صدا ۰۳۸.m4a
7.51M
🏴بفرمایید روضه
شهادت امام هادی علیه السلام
🎤 :حجت الاسلام
هاشمی
@mohtavayerozeh
هادي نظري ز خيل گمراهانيم
درد است بجان و طالب درمانيم
در سوگ تو ديده ها نشانيم به اشك
در حشر شفاعت تو را خواهانيم
🏴 فرا رسیدن شهادت امام هادی علیه السلام تسلیت باد
@mohtavayerozeh
s14011104.mp3
5.71M
سخنرانی حجت الاسلام و المسلمین نجف زاده
شب شهادت امام هادی علیه السلام
بیت آیت الله فقیهی دامت برکاته
🆔 @mohtavayerozeh
m14011104.mp3
2.32M
مداحی حاج حسن باقری
شب شهادت امام هادی علیه السلام
بیت آیت الله فقیهی دامت برکاته
🆔 @mohtavayerozeh
Hosein Taheri - Shab Arezoha.mp3
2.41M
شاهکار مداحی برای شب آرزوها/ شبی که خدا بی حساب میبخشه🧚♂️💎🧚♂️
” شب آرزوها همین آرزومه / ببینم ضریح حسین روبرومه – ♪
دوست دارم آقا محال ندونی / خونه م هیاتها شده تو اوج جوونی … !!
” حسین غریبم حسین غریبم حسین غریبم ” …
نگاهم دوباره به گنبد طلاته / شب جمعه زهرا توی کربلاته … !!
میگه پیکرت رو رو خاک ها کشیدن / لب تشنه مادر سرت رو بریدن … !!
” حسین جان آقا جان آقا جان آقا … !!
😔
🙏@mohtavayerozeh
🔻مجموعه فیشمنبر
ماه رجب با محوریت اعتکاف
1️⃣ فیش اول:
• اعتکاف از نگاه ولایت
(شامل ۱ جلسه منبر)
2️⃣ فیش دوم:
• اعتکاف قبل از انقلاب
(منبر کوتاه)
3️⃣ فیش سوم:
• کیفیت برگزاری اعتکاف در ایام جوانی رهبرمعظمانقلاباسلامی
(منبر کوتاه)
4️⃣ فیش چهارم:
• چشمها را باید شست
(شامل ۳ جلسه منبر)
5️⃣ فیش پنجم:
• خلوت و جلوت در اعتکاف
(شامل ۱ جلسه منبر)
6️⃣ فیش ششم:
• فرصت اعتکاف
(شامل ۵ جلسه منبر)
7️⃣ فیش هفتم:
• اعتکاف مدل تربیتی
(شامل ۱ جلسه منبر)
👇🏻دریافت مجموعه کامل فیش منبر از پایگاه جامع محتوایی هیأت:
▫️heyat.co/p/4165
|#فیش_منبر
|#اعتکاف
|#رجب
🌹@mohtavayerozeh
بنام خدا
شب لیله الرغائب شب خوب روزگار است
شب سوز و آه و ناله به خدای کردگار است
شب جمعه اول ماه زرجب شبی عجیب است
شب اشک و ناله باشد شب دیدن نگار است
به دو قطره اشک خالی خدای خویش برگو
که منم گدای کویت غم من از این دیار است
همه دشمنند بر ما چکنیم ای خدایا
تو ببر گرانی از ما دل ما پر از شرار است
شده این زمانه دشمن به کلام آخرینت
وطنم خودت نگهدار که دلم بسی فگار است
زده دشمن آتش اینک به کلامت ای خدایا
بزن آتشی به جانش که سگان غرب هار است
حسین نژاد
@mohtavayerozeh
ایده ها و برنامه های مساجد در دهه فجر 1401.pdf
1.44M
سلام علیکم ایده وبرنامه های پیشنهادی در دهه فجر خدمت تمام عزیزان
ارسال محتوای تبلیغی برای روحانیون، مبلغین، طلاب
دعوت به گروه محتوای تبلیغی مناسبتی از طریق لینک
