هدایت شده از اشعار ناب آئینے
🏴 اشعار #شب_اول_محرم
_______________________
#مرثیه_مسلم_بن_عقیل
@shere_aeini
زحمتی دارم ای نسیم سحر
ببری تو پیام مسلم را
برسی خدمت عزیز دلم
برسانی سلام مسلم را
-
ابتدا جای من ببوس او را
بعد با او بگو تو از حالم
بگو ای کاش فرصتی میشد
تا بیاید خودش به دنبالم
-
عرض کن جان مادرت برگرد
کوفیان کینه ی تو را دارند
خواب دیدند بهر گودالت..
و برای تو نقشه ها دارند
-
این جماعت نه رحم دارند و
نه حیا و نه ترس فرداشان
تا که دیدند سکه های طلا
پرشد از نفرت تو دنیاشان
-
داد از دست کوفیان..ای داد
تشت بی آبرویشان افتاد
حرمله خنجر و کمانش را
نیش خندی زد و نشانم داد
-
جان زهرا مرا حلالم کن
شرم دارم ز روی خواهر تو
آه از لحظه ای که می آید
پای نعش علی اکبر تو..
-
🔸شاعر:
#آرمان_صائمی
_____________________________
🔹اشعار ناب آئینے🔹
@shere_aeini
هدایت شده از اشعار ناب آئینے
#امام_علی #مدح_امام_علی
@shere_aeini
-
نذر حضرت اميرالمومنين علیهالسلام
-
بنويسيد مرا بندهى سلطان نجف
بنويسيد كه عالم همه قربان نجف
ما غباريم..غبارى زِ بیابان نجف
بنويسيد على را گُلِ گلدان نجف
-
وسط عرش بُوَد تختِ سليمانِ نجف
-
آنكه بر خاك ، حياتِ دو جهان داد ، كه هست؟
آنكه بر مُرده زبان داد ، توان داد كه هست؟
آنكه در كعبه خودش اِذنِ اذان داد كه هست؟
تَرَك كعبه به ما نيز نشان داد كه هست...
-
كعبه با آن عظمت دست به دامان نجف
-
حق بده ! ديدن اين صحن تماشا دارد
حرمش هم به خدا هيبتِ او را دارد
نه حرم بلكه على عرشِ معلى دارد
و اگر كعبه دَرَد سينهى خود ،جا دارد
-
سر ببرید ز ما بر سرِ ايوان نجف
-
زِ قدومش همهى راه به هم مىريزد
دلِ عشاق به ناگاه به هم مىريزد
تا ببيند رُخ او ماه ، به هم مىريزد
گر على گريه كُنَد ، چاه به هم مىريزد
-
جانِ عالم به فداى شه مردان نجف
-
من على را به خدا رازِ خدا ميدانم
ولىالله شده منصبِ آقاجانم
ها على و بشر و كيف بشر ميخوانم
به هواى حرمش ابرِ پُر از بارانم
-
بنويسيد مرا بى سر و سامانِ نجف
-
خلقت هر دوجهان گوشهاى از تلميحَش
از كران تا به كران دانهاى از تسبيحَش
فتح خيبر كه نشد معجزه...شد تفريحش
و نشد غيرِ على كَس به على تشبيهش
-
بنويسيد على بانىِ ايمان نجف
-
جلوهى ديگرى از جلوهى مولا زهراست
روى پيشانى او نقش فقط يا زهراست
به دلم غم نرود تا كه دلم با زهراست
نهراسم به خدا روز جزا تا زهراست
-
غيرِ زهرا نبُوَد همدم جانانِ نجف
-
تا كه در معركه شمشير به دستش اُفتاد
دشمن از ترس دگر اسم خودش بُرد زِ ياد
دامنش خيس شد و آبرويش رفت به باد...
چاره ای نیست به جز گفتن دادِ بى داد....
-
چه شكوهيست در اين هيبت طوفان نجف
-
تو بر اين سلسلهها حق خلافت دارى
نه فقط شيعه به دنيا تو ولايت دارى
كه در عُقبى تو فقط حُكمِ حكومت دارى
به غلامانِ خودت نيز عنايت دارى
-
بطلب اين همه سرمست به ايوان نجف
-
🔸شاعر:
#آرمان_صائمی
========================
🔹اشعار ناب آئینے🔹
@shere_aeini