فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔺️378🔻
نقد سعید جلیلی به اظهارات سایر نامزدها در سومین مناظره نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری
#کلیپ #محتوای_عام #گفتمان #آپارات
🔻379🔺️
♨️ جلیلی هیچ اقبالی بهش نیست!!!!
💠 یکی از چیز هایی که همیشه در مورد سعید جلیلی گفته میشه اینه که اقبال عمومی بهش نیست!
🔰 اما این روز ها جلیلی در اغلب نظر سنجی ها آرای قابل توجهی داره.
🔴 یکی از معتبر ترین نظر سنجی ها، نظر سنجی متا هست که توی این گزارش به بررسی اون پرداختیم.
⭕️ این نظر سنجی قبل از شروع مهلت ثبت نام انجام شده!
#عکس_نوشته #تبلیغات #مشارکت #ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔺382🔻
استوری های خانوم مریم نقاشان در حمایت از دکتر جلیلی، ایشون ارتباط چهره به چهره با اطرافیان برای اقناع رو هم گویا شروع کردند
برسی شد✅✅
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
کانال محتوایی ستاد سعید جلیلی
🔺382🔻 استوری های خانوم مریم نقاشان در حمایت از دکتر جلیلی، ایشون ارتباط چهره به چهره با اطرافیان بر
لطفاً هشتگ گذاری شود
برسی و انجام شد✅
هدایت شده از سعیدیسم ✅
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔻384🔺️
برای آشنایی بیشتر با دکتر جلیلی :
👈وقتی روی کار اومد، دولت رو به سمت انقلابی شدن برد
👈سال ۹۲ با شعار حیات طیبه اومد و سال ۱۴٠٠ با شعار جهاد بزرگ برای جهش ایران
👈با وجود رأی های بالا، رأی هاش را به سید ابراهیم هدیه کرد و کنار کشید
👈در دوران دفاع مقدس، حضور فعال داشت و پای راست خودش رو از دست داد
👈دارای دکترای علوم سیاسی از دانشگاه امام صادق ع
👈در سال ۹۲،به محض اینکه روحانی روی کار اومد، برکنارش کرد و آقا فورا اونو به سمت عضو حقیقی مجمع تشخیص مصلحت نظام انتخاب کرد
👈آقا در ۲۵ خرداد ۹۳ ایشونو به عضویت شورای راهبردی روابط خارجی منصوب کرد
👈موقع مذاکرات هسته ای، مثل بعضیا سر جلوی دشمن خم نکرد
👈دست ایران رو در مذاکرات هسته ای بالا برد
👈ویلیام برنز: او یک باورمند واقعی به انقلاب اسلامی ست
👈سومین نفر با آرای بالا در سال ۹۲
👈روحانی: صادقترین و پاکترین جمع در همهٔ ما [کاندیداها] آقای جلیلی است
👈۳ اردیبهشت ۹۶، حامی سید ابراهیم بود و در همایش انتخاباتی #شهید_جمهور سخنرانی کرد
👈در دوران روحانی در طول این ۸ سال، دولت سایه ی خودش را تشکیل داد و مسائل کشور را در قالب دولت سایه رصد میکرد
👈وی در طول ۸ سال، اقدام به تشکیل ۲۰ کارگروه تخصصی و جلسات و سفرهای مختلف اقدام کرد و پیشنهادهایی را برای رفع مسائل کشور به دولت و مجلس ارائه کرد
👈در دوران فعالیت خود در دولت سایه برخی طرحهای کشور را به پیگیری کرد؛ از جمله: طرح جمعیت و تعالی خانواده، طرح جامع نظام حسابداری و حسابرسی، طرح ۵۵۰ هزار هکتاری (احیای دشتهای خوزستان)، طرح توسعهٔ پتروپالایشگاهها، طرح باشگاه کشاورزان جوان
👈دوات سایه او کارگروه فشار به دولت روحانی بود
👈پیشنهاد ایدهٔ تشکیل دولت در سایه (برای کمک به دولت مستقر و کم کردن کاستیهای این دولت) را به حاج ابراهیم هم داد و همراه دولت مردمی بود
👈در انتخابات ۹۲، غربگرایان به انتقاد علیه او پرداختند
👈روزنامهٔ واشنگتنپست: وی فردی انعطافناپذیر و ایدئولوژیک و نزدیک به رهبر مذهبی ایران است و علاقهمند است
به رغم تحریمهای فلجکنندهٔ غرب علیه ایران که فشار زیادی بر روی طبقه متوسط مردم داشتهاست، ایالات متحده آمریکا را کشوری در آستانه شکست جلوه دهد
👈فردی ساده زیست و وفادار به ارزش های انقاب اسلامی
👈رفیق صدیق شهید مظلوم ما، شهید رئیسی
ادامه دارد ...
