eitaa logo
محتوای تبلیغی نورالزهرا
58 دنبال‌کننده
453 عکس
147 ویدیو
75 فایل
آیدی معاون آموزش گروه تبلیغی نورالزهرا سلام الله علیها علی سروش @alisorosh1421
مشاهده در ایتا
دانلود
▪️امام باقر علیه السلام: بر پایه عرش خدا نوشته شده: حمزه شیر خدا و شیر رسول الله و سرور شهیدان است. عَلَى قَائِمَةِ الْعَرْشِ مَكْتُوبٌ حَمْزَةُ أَسَدُ اللَّهِ وَ أَسَدُ رَسُولِ اللَّهِ وَ سَيِّدُ الشُّهَدَا... 📚 بصائر الدرجات ج1 ص121. 🏴 سالروز شهادت سیدالشهدا علیه‌السلام بر امام زمان و تمام دوستداران حضرتش تسلیت. ▫️عضویت در حدیث گرافی (اِلتجا) @Elteja_Hadith
▪️امام سجاد علیه السلام: 🔹️هیچ روزی برای رسول خدا صلی الله علیه و آله سخت‌تر از روز جنگ احد نبود! همان روزی که حضرت حمزه، شیر خدا و شیر پیامبرش به شهادت رسید. 🔸️مَا مِنْ يَوْمٍ أَشَدَّ عَلَى رَسُولِ اللَّهِ مِنْ يَوْمِ أُحُدٍ قُتِلَ فِيهِ عَمُّهُ حَمْزَةُ بْنُ عَبْدِ الْمُطَّلِبِ أَسَدُ اللَّهِ وَ أَسَدُ رَسُولِه‏ 📚امالی صدوق، ص۴۶۲ ▫️عضویت در حدیث گرافی (اِلتجا) @Elteja_Hadith
هدایت شده از حدیث نگار
💎امام هادی علیه السلام: إذا أشكَلَ عَلَيكَ شَى ءٌ مِن أمرِ دينِكَ بِناحِيَتِكَ ، فَسَلْ عَن عَبدِ العَظيمِ بنِ عَبدِاللّهِ الحَسَنِيِّ عليه السلام ؛ هرگاه در قلمرو خود در كار دين به مشكلى دچار شدى، آن را با عبد العظيم حسنى در ميان بگذار . 📗مستدرك الوسائل ج ١٧ ص ٣٢١ 📚 @HadithNegar
هدایت شده از حدیث نگار
💎امام هادي‌ عليه السلام: أما إنَّكَ لَو زُرتَ قَبرَ عَبدِالعَظيم عِندَكمُ لَكُنتَ كَمَن زارَ الحُسَينَ‌ عليه السلام اگر قبر عبد العظيم را در شهر خود زيارت كني ، چنان است كه گويي امام حسين ‌عليه السلام را زيارت كرده‌ اي 📗كامل الزيارات ، ص ۳۲۴ . 📚 @HadithNegar
هدایت شده از شعر هیأت
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
یاران وفادار پیمبر بودند ای کاش که در کنار حیدر بودند دستان علی بسته نمی‌شد آن‌روز در کوچه اگر حمزه و جعفر بودند 📝 @ShereHeyat
📅پانزدهم شوّال سال سوم هجری قمری، وقوع جنگ اُحُد :👇 @TarikhEslam
📆پانزدهم شوّال سال سوم هجری قمری شهادت سردار بزرگ، مجاهد مخلص و شجاع اسلام، عموی حضرت رسول اکرم(ص) و امام علی(علیه السلام) :👇 @TarikhEslam
✅همانطور که می دانید حضرت حمزه سیدالشهداء(علیه السلام) در راس شهدای بنی هاشم است. و در چند جای تاریخ، بعد از شهادت ایشان، نام او توسط حضرت رسول اکرم(ص) و ائمه اطهار(علیهم السلام) در مواقع حساس و سرنوشت ساز، یاد شده است. 1⃣ : در جنگ احد هنگامی که حضرت رسول اکرم(ص) متوجه شهادت عمویش حضرت حمزه(ع) شد، بلافاصله بالای جنازه ی ایشان حاضر شد، در حالی که به شدّت اشک می‌ریخت. ابن‌ مسعود می‌ گوید :  پیامبر اکرم(ص) بدن حمزه(ع) را به طرف قبله قرار داد، سپس کنار آن قرار گرفت و با صدای بلند گریه کرد، تا حالت بیهوشی به ایشان دست داد، و آنگاه خطاب به جسد عمویش فرمود : 📋《یَا حَمْزَةُ! یَا عَمَّ رَسُولِ اللهِ(ص)! یَا اَسَدَ اللهِ وَ اَسَدَ رَسُولِهِ! یَا فَاعِلَ الْخَیْراتِ! یَا کَاشِفَ الْکُرُباتِ! یَا ذابُّ یَا مَانعَ عَنْ وَجْهِ رَسُولِ اللهِ(ص)》 ♦ای حمزه! ای عموی پیامبر خدا! ای شیر خدا و ای شیر رسول خدا! ای انجام دهنده کارهای خیر! ای برطرف کننده سختیها! و ای دفاع کننده و دور کننده دشمن از برابر رسول خدا!