند، خيلی مناسب و به جاست. در آن فرموده‌اند: «وَ اشدُد عَلَی العَزيمَةِ جَوانِحی»؛ خدايا مرا بر صحيح، قلبی شديد مرحمت فرما و در تصميم قاطع دل مرا و مطالب قلبی مرا محکم کن، یعنی همه‌ی تصمیم‌هایی که می‌گیرم را چهار ميخ به من وارد کن و عنايت فرما که در اثر صحيح از قلب من بيرون نرود. «وَ هَب لِی الجِدَّ فی خَشيتِک وَ الدَّوامَ فِی الاِتّصالِ بِخِدمَتِک»؛ به من جديت و قاطعيتی مرحمت کن در مواظبت و داشتن بر از و ترس از مخالفت با خودت. بعد از این‌که اين جملات را در دعای کميل عرض کرديم اضافه می‌کنیم: «اِرحَم مَن رَأسُ مالِهِ الرَّجاءُ وَ سِلاحُهُ البُکاءُ»؛ خدايا من هيچ چيزی ندارم و فقط و آرزويم درِ خانه تو، به توست و چشم طمع به لطف تو دارم و اين سرمایه‌ی من است و الا هيچ چیزی از خودم ندارم. من از وقتی‌که متولد شده‌ام تا به حالا هميشه در آبادی‌هایی که تو آفریده‌ای، خانه به خانه و کلاس به کلاس، شب به روز و روز به شب رسانده‌ام و هميشه در آب رحمت تو مانند ماهی غلطان و شناور بوده‌ام و از خودم هيچ چيز ندارم. بنابراين اميد مندی و مال التجاره‌ی من و سرمايه من فقط لطف توست. «وَ سِلاحُهُ البُکاءُ»؛ و وسیله‌ای که بخواهم با آن پيشرفت کنم هم ندارم مگر درِ خانه تو. اين مطالب به این‌جا می‌رسد و معلوم می‌شود که اين همه شب‌ها و روزهای که مردم می‌گریند، برای اين است که می‌دانند به جز خداوند کسی این‌ها را از شب به روز نمی‌تواند برساند. چند وقت پيش بود که شنيديم در چه طوفان‌های عظيمی شد، در چه اتفاق افتاد، چقدر انسان‌ها مفقود شدند، چقدر جنازه زير خاک و سنگ و آوار ماند و بيرون نيامد، چه خانواده‌هایی دربه در شدند، چه خانه‌هایی به خرابی مبدَّل شد، ساختمانهایی سرنگون شد؛ اين برای چيست؟ همه‌ی این‌ها خداوند است به خلقش، که شما بی‌خود مغرور شده‌اید، به چه چيزي دل بسته‌اید؟ شما بايد حواس‌تان به من باشد و اطاعت مرا کنيد. ۸۷.۴.۱۲ ✅ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @mohsenieh75
📆 سال‌روز ارتحال حسن بن یوسف بن مطهّر حلّی معروف به علامه حلی رحمه‌الله؛ (متولد: ۲۹  ۶۴۸- رحلت: ۲۱ ۷۲۶ق) 📸 محل دفن: ایوان طلای حرم مطهر مولا امیرالمومنین علی علیه‌السلام در نجف اشرف 🔹 در هر کاری که شروع می‌کند، مخصوصاً کارهایی که طول می‌کشند و زمان می‌برند، همانند کسب‌ها و ها و رشته‌های و این‌طور چیزها، که چرا این‌ها را انتخاب می‌کند، یا ها و ها و شرکت کردن در تشکیلات و تشکلات، را که چرا انتخاب و چرا دنبال می‌کند؟، در این امور خیلی باید باریک و شود، آن‌قدر باید باریک و دقیق شد که مثل آنی‌که درباره‌ی مرحوم علامه نقل شده که وقتی قرار شد بکند که چاه آبی که به قدرِ کُرْ نیست، آیا با ملاقات با نجاست منفعل می‌شود، یا نمی‌شود، ایشان دید که چون در منزل‌شان چاه دارد و این چاه اگر نجس بشود، خیلی دردسر دارد؛ فلذا ترسید که این مخفی که خودش را نشان نمی‌دهد، در این کار کند و مؤثر باشد و بچرباند آن‌طرف را که دوست دارد که مثلاً چاه منفعل نشود، و فتوا بدهد، ولذا این‌طور نقل می‌کنند که ایشان دستور داد که آن چاه را پُر کردند که دیگر خیالش راحت باشد که ما در منزل چاه نداریم. وقتی چاه نداشتیم، آن‌وقت برویم در فکر ادله و ببینیم که کدام طرف ترجیح پیدا می‌کند؛ انفعال و تنجس چاه؟ یا این‌که نه، بلکه آب چاه در حکم کُرْ می‌باشد و با نجاست قلیل، نجس نمی‌شود. این‌ها حاکی از این است که انسان درونش یک پیچیدگی خاصی دارد و افکارش را گاهی حتی خودش هم خوب تمییز نمی‌دهد. ☑️ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی۸۲٫۸٫۱۸ ╭═⊰🍃🌺🌻🍃━═╮     🌤 اَݪٰلّہُـمَّ؏َجِّل‌ݪِوَلیِّڪَ‌الفَرَجـ‌🌤🇮🇷 http://eitaa.com/mohsenieh75 ╰═⊰🍃🌺🌻🍃━═╯