eitaa logo
محتوای تبلیغ دانش آموزی جامعه الزهرا سلام الله علیها
1.2هزار دنبال‌کننده
3.4هزار عکس
977 ویدیو
195 فایل
این ڪاناݪ شامݪ محتۅاهاے تۅلید شده تۅسط مبلّغان جامعة الزَّهࢪا(سلامُ اللهِ عَلیهٰا) جهت تبڵیغ دانش‌آمۅزے مێ‌باشد. ارتباط با ادمین @Qanbariz
مشاهده در ایتا
دانلود
༺❀🔳❀༻ ⚜السَّلَامُ عَليْكِ يَا مُدَلِّلَة الْحُسَيْنِ الشَّهِيدِ عَليْهِ السَّلَامُ سلام بر شما ای هدایت کننده به سوی امام حسین شهید (علیه السلام) ! ⚜السَّلَامُ عَليْكِ يَا صَغِيرَة رُكْنِ الْهُدَى سلام بر شما ای دختر رکن هدایت! ➖▫️➖▫️➖▫️➖ ✨«يتِيماً ذا مَقْرَبَةٍ» {یتیمی که خویشاوند باشد} (سوره مبارکه بلد ، آيه ۱۵) «یتیما ذا مقربة» شأن ذاتی حضرت فاطمة بنت الحسین، رقیة خاتون (سلام الله علیها) است. ◾️«أَلسَّلامُ عَلَى الْعِتْرَةِ الْقَریبَةِ» سلام بر آن خانواده اى که نزدیک (و همراه سَروَرشان) بودند. 📓 فرازی از زیارت ناحیه مقدسه ا┅═✧❁🏴 ❁✧═┅ا ✍ «یتیم» در ظاهر معنا به «جدا شده و منقطع از پدر» (۱) و در بطن معنا به «جدا افتاده و منقطع از امام» (۲) تفسیر می شود و شریفه ۱۵ سوره مبارکه بلد از «یتیم ذا مقربة» یعنی «یتیم صاحب قرابت» (۳) سخن به میان می آورد که شأن ذاتی حضرت فاطمة بنت الحسین، رقیة خاتون (سلام الله علیها) می باشد. 🖋«ذا مقربة» یعنی صاحب قرابت با رسول الله (صلوات الله علیه)؛ چنانکه آیات حضرت قرآن «ذوی القربی» را تنها در قرابت با رسول الله (صلوات الله علیه) تعریف می نماید: ذَا الْقُرْبى یعنی قرابة رسول الله (۴) و حدیث شریف نبوی نیز مؤید همین مطلب است: کلُّ سَبَبٍ وَ نَسَبٍ يَنْقَطِعُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ إِلَّا سَبَبِي وَ نَسَبِي‏ (۵). ➖لذا «يتِيماً ذا مَقْرَبَةٍ» یتیمی است که با رسول الله و آل الله (علیهم الصلاة والسلام) قرابت دارد و این شأن ذاتی حضرت ریحانة الحسین ، رقیة (سلام الله علیها) است. ✔️در وصف مبارک «ذا مقربة» معنایی عمیق نهفته است و آن اینکه وجود نازنین حضرت رقیة (سلام الله علیها) که آنی از پدرش حضرت اباعبدالله الحسین (علیه السلام) جدا نبوده است، بندگانی که از وجود امامشان منقطع شده و یتیم گشته اند، را به ساحت مقدس حضرت اباعبدالله الحسین (علیه السلام) که «پدر عباد» اند، متصل می نماید. 🥀جدا نبودن و اتصال علی الدوام این دردانه به وجود مقدس پدر، از این فرمایش حضرت اباعبدالله الحسین (علیه السلام) در وصف دخترشان استنباط می گردد که فرمودند: ▫️«دَعَاهَا فإنَّهَا مَشغُولةٌ بِذاتِ الله»: او را رهایش کنید که به ذات خدا مشغول است. این اشتغال در وجود نازنینشان مدام بود تا آنجا که نزد رأس مبارک حضرت اباعبدالله الحسین (علیه السلام) قبض روح شدند. به عبارت دیگر، «یتیم ذا مقربة» اشاره دارد به وجود نازنینی دارد که: ⚜هم دلالت کننده به اسم الله اعظم أباعبدالله الحسین (علیه السلام) می باشد ؛ چنانکه در فرازی از زیارت مخصوصه حضرت رقیه خاتون (سلام الله علیها) به این شأن ذاتی ایشان اشاره شده است: «مُدلّلة الْحُسَيْنِ الشَّهِيدِ (علیه السلام)» (۶) ➖ و هم منقطعین از حضرت اباعبدالله الحسین (علیه السلام) را دستگیری نموده و به ساحت مقدس «پدر بندگان» (اباعبدالله) متصل می نماید و در یم بی انتهای مصرع حسینی (علیه السلام)، ارتقاء داده و آنان را بالا می برد. چه آنکه ملقب شدن فاطمة بنت الحسین (علیهما السلام) به لقب مبارک «رقیة» از جانب پدر، که به معنای «"مُرتَقی"، بالا رفته شده و عروج يافته به معنا الاکمل» است، بر همین امر دلالت می نماید. ✨بنابراین «إکرام یتیم ذی مقربه»، بدین معناست که توسل به ساحت قدسیه حضرت رقیة المرتقی (سلام الله علیها)، موجب تقرّب و ارتقای عبد می گردد. ا┅═✧❁منابع ❁✧═┅ا (۱). هو انقطاع عمّا يتعلّق به و انفراد فى ضعف (۲).