#متن #چرا_جلیلی #ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔻386🔺️
بسم الله الرحمن الرحیم
🔴 #فوری / حمایت آیت الله سیفی مازندرانی (دامت برکاته) از دکتر سعید جلیلی در انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۳
- قم به عنوان مذهبیترین شهر دنیا و مرکزیت فکری، فرهنگی، سیاسی انقلاب و همچنین مرکزیت و مرجعیت حوزههای علمیه شیعه، همیشه پرچمدار ترویج نگاه انقلابی خواهد بود.
📄 متن حمایتنامه 👇🏻
https://eitaa.com/hamiyan_jalili/51447
#متن #عکس #ایتا
#اظهار_نظر_شخصیت_ها
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔻388🔺️
#روایت
#ناهارقضا
از ۸ صبح که رسیدیم، دوربین به دست آماده بودم. هرجایی آقای جلیلی میرفت دکمه رکورد رو میزدم. با خودم دو سه تا باتری برده بودم همراه شارژر که یک وقت باتری کم نیارم چون از بازدید های قبلیشون میدونستم قطعا ضبط طولانی داریم. همون هم شد. دکتر مدام درحال جابه جایی بودند. از این سوله به آن سوله، مشکل این بود سوله ها رو تا انتها میرفتند و با تک تک کارکنان اونجا سلام علیک و روبوسی میکردند. صحنه هارو نمیتونستم از دست بدم.
وقت ناهار شده بود. چند مسئول شهری هم اونجا حضور داشتند، به دکتر گفتند: وقت ناهاره. بریم یه استراحتی بکنیم. دکتر گفتند: ناهار که نماز نیست قضا بشه. شما میخواید برید بفرمایید استراحت کنید من میام. در کمال ناباوری اونها رفتند و فقط مدیر شرکت همراه دکتر موند. حیف اونجا دوربینم خاموش بود. بعد یک ساعت تقریبا رفتیم ناهار. مدیر جمکو میزی تدارک دیده بودند با نوشابه و کلی چیز میز خوشمزه. با خودم گفتم: ایول خستگیمون در میره. ولی دکتر نرفت جای اون میز😳 رفتند جای میز بقیه کارکنان جمکو. همگی برنج خشک اونجا رو با آب بزور خوردیم. اینم شانس مائه.
بالاخره ساعت ۲۰:۴۰ شد و رونمایی کتاب هم انجام شده بود. نشستم روی صندلی تا نفسی تازه کنم که گوشیم زنگ خورد. شمارهاش نا آشنا بود، معمولا غریبه جواب نمیدم مخصوصا اون موقع خسته بودم. ولی گفتم ولش کن جواب دادم. آقای اورا بود، همراه آقای جلیلی بود. بنده خدا گفت:« آقای جلیلی گفتند که ازت تشکر کنم امروز خیلی اذیت شدی.
🖋️مهدی براتی
#متن #روایت #سبزوار #ایتا
🔺️389🔻
#روایت
#منو_یادش_بود
محافظ دکتر جلیلی با بنده تماس گرفتند که دکتر جلیلی برای سخنرانی میخوان برن مشهد. اگه میتونی تو هم بیا.
تقریبا همزمان رسیده بودیم مشهد. من و همراه آقای جلیلی رفتیم اسکان و دکتر رفتند به منزل مادرشون که در مشهد هست.