https://eitaa.com/joinchat/387842242Ceeb934db50
دعوت به کانال محتوای روضه
https://eitaa.com/joinchat/1969356889C89c77887dd
فیش جامع انقلاب.apk
12.69M
🔸نسخه ۳ 🔸
برنامه #اندروید
#فیش_جامع_انقلاب 🇮🇷
♦️برخی از محتواهای این برنامه :
🇮🇷 منبرکوتاه
🇮🇷 شبهات انقلاب
🇮🇷 شهدای انقلاب
🇮🇷 نوجوانان انقلابی
🇮🇷 چی بودیم و چی شدیم
🇮🇷 دهه فجر فاطمی (انقلاب )
🇮🇷 فیش منبر روشمند انقلابی
🇮🇷 متن سخنرانان مشهور
🇮🇷 دستاوردهای انقلاب
🇮🇷 محتوای ناب انقلاب
🇮🇷 عصر امام خمینی
🇮🇷 بانوان و انقلاب
🇮🇷 خاطرات دربار
🔻دانلود مستقیم
‼️دانلود از ایتا 👇
✍️دانلود محتوای روضه و منبر👇
╭┅─────────┅╮
🌺 @mohtavayerozeh
╰┅─────────┅╯
✅🧔🏻🎤 روتارین : مفید برای گرفتگی صدا، سرماخوردگی، ترمیم تارهای صوتی و ... .
می توانید از داروخانه های معتبر تهیه فرمایید.
🔷 درمان عفونت گلو و ریه
🔷 باز کننده صدا
🔷 مفید برای تار های صوتی
🔷 ضد سرفه
به دانه
بارهنگ
اسفرزه
چهارتخم
فرنی
چشمهای خیس من.mp3
5.7M
🔊 #صوت_مهدوی ؛ #مناجات
⌛️ گذشته عمرم و ندیدمت هنوز
ولی دلم آقا روشنه مثل روز...
👤 مرحوم حاج حسن جمالی
@mohtavayerozeh
#اللهـمعجـللولیڪالفـرج
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✍امام رضا علیهالسلام می فرمایند:
إِنَّ النّاسَ لَو عَلِموا مَحاسِنَ کلامِنا لاَتَّبَعونا.
اگر مردم زیبایى هاى سخنان ما را مى دانستند، از ما پیروى مى کردند.
📚معانی الأخبار: ص۱۸۰ ح۱، گزیده حکمت نامه رضوی، صفحه: ۳۸۴
🍃کانال گلچین احادیث🍃
🌷 "گلچینی از احادیث پیامبرصلی الله علیه واله وسلم وائمه علیهم السلام":
🌐ایتا؛
🌷گروه گلچینی از احادیث پیامبر و ائمه
https://eitaa.com/joinchat/656343314C97f261ed42
🌷کانال گلچینی از احادیث پیامبر و ائمه
https://eitaa.com/joinchat/4081582327Cf96e6bd9ff
دلایل برتری حضرت علی(ع) بر انبیاء
از امام پرسید «شما فضیلت بیشتری دارید یا حضرت آدم؟» حضرت فرمود: «خوب نیست که کسی از خودش تعریف نماید» لکن از این جهت که خداوند فرموده است: «نعمت های خدادادی به خود را نقل کنید... در روز بیستم ماه مبارک رمضان سال چهلم هجری، آثار مرگ بر چهره امام علی(علیه السلام) ظاهر شده بود. امام به فرزند بزرگش امام حسن(علیه السلام) فرمود: به شیعیانی که جلو درب منزل اجتماع کرده اند اجازه دهید تا بیایند و مرا ببینند. درب باز شد و شیعیان، دور آن حضرت جمع شده و به گریه و زاری پرداختند. امام علی(علیه السلام) خطاب به آنان فرمود: «قبل از آن که فرصت از دست رود و دیگر نتوانید مرا ببینید، هر سؤالی دارید از من بپرسید، لیکن سؤالاتتان کوتاه و مختصر باشد.»