«اليتامى المنقطعين عن إمامهم في الدنيا» مرآة العقول في شرح أخبار آل الرسول ؛ ج‏۵ ؛ ص۶۴ (۳). يَتِيماً ذا مَقْرَبَةٍ، يعني ذا قرابة تفسير الصافي ؛ ج‏۵ ؛ ص۳۳۱ (۴) .«وَ آتِ ذَا الْقُرْبى‏ حَقَّهُ ..» (سوره اسراء آیه ۲۶)؛ ذَا الْقُرْبى یعنی قرابة رسول الله (صلوات الله علیه) تفسير القمي ؛ ج۲ ؛ ص۱۸ (۵).پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند: تمام حسب ها و نسب ها در روز قیامت قطع می شود؛ جز آنکه با من حسب و نسب (قرابت) داشته باشد بحار الأنوار ؛ ج۲۵ ؛ ص۲۴۸ (۶).فرازی از زیارت مفجعة حضرت رقیه خاتون (سلام الله علیها) ༺❀🔳❀༻
༺❀🔳❀༻ 🔹فَلاََ نْدُبَنَّک َ صَباحاً وَ مَسآءً 🔹وَ لاََبْکِیَنَّ لَک َ بَدَلَ الدُّمُوعِ دَماً 📓فرازی از زیارت ناحیه مقدسه ا┅═✧❁🏴 ❁✧═┅ا 🔹السَّلَامُ عَليْكِ يَا شَهِيدَة الْحُزْنِ وَ الْبُكِاء سلام بر آن مخدره ای که در حزن و بکاء بر پدر گرامی شان جان دادند و به شهادت رسیدند. 📓فرازی از زیارت مفجعه حضرت رقیة المرتقی (سلام الله علیها) ◾️ گریه های حضرت رقیه «سلام الله علیها» به بکاء شدیدی که موجب گریه و ناله آل الله و تجدید اقامه عزای امام حسین (علیه السلام) می گشت، دلالت بر این دارد که آن حضرت، خود اقامه کننده بکاء هستند و گریه های شبانه روزی آن حضرت در رثای حضرت سیدالشهدا (علیه السلام) و مصیبت های عظمای ایشان ؛ علت بکاء صباحا و مساء حضرت ولی عصر می باشد، همانگونه که فرموده اند: ⚜️ فلَاَنْدُبَنَّکَ صَباحاً وَ مَساءً وَلَاَبْکِیَّنَ لَکَ بَدَلَ الدُّمُوعِ دَماً... 🔹هر جا سخن از رقیه جان می آید 🔹عطر خوش صاحب الزمان می آید 📓بحارالأنوار، ج٩٨، ص٢٣۸ ༺❀🔳❀༻
༺❀🔳❀༻ وَ صُفِّدُوا فِى الْحَدیدِ فَوْقَ أَقْتابِ الْمَطِیّاتِ و در غُل و زنجیرآهنین برفرازجهازِ شتران دربند شدند 📓فرازی از زیارت ناحیه مقدسه ا┅═✧❁🏴 ❁✧═┅ا 🥀 حضرت رقیه خاتون سلام الله علیها از روی ناقه نیفتاد؛ بلکه... در طول راه اسارت نازدانه ی ارباب یاد پدر می کرد و اشک می ریخت که یکی از موکلین لشکر یزید غضب کرد و آن طفل را از روی شتر به زمین انداخت. آن طفل بر اثر برخورد به زمین غش کرد؛ همان زمان، قافله متوجه نیزه ای شد که سر مبارک امام حسین علیه السلام بر بالای آن بود؛ نیزه به زمین فرو رفته بود دشمن هر چه سعی کرد که آن را در آورد، نتوانست. حضرت عقیله بنی هاشم، خانم زینب سلام الله علیها متوجه شدند یکی از اطفال نیست سراسیمه اشک می ریختند و دنبال آن نازدانه می گشتند تا اینکه در دل شب که به عقب قافله برگشته بودند دیدند بانویی نشسته و آن طفل را در آغوش گرفته و در دامان آن بانو راحت خوابیده است. وقتی نزدیک شد عرضه داشت شما کیستی؟ آن بانو فرمود: 🥀أنا أمُکِ فاطمة الزهراء، أظَنَنتِ إنّی أغفلُ عَن أیتامِ وَلَدی من مادرت فاطمه زهرا هستم گمان می کنی من از یتیم های فرزندم غافلم... 📓ناسخ التواریخ/ص۵۳۱ ا┅═✧❁🏴 ❁✧═┅ا ▪️ آن دم که من از ناقه افتادم و غش کردم ▪️ بابا تو کجا بودی از ما تو جدا بودی ▪️ آن دم که تو از ناقه افتادی و غش کردی ▪️ من بر سر نی بودم کی از تو جدا بودم السَّلَامُ عَلَى مَنْ غَابَ عَنْهَا الحامي وَ الْكِفِيل سلام بر آنکه حامی و سرپرستش از او غائب شد! السَّلَامُ عَلَى صَاحِبَة الْحُزْنِ الْعَظِيمِ لفقدها مَنْ هُوَ بِهَا وَدُودُ رَحِيمُ سلام بر صاحب غم بزرگ، به سبب از دست دادن آنکه با او بسیار مهربان بود! 📓فرازهایی از زیارت مفجعه حضرت رقیة المرتقی (سلام الله علیها) ༺❀🔳❀༻