صبح ساعت ۹ دکتر به همراهشون زنگ زدند که بگن: زودتر بیاید دنبالم. مادرم به فامیلامون گفته من اینجام و اگه بمونم اون ها از من انتظار دارند چون فامیل هستیم برای راه اندازی بعضی کارهاشون پارتی بازی کنم. زودتر بیاید دنبالم که باهم رو به رو نشویم. رفتیم دنبالشون، پیاده شدم که سلام کنم. بعد احوال پرسی دکتر گفتند: چهره ات آشناس. محافظشون گفتند: آقای براتی هستند. دکتر بعد مکثی گفت: یادم اومد سبزوار به شما زحمت دادم.
خودم تعجب کردم. گفتم بعد چند ماه بعد این همه دیدار دکتر عجب حافظه ای داره که یادشه.
سوار ماشین شدیم. راننده از تیم دعوت کننده دکتر بود که همراه ما بود. مشهد بزرگ هست و مسیر ها طولانی وای به حال اینکه تو ترافیک هم بمونیم. نیم ساعت تا یه ساعت تو مسیر بودیم، نزدیک دانشگاه فردوسی بودیم داشتم رم ها رو فرمت میکردم و دوربین رو اوکی میکردم. راننده سوالی پرسید که سوال من هم بود. گفت:« چرا رییسی به شما سمت ندادند» دکتر گفتند:« آقای رییسی به من سمت هایی پیشنهاد دادند ولی بهشون گفتم من بیرون گود بهتر میتونم بهتون کمک کنم همون طور که به قبلی ها کمک میکردم. حرفشون رو با این جمله تموم کردند. مهم نیست کجا و در چه سمتی هستی. مهم این تو همون سمتی که هستی بدرد انقلاب بخوری حالا چه در حوزه ریاست چه مثل ما این گوشه کنارا.
🖋️مهدی براتی
#متن #روایت #مشهد #ایتا
🔻390🔺️
#انتخابات
#تجربه
#روایت
#ارسالی_مخاطب
📌 حالا که صحبت از سعید جلیلی و شهید سلیمانی داغ شده:
🔹 آن روزی که ما رفتیم، از اول تا بعد گیتِ دوم خیابان پاستور، فقط یک عکس سردار سلیمانی دیدیم، آن هم بزرگ، چسبیده به در ورودی دفتر آقای جلیلی. دلیلش را نفهمیدم؛ فکر نمیکردم دلیل خاصی داشته باشد؛ گفتم مثل بقیه جاها که عکس میزنند، این بنر هم از قدیم مانده.
رفتیم داخل دفتر آقای جلیلی. ما سر ساعت رسیده بودیم، سر ساعت هم رفتیم داخل.بی معطلی. گپ و گفتمان تا اذان ظهر طول کشید. رفتیم وضو بگیریم. دستشویی توی حیاط بود، ولی آقای جلیلی اشاره کرد: «این طرف هم سرویس هست.» و ما رفتیم سرویس ویآیپی. البته شیر آب دستشور از آن آهنیهای چرخانِ قدیمی بود، میگویم ویآیپی صرفا چون مثل حمامهای امروزی، به اصطلاح مَستر بود. قبل از اتاقک سرویس، یک اتاق خواب دوونیم، سهونیم داشت با یک تخت. روی تخت که پتویی شبیه به پتوی سربازی داشت، نشستم تا آقای رستمی و جمشیدی تجدید وضو کنند. یکی دو دقیقه بعد، سعید آقا آمد سمت ما. میخواست ببیند ما سرویس را پیدا کردیم؟ مرا که دید، گفت: «این تختی که شما نشستی، تخت حاج قاسمه! این اتاق حاجقاسم بوده.»
با خودم گفتم: «ها!؟ چی شد؟ چه خبره!!» همراههای ما، ماجرای این تخت و این اتاق را پرسیدند. سعید آقا نیم خطی جواب داد. «اینجا دفتر حاجقاسم بوده» و فرصت فضولی بیشتر را به من نداد. تازه فلسفه عکس حاجقاسم بالای در اتاق خواب و آن بنر جلوی در را فهمیدم. این سوال برایم ماند که: «دفتر حاجقاسم چرا حالا باید دفتر آقای جلیلی باشد!؟ یعنی ارتباطی داشتند یا صرفا یک اتفاق تصادفی بوده؟» باید جوابش را میگرفتم.
