eitaa logo
محتوای تبلیغ دانش آموزی جامعه الزهرا سلام الله علیها
1.3هزار دنبال‌کننده
5هزار عکس
1.4هزار ویدیو
1.2هزار فایل
این ڪاناݪ شامݪ محتۅاهاے تۅلید شده تۅسط مبلّغان جامعة الزَّهࢪا(سلامُ اللهِ عَلیهٰا) جهت تبڵیغ دانش‌آمۅزے مێ‌باشد. ارتباط با ادمین @Qanbariz ارتباط با ادمین @NHTaheri
مشاهده در ایتا
دانلود
12.17M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌸 🌸(ع)_امام دهم 🌼(ع) 💐انیمیشن زیبا از زندگانی امام هادی (ع)با عنوان نگین انگشتری ‌ ‌╔═📖════╗ @mohtavayedaneshamoziyeshamim ╚════🎒🎒═╝
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌸🍃﷽🌸🍃 پارت 1⃣1⃣: فانوس‌های کوچک در کوچه‌های تاریک روزها می‌گذشت… و غربت علی، از یک واقعیت تاریخی، به زخمی در دل کوثر تبدیل شده بود. یک روز، کنار چشمه، چند دختر هم‌سن‌وسالش نشسته بودند. خنده‌ها… پچ‌پچ‌ها… و جمله‌ای که قلب کوثر را لرزاند: – ؟! اصلاً مهم نبود… فقط یه مراسم بود! پیامبر علی رو فقط احترام کرد، نه بیشتر…😧🤭 کوثر ایستاد. نفسش به شماره افتاده بود. اما بعد، چیزی درونش روشن شد… یاد صدای پیامبر افتاد. یاد چهره‌ی علی، یاد اشک‌های مادرش بعد از رفتن پیامبر. نزدیک رفت، آرام، اما محکم: – نه… فقط احترام نبود. – چی؟! – پیامبر فرمود: " ، ..." یعنی علی بعد از من، صاحب اختیار شماست. – ولی اگه این‌قدر مهم بود، چرا همه نگهش نداشتن؟ – چون خیلی‌ها امتحان پس دادن و رد شدن… اما من و تو هنوز فرصت داریم تا قبول بشیم… 😳یکی از دخترها با تعجب گفت: – تو اینا رو از کی یاد گرفتی؟ کوثر لبخند زد… – از مادرم… و از دلی که هنوز صدای پیامبر توش زنده‌ست… و بعد، برایشان تعریف کرد… از بیابان داغ، از خطبه‌ی آتشین، از دستان بالا رفته، و دلی که هنوز می‌تپید. آن روز، چند فانوس کوچک در دل دوستانش روشن شد…💡🚦 و کوثر فهمید: گاهی یک دختر نوجوان هم می‌تونه پیام‌آور باشه… ـــــــــــــــــــ💕✨ــــــــــــــــــ ، فقط برای شنیدن نبود؛ برای رساندن بود… وقتی دیگران در تاریکی‌اند، حتی یک دل کوچک روشن می‌تواند راه را نشان دهد. بچه‌ها! به‌نظرتون چرا کوثر تصمیم گرفت درباره با دوستاش صحبت کنه؟ بله چون نمی‌خواست حقیقت رو فراموش کنن… هر کسی که رو شناخته، یه مسئولیت داره: " ." شما دوست دارید مثل کوثر پیام‌رسان باشید؟ چطور این کار رو انجام می‌دید؟ آفرین با نوشتن،📝 با صحبت کردن،🎙 با رفتار خوب… شما فانوس‌هایی هستید برای عصر خودتون… و حالا… پارت دوازدهم، پارت پایانی… 🎉🎊جشنی بزرگ در دل کوثر و یارانش شکل می‌گیره… 🎊🎉جشنی که فقط یک شادی نیست، بلکه اعلام یک … منتظر بمانید ✍