یکی از سؤال کنندگان، صعصعه بن صوحان بود که روایات او حتی در صحاح اهل سنت هم، آورده شده و مورد اعتماد علمای فریقین می باشد.
از امام پرسید «شما فضیلت بیشتری دارید یا حضرت آدم؟» حضرت فرمود: «خوب نیست که کسی از خودش تعریف نماید»(1) لکن از این جهت که خداوند فرموده است: «نعمت های خدادادی به خود را نقل کنید: } وَأَمّا بِنِعْمَهِ رَبِّکَ فَحَدِّثْ{(2) باید بگویم: «من از حضرت آدم افضل ام». صعصعه دلیل این برتری را جویا شد و خلاصه پاسخ امام علی(علیه السلام) چنین است: «برای آدم همه جور وسایل راحتی و آسایش و نعمات در بهشت فراهم بود و فقط خداوند او را از خوردن گندم منع نمود. با وجود این ممنوعیت، آدم از گندم خورد و از بهشت رانده شد. در حالی که من از خوردن گندم منع نشده ام، و چون دنیا را قابل توجه نمی بینم به میل و اراده خود، هرگز نان گندم نخورده ام». منظور حضرت آن است که کرامت و فضیلت افراد نزد خداوند به زهد، ورع و تقوای آن ها است. هر کسی از دنیا اعراض بیشتری داشته باشد، یقیناً نزد خدا مقرب تر است. کمال زهد و تقوی هم، اجتناب از حلال ممنوع نشده است که ایشان این کار را انجام داده اند.
سپس صعصعه پرسید «شما افضل اید یا نوح شیخ الانبیاء؟» حضرت پاسخ داد: «من از نوح افضل ام» و علت این برتری بر نوح را چنین فرمود: «نوح(علیه السلام) قوم خود را به سوی خدا دعوت کرد، ولی آن ها او را اطاعت نکردند و به آن بزرگوار آزار و اذیت بسیاری رساندند. سپس نوح پیغمبر، آنان را نفرین کرد و گفت: پروردگارا! احدی از کافرین را بر روی زمین باقی نگذار. اکنون با وجود این که بعد از وفات خاتم الانبیا، صدمات و آزار فراوانی از این امت به من رسیده است، هرگز آنان را نفرین نکرده و کاملاً صبر پیشه کردم».
ایشان صبر خود را در خطبه شقشقیه چنین توصیف می کند: «در حالی صبر نمودم که در چشمم خار و در گلویم استخوانی بود.»(3) منظور امام این است که هر کس که بر بلاها و سختی ها بیشتر صبر داشته باشد مقرب تر است.
آنگاه صعصعه پرسید: «شما افضل هستید یا ابراهیم(علیه السلام)؟» ایشان پاسخ داد: «من از ابراهیم افضل می باشم» و دلیلش را در قرآن، از زبان ابراهیم(علیه السلام) چنین می فرماید: } رَبِّ أَرِنِی کَیْفَ تُحْیِ الْمَوْتی قالَ أَوَلَمْ تُؤْمِنْ قالَ بَلی وَلکِنْ لِیَطْمَئِنَّ قَلْبِی{; پروردگارا چگونگی زنده کردن مردگان را به من نشان ده. خداوند فرمود: آیا باور نداری؟ پاسخ داد: چرا باور دارم، اما می خواهم با مشاهده آن دلم آرام گیرد».(4) اما من گفتم: «اگر کشف حجاب گردد و پرده ها بالا رود، یقین من زیادتر نخواهد شد».(5) منظور امام آن است که علو درجه هر کس، درجه یقین او می باشد که واجد مقام حق الیقین گردد.