༺❀🔳❀༻ وَ سُبِىَ أَهْلُک َ کَالْعَبیدِ اهل وعیالت چون بردِگان به اسیرى رفتند تَلْفَحُ وُجُوهَهُمْ حَرُّ الْهاجِراتِ، یُساقُونَ فِى الْبَراری وَالْفَلَواتِ ، أَیْدیهِمْ مَغلُولَةٌ إِلَى الاَْعْناقِ ، یُطافُ بِهِمْ فِى الاَْسْواقِ گرماى (آفتابِ) نیمروز چهره های شان مى سوزاند ، در صحراها و بیابان ها کشیده می شدند، دستان شان به گَردَن ها زنجیرشده، درمیان بازارها گردانده می شدند. 📓فرازی از زیارت ناحیه مقدسه ا┅═✧❁🏴 ❁✧═┅ا اطفال و مخدرات و رجال یک قطره آب نخوردند، تا روز عاشورا که هر لحظه تشنگی آنها زیاد می شد و شدت می‌یافت. معلوم نیست که آیا سیراب شدند یا نه؟! 🥀آخر هوا که گرم بود حرارت آتشی که در خندق دور خیمه‌ها روشن کرده بودند، هم افزون گشت تا کار تشنگی به جایی رسید که پوست بدن‌های بزرگان پژمرده و درهم کشیده شده و بعضی از اطفال کوچک از تشنگی هلاک شدند. 🥀تَلْفَحُ وُجُوهَهُمْ حَرُّ الْهاجِراتِ ➖ چون حضرت امام حسين عليه‌السّلام به حضرت حوراء الانسیه، حضرت زینب سلام الله علیها وصیت نموده بودند که: اطفال را جمع‌آوری و پرستاری نماید. بعد از غارت خیمه‌ها، حضرت زینب علیها السلام در مقام جمع‌آوری اطفال حرم برآمد که در بیابان متفرق شده بودند. پس رسیدند به دو طفل که در پای درختی از خوف و تشنگی وفات یافته بودند. ⚜ و هم فاضل بسطامي در كتاب "تحفة الحسينية" از کتاب "منبع الدموع" از امام عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف روایت کرده؛ وقتی که آمدند اهل‌بیت علیهم‌السـلام را سوار کنند، لشکر به اطراف رفتند، آنها را پیدا نکردند. شمر ملعون در مقام تفحص برآمد و به هر طرف مرکب می‌تاخت تا رسید پای درخت گزی، دید در سایه آن درخت خوابیده‌اند، آن ملعون از بالای اسب خم شد و چند تازیانه بر آنها زد حرکت نکردند. پیاده شد، چند سیلی به صورت آنها زد. باز حرکت نکردند. دید هر دو از دنیا رفته‌اند. ➖ گمان ندارم کسی آنها را دفن کرده باشد؛ زیرا که این ها عزیزتر از حسین علیه‌السلام نبودند که سه روز و سه شب بدن مبارکش روی خاک افتاده بود اما یقین است که دیگر اسب بر بدن آنها نیافتند، بلکه این ظلم مخصوص به آن حضرت بود. (كما قال : وانا السبط الذي.. ) ➖ باز فاضل نظامی در "تحفة الحسينية" می‌نویسد: آنچه از کتاب "مختاریة"، شیخ ابوالفتوح معلوم می‌شود این است که: دو دختر صغیره یکی از حضرت امام حسن و یکی از حضرت سیدالشهداء علیهماالسلام از دیدن بدن غرقه به خون آن حضرت از دنیا رفتند بعد شرح وفات آنها را ذکر می‌کنند.... 🥀 وقتی که خیمه‌ها را آتش زدند، بیست و سه طفل کوچک از خیمه‌ها بیرون آمدند و از شدت تشنگی و خوف می‌لرزیدند. یکی از بزرگان لشکر به عمرسعد (لعنة الله عليه) گفت: ايها الامیر! اگر خیال داری اینها را نزد یزید ببری، یک نفرشان زنده به شام نمی‌رسد، بگو اینها را آب بدهند که از بی‌آبی دارند هلاک می‌شوند. عمرسعد (لعنة الله عليه) گفت: بروید ایشان را آب دهید. سقاها مشک‌ها را پر از آب کردند و آوردند پیش عیال. اول جام آبی به رقیه خاتون سلام الله علیها دادند که از همه کوچکتر بود، رقیه خاتون سلام الله علیها آب را گرفت و روانه قتلگاه شد. گفتند: کجا میروی؟ گفت: پدرم وقتی که میدان رفت، لب‌هایش تشنه بود، می‌خواهم این آب را به او بدهم! ظاهراً بیشتر غصه این اهل و عیال و اطفال برای تشنگی حضرت سیدالشهداء علیه‌السلام بوده است. عمر سعد (لعنة الله عليه) دستور داد بانوان و کودکان و حضرت سجاد علیه السلام را بر شترهای بی جهاز سوار کنند تا به صورت اسیر به کوفه روانه کنند، و غُل و زنجیر بر دست و پای همه ی آن ها زدند و آن ها را از قتلگاه عبور می دادند. 🥀یُساقُونَ فِى الْبَراری وَالْفَلَواتِ ، أَیْدیهِمْ مَغلُولَةٌ إِلَى الاَْعْناقِ ، یُطافُ بِهِمْ فِى الاَْسْواقِ 📓 ثمرات الحياة، تحقیق آقای ملکی، ج۱، ص۸۱۵ _ ۸۱۶ ا┅═✧❁🏴 ❁✧═┅ا السَّلَامُ عَلَى جَوَارِحِكِ الذابلة مِنَ السِّيَرِ الحثيث سلام بر جوارح پژمرده ات در اثر طی مسیرهای پی در پی اسارت! السَّلَامُ عَلَى مَنِ بِالسِّيَاطِ لوَعوهَا سلام بر آن وجود مبارکی ضربه های تازیانه خورد! 📓فرازهایی از زیارت مفجعه حضرت رقیة المرتقی (سلام الله علیها) ༺❀🔳❀༻