🌸🍃﷽🌸🍃 و این هم آخرین پرده از داستان باشکوه ما… پارتی که با اشک و لبخند، دل‌ها را به میثاقی دوباره دعوت می‌کند…☺️😢 پارت 2⃣1⃣: جشن عهد، جشن 🎉🎊 مدینه، دوباره بوی عید گرفته بود. اما این‌بار نه برای بازار و لباس نو… بلکه برای دل‌هایی که عهد بسته بودند. کوثر، در حیاط خانه‌شان با شور خاصی مشغول تزیین بود. ریسه‌هایی از سبز و طلایی، کاغذهای رنگی که رویشان نوشته شده بود: «الْیَوْمَ أَکْمَلْتُ لَکُمْ دِینَکُمْ…» دوستانش را دعوت کرده بود. همان‌ها که روزی شک داشتند، و حالا آمده بودند تا « » را جشن بگیرند! کوثر لبخند زد، ایستاد وسط جمع و گفت: – بچه‌ها! امروز فقط جشن نیست، یه قول دوباره‌ست! – قول؟ چه قولی؟ – قول می‌دیم که یادمون نره… قول می‌دیم علی رو تنها نذاریم… قول می‌دیم یار امام زمانمون باشیم… چون اون هم وارث … همه با هم گفتند: – یا علی! ما با توییم! یا صاحب‌الزمان، ما منتظرتیم! و بعد، دست‌ها بالا رفت، با قلب‌هایی روشن… و جشن، فقط یک شادی نبود… جشن، تجدید بود با آفتابی که هرگز غروب نمی‌کند. ـــــــــــــــــــ💕✨ــــــــــــــــــ پایان نیست؛ آغاز است. هر سال که جشن می‌گیریم، یعنی هنوز قلب‌هامان با زنده است… و هنوز یار مانده‌ایم، با همه‌ی عشق.🤗😍 بچه‌ها، امروز آخرین پارت داستانمون بود. حالا به من بگید: برای شما چه معنایی پیدا کرد؟ : یعنی من باید بدونم که فقط شنیدن کافی نیست… باید وفادار باشم. : یعنی من هم می‌تونم یه دختر باشم، ولی یه یار بزرگ برای امامم باشم! 🤝بیایید با هم، عهد ببندیم که رو فقط توی تقویم نگه نداریم… بلکه توی دل‌هامون همیشه زنده باشه… و حالا… وقت جشنه! جشنی به پهنای عالم جشنی پر از شور پر از عشق به
داستان شان نزول آیه تبلیغ «سه روز سرنوشت‌ساز در سایه وحی» ⚡🌙✨ روز ۱۶ ذی‌الحجه روز شک و تردید 🌙🤔 🌝⛰خورشید کم‌کم از پشت کوه‌های مدینه بالا می‌آمد و نسیم خنکی فضای حرم را تازه می‌کرد.🌬 مردم هنوز در شور و شوق بزرگ‌ترین حج تاریخ بودند. در میان همه، پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم، سنگینی مسئولیتی بزرگ را روی دوش داشت.📃 💓در دل پیامبر، پر از تلاطم ظاهری به بود. مردم هنوز آمادگی کامل نداشتند تا و علی علیه‌السلام را بپذیرند. 💭 آیا باید این مسئله را صریح اعلام کند یا باز هم به مصلحت اندیشی بپردازد⁉️🤔 در سکوت و رازآلودگی آن روز، وحی الهی در دل پیامبر تدریجا آرام گرفت، اما هنوز کمال یقین نرسیده بود. دل‌های اصحاب نیز پر از سوال و انتظار بود. 🌟 🍃❣يَـٰٓأَيُّهَا ٱلرَّسُولُ بَلِّغۡ مَآ أُنزِلَ إِلَيكَ مِن رَّبِّكَۖ ❣🍃 : گاهی ما هم مثل پیامبرصلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم، در لحظاتی تردید و نگرانی داریم. اما باید بدانیم که و ، مسیر را روشن می‌کند. 💡 و برای رسیدن به جواب درست، نشانه است. 😊 ـــــــــــــــــــ💕✨ــــــــــــــــــ ✍
داستان شان نزول آیه تبلیغ «سه روز سرنوشت‌ساز در سایه وحی» ⚡🌙✨ روز ۱۷ ذی‌الحجه روز نزول قسمتی از آیه 📜✨ 🌞خورشید به نیمه آسمان رسیده بود اما باز پیامبر عمیقا درفکر بود که آیا الان بهترین زمان اعلام هست⁉️ پیامبر در خیالات خود صحنه هایی از درگیریهای احتمالی و مخالفتهای یارانش را ترسیم میکرد و بیشتر مردد میشد ولی در عین حال میدانست باید این کار را انجام دهد ام ، امرالهی است و اطاعت خداوند واجب. اما چگونه⁉️🤔 با چه شیوه ای⁉️ آیا اصحاب و یاران میپذیرند⁉️ بعد اعلام چه خواهد شد⁉️😮‍💨 که صدای آرامی از سوی خداوند به پیامبر رسید: 🍃❣« يَـٰٓأَيُّهَا ٱلرَّسُولُ بَلِّغۡ مَآ أُنزِلَ إِلَيۡكَ مِن رَّبِّكَۖ وَإِن لَّمۡ تَفۡعَلۡ فَمَا بَلَّغۡتَ رِسَالَتَهُۥۚ❣🍃 💢خداوند باز به پیامبرش امر کرد که باید آنچه را که خداوند امر کرده به مردم ابلاغ کند و الا رسالتش را انجام نداده.