در ادامه پرسشِ صعصعه، امام خود را از موسی(علیه السلام) نیز افضل و برتر خواند و دلیل آن را چنین فرمود: «وقتی که خداوند او را ماموریت داد تا به دعوت فرعون به مصر رود، مطابق قرآن مجید، ایشان عرض کرد: } رَبِّ إِنِّی قَتَلْتُ مِنْهُمْ نَفْساً فَأَخافُ أَنْ یَقْتُلُونِ وَأَخِی هارُونُ هُوَ أَفْصَحُ مِنِّی لِساناً فَأَرْسِلْهُ مَعِی رِدْءاً یُصَدِّقُنِی إِنِّی أَخافُ أَنْ یُکَذِّبُونِ{; «خداوندا من از آنان یک نفر را کشته ام و می ترسم که آنان مرا به قتل برسانند. برادرم هارون را که زبان فصیح تر و گویاتری از من دارد، با من همراه گردان تا یاور و شریک من در امر رسالت باشد، و مرا تصدیق نماید; زیرا می ترسم آن ها رسالتم را تکذیب نمایند».(6) اما موقعی که پیامبر خدا(صلی الله علیه وآله) به من مأموریت داد تا به مکه معظمه روم، و آیات اول سوره برائت را در بالای بام کعبه بر کفار قریش قرائت نمایم با آن که در آنجا کمتر کسی را می توان یافت که یکی از خویشان و بستگانش به دست من کشته نشده باشد هرگز و ابداً نهراسیدم. امر پیامبر خدا را اطاعت نمودم و به تنهایی مأموریت خود را انجام داده، آیات سوره برائت را بر آنان قرائت نموده و مراجعت کردم.»
این سخن امام کنایه از توکل او به خدا است; چون هر کس توکلش بیشتر باشد فضیلت بیتشری دارد و موسی کلیم الله به برادرش هارون اتکا و
اعتماد داشت، ولی امیرالمؤمنین(علیه السلام) به طور کامل به خدای بزرگ توکل و اعتماد نمود.
همچنین امام علی(علیه السلام) خود را برتر و افضل از عیسی مسیح دانست و دلیل آن را نیز چنین بیان کرد: به اذن و قدرت پروردگار، وقتی جبرئیل در گریبان مریم دمید، او حامله شد و زمانی که موقع وضع حملش رسید به مریم وحی شد که: «از خانه بیت المقدس بیرون آی ، این
خانه محل عبادت است نه محل ولادت و زایشگاه.»(7) به همین دلیل از بیت المقدس بیرون رفت و عیسی در بیابان خشکیده ای متولد شد. اما وقتی مادر من فاطمه بنت اسد درد زاییدن گرفت در وسط کعبه به مستجار کعبه متوسل شد و گفت: بارالها بحق این خانه کعبه و بحق کسی که این خانه را بنا نهاده است، درد زایمان را بر من سهل و آسان گردان. در همان وقت دیوار کعبه شکافته شد و مادرم فاطمه با ندای غیبی به داخل خانه راه یافت، من در همان خانه کعبه متولد شدم. بنابراین چون مکه معظمه بر بیت المقدس برتری دارد و مریم از زادن عیسی در بیت المقدس مکانی پائین تر از مکه نهی شد; ولی مادر علی(علیه السلام)، برای زادن او به درون کعبه مکانی برتر از بیت المقدس دعوت شد، بدین جهت روح، نفس و بدن او از عیسی پاکیزه تر است.
بالاخره کسانی چون ابن ابی الحدید، امام حنبل، امام فخر رازی، شیخ سلیمان بلخی حنفی و بسیاری دیگر، حدیث زیر را از پیامبر خدا(صلی الله علیه وآله) نقل نموده اند که فرمود: «هر کس می خواهد به علم آدم نظر کند، به علم علی توجه کند. هر کس می خواهد حقیقت تقوای نوح و حکمت او را ببیند و نیز حلم و خلت ابراهیم، هیبت موسی و عبادت عیسی را ببیند پس به سوی علی بن ابی طالب(علیه السلام) نظر کند».(8) بالاخره میرسید علی همدانی شافعی در پایان این حدیث می افزاید: «نود خصلت از خصلت های انبیا در حضرت علی(علیه السلام) جمع می باشد که در کس دیگر نمی باشد».(9) البته تشبیه نمودن علی(علیه السلام) به آدم از بعد علم، بدان جهت است که خداوند در قرآن مجید می فرماید: } وعَلَّمَ آدَمَ الأسْماء کُلَّها{; «خداوند همه اسماء را به آدم آموخت»(10) و تشبیه نمودن حلم علی(علیه السلام)به حلم ابراهیم از آن جهت است که خداوند در سوره توبه فرمود: } إنَّ إبْراهِیمَ لأوَّاهٌ حَلیمٌ{; به درستی که ابراهیم بردبار و حلیم بود».(11)
بنابراین چنانچه کسی در ویژگی بارز هر یک از انبیا با آن نبی مساوی شد می توان نتیجه گرفت که تمام ویژگی های همه انبیا را دارد و لذا برتری او بر آن ها اثبات می گردد.