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌷🕊 📜 نامه‌های (قسمت 1) ⬛️ماریه هم بازی حضرت رقیه سلام‌الله‌علیها در کاروان عاشوراست. ▪️ماریه توی این سفر قراره برای ما نامه بنویسه و بعد اون‌ها رو با کمک کبوترش «گندم» به دست ما برسونه؛ نامه‌هایی از "یک سفر پر حادثه!" 🏴 ✍️ حامد عسکری 🏴🏴🏴🏴🏴🏴
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📜 نامه های ماریه قسمت دوم 👌مجموعه ای جذاب برای معرفی امام حسین و کربلا به کودکان 🏴🏴🏴🏴🏴🏴
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📜 نامه های ماریه قسمت سوم 🏴👌مجموعه ای جذاب برای معرفی امام حسین و کربلا به کودکان 🏴🏴🏴🏴🏴
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📜 نامه های ماریه قسمت چهارم 👌مجموعه ای جذاب برای معرفی امام حسین و کربلا به کودکان 🏴🏴🏴🏴
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📜 نامه های ماریه قسمت پنجم 👌مجموعه ای جذاب برای معرفی امام حسین و کربلا به کودکان 🏴🏴🏴🏴🏴🏴
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📜 نامه های ماریه قسمت ششم 👌مجموعه ای جذاب برای معرفی امام حسین و کربلا به کودکان 🏴🏴🏴🏴
༺❀🔳❀༻ سلام بر کوچک ترین شهید کربلا ... سلام بر خون گلوی مظلوم ... سلام بر تحیر سیدالشهدا به هنگامه ی بازگشت به خیمه ها... سلام بر عرض تسلیت آسمانی برای مولا اباعبدالله سلام الله علیه ... سلام بر دستان حلقه شده و لبخند آخر آخرین علی بن الحسین سلام الله علیهما ... و سلام بر دستان گره گشایش برای آمدن روز انتقام ... إلٰهى أنشُدُكَ بِدَمِ المَظلوم علىٍ الأصغَر عليه السلام عَجِّل لِوَليكَ الفَرج ༺❀🔳❀༻
༺❀🔳❀༻  ا┅═༅﷽༅═┅ا «فَالْتَقَطَهُ آلُ فِرْعَوْنَ لِيَكُونَ لَهُمْ عَدُوًّا وَحَزَنًا ۗ إِنَّ فِرْعَوْنَ وَهَامَانَ وَجُنُودَهُمَا كَانُوا خَاطِئِينَ»؛ آل فرعون آن نوزاد را از آب گرفتند تا سرانجام دشمن آنان و مایه اندوهشان گردد! مسلّماً فرعون و هامان و لشکریانشان خطاکار بودند. 📓سوره مبارکه قصص، آیه ۸ آیه هشتم سوره مبارکه قصص حکایتگر ماجرای کلیم الله حضرت موسی است. خداوند متعال به مادر موسی امر فرمود تا نوزادش را در آب رها کند، آل فرعونِ خطاکار آن نوزاد را از آب گرفتند و سرانجام همان نوزاد طومارشان را درهم پیچید. حکایت این ماجرا در کربلا به گونه ای دیگر رقم خورد؛ آل فرعونِ خطاکار، امویان خبیث بودند؛ مگر نه اینکه حضرت مولانا امام محمد باقر (علیه السلام) در حالیکه طفلی خردسال بودند، وقتی همراه اسرا به کاخ یزید (لعنة الله علیه) وارد شدند، آن ملعون را با فرعون بلکه پست تر از او مقایسه کردند. 📓اثبات الوصية، ص ۱۷۱ آن خطاکاران، شیرخواره حسینی؛ حضرت مولانا عبدالله الرضیع الصغیر را که به استجابت ندای حضرت پدر به کلام آمده بود، و به عنوان آیت بزرگ الهی روی دستان مبارک پدر قرار گرفته بود، از قطره آبی محروم کرده، اینگونه او را از آب برگرفتند و به شهادت رساندند. و اما همین کار هم عامل نابودی آنان شد. چنانچه در نقلی آمده است که انقراض شجره خبیث اموی به جهت شهادت حضرت علی اصغر (صلوات اللّه علیه) بود. 📓مقتل خطی مبکی العیون، ص ۳۰۶ وجود مقدس حضرت اباعبدالله الحسین (علیه السلام) پس از شهادت حضرت علی اصغر (علیه‌ السلام) امویان خبیث را نفرین کردند و فرمودند: اللَّهُمَّ أَحْبِسَ عَنْهُم قَطْرَ السَّمَاءِ وَاحِرِمهُمْ بَرَكَاتِكَ. ༺❀🔳❀༻
༺❀🔳❀༻ أقتدي لمولاي حجة الغريب أصبح بالبكاء إلي الصبح القريب هو الإمامي و ملجأي و السند يبكي و يندب بالدمع الصبيب ينظر الطف العري بدمع العين سنينا و شهورا علي الرتيب و الصبر ميراث له من عمة و الشيب ميراث من الشيب الخضيب هو الوارث الاحمد و المرتضي و الام و العم و الحسن النجيب یا سیدی و مولای... 🕊▫️ شما زمانیکه صباحا و مساءا ندبه می کنید بکاء و گریه دارید ما به شما متصلیم 🕊▫️" شیعَتَنا مِنّا خُلِقُوا مِنْ فاضِل طینَتِنا وَ عَجِنُوا بِماءِ وِلایَتِنا " 🕊▫️ما آن داغ را در سینه حس می کنيم، با شما می سوزیم 🕊▫️به شما اقامه و اقتدا کردیم در اقامه عزای جدتان یا صاحب الزمان (علیه السلام) 🕊▫️در این اقتدا به شما متصل هستیم شما آه می کشید و ما می سوزيم ... 🕊▫️تا بواسطه اتصال در این بکاء و اشک و سوز و گداز؛ «يُخْرِجُونَهُمْ مِنَ الظُّلُماتِ إِلَى النُّور»، وجودمان از ظلمت، تطهیرشده، و تمامش نور و توحید شود ... 🕊▫️يا قَائِمِ الْمُنْتَظَرِ وَ يا عَدْلِ الْمُشْتَهَرِ ... آن روز که همه ی خلایق، گریه کنِ جدّغريبتان حسین عليه السلام شوند، ميشود عاشورا ... 🕊▫️و عاشورایی که همه عالم، عزادار حسین عليه السلام باشند، «یَبکي عَلَی الحُسین عليه السلام جَمیعُ الخَلائق»، میشود ظهور، و «يَمْلَأُ الْأَرْضَ قِسْطاً وَ عَدْلًا» ... 🕊▫️و اينچنين زمين مرده، زنده مي شود؛ «يُحْيِ الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِها» ... 🕊▫️و تمام اهل عالم، مخاطب این كلام شما قرار مي گيرند : «ألا یَا أهلَ العَالَم إنَّ جَدّي الحُسین قَتَلوهُ عَطشانَاً» 🕊▫️و معرفت حسين عليه السلام، آغاز مي شود... ༺❀🔳❀༻
༺❀🔳❀༻ «السَّلَامُ عَلَی عَبْدِ اللهِ بْنِ الْحُسَینِ الطِّفْلِ الرَّضِیعِ وَ الْمَرْمِی الصَّرِیعِ الْمُتَشَحِّطِ دَماً، الْمُصَعَّدِ دَمُهُ فِی السَّمَاءِ الْمَذْبُوحِ بِالسَّهْمِ فِی حَجْرِ أَبِیهِ لَعَنَ اللهُ رَامِیهُ حَرْمَلَهَ بْنَ کاهِلٍ الْأَسَدِی وَ ذَوِیهِ»؛ سلام بر عبدالله بن حسین (علیهماالسلام) کودک شیرخوارۀ تیر خوردۀ به خاک افتاده به خون تپیده که خونش به آسمان پرتاب شد و در دامان مبارک پدرش با تیر، سر بریده شد. خدا حرملة بن کاهل اسدی و همراهانش را که به او تیر زدند، لعنت کند! 📓فرازی از زیارت ناحیه مقدسه (شهدای کربلا) ༺❀🔳❀༻ «إِنَّا مُرْسِلُوا النَّاقَةِ فِتْنَةً لَهُمْ فَارْتَقِبْهُمْ وَ اصْطَبِرْ، وَ نَبِّئْهُمْ أَنَّ الْماءَ قِسْمَةٌ بَيْنَهُمْ كُلُّ شِرْبٍ مُحْتَضَرٌ» 📓سوره مبارکه قمر، آیات ۲۷ و ۲۸ قوم صالح پیغمبر وقتی خواستند ناقه را پِی کنند، گذاشتند که با طفلش آب بیاشامد و بعد او را پی کردند؛ اما آن ملاعین حسین و طفل شیرخوارش علی اصغر  (علیهماالسلام) را تشنه شهید کردند. ༺❀🔳❀༻ «وَ أَوْحَيْنا إِلى‏ أُمِّ مُوسى‏ أَنْ أَرْضِعيهِ فَإِذا خِفْتِ عَلَيْهِ فَأَلْقيهِ فِي الْيَمِّ وَ لا تَخافي‏ وَ لا تَحْزَني‏ إِنَّا رَادُّوهُ إِلَيْكِ وَ جاعِلُوهُ مِنَ الْمُرْسَلين‏» 📓سوره مبارکه قصص، آیه ۷ خداوند متعال به مادر موسی وحی فرمود تا فرزندش را شیر دهد و بی آنکه ذره ای نگرانی و هراس به خود راه دهد، نوزادش را به دریا بیندازد که او را نزدش بازخواهند گرداند؛ اما رباب خاتون طفل شیرخوارشان را بی آنکه جرعه ای شیر داده باشند، نزد سیدالشهدا سپردند و با تیر سه شعبه ی مسموم او را شهید کردند. وا لهفاه على الطفل خضب بدمائه‏! وا أسفاه على رضيع فطم بسهام الأعداء وا حسرتاه على قريحة الجفن والأحشاء ༺❀🔳❀༻ «فَلَمَّا بَلَغَ مَعَهُ السَّعْيَ قالَ يا بُنَيَّ إِنِّي أَرى‏ فِي الْمَنامِ أَنِّي أَذْبَحُك‏...» 📓سوره مبارکه صافات، آیه ۱۰۲ وقتی جناب هاجر خط سرخی بر گلوی فرزندش حضرت اسماعیل را دید، طاقت نیاورد و بعد از سه روز جان به جان آفرین تسلیم کرد؛ امان از داغ دل رباب خاتون، آن لحظه ای که دیدگانش به گلوی بریده و در خون تپیده فرزند گرامی شان افتاد. ༺❀🔳❀༻ «قالَ إِنِّي عَبْدُ اللَّهِ آتانِيَ الْكِتابَ وَ جَعَلَني‏ نَبِيًّا‏» 📓سوره مبارکه مریم، آیه ۳۰ عبدالله فرزند مریم دُخت عمران نبی در آغوشش به کلام آمد تا هم حجت خدا بر یهودیان زمان باشد و هم آلام مادرش را تسکین ببخشد؛ اما جدّ غریبم حسین! ظهر روز دهم، یکه و تنها، شیرخوارتان را در آغوش گرفتید به آن تدبیر که اگر آیات قرآن بر دشمنان اثر نکرد، علیّ ناطق حجت را بر آنان تمام کند، به آنان یادآور شدید که او نیز «أشبه الناس برسول الله محمد (صلى الله عليه وآله وسلم)» است. علیِ تان در حال تلظّی بود که تیر سه شعبه بر سفیدی گلوی مبارکش نشست. نازدانه، اندکی گوشه چشمش را باز کرد و نگاهی به روی مبارکتان انداخت‌ و تبسّمی نمود و مفارقت کرد، شما ماندید و داغ بزرگ آخرین تبسم جگرگوشه تان. ༺❀🔳❀༻ «وَ ما رَمَيْتَ إِذْ رَمَيْت‏» 📓بخشی از سوره مبارکه انفال، آیه ۱۷ «وَ إِذَا الْمَوْؤُدَةُ سُئِلَتْ بِأَيِّ ذَنْبٍ قُتِلَتْ» 📓سوره مبارکه تکویر، آیات ۸ و ۹ فرزند فاطمه دُخت گرانقدر آخرین نبی خدا در بطن مادر به دست اصحاب سقیفه شهید می شود. تاریخ تکرار می شود و فرزند حسین پسر دخت گرانقدر آخرین نبی خدا (علیهم السلام) در صدر پدر، بار دیگر به دست اصحاب سقیفه شهید می شود. «وَ ما رَماهُ إِذْ رَماهُ حَرْمَلَةُ * وَ إِنَّما رَماهُ مَنْ مَهَّدَ لَهُ سَهْمٌ أَتى مِنْ جانِبِ السَّقِیفَةِ * وَ قَوْسُهُ عَلى یَدَىْ خَلِیفةِ» ༺❀🔳❀༻ مهدی جان! مولای غریبم! ندای «این‌المنتقم» در آفاق تاریخ ثبت گردیده بدان امید که با شمشیر عدالت گسترتان، اصل و ریشه شرّ را نابود کنید و از آنان انتقام گیرید. یامُنتقم، اِنتقم ... ༺❀🔳❀༻
༺❀🔳❀༻ ذکر مصیبت نازدانه شش ماهه حضرت مولانا اباعبدالله الحسین (علیه السلام)، روضه ای که حتی دشمن را به هم ریخت و آغازگر تحول در آنان بود، خبر از جراحتی دارد که قدرش به اندازه یک عاشوراست. «وَ هُوَ عَلَی أبِیهِ أعظَمُ الکَرب» شهادت او چنان قلب نازنین امام را به آتش کشید که این مصیبت واحده را مساوی با جمیع مصائب کربلا برشمردند، چنانچه نقل است که فرمودند: ليتكم في يوم عاشورا جميعاً تنظروني كيف استسقي لطفلي ثم هم لم يرحموني و سقوه سهم بغی عوض الماء المعین یا لرزء و مصاب هدّ أرکان الحجون و یلهم قد جرحوا قلب رسول الثقلین فالعنوهم ما استطعتم شیعتی فی کلّ حین «لرزء و مصاب هدّ أرکان الحجون» شهادت شهزاده شش ماهه بر دستان مبارک امام، مصیبتی بود که کوهها را متلاشی و منهدم کرد. این کلام مبارک امام در رثای طفل شیرخواره شان چقدر یادآور آیه مبارکه "لَوْ أَنْزَلْنَا هَٰذَا الْقُرْآنَ عَلَىٰ جَبَلٍ لَرَأَيْتَهُ خَاشِعًا مُتَصَدِّعًا مِنْ خَشْيَةِ الله" است. الا ای لالۀ خونین چه داغی آتشین داری جگرها می‌کنی تا دامن محشر کباب اصغر تو آن ذبح عظیم استی که قرآن را شدی ناطق الا ای طلعت تأویل آیات کتاب اصغر خدا چون پرسد از حق رسول و آل در محشر نمی‌دانم چه خواهد داد این امّت جواب اصغر صَلَّی اللهُ عَلَیکَ وَ عَلَی وَلَدِکَ عَلِیّ الأصغَر الَّذِی فُجِعَت بِهَ و سلام خدا بر شما ای مولای ما یا حسین! و بر طفل شیرخواره تان علی اصغر که با شهادتش مصیبت سختی بر شما وارد شد. ༺❀🔳❀༻
┅═✧❁🥀❁✧═┅ قصه ماه به سر رسید... از قبل، هنوز و تـا همیشه لا أجِدُ مَفَرّاً إلّا الحُسَین… «من جزحسین”علیه السلام” راهِ گریزی نمی‌بینم. اللّهمَ‌اغفِرلی الذُنوبَ‌الَّتی تُنِزِل‌ُالبَلا… و بلا... یعنی دلتنگی‌ات! یعنی: فراق، از نقطه آرامش... و قلب کسی که شیدای طُــو شد... کجا آرام خواهد گرفت؟! جز حریمی که قلب طُــو در خاکش مدفون است؟! من هوایی طُــو‌ام ح‌ُس‌ی‌ن... هرجا که هوای طُــو دارد... نقطه‌ی آرام من است! ┅═✧❁🥀❁✧═┅