(۱) 2⃣ : حضرت امیرالمومنین(ع) در هنگام غصب خلافت توسط اصحاب سقیفه و جسارت آنان، فرمود : 📋《وَا حَمزَتَاهُ! وَلَا حَمزَةَ لِيَ اليَومَ!》 ♦️ای حمزه! آه که امروز حمزه ای برای من نيست!(۲) بعدها حضرت(ع)، هنگام خلافت خویش در خطبه ای فرمودند : 📋《أَمَا وَاللهِ لَوْ أَنَّ حَمْزَةَ وَجَعْفَراً کَانَا بِحَضْرَتِهِمَا مَا وَصَلاَ إِلَى مَا وَصَلاَ إِلَیْهِ،وَ لَو كانا شَاهِدَيهِما لاتَبَقا نَفسَيهِمَا! أَمَّا حَمْزَهُ فَقُتِلَ یَوْمَ أُحُدٍ وَ أَمَّا جَعْفَرٌ فَقُتِلَ یَوْمَ مُوتَهَ!》 ♦️آگاه باشید! سوگند به خدا! اگر حمزه و جعفر(ع) زنده وحاضر بودند، آن دو نفر (ابوبکر و عمر) به مقام خلافت كه رسيدند، نمى رسيدند، و اگر حمزه و جعفر بودند، شاهد و ناظر بودند، که آن دو نفر، جان سالمى از ميان بيرون نمى بردند و خود را به هلاكت مى انداختند. اما حمزه در نبرد احد کشته شده بود و جعفر در نبرد موته!(۳) 3⃣ : حضرت فاطمه(س) بعد از رحلت حضرت رسول اکرم(ص) بر سر مزار شهدای اُحُد می رفت و در آنجا بر سر مزار حمزه(ع) که خود قبر او را سنگ چینی کرده بود، گریه می کرد و او را فرا می خواند. در تاریخ آمده است : 📋《تَأْتِي قُبُورَ اَلشُّهَدَاءِ.. فَتَقُولُ هَاهُنَا كَانَ رَسُولُ اَللَّهِ(ص) وَ هَاهُنَا كَانَ اَلْمُشْرِكُونَ》 ♦️حضرت فاطمه(س) به زیارت شهدای احد می رفت و آنها را زیارت می کرد و محل جنگ رسول خدا(ص) با مشرکین را دقیقا نشان می داد.(۴) 4⃣ : امام حسین(ع) در روز عاشورا در فرازی از خطبه خود، خطاب به سپاهِ دشمن می فرماید : 📋《أَیهَا النَّاسُ! اسْمَعُوا قَوْلِی..أَمَّا بَعْدُ فَانْسُبُونِی فَانْظُرُوا مَنْ أَنَا؟》 ♦️ای مردم به گفتارم گوش دهید. ای مردم! بگوئید من چه کسی هستم؟ سپس فرمود : 📋《أَ لَسْتُ ابْنَ بِنْتِ نَبِیکمْ وَ ابْنَ وَصِیهِ وَ ابْنِ عَمِّهِ؟ أَ وَ لَیسَ حَمْزَةُ سَیدُ الشُّهَدَاءِ عَمِّی؟》 ♦️آیا من فرزند دختر پيامبر خدا(ص) نيستم؟ آيا من فرزند وصي و پسرعموي پيامبر(ص) شما نيستم؟ آيا حمزه ی سيدالشهدا(ع) عموی من نيست؟(۵) 5⃣ : در روز عاشورا، بعد از شهادت امام حسین(ع)، مرکب ایشان به سمت خیمه ها رفت، وقتی اهل خیام این حالت را دیدند، در این هنگام، حضرت زینب کبری(س) و در برخی نقلها حضرت اُم كلثوم(س) دست بر سر گذاشت، درحالی که با صدای بلند فریاد می زد و مى گفت : 📋《وامُحَمَّداه! واجَدّاه! و انبِيّاه! وا اَبَاالْقاسِماه! وا عَلِيّاه! وا جَعْفَراه! وا حَمْزَتاه! وا حَسَناه! هذا حُسَيْنٌ(ع) بِالْعَراء، صَريحٌ بِكَرْبَلا، مَحزُوزُ الرَّاْسِ مِنَ الْقَفاء..》 ♦️این حسین(ع) توست که عریان روی زمین افتاده و سر در بدن و عمامه و رداء به تن ندارد!(۶) 6⃣ : امام سجاد(ع) در فرازی از خطبه که در مسجد شام ایراد فرمود، خطاب به مردم شام فرمود : 📋《أَيُّهَا النَّاسُ! فُضِّلْنَا بِأَنَّ مِنَّا النَّبِيَّ الْمُخْتَارَ مُحَمَّداً وَ مِنَّا الصِّدِّيقُ وَ مِنَّا الطَّيَّارُ وَ مِنَّا أَسَدُ اللَّهِ وَ أَسَدُ رَسُولِهِ وَ مِنَّا سِبْطَا هَذِهِ الْأُمَّةِ》 ♦️اى مردم! خداوند ما را بر ديگران برترى داد به خاطر اينكه حضرت رسول اکرم(ص) از ماست. امام علی(ع) صديق از ماست. جعفر طيار از ماست. حمزه سیدالشهداء شير خدا و شير رسول خدا(ص) از ماست.(۷) 📚منابع : ۱)ذخائر العقبی محب الدین طبری، ص۱۸۱ ۲)شرح نهج البلاغه ابن ابی الحديد، ج۱۱، ص۶۵ ۳)کتاب سلیم بن قیس، ج۱، ص۱۶۰ ۴)الکافی شیخ کلینی، ج۴، ص۵۶۱ ۵)الارشاد شیخ مفید، ج‌۲، ص۹۸ ۶)مقتل الحسين(ع) خوارزمی، ج۲، ص۳۷  ۷)بحارالانوار مجلسی، ج۴۵، ص۱۳۹ @TarikhEslam
سوال3️⃣5️⃣ : چرا بعد از رحلت حضرت رسول اکرم(ص) به مزار شهدای اُحُد، مخصوصا مزار می رفتند؟👇 @TarikhEslam
✍پاسخ : طبق منابع تاریخی حضرت فاطمه(س) بعد از رحلت حضرت رسول اکرم(ص) بر سر مزار شهدای اُحُد می رفت و در آنجا بر مزار حضرت حمزه سیدالشهداء گریه می کرد. در حدیثی از امام صادق(ع) نقل شده است که؛ 📋《..تَأْتِي قُبُورَ اَلشُّهَدَاءِ فِي كُلِّ جُمْعَةٍ مَرَّتَيْنِ اَلْإِثْنَيْنَ وَ اَلْخَمِيسَ فَتَقُولُ هَاهُنَا كَانَ رَسُولُ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ هَاهُنَا كَانَ اَلْمُشْرِكُونَ》 ♦️حضرت فاطمه(س) هفته ای دوبار در روزهای دوشنبه و پنجشنبه به زیارت شهدای احد می رفت و آنها را زیارت می کرد و محل جنگ رسول خدا(ص) با مشرکین را دقیقا نشان می داد.(۱) اما حضرت فاطمه(س) علاوه بر زیارت اهل قبور، در صدد این بود که یاد شهدای احد و رشادت های آنان و در این میان شجاعت ها و رشادت های بی نظیر امام علی(ع) و فراریان جنگ احد را در خاطر مردم زنده کند. و به نوعی به مردم بفهماند که، کسانی که شما با آنها بیعت کرده اید و از آنها تعبیر به خلیفه حضرت رسول اکرم(ص) می کنید، همان کسانی هستند که در جنگ احد پا به فرار گذاشتند و از جنگ گریختند. و در مقابل این همسرم علی(ع) بود که یک تنه از جان رسول اکرم(ص) محافظت کرد تا جایی که ملائک از جانبازی و حمایت او به وجد آمده و جمله《لا فَتى اِلاّ عَلِىّ(ع) لا سَيفَ اِلاّ ذُوالفَقار》را سر دادند. حتی حضرت(س) پیشتر در خطبه فدکیه خطاب به مهاجر و انصار فرموده بود که؛ 📋《کُلَّما اَوْقَدُوا ناراً لِلْحَرْبِ اَطْفَأَهَا اللَّهُ، اَوْ نَجَمَ قَرْنُ الشَّیْطانِ، اَوْ فَغَرَتْ فاغِرَةٌ مِنَ الْمُشْرِکینَ، قَذَفَ اَخاهُ فی لَهَواتِها، فَلا یَنْکَفِی‏ءُ حَتَّى یَطَأَ جِناحَها بِأَخْمَصِهِ، وَ یَخْمِدَ لَهَبَها بِسَیْفِهِ...