بلخی حنفی و گنجی شافعی در کفایه الطالب از امام احمد حنبل نقل نموده اند: فضائلی که برای علی ابن ابی طالب(علیه السلام) آمده برای هیچ یک از صحابه نیامده است.(12)
منبع:شبهای پیشاور ص 129-126
1 . الامام علی(علیه السلام)، ص369 ; اللمعه البیضاء، ص220 ; شبهای پیشاور، ص474 «تزکیه المرء لنفسه قبیح».
2 . ضحی (93): 11
3 . الغدیر، ج 10،
4 . بقره (2): 260
5 . شرح الاسماء الحسنی، ج 1، ص190 ; شبهای پیشاور، ص475 «لو کشف الغطاء ما ازددت یقیناً».
6 . قصص (2): 33
7 . الامام علی(علیه السلام) ص369 ; اللمعه البیضاء، ص221 ; شبهای پیشاور، صص476 و 814 «اخرجی عن البیت فإنّ هذه بیت العباده لا بیت الولاده».
8 . کفایه الطالب، باب 33 ; مسند احمد بن حنبل ; فخر رازی در تفسیر آیه مباهله ; محی الدین عربی 172 ; یواقیت و جواهر ص121، فصول المهمه، باب 40 ، ینابیع المودّه و...
9 . ینابیع الموده لذوی القربی، ج 2، صص307 و 80 ; الامام علی(علیه السلام)، ص301 ; شبهای پیشاور،
10 . بقره (2): 31
11 . توبه (9): 114
12 . ینابیع المودّه باب 40 مناقب خوارزمی، کفایه الطالب، باب 2
اعتکاف و عبادت
بسم الله الرحمن الرحیم
اعتکاف و عبادت
انگیزه سازی
پیامبر گرامی اسلام ۶ پس از هجرت به مدینه، هر ساله سنت اعتکاف را برپا میداشتند و زمانی را برای خلوت با خداوند در مسجد - که خانه خداست- قرار میدادند و به عبادت و راز و نیاز با معبود بینیاز میپرداختند. چنانچه در روایتی وارد شده است:
امام صادق۷ فرمود: رسول خدا۶ در ماه رمضان (سال اول هجرت) در دهه اول در مسجد اعتکاف کرد، و سال دوم در دهه دوم و در سال سوم در دهه آخر اعتکاف نمود، ولى پس از آن همیشه در دهه آخر ماه رمضان اعتکاف مىنمود.[۱]
این اعتکاف و خلوت با معبود، بسیار مورد علاقه نبی مکرم اسلام۶ بود و در این اوقات، ایشان مکان خلوتی برای خویش مهیّا مینمود تا بتواند عبادات خویش را به دور از هیاهو و در خلوتی با معبود انجام دهد و بدینوسیله به خداوند متعال تقرّب بیشتری پیدا نمایند. چنانچه امام صادق۷ فرمود: «رسول خدا۶ چون دهه آخر ماه رمضان مىشد، در مسجد اعتکاف مىکرد؛ برایش خیمهاى مویین مىزدند و حضرت کمر همّت براى عبادت مىبست و بستر خوابش را برمىچید.»[۲]
همانگونه که در روایت مطرح شد، حضرت کمر همت را برای عبