eitaa logo
محتوای تبلیغ دانش آموزی جامعه الزهرا سلام الله علیها
1.3هزار دنبال‌کننده
5هزار عکس
1.4هزار ویدیو
1.2هزار فایل
این ڪاناݪ شامݪ محتۅاهاے تۅلید شده تۅسط مبلّغان جامعة الزَّهࢪا(سلامُ اللهِ عَلیهٰا) جهت تبڵیغ دانش‌آمۅزے مێ‌باشد. ارتباط با ادمین @Qanbariz ارتباط با ادمین @NHTaheri
مشاهده در ایتا
دانلود
1752646965747.png
حجم: 653.8K
قسمت وسط کیسه چای و گل قرار میگیره فایل 👆🏻👆🏻 ‌ ‌╔═🇮🇷════╗ @mohtavayedaneshamoziyeshamim ╚════🎒🎒═╝
قسمت وسط کیسه چای و گل قرار میگیره فایل 👆🏻👆🏻 ‌ ‌╔═🇮🇷════╗ @mohtavayedaneshamoziyeshamim ╚════🎒🎒═╝
1752647566769 (2).png
حجم: 704.4K
قسمت وسط کیسه چای و گل قرار میگیره فایل 👆🏻👆🏻 ‌ ‌╔═🇮🇷════╗ @mohtavayedaneshamoziyeshamim ╚════🎒🎒═╝
در صورت استفاده هزینه ش صلوات برای امام زمان هست ‌ ‌╔═🇮🇷════╗ @mohtavayedaneshamoziyeshamim ╚════🎒🎒═╝
Picsart_24-07-17_11-44-21-595.jpg
حجم: 1.16M
در صورت استفاده هزینه ش صلوات برای امام زمان هست ‌ ‌╔═🇮🇷════╗ @mohtavayedaneshamoziyeshamim ╚════🎒🎒═╝
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
7.54M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📱 علت‌العلل شکست طرح سنگین اسرائیل علیه ایران چه بود؟ 👆برگزیده‌ای از قسمت ۱۸ رادیو نگار 🎧نسخه کامل را از اینجا بشنوید. 💻 Farsi.Khamenei.ir ‌ ‌╔═🇮🇷════╗ @mohtavayedaneshamoziyeshamim ╚════🎒🎒═╝
📣 مسئولان قوه قضائیه با رهبر انقلاب دیدار کردند 🔹️رئیس و مسئولان ارشد قوه قضائیه صبح امروز چهارشنبه ۲۵ تیرماه ۱۴۰۴ با حضور در حسینیه امام خمینی(ره) با حضرت آیت‌الله خامنه‌ای رهبر انقلاب اسلامی دیدار کردند. 💻 Farsi.Khamenei.ir
هدایت شده از KHAMENEI.IR
2.32M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📣 رهبر انقلاب صبح امروز: همه بدانند خدای متعال نصرت را برای ملّت ایران تضمین کرده است 🔹️حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، صبح امروز در دیدار مسئولان قوه قضائیه: همه بدانند که خدای متعال نصرت را برای ملّت ایران در ذیل نظام اسلامی و زیر چتر قرآن و اسلام تضمین کرده و ملّت ایران حتماً پیروز خواهد شد. ۱۴۰۴/۰۴/۲۵ 💻 Farsi.Khamenei.ir
💢برای یک رزمنده... باران ریز، سبزی بی‌پایان مزارع برنج و بوی نم خاک، روستای کوچک ما در گیلان را در بر گرفته بود. سال ۱۳۶۲ بود و سایه سنگین جنگ و محاصره، حتی به این بهشت سبز هم رسیده بود، مخصوصاً شکر، به کیمیایی نایاب تبدیل شده بود. انسیه خانم، با چشمانی نگران و دستانی لرزان، به قوطی خالی شکر خیره شده بود. _خدایا، عروس و پسرم فردا مهمانم هستند. شله زرد بدون شکر که نمیشود. پسرش علی، رزمنده‌ای که برای مرخصی کوتاه آمده بود،عروسش هم پا به ماه بود. همسایه‌ها برای دیدن پسر و عروش به خانه آنها آمده بودند.و از مشکل او خبردار شدند. عصر که شد هر کدام به اندازه یک قاشق شکر آورده بودند.حتی زهرا خانم، پیرزن تنهای همسایه، پارچه‌ای کهنه سفیدی را باز کرد:«اینهم آخرین ذره شکر خونه من» انسیه اشک‌هایش را پاک کرد و گفت:« نه از تو دیگه نمیگیرم زهرا خانم جان» زهرا خانم محکم گفت:«الان به درد یک رزمنده نخورم کی بخورم؟» ناگهان در به صدا درآمد. حاجی کریم، پیرمرد دوره گرد گاریچی که بساط اندک خوراکی میفروخت، با کیسه کوچکی ایستاده بود. نگاهش به آنها افتاد با صدایی آرام گفت:« اینم سهم من.» داخل کیسه، نزدیک به نیم کیلو شکر بود. گنجی غیرقابل تصور. انسیه خانم شوکه شده بود:«حاجی! این همه شکر رو از کجا آوردین؟ خودتون که چای‌تون رو هم بی‌شکر می‌خورین!" حاجی کریم لبخندی زد و چشمانش برقی زد و گفت:«برای یک رزمنده آوردم» سکوتی عمیق فضای اتاق را پر کرد. اشک در چشمان همه حلقه زده بود، اشک غرور. شله زرد درست شد، به همه ی کسانیکه شکر داده بودند، کاسه ای کوچک شله زرد رسید.