وَ اَنْتُمَ فی رَفاهِیَّةٍ مِنَ الْعَیْشِ، و ادِعُونَ فاکِهُونَ آمِنُونَ، تَتَرَبَّصُونَ بِنَا الدَّوائِرَ، وَ تَتَوَکَّفُونَ الْاَخْبارَ، وَ تَنْکُصُونَ عِنْدَ النِّزالِ، وَ تَفِرُّونَ مِنَ الْقِتالِ》 ♦️هرگاه آتش جنگ برافروختند خداوند خاموشش نموده، یا هر هنگام که شیطان سر برآورد یا اژدهائى از مشرکین دهان بازکرد، پیامبر(ص) برادرش را در کام آن افکند، و او تا زمانى که سرآنان را به زمین نمى‌‏کوفت و آتش آنها را به آب شمشیرش خاموش نمى‌‏کرد، باز نمى‏‌گشت. و این در حالى بود که شما در آسایش زندگى مى‏‌کردید، در مهد امن متنعّم بودید، و در انتظار بسر مى‌‏بردید تا ناراحتى‌‏ها ما را در بر گیرد، و گوش به زنگ اخبار بودید، و هنگام کارزار عقبگرد مى‌‏کردید، و به هنگام نبرد فرار می نمودید.(۲) 👤زيد بن وهب می گويد : به عبدالله بن مسعود گفتم : آيا، به جز علی(ع) و ابودجانه و سهل بن حنيف، همه در جنگ احد فرار كردند؟ گفت : همه فرار كردند به جز علی(ع).(۳) بزرگان محقّقين و اعلام اهل سيره و تاريخ و حديث از اهل سنّت تصريح كرده اند كه در جنگ احد، در شرايطى كه مشركين بعد از شكست ابتدائى، برگشتند و قصد قتل رسول خدا(ص) و انهدام قواى مسلمين را داشتند، ابوبكر و عمر نيز چونان ديگران، آن سرور را در درياى دشمن رها كرده و تنها گذاشته و براى حفظ جان خودشان پا به فرار گذاشتند. و ابن عباس نقل می کند که در جنگ احد، تنها كسى كه در آن جنگ با رسول خدا(ص) ماند و استقامت كرد، علىّ بن ابيطالب(ع) بود، و همه پا به فرار گذاشتند.(۴) و اینکه چرا حضرت فاطمه(س) بر مزار حمزه سیدالشهداء گریه می کردند، شاید دلیلش این بوده است که در این لحظات سرنوشت ساز جای خالی افرادی چون حمزه را احساس می کردند. تاجایی که بعدها امام علی(ع) بر فراز منبر می فرمود: 📋《أَمَا وَاللهِ لَوْ أَنَّ حَمْزَةَ وَجَعْفَراً کَانَا بِحَضْرَتِهِمَا مَا وَصَلاَ إِلَى مَا وَصَلاَ إِلَیْهِ،وَ لَو كانا شَاهِدَيهِما لاتَبَقا نَفسَيهِما》 ♦️آگاه باشید! سوگند به خدا! اگر حمزه و جعفر(ع) زنده وحاضر بودند، آن دو نفر (اولی و دومی) به آن مقام (خلافت) كه رسيدند، نمى رسيدند، و اگر حمزه و جعفر بودند، شاهد و ناظر بودند، که آن دو نفر، جان سالمى از ميان بيرون نمى بردند و خود را به هلاكت مى انداختند. 📋《أَمَّا حَمْزَهُ فَقُتِلَ یَوْمَ أُحُدٍ وَأَمَّا جَعْفَرٌ فَقُتِلَ یَوْمَ مُوتَهَ وَبَقِیتُ بَیْنَ جِلْفَیْنِ جَافِیَیْنِ ذَلِیلَیْنِ حَقِیرَیْنِ عَاجِزَیْنِ الْعَبَّاسِ وَعَقِیلٍ وَکَانَا قَرِیبَیِ الْعَهْدِ بِکُفْرٍ فَأَکْرَهُونِی وَقَهَرُونِی》 ♦️حمزه در نبرد احد کشته شده بود و جعفر در نبرد موته، من بودم و دو عامی تندخوی بدبخت ناتوان خوار؛ عباس و عقیل که تازه از کفر به اسلام روی آورده بودند. مردم مرا ناخوش داشتند و رها کردند.(۵) 📚منابع : ۱)الکافی شیخ کلینی، ج‏۳، ص۲۲۸ ۲)الاحتجاج مرحوم طبرسی، ج۱، ص۱۰۷ ۳)كنز العمّال متقی هندی، ج۱۰، ص۴۲۵ ۴)المستدرك علی الصحیحین نیشابوری، ج۳، ص۱۱۱ ۵)کتاب سلیم بن قیس، ج۱، ص۱۶۰ @TarikhEslam