┅═✧❁🥀❁✧═┅ ▪️السلام على الامام العالم الغائب عن الأبصار والحاضر في الأمصار والغائب عن العيون والحاضر في الأفكار، بقيّة الأخيار، وارث ذي الفقار، الذي يظهر في بيت الله الحرام ذي الأستار، وينادي بشعار يا لثارات الحسين، أنا الطالب بالأوتار وأنا قاصم كلّ جبار ▪️سلام بر امام عالم و غائب از چشمان اما حاضر در شهرها؛ پنهان از دیده ها اما حاضر در افکار؛ باقی مانده برگزیدگان؛ وارث ذوالفقار؛ آن که در خانه خدا ظهور نماید و شعار یالثارات الحسین داده و ندا دهد منم طالب خون های به زمین مانده و درهم شکننده ستمگران 📓النجم الثاقب ج۲ ص۵۲۶ 🏴السلام علی من یخطب جدّه الإمام الحسین علیه السلام بهذا النّداء: «فَلَئِن أخَّرَتنِي الدُّهُور و عَاقَني عَن نَصركَ المَقدُور و لَم أكُن لِمَن حَارَبكَ مُحَارباً و لِمَن نَصَبَ لَكَ العَدَاوَةَ مُنَاصِباً فَلَأندُبَنَّكَ صَباحاً وَ مَساءً و لَأبكِيَنَّ عَلَيك بَدلَ الدُّمُوعِ دَما» 🏴أعظم الله اجورنا و اجورکم بمصابنا بالحسین علیه السلام، و جعلنا و ایاکم من الطالبین بثاره مع ولیه الإمام المهدی من آل محمد عليهم السلام ┅═✧❁🥀❁✧═┅
🥀🍂 🍂 🖋شب دهم محرم الحرام 📜حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام. ◾️ *شب فراق* ◾️ ✨«يا أَيَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّةُ* ارْجِعِي إِلى‏ رَبِّكِ راضِيَةً مَرْضِيَّةً* فَادْخُلِي فِي عِبادِي وَ ادْخُلِي جَنَّتِي» {اى صاحب نفس مطمئنّه، به سوی پروردگارت در حالی که از او خشنودی و او هم از تو خشنود است، باز گرد؛ در زمره بندگان من داخل شو، و در بهشت من در آی} (سوره مبارکه فجر آیات ۲۷ تا ۳۰) ا┅═✧❁ ⚜️ ❁✧═┅ا 🏴قالَ الرّاوی : وَ قالَ الْحُسَیْنُ ع : ایتُونی بِثِوْبٍ لا یُرْغَبُ فیهِ اءجْعَلُهُ تَحْتَ ثیابی ، لِئَلا اءُجَرَّدَ مِنْهُ(. فَاءتِی بِتُبّانٍ،عَلَیْهِ الذِّلَّهُ(. فَاءَخَذَ ثْوبا خَلِقا، فَخَرَقَهُ وَ جَعَلَهُ تُحْتَ ثِیابِهِ، فَلَمّا قُتِلَ ع جَرَّدُوهُ مِنْهُ علیه السلام . ثُمَّ اسْتَدعی ع بِسَراویلَ مِنْ حَبَرَهٍ، فَفَرَزَها وَ لَبَسَها، وَ اِنَّما فَرَزَها لِئَلا یَسْلُبَها، فَلَما قُتِلَ سَلَبَها بَحْرُ بْنُ کَعْبٍ – لعنه الله – وَ تَرَکَ الْحُسَیْنَ ع مُجَرَّدا، فَکانَتْ یَدا بَحْرٍ بَعْدَ ذلِکَ تَیْبَسانِ فِی الصَّیْفِ کَاءَنَهُما عُودانِ یابِسانِ وَ تَتَرَطّبانِ فِی الشِّتاءِ فَتَنْضَحانِ قَیْحا وَ دَما الی اءَنْ اءَهْلَکَهُ اللّهُ تعالی . قالَ: وَ لَمّا اءُثْخِنَ الْحُسَیْنُ ع بِالْجِراحِ، وَ بَقِیَ کَالْقُنْفُذِ، طَعَنَهُ صالِحُ بْنُ وَهَبِ الْمُزَنی عَلی خاصِرَتِهِ طَعْنَهً، فَسَقَطَ الْحُسَیْنُ ع عَنْ فَرَسِهِ الَی الاءرْضِ عَلی خَدِّهِ الاءیْمَنِ. ثُمَّ قامَ صلوات الله علیه . وَ خَرَجَتْ زَیْنَبُ مِنْ بابِ الْفُسْطاطِ وَ هِی تُنادی : وا اءَخاهُ، وا سَیّداهُ، وا اءَهْلَ بَیْتاهُ، لَیْتَ السَّماءَ اُطْبِقَتْ عَلَی الارْضِ، وَ لَیْتَ الجِبالَ تَدَکْدَکَتْ عَلَی السَّهْلِ. قالَ: وَصاحَ شِمْرُ بِاءَصْحابِهِ: ما تَنْتَظِرونَ بِالرَّجُلِ. قالَ: فَحَمَلُوا عَلَیْهِ مِنْ کُلِّ جانِبٍ. عَنِ الصّادِقِ ع قالَ: لَمّا کانَ مِنْ أَمْرِ الْحُسَیْنِ ع ما کانَ، ضَجَّتِ الْمَلائِکَهُ إِلَی اللّهِ بِالْبُکاءِ وَ قالُوا: یا رَبَّ هذَا الْحُسَیْنُ صَفِیُّکَ وَ ابْنُ بِنْتِ نَبِیِّکَ قالَ: *فَأَقامَ اللّهُ ظِلَّ الْقائِمِ ع وَ قالَ: بِهذا اءَنْتَقِمُ لِهذا* ا┅═✧❁ ⚜️ ❁✧═┅ا شب فراق بود....زینب پروانه وار به دور حسین می چرخید... امشبی را شه دین در حرمش مهمان است... صبح فردا بدنش.... مکن ای صبح طلوع........ و صبح شد...ظهر شد و علی اکبر و عباس را از حسین گرفت...و ماند حسین و زینبی که خود را آماده میکرد برای ساعاتی بعد.... در صحرا می‌نگریست و گریست پدر بندگی... اصحاب و بنی هاشم هرکدام گوشه ای از صحرا را در آغوش گرفته بودند و مانده بود قتلگاه.... و خون می گرید امام زمان برای لحظه ای که امام حسین کمر شکسته از علقمه به سمت خیام می آمد و می فرمود: خواهرم برو و به زنان بگو لباس مهیا کنند و آماده ی اسیری شوند.... پس ذوالجناح آماده در کنار خیمه ها ایستاده بود و گویی او نیز اشک می ریخت از چنین وداع سوزناکی... ➖علیکن منی السلام...... و با این جمله چند بار دل نساء خون گشت تا آنکه شنیدند از زبان امامشان... پس هشتاد زن و دختر به دور امام حلقه زده و ضجه و شیون می کردند.... دختران به دور پدر می چرخیدند: ➖ پدر جان ما را در اینجا به که می سپاری؟... ➖شما محفوظ در پناه خدایید...صبوری کنید تا اجرتان ضایع نگردد... 🍂 🥀🍂 ۱
