بیان #کرامت و داستانی از زندگانی #امام_حسن_عسکری علیه السلام در مورد معرفی کردن #جاسوس و #روزه و #افطار و داستان افطار کردن #ابوهاشم از روی #ضعف به نقل از کتاب #بحار_الانوار
👇👇👇
کانال محتوای تبلیغی نور الزهرا : https://eitaa.com/mohtavaetablighi
#امام_حسن_عسکری علیه السلام
#حضرت_عسکری علیه السلام
#علم_به_اسرار
#روزه
#افطار
#ضعف
#غذای_مقوّی
#نان_قندی
#کلوچه
#گوشت
#بحار_الانوار
قب، المناقب لابن شهرآشوب يج، الخرائج و الجرائح عَنْ أَبِي هَاشِمٍ الْجَعْفَرِيِّ قَالَ: كُنْتُ فِي الْحَبْسِ مَعَ جَمَاعَةٍ فَحُبِسَ أَبُو مُحَمَّدٍ ع وَ أَخُوهُ جَعْفَرٌ فَخَفَّفْنَا لَهُ وَ قَبَّلْتُ وَجْهَ الْحَسَنِ وَ أَجْلَسْتُهُ عَلَى مِضْرَبَةٍ كَانَتْ عِنْدِي وَ جَلَسَ جَعْفَرٌ قَرِيباً مِنْهُ فَقَالَ جَعْفَرٌ وَا شَيْطَنَاهْ بِأَعْلَى صَوْتِهِ يَعْنِي جَارِيَةً لَهُ فضجره [فَزَجَرَهُ] أَبُو مُحَمَّدٍ وَ قَالَ لَهُ اسْكُتْ وَ إِنَّهُمْ رَأَوْا فِيهِ أَثَرَ السُّكْرِ وَ كَانَ الْمُتَوَلِّي حَبْسَهُ صَالِحُ بْنُ وَصِيفٍ وَ كَانَ مَعَنَا فِي الْحَبْسِ رَجُلٌ جُمَحِيٌّ يَدَّعِي أَنَّهُ عَلَوِيٌّ فَالْتَفَتَ أَبُو مُحَمَّدٍ وَ قَالَ لَوْ لَا أَنَّ فِيكُمْ مَنْ لَيْسَ مِنْكُمْ لَأَعْلَمْتُكُمْ مَتَى يُفَرِّجُ اللَّهُ عَنْكُمْ وَ أَوْمَأَ إِلَى الْجُمَحِيِّ فَخَرَجَ فَقَالَ أَبُو مُحَمَّدٍ هَذَا الرَّجُلُ لَيْسَ مِنْكُمْ فَاحْذَرُوهُ فَإِنَّ فِي ثِيَابِهِ قِصَّةً قَدْ كَتَبَهَا إِلَى السُّلْطَانِ يُخْبِرُهُ بِمَا تَقُولُونَ فِيهِ فَقَامَ بَعْضُهُمْ فَفَتَّشَ ثِيَابَهُ فَوَجَدَ فِيهَا الْقِصَّةَ يَذْكُرُنَا فِيهَا بِكُلِّ عَظِيمَةٍ وَ يُعْلِمُهُ أَنَّا نُرِيدُ أَنْ نَنْقُبَ الْحَبْسَ وَ نَهْرُبَ
وَ قَالَ أَبُو هَاشِمٍ كَانَ الْحَسَنُ يَصُومُ فَإِذَا أَفْطَرَ أَكَلْنَا مَعَهُ مَا كَانَ يَحْمِلُهُ إِلَيْهِ غُلَامُهُ فِي جُونَةٍ مَخْتُومَةٍ فَضَعُفْتُ يَوْماً عَنِ الصَّوْمِ فَأَفْطَرْتُ فِي بَيْتٍ آخَرَ عَلَى كَعْكَةٍ وَ مَا شَعَرَ بِي أَحَدٌ ثُمَّ جِئْتُ فَجَلَسْتُ مَعَهُ فَقَالَ لِغُلَامِهِ أَطْعِمْ أَبَا هَاشِمٍ شَيْئاً فَإِنَّهُ مُفْطِرٌ فَتَبَسَّمْتُ فَقَالَ مِمَّا تَضْحَكُ يَا أَبَا هَاشِمٍ إِذَا أَرَدْتَ الْقُوَّةَ فَكُلِ اللَّحْمَ فَإِنَّ الْكَعْكَ لَا قُوَّةَ فِيهِ فَقُلْتُ صَدَقَ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ وَ أَنْتُمْ عَلَيْكُمُ السَّلَامُ فَأَكَلْتُ فَقَالَ أَفْطِرْ ثَلَاثاً فَإِنَّ لَهُ الْمُنَّةَ لَا تَرْجِعُ لِمَنْ أَنْهَكَهُ الصَّوْمُ فِي أَقَلَّ مِنْ ثَلَاثٍ فَلَمَّا كَانَ فِي الْيَوْمِ الَّذِي أَرَادَ اللَّهُ أَنْ يُفَرِّجَ عَنْهُ جَاءَهُ الْغُلَامُ فَقَالَ يَا سَيِّدِي أَحْمِلُ فَطُورَكَ قَالَ احْمِلْ وَ مَا أَحْسَبَنَا نَأْكُلُ مِنْهُ فَحَمَلَ الطَّعَامَ الظُّهْرَ وَ أَطْلَقَ عَنْهُ الْعَصْرَ وَ هُوَ صَائِمٌ فَقَالُوا كُلُوا هَدَاكُمُ [هنّأکم] اللَّهُ. [به نقل از #مختار_الخرائج ص ۲۳۸ و ۲۳۹ و قد رواه ابن شهرآشوب في #المناقب ج ۴ ص ۴۳۰ ]
#منبع: بحار الأنوار (ط - بيروت)، ج۵۰، ص۲۵۴و۲۵۵، ح۱۰
کانال محتوای تبلیغی نور الزهرا : https://eitaa.com/mohtavaetablighi
#ترجمه
مناقب و خرايج- ابو هاشم جعفرى گفت: من با عدهاى در زندان بوديم حضرت امام حسن عسكرى و برادرش جعفر را نيز زندانى كردند ما اطراف آن جناب را گرفتيم و من صورت امام حسن را بوسيدم و ايشان را روى لحافى كه داشتم نشاندم جعفر نيز نزديك ايشان نشست يك مرتبه با صداى بلند فرياد زد: وا شيطاناه منظورش صدا زدن كنيزش بود امام عليه السلام جعفر را از اين كار منع كرده، فرمود: ساكت باش آثار مستى از جعفر ديده مىشد زندان بان صالح بن وصيف بود.
مردى از جمحى با ما در زندان بود كه ادعا مىكرد من علوى هستم امام عسكرى عليه السّلام رو بما نموده فرمود اگر در ميان شما نامحرمى نمىبود مىگفتم چه وقت آزاد مىشويد.
با دست اشاره بهمان مرد جمحى كرد او خارج شد فرمود اين شخص از شما نيست از او بپرهيزيد داخل لباسهايش گزارشى كه از شما براى سلطان تهيه كرده پنهان است يك نفر حركت كرد و لباسهاى او را جستجو نمود گزارش را پيدا كرد كه بسيار خطرناك نوشته بود و گوشزد كرده بود كه ما تصميم داريم از داخل زندان نقب بزنيم و فرار كنيم.
ابو هاشم گفت: امام حسن عسكرى عليه السّلام روزه مىگرفت موقع افطار آنچه غلامش غذا براى ايشان مىآورد ما نيز با آن جناب مىخورديم. يك روز من بواسطه ضعف نتوانستم روزه بگيرم در خانه ديگرى با مقدارى نان قندى روزهام را باز كردم هيچ كس از اين جريان اطلاع نداشت بعد آمدم و با ايشان نشستم.
امام عليه السّلام رو به غلام كرده فرمود: چيزى بده ابو هاشم بخورد او روزه نيست من لبخند زدم فرمود چرا ميخندى هر وقت مايلى نيرو و قدرت پيدا كنى گوشت بخور نان قندى قوه ندارد عرضكردم صحيح ميفرمايد خدا و پيامبرش و شما، بر شما باد درود شروع بخوردن كردم. فرمود سه روز از گرفتن روزه خوددارى كن كسى كه از روزه گرفتن ضعيف شده باشد تا سه روز از روزه خوددارى نكند نيرو نميگيرد.
روزى كه آن جناب را از زندان مرخص كردند غلامش آمده گفت: آقا! غذا برايتان بياورم؟ فرمود: بياور ولى گمان نمىكنم از آن بخورم.
ظهر برايش غذا آورد و عصر امام آزاد شد در حالى كه روزه داشت فرمود اين غذا را بخوريد خدا شما را هدايت كند.