✅در مورد لحظه شهادت حضرت حمزه(علیه السلام) آمده است که؛ 📋《..وَ کَانَ حَمْزَةُ بْنُ عَبْدِ الْمُطَّلِبِ یَحْمِلُ عَلَی الْقَوْمِ فَإِذَا رَأَوْهُ انْهَزَمُوا وَ لَمْ یَثْبُتْ لَهُ أَحَدٌ وَ کَانَتْ هِنْدٌ بِنْتُ عُتْبَةَ عَلَیْهَا اللَّعْنَةُ قَدْ أَعْطَتْ وَحْشِیّاً عَهْداً لَئِنْ قَتَلْتَ مُحَمَّداً أَوْ عَلِیّاً أَوْ حَمْزَةَ لَأَعْطَیْتُکَ رِضَاکَ وَ کَانَ وَحْشِیٌّ عَبْداً لِجُبَیْرِ بْنِ مُطْعِمٍ حَبَشِیّاً! فَقَالَ وَحْشِیٌّ : أَمَّا مُحَمَّدٌ(ص) فَلَا أَقْدِرُ عَلَیْهِ وَ أَمَّا عَلِیٌّ(ع) فَرَأَیْتُهُ رَجُلًا حَذِراً کَثِیرَ الِالْتِفَاتِ فَلَمْ أَطْمَعْ فِیهِ فَکَمَنْتُ لِحَمْزَةَ فَرَأَیْتُهُ یَهُدُّ النَّاسَ هَدّاً فَمَرَّ بِی فَوَطِئَ عَلَی حرُفِ نَهَرٍ فَسَقَطَ فَأَخَذْتُ حَرْبَتِی فَهَزَزْتُهَا وَ رَمَیْتُهُ فَوَقَعَتْ فِی خَاصِرَتِهِ وَ خَرَجَتْ مِنْ مَثَانَتِهِ فَسَقَطَ فَأَتَیْتُهُ فَشَقَقْتُ بَطْنَهُ فَأَخَذْتُ کَبِدَهُ وَ جِئْتُ بِهَا إِلَی هِنْدٍ فَقُلْتُ لَهَا: هَذِهِ کَبِدُ حَمْزَةَ فَأَخَذَتْهَا فِی فَمِهَا فَلَاکَتْهَا فَجَعَلَهَا اللَّهُ فِی فِیهَا مِثْلَ الدَّاغِصَةِ فَلَفَظَتْهَا وَ رَمَتْ بِهَا فَجَاءَتْ إِلَیْهِ هِنْدٌ فَقَطَعَتْ مَذَاکِیرَهُ وَ قَطَعَتْ أُذُنَیْهِ وَ جَعَلَتْهُمَا خُرْصَیْنِ و شَدَّتْهُمَا فِی عُنُقِهَا وَ قَطَعَتْ یَدَیْهِ وَ رِجْلَیْهِ》 ♦️در جنگ اُحد، جناب حمزه مشغول حمله به گروهی بود. وقتی او را دیدند عقب نشینی کردند و هیچ‌کس نمی‌توانست در مقابل او مقاومت کند. هند دختر عتبه(مادر معاویه) به وحشی بن حرب وعده‌ای داد و به او گفت : اگر محمّد(ص) و یا علی(ع) و یا حمزه(ع) را بکُشی، آنچه تو را خشنود سازد به تو خواهم داد. وحشی، برده جبیر بن مطعم بود که حبشی بود. وحشی گفت : حریف محمّد(ص) نمی‌شوم، علی(ع) هم مردی دوراندیش و مراقب است، به او هم فکر نمی‌کنم. پس در کمین حمزه(ع) نشستم. وحشی گفت : دیدم که حمزه به شدت به مردم حمله می‌کند. از جلوی من رد شد و بر لبه نهری گام نهاد، ولی بر زمین افتاد. آن‌گاه، نیزه‌ام را برداشتم و آن را تکان دادم و پرتاب کردم. نیزه‌ام به لگن خاصره اش خورد و آغشته به خون از مثانه‌اش بیرون آمد! او بر زمین افتاد و من شکمش را شکافتم و جگرش را درآوردم و آن را به هند دادم و گفتم : این جگر حمزه است! آن را در دهان خود گذاشت و جوید، اما خداوند آن را در دهان او مانند استخوان زانو سفت گردانید. به ناچار، آن را از دهان بیرون انداخت. آن‌گاه، هند به نزد حمزه رفت و عورت و گوش‌هایش را برید و آن‌ها را بهم متصل گردانید و به گردن خود انداخت و دست و پایش را هم برید.(۱) بعد از پایان جنگ، صفيه (خواهر حمزه و مادر زبیر) آمد كه وضع جنازه برادر خود را ببيند اما خبر نداشت كه برادرش را بعد از شهادت، مثله كرده‏ اند. صفيه به امام على(ع) و زبير (پسر صفیه) برخورد كرد. امام على(ع) به زبير فرمود : 📋《اُذْكُرْ لِأُمِّكَ!》 ♦️مادرت را دریاب! (به او تذكر و دلدارى بده!) و چون این کار قدری سخت بود، زبیر از آن سرباز زد و متقابلا به امام علی(ع) عرضه داشت : 📋《لَا بَلْ اذْكُرْ أَنْتَ لِعَمَّتِكَ!》 ♦️نه! شما به‏ عمّه‏ تان تذكر و دلدارى دهيد. صفیه تا به علی(ع) و زبیر رسید پرسید : 📋《مَا فَعَلَ حَمْزَةُ؟ فَأَرَيَاهَا أَنَّهُمَا لَا يَدْرِيَانِ!》 ♦️حمزه را چه شده است؟ پس صفیه از حال آن دو گمان کرد که آنان خبری ندارند. پس نزد حضرت رسول اکرم(ص) آمد. حضرت(ص) تا عمه خود را دید، فرمود : 📋《إِنِّي أَخَافُ عَلَى عَقْلِهَا》 ♦️من مى‏ ترسم بر عقل صفيه، از شدت ناراحتى بر حمزه، صدمه‏ اى بر او وارد شود. در این هنگام؛ 📋《فَوَضَعَ يَدَهُ عَلَى صَدْرِهَا فَدَعَا لَهَا فَاسْتَرْجَعَتْ وَ بَكَت‏》 ♦️حضرت(ص) دست مبارک خود را بر روی سينه ی صفيه گذاشت و براى او دعا فرمود و صفيه نیز گفت : (إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَيْهِ راجِعُونَ‏) و سپس گريه كرد.(۲) رسول اکرم(ص) هنگام بازگشت به مدینه، وقتی شاهد گریه انصار بر کشتگان خود شد، فرمود : 📋《لَكِنَّ حَمْزَةَ لَا بَوَاكِيَ لَهُ الْيَوْمَ بِالْمَدِينَةِ》 ♦️اما امروز در مدینه برای (عمويم) حمزه(ع) گريه كننده ای نيست. سعد بن معاذ این سخن را شنید و زنان را بر در خانه رسول خدا(ص) آورد و آنان بر حمزه(ع) گریستند.(۳) امام سجاد(ع) در طی روایتی می فرماید : 📋《مَا مِنْ يَوْمٍ اَشَدُّ عَلي رَسولِ اللهِ(ص) مِنْ يَوْمٍ اُحُدٍ قُتِلَ فِيهِ عَمُّهُ حَمْزَةٍ بْنِ عَبدالمطلَبٍ اَسَدُ اللهِ وَ اَسَدُ رَسُولِهِ(ص)!》 ♦️سخت ترين روزی كه بر رسول خدا(ص) گذشت روز غزوه احد بود كه در آن عمويش حمزه بن عبدالمطلب كه شير خدا و شير پيامبرش بود كشته شد.(۴) 📚منابع : ۱)بحارالانوار مجلسی، ج۲۰، ص۵۵ ۲)مسكّن الفؤاد شهید ثانی، ص۷۱ ۳)دلائل النبوة ابوبکر بيهقی، ج۳، ص۳۰۰ ۴)امالی شیخ صدوق، ص۴۶۲ @TarikhEslam
🔰معاویه بن ابی سفیان و ماجرای شکافتن قبر حضرت حمزه(علیه السلام)!👇 ✅از نخستین کسانی که نبش قبر صحابه حضرت رسول اکرم(ص)؛ آن هم شهداء را باب کرد، و بعد از خود به یادگار گذاشت، معاویه بن ابی سفیان بود که دستور داد قبور شهدای احد را بشکافند! ✍محمد بن سعد(متوفی ۲۳۰ ه.قمری) مورخ و سیره نویس و عالم اهل سنت در کتاب «الطبقات الکبیر» به نقل از جابر بن عبدالله انصاری می نویسد : وقتی معاویه دستور نبش قبور شهدای احد [از جمله حضرت حمزه(ع)] را صادر کرد، دستور معاویه عملی شد. در ادامه؛ «..فَرَأَیْتُهُمْ یُحْمَلُونَ عَلَی أَعْنَاقِ الرِّجَالِ کَأَنَّهُمْ قَوْمٌ نِیَامٌ وَأَصَابَتِ الْمِسْحَاةُ طَرَفَ رِجْلِ حَمْزَةَ بْنِ عَبْدِ الْمُطَّلِبِ(ع) فَانْبَعَثَتْ دَمَاً» و دیدم که جنازه‌ شهیدان احد بر گردن مردم حمل می‌شد، چنانکه گویا به خواب فرو رفته بودند. اما وقتی به نبش قبر حضرت حمزه(ع) رسیدند، کلنگ به پای آن حضرت(ع) اصابت کرد و خون [تازه از بدن مطهرش] جاری شد.(۱) 📚منبع : ۱)الطبقات الکبیر ابن سعد، ج۳، ص۱۰ @TarikhEslam