❌ آری ! این کلام پر قدرت،💪 آرامشی عمیق به قلب پیامبر هدیه داد.🫀 دیگر جایی برای تردید نبود. قطعا کلمات الهی مثل نور خورشید در دل‌های پاک اصحاب می‌تابید. 🌞❤️ 💠 پیامبر باید زحمات ۲۳ سالش را به نتیجه برساند. باید جانشین خودش را معرفی کند. اما باز منتظر فرصتی مناسب شد.♨️ : دریافت راهنمایی از خداوند، دل انسان را آرام می‌کند و به او قوت می‌دهد.💪 پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم، بعد از نزول بخشی از آیه، آرامش پیدا کرد و این به ما یاد می‌دهد که در سختی‌ها باید به خدا توکل کنیم. حالا شما بگو: وقتی در زندگی سختی داشتید، چه جوری از خدا کمک بخواهیم؟ چطور می‌توانیم مطمئن باشیم که خداوند همیشه راهنمای ماست؟ 😊 ـــــــــــــــــــ💕✨ــــــــــــــــــ ✍
داستان شان نزول آیه تبلیغ «سه روز سرنوشت‌ساز در سایه وحی» ⚡🌙✨ روز ۱۸ ذی‌الحجه روز نزول کامل آیه و 🕊️👑 🌝در آن روز پیامبر امر بر ایستادن و ماندن در کنار برکه غدیر خم دادند. کاروان ایستاد و چادر زد.🛖 پیامبر در میان چادرهای یاران قدم میزد و حال و احوال آنها را رصد میکرد.🤔 جمعی از خستگی درخواب ناز بودند.😑 جمعی به خواندن قرآن مشغول جمعی آماده ی خوردن ، جمعی در حال گفتگو که چرا امروز در این بیابان و گرمای طاقت فرسایش باید اطراق کنند تا همه ی آنهایی که جلوتر رفتند برگردند و آنهایی که هنوز نرسیدند برسند.⁉️🤔 همه رسیدند. اینبار خداوند پیامش را تمام و کمال بر قلب پیامبر نازل کرد. 🍃❣يَـٰٓأَيُّهَا ٱلرَّسُولُ بَلِّغۡ مَآ أُنزِلَ إِلَيكَ مِن رَّبِّكَۖ وَإِن لَّمۡ تَفۡعَلۡ فَمَا بَلَّغۡتَ رِسَالَتَهُۥۚ وَٱللَّهُ يَعۡصِمُكَ مِنَ ٱلنَّاسِۗ إِنَّ ٱللَّهَ لَا يَهۡدِي ٱلۡقَوۡمَ ٱلۡكَٰفِرِينَ ❣🍃 (آیه 67 سوره مائده) با این آیه، حضرت محمد صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم با شجاعت و اقتدار اعلام کرد که علی علیه‌السلام بر همه مسلمین است و این تا ظهور امام زمان علیه‌السلام ادامه خواهد داشت. 👑🕊️🌍 مولا علی علیه‌السلام دست در دست پیامبر نهاده و نگاهی سرشار از عشق و آمادگی، آماده بود تا مسئولیت بزرگ را بر عهده گیرد. او شجاع و استوار، نماد صبر و ایمان بود. 🦅💪 💯پیام آن روز، نشانه شروع دورانی تازه بود؛ دورانی که تا قیام قائم آل محمد علیه‌السلام🌥 ادامه داشت و همچنان برای امت می‌درخشد. 🌟🔆 : و امامت، هدایت راستین است که باید با شجاعت پذیرفته شود. پیامبرصلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم، با اعلام علی علیه السلام، مسیر حق را برای همه مشخص کرد. 📈 💯این راه تا ظهور 🌥امام زمان (عج) ادامه دارد و باید با و ، از آن حمایت کنیم. حالا شما بگو: چرا و اهمیت زیادی در دین دارد⁉️🤔 ما چگونه می‌توانیم در زندگی‌مان را به شکل عملی رعایت کنیم⁉️🤔 ـــــــــــــــــــ💕✨ــــــــــــــــــ ✍