🥀🍂 🍂 امام خواست تا نساء به خیام برگردند که دگر محرمی برای آنان نماده است... و زینب...یگانه خاتون کربلا...زنان را به خیمه برد پس به سرعت بازگشت... ➖مهلا مهلا یابن زهرا!...حسین جانم! برادرم!... در آغوش کشیده شد جبل صبر...گریه از سر گرفته شد چشم چشم را نمی دید... ◾️کجا می‌خوای بری؟...چرا منو نمیبری... حسین... این دم آخری چقدر شبیه مادری و چه گذشت بر امامی که غیرت بود...پدر بود...برادر بود.... جنگ را باید به جان می خرید و از خیام حفاظت میکرد...اما چگونه؟!.... می تاخت ذوالجناح تا وسط میدان پس سریع  به خیمه باز می‌گشت...این تلاطم قلب مولا بود که یک چشم به خیام داشت و چشم دیگری میدان... صدای بازگشت حسین آرامش دل نساء بود... سایه مولا بالای سرشان بود هنوز.... اما....وای از آن ساعتی که سکوت طولانی شد و تنها صدای شمشیر بود که به گوش می رسید... اما ناگاه صدای پای ذوالجناح آمد...سراسیمه از خیام خارج شدند...شاید که برای وداع دیگری آمدند... آمده بود آری...اما بی سوار...خونین و تیر خورده و سر خم کرده از خجالت.... دختران و زنان لطمه زنان خود را به سمت اسب کشاندند... و آه از زینب و وای از زینب..... دوید و لحظه ای را مکث نکرد...عبا به زیر پا می رفت و او زهرایی میشد برای علی در کوچه های مدینه....به زمین میخورد و عباسی میشد برای حسین.... فریاد حسینا به سر میداد و خواهر میشد برای حسین‌...... پس رسید بالای تل... خنجر و سینه.... انگشتر و غارت... سر و نیزه... و زینب و............. عمه جان از بالای تل رکوع کنان خود را به حسین می رسانند... چقدر سجده ی خواهر بر تربتِ گلوی برادر دیدنی است... دنیا چنین نماز جماعتی به خود ندیده لب های خواهری بر رگ های برادری... ✨اَشهَدُ اَنْ لاَ اِلهَ اِلاَّ اللهُ وَحْدَهُ لاَ شَریکَ لَهُ، وَ اَشْهَدُ اَنَّ مُحَمَّداً عَبْدُهُ وَ رَسُولُهُ وَ اَشْهَدُ اَنَّ حسین بن علی قتلوه عطشانا ✨السَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ وَ عَلَی الاَْرْواحِ الَّتی حَلَّتْ بِفِناَّئِکَ عَلَیْکَ مِنّی سَلامُ اللَّهِ اَبَداً ما بَقیتُ وَ بَقِیَ اللَّیْلُ وَ النَّهارُ وَ لاجَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّی لِزِیارَتِکُمْ اَلسَّلامُ عَلَی الْحُسَیْنِ وَ عَلی عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلی اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلی اَصْحابِ الْحُسَیْنِ. ا┅═✧❁ ⚜️ ❁✧═┅ا مولای من یا صاحب الزمان...یا غیرت الله... شب عاشوراست و دست گدایی ما... چه میتوان گفت از داغی که بر سینه ی جد غریبتان نشست...و چه گذشت بر مولا آن زمان که زیر دست آن ملعون نگاهش به زینبی بود که نظاره گر بود.... و آه از خونی که از چشمان مبارکتان میجوشد از اسارت عمه جانتان... 🍂 🥀🍂 ۲
🌹 تسلیت‌گفتن در روز عاشورا 🌹 ▪️ از امام باقر(علیه السلام) پرسیده شد که در روز عاشورا، چگونه به همدیگر تسلیت بگوییم؟ حضرت فرمودند: «بگوئید:  “أعظَمَ اللهُ اجورَنا بمُصابِنا بِالحُسَینِ وَ جَعَلَنا و ایّاکُم مِنَ الطّالِبینَ بِثارِهِ مَع وَلیّهِ الامامِ المَهدیِّ مِن آلِ مُحَمَّدٍ(ع)”» ▪️ «خداوند اجر ما را به سبب مصیبتی که از حسین به ما رسیده زیاد گرداند و ما و شما را از کسانی قرار دهد که در کنار ولی دم او، امام مهدی از خاندان محمد(ع)، خون‌خواهی او برمی خیزند.» 📚 مصباح المتهجّد و سلاح المتعبّد، ص ۷۷۲.