کانال محتوای تبلیغی نور الزهرا : https://eitaa.com/mohtavaetablighi
مشکاه الانوار ص۵۰۲و۵۰۳
عنه علیه السلام قال :بینا موسی _ صلوات اللّه علیه _ یمشی علی ساحل البحر ، إذ جاء صیّادٌ فخرَّ للشمس ساجدا وتکلّم بالشرک ، ثمّ ألقی شبکته فأخرجها مملوّهً ، ثمّ عاد فأخرج مثل ذلک حتّی اکتفی ، ثمّ مضی فجاء آخر فتوضّأ ، ثمّ قام فصلّی وحمد اللّه وأثنی علیه ، ثمّ ألقی شبکته فلم یخرج له شیءٌ ، ثمّ أعاد فخرجت إلیه سمکهٌ صغیرهٌ فحمد اللّه وانصرف .
فقال موسی : یا ربّ ؛ جاء عبدک الکافر فألقی شبکته ثلاثا فخرجت له مملوّهً ، ثمّ جاء عبدک المؤمن فتوضّأ فاسبغ الوضوء ثمّ صلّی وحمدک ودعاک ثمّ ألقی شبکته ثلاثا فخرجت له سمکهٌ صغیرهٌ فحمدک وانصرف ! فأوحی اللّه إلیه یا موسی اُنظر عن یمینک ، فنظر موسی فکشف له الغِطاء (۱) عمّا أعدّ اللّه لعبده المؤمن ، ثمّ قیل : یا موسی ، اُنظر عن یسارک ، فنظر فکشف له الغِطاء عمّا أعدّ اللّه لعبده الکافر ، ثمّ قال : یا موسی ، ما ضرّ هذا ما صنعت به ، وما نفع هذا ما أعطیته ، فقال موسی : یا ربّ حقٌّ لِمَن عرفک أن یرضی بما صنعت (۲) .
۱- .لیس فی نسخه ألف «الغطاء» .
۲- .المؤمن :۱۹ ، البحار : ۱۳ / ۳۴۹ / ۳۸ .
روزی حضرت موسی عَلَیهِ السَّلَامُ بر ساحل دریا قدم می زد، دید یک نفر شکارچی آمد و به عنوان سجده برای خورشید بر زمین افتاد و سخنانی مشرکانه گفت، سپس تور ماهیگیری خود را به دریا انداخت و (پس از لحظه ای) آن را پُر از ماهی بیرون آورد؛ و دو مرتبه به دریا انداخت و همانند اوّل پُر از ماهی بیرون آورد، همچنین مرتبه سوم تا آنکه احساس کفایت کرد و رفت.
سپس شخص دیگری آمد، وضوء ساخت و نماز خواند؛ و پس از حمد و ثنای خدا، تور خود را به دریا انداخت و چیزی در آن نیامد، مرتبه دوّم نیز انداخت و چیزی عایدش نشد، تا مرتبه سوّم یک ماهی کوچکی به تور افتاد (آن را بیرون آورد و) شکر و سپاس بجای آورد و رفت.
حضرت موسی عَلَیهِ السَّلَامُ اظهار داشت: ای پروردگار! آن بنده ات آمد و به تو کفر گفت و برای خورشید عبادت کرد و سخن شرک بر زبان جاری نمود و تور خود را به دریا انداخت و پُر از ماهی بیرون کشید، تا سه مرتبه چنین کرد و تورش پُر از ماهی گشت و احساس بی نیازی کرد و رفت؛ و این بنده مؤمن آمد، وضو ساخت و نماز خواند و پس حمد و ثنا تور خود را به دریا انداخت و چیزی عایدش نگشت، تا مرتبه سوّم که یک ماهی کوچک گرفت و شکر تو را بجای آورد رفت!!
خداوند به موسی عَلَیهِ السَّلَامُ وحی فرستاد: ای موسی! به سمت راست خود نگاه کن، هنگامی نگاه کرد آنچه را که خداوند برای بنده مؤمن آماده و مهیا نموده بود آشکار شد، سپس به موسی گفته شد: سمت چپ خود را نگاه کن، همین که نگاهش افتاد آنچه را که برای بنده کافر آماده گشته بود ظاهر گشت.
سپس خداوند فرمود: ای موسی! آنچه را به این کافر دادم سودی برایش ندارد؛ و آنچه از دیگری منع نمودم ضرری برایش نخواهد داشت.
حضرت موسی عَلَیهِ السَّلَامُ فرمود: ای پروردگار! حقّ است که هر که تو را شناخت راضی و خشنود باشد به آنچه که انجام می دهی.
عاقبت در باب قبله رو به قبله میشوم
اشهد من یا حسین و مشهد من کربلاست