🔹جوابش 26 تیر 1402 بهم رسید. آقای جلیلی برای رونمایی کتاب عملیات احیا آمده بود سبزوار. اصلا بهانه آشنایی و دیدارمان همین کتاب بود. وقتی هنوز دو ماه هم از انتشار کتاب نمیگذشت، آقای جلیلی زنگ زد و کلی از کتاب تشکر کرد. انتظار داشتم مثل هر مدیرکل دیگری، ابتدا مسئول دفتر صحبت کند، ولی تماس مستقیم ما با همان سلامعلیکم مشهدی آقای جلیلی شروع شد. من تا دو دقیقه فکر میکردم یکی از رفقای مشهدی است که سرکارم گذاشته. هنوز دو ماه از انتشار کتاب نگذشته بود و چطور میشد که آقای جلیلی کتاب را خوانده باشد؟ هنوز رفقای خودمهم نخوانده بودند!! هنوز خبری از جایزه جلال و نظرهای کارشناسی نبود.
بلاخره از صدای آقای جلیلی شناختمشان و شرمنده شدم. اقای جلیلی گفت: «وقتی شروع کردم به خوندن، دیگه کتاب رو نبستم و تا صبح تمامش کردم.»
بعد از تماس با من، به مهندس رستمی هم زنگ زدند برای تشکر. در آن تماس قرار ملاقات در دفترشان را گذاشته بودند...
🔹داشتم میگفتم؛ حضورشان در سبزوار و جوین، با بازدید از کشت و صنعت جوین شروع شد. بازدید شرکت جمکو، آنقدر مفصل شد که انرژی فیلم بردارها و همراههای آقای جلیلی به ته رسید و جز چند نفر محدود، کسی توان همراهی دکتر را نداشت. یکی از فیلمبردارهای دفتر آقای جلیلی، که اسمش حسن بود، یک گوشه نشست تا سعید جلیلی برگردد. گرههای پیشانیاش خستگی داشت. گفت: «خوبه پاش جانبازه!»
سر صحبت باز شد و من رفتم سر اصل مطلب خودم. «چرا دفتر حاجقاسم، حالا دست سعید آقای جلیلیه؟» حسن گفت: «اونجا کلا دفتر سردار سلیمانی بود که هم به بیت رهبری نزدیک بود و هم به ریاست جمهوری. خیلی از جلسات حاج قاسم اونجا برگزار میشد. خیلی از شبها حاج قاسم اونجا میخوابید تا توی کارهاش تاخیری وارد نشه. سال 92 که آقای جلیلی دنبال دفتر میگشت، سردار، دفتر رو به سعید آقا میده و میگه دو تا اتاقش برای من کافیه. اون جا میشه دفتر آقای جلیلی و دفتر سردار سلیمانی در خیابان پاستور.»
🔸این ماجرا را نقل نکرده بودم تا حالا که هشتک ذوالنور_جلیلی و آن صوت، که اصلش محل سوال است، قصد تخریب رابطه شهید سلیمانی و سعید جلیلی را در اذهان دارد. رابطهای که البته عمیقتر از این حرفهای ماست ولی آقای جلیلی قصد گفتنش را ندارد.
رفتیم نمازخانه. با خودم گفتم: «صد رحمت به همان اتاق آقای جلیلی، یک کولر آبی داشت.» بعد از اینکه نماز را کنار آقای جلیلی به امامت یکی از جوانهای دفتر در نمازخانه خواندیم، توی حیاط ایستادیم برای عکس یادگاری. توی همین دیدار از آقای جلیلی قول گرفتیم برای رونمایی به سبزوار بیان. تا اینکه چند وقت بعد از دفتر زنگ زدند و گفتند: «آقای جلیلی سه روز دیگر سبزوار است.»
📌راستی؛ پیش از نشر متن، صحت و سقم ماجرای آن دفتر را جویا شدم.
#متن #روایت #سبزوار #جوین #ایتا