📚✍📚✍📚✍📚✍📚✍ 2️⃣6️⃣ :📚 کتاب «حکمت نامه حضرت عبدالعظیم حسنی» حاوی حکمت های اعتقادی، عبادی، محاسن اخلاقی و رفتاری ایشان؛ اثر مرحوم استاد ری شهری✍👇 @TarikhEslam
4_5794173695647812066.pdf
2.18M
📚✍📚✍📚✍📚✍📚 کتاب «حکمت نامه حضرت عبدالعظیم حسنی(ع)» @TarikhEslam
1402.02.15_1.mp3
33.49M
🔻 🎤 حجت الاسلام 🔊 مناجات ابتدایی 📆 جمعه ۱۵ اردیبهشت ماه ۱۴۰۲ 🕌 آستان مقدس امامزاده ابراهیم و محمد علیهماالسلام 🔹موسسه علمی فرهنگی حداث الحسین علیه‌السلام_قم { @huddath_al_hussain_ir}
1402.02.15_3.mp3
20.13M
🔻 🎤 کربلایی محمد جواد احمدی 🔊 روضه و سینه زنی 📆 جمعه ۱۵ اردیبهشت ماه ۱۴۰۲ 🕌 آستان مقدس امامزاده ابراهیم و محمد علیهماالسلام 🔹موسسه علمی فرهنگی حداث الحسین علیه‌السلام_قم { @huddath_al_hussain_ir}
دار السلام محدث نوری جلد دوم
خبر دیگر که در نفس الرحمن آوردم از امام صادق است که اشاره بقبر یکمی و دو میکرد و فرمود : اگر آنرا بشکافند بجای آنها سلمان و اباذر را یابند تا فرمود - خدا عز وجل هفتاد هزار فرشته آفریده که آنانرا نقاله گویند در شرق و غرب زمین پراکندهاند و هر کدام در جائی باشند و مرده ایرا بردارند و دیگری بجای او گذارند از آنجا که ندانید و نفهمید ، این دور نباشد و خداهیچ ستمکار به بندهها نباشد.
محتوای تبلیغی نورالزهرا
🔻#گزارش_صوتی #دعای_کمیل 🎤 کربلایی محمد جواد احمدی 🔊 روضه و سینه زنی 📆 جمعه ۱۵ اردیبهشت ماه ۱۴۰
عشق هر جا رَود اثر دارد ماجراها به زیر سر دارد هر که باعشق روبه‌رو شد گفت: عاشقی غالباً خطر دارد عشق با اضطرار همراه‌ست آتشی داغ و شعله ور دارد هر چه معشوق دلرباتر شد عاشقانی گزیده‌تر دارد بار عشق رسول را باید یک نفر مثل "حمزه" بردارد حمزه‌ی عاشق و علی باشند مصطفی لشکری قدَر دارد حمزه را سید شهیدان کرد عاشقی این‌چنین هنر دارد جگر پاره‌پاره‌اش فهماند عاشقی کار با جگر دارد ** گرچه جسمش جدا جدا شده است باز شکر خدا که سر دارد خواهرش خوب شد نبود و ندید فقط از ماجرا خبر دارد ... کربلا هم نمایش عشق است عشق هر جا رَوَد، اثر دارد ✍️ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
زندگانی امیرمؤمنان علی.pdf
240.7K
📌زندگانی امیرمومنان (ع) در عصر خلفا بیان مواضع و اقدامات امام در عصر خلفا برای این بخش مطالعات زیادی صورت گرفت تا به صورت تاریخی و کامل همه مباحث مطرح گردد. مطالعه این فایل فاتحه ای نثار روح مادرم باشد. 👇👇 🌻 @ahlebait110
📅هفدهم شوّال سال پنجم هجری قمری، وقوع جنگ خندق(احزاب) :👇 @TarikhEslam
محتوای تبلیغی نورالزهرا
خبر دیگر که در نفس الرحمن آوردم از امام صادق است که اشاره بقبر یکمی و دو میکرد و فرمود : اگر آنرا بش
َوَی فِی الصِّرَاطِ الْمُسْتَقِیمِ بِإِسْنَادِهِ عَنْ عَاصِمِ بْنِ حُمَیْدٍ، عَنْ صَفْوَانَ، عَنِ الصَّادِقِ عَلَیْهِ السَّلَامُ: أَنَّهُمَا لَمْ یَبِیتَا مَعَهُ إِلَّا لَیْلَهً ثُمَّ نُقِلَا إِلَی وَادٍ فِی جَهَنَّمَ یُقَالُ لَهَا واد [وَادِی] الدُّودِ. بحار الانوار ج ۳۰ ص ۵۲۷؛ نفس الرّحمن فی فضائل سلمان: ج ۱ ص ۶۴۴.