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
5.75M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
ای شیعه نگار آشنا می آید هادی، دهمین نور ولا می آید استاد عبادات و روایات و حدیث مولای مناجات و دعا می آید ع‌مبارک باد💐 اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج ‌ ‌╔═📖════╗ @mohtavayedaneshamoziyeshamim ╚════🎒🎒═╝
داستان ولادت نورانی امام هادی علیه‌السلام 🌙✨ در دل شب آرام و پرستاره‌ی روز ۱۵ ذی‌الحجه، در شهر سامرا، خانه‌ای روشن‌تر از همیشه بود. 🔥🌟 در این شب خاص، در آغوش مهربان مادر پاکدامن، بانوی بزرگوار «ام‌الفضل» 🤱، نوزادی مبارک چشم به جهان گشود؛ نوری از خاندان پیامبر که جهان را به سمت روشنایی و هدایت خواهد برد. او امام علی‌النقی هادی علیه‌السلام بود، امام دهم شیعیان، چراغ فروزانی که قلب‌ها را به سوی خدا روشن می‌کند. 💫🕯️ پدر مهربانش، امام محمد تقی علیه‌السلام 👳‍♂️، با چشمانی پر از محبت، او را در آغوش گرفت و دلش پر شد از امید و آینده‌ای روشن. آن لحظه، همه می‌دانستند این کودک، هدیه‌ای الهی است که برای هدایت و حفاظت از دین اسلام آمده است. 💐🕊️ امام هادی بزرگ شد و در شرایطی سخت و پر از فشار حکومت‌های ظالم زندگی کرد. ⚔️👑 اما هیچ‌گاه از مسیر حق و حقیقت دست نکشید. او با علم و حکمت خود، دل‌ها را روشن و ایمان‌ها را استوار نگه داشت. 🌟📖 یکی از بزرگ‌ترین میراث‌های ایشان برای ما، زیارت جامعه کبیره است؛ زیارتی پرمعنا که در آن مقام والای اهل بیت و امامان را به زبان زیبا و دل‌نشین بیان می‌کند. 🌹 این زیارت، دریچه‌ای است به سوی شناخت عمیق‌تر ایمان و نقش امامان در هدایت بشر. 🕊️💡 همچنین، امام هادی زیارت غدیریه را به ما یاد داد؛ زیارتی که یادآور واقعه مهم غدیر و جایگاه بی‌نظیر حضرت علی علیه‌السلام است. ⚜️🤲 با خواندن این زیارت، دل‌ها پر از عشق و ارادت به اهل بیت می‌شود و پایه‌های اعتقادی محکم‌تر می‌گردد. 💖🛐 امام هادی به ما یاد می‌دهد که در سخت‌ترین روزها، و را فراموش نکنیم. او نمونه‌ی استقامت و شجاعت است، کسی که در برابر مشکلات سر خم نکرد و همیشه چراغ راه ما بود. 🌟🛤️ دوست نوجوان من! وقتی زیارت جامعه کبیره و زیارت غدیریه را می‌خوانی، بدان که این‌ها نه فقط دعا و زیارت، بلکه راهنماهایی برای زندگی هستند. آن‌ها به تو می‌آموزند که همیشه به اهل بیت پناه ببر و در مسیر راست گام بردار. 🦋📿 پایان داستان 🌷✨ امام هادی علیه‌السلام، چراغی است که در تاریکی‌های زمان می‌درخشد و ما را به سوی نور هدایت می‌کند. امروز، ما نوجوانان با شناخت زندگی و آموزه‌های ایشان، می‌توانیم پایه‌های اعتقاد خود را محکم کنیم و در مسیر دین و معرفت گام برداریم. 🤲❤️ ـــــــــــــــــــ💕✨ــــــــــــــــــ ✍