هدایت شده از شعر هیأت
علیه‌السلام 🔹لا فتی الّا علی🔹 «هل من مبارز»... نعره دنیا را تکان می‌داد در خندقی خود کنده، شهر از ترس جان می‌داد اینک سوار کفر، زیر رقص شمشیرش لبخند شیطان را به پیغمبر نشان می‌داد «یک مرد آیا نیست؟»... این را کفر می‌پرسید آن روز ایمان مدینه امتحان می‌داد هرکس قدم پس می‌کشید و با نگاه خود بار امانت را به دوش دیگران می‌داد با شانه خالی کردن مردان پوشالی کم کم رجزها مزهٔ زخم زبان می‌داد «رخصت به تیغم می‌دهی؟»... این را علی پرسید مردی که خاک پاش بوی آسمان می‌داد فرمود نه بنشین علی جان! تو جوان هستی آری همیشه پاسخش را مهربان می‌داد «هل من مبارز»... نعره گویا از جگر می‌زد فریاد او بر قامت شهری تبر می‌زد او می‌خروشید و رجز می‌خواند و بر می‌گشت او مثل موجی بود که بر صخره سر می‌زد کم کم هوا حتی نفس را بند می‌آورد نبض مدینه پشت خندق تندتر می‌زد زن‌ها میان خانه‌ها شیون به‌ پا کردند انگار تک‌تک خانه‌ها را نعره در می‌زد فریاد بغض بچه‌های شهر را بلعید ساکت که می‌شد، دیو فریادی دگر می‌زد یکبار دیگر اذن میدان خواست از خورشید لب‌های شیرین علی حرف از خطر می‌زد فرمود: «نه» هرچند که قلب علی را دید مثل عقابی در قفس که بال و پر می‌زد «هل من مبارز»... باز زانوی علی تا شد این بار دیگر اذن میدان یک تمنا شد فرمود پیغمبر: «علی جان! یا علی! برخیز» خندید، بند از دست‌های شیر حق وا شد شمع شهادت شعله‌ور بود و خدا می‌دید پروانه در آتش بدون هیچ پروا شد برقی زد آهن، پاره شد بند دل دشمن تا تیغه‌های ذوالفقار از دور پیدا شد تا انعکاس صورتش بر ذوالفقار افتاد ابرو گره زد تیغ روی تیغ زیبا شد مثل عقابی در نگاه عَمرو می‌چرخید فرصت برای تیز پروازی مهیا شد اینک رجزها تن به لالی داده بودند و طوفانی از نام علی در دشت برپا شد اعجاز یعنی ضربهٔ دست علی آن روز دشمن اگر که رود، او مانند موسی شد تا لا فتی الّا علی را آسمان می‌خواند لا سیف الّا ذوالفقار این گونه معنا شد در وصف این ضربت خدا حتی غزل دارد آری علی با ضربتی عالی اعلا شد 📝 🌐 shereheyat.ir/node/523@ShereHeyat
هدایت شده از اشعار ناب آئینے
جهت دسترسی به اشعار جدید و قدیم شهادت امام صادق (ع) روی هشتگ زیر بزنید
1585468478-9712-44-6 (1).pdf
399.6K
📌مقاله نقد دیدگاه درباره و ولایت امیرمومنان علیه السلام. نویسنده: حجت الاسلام دکتر محمدجواد سرتختی و مرتضی 👇👇 🌻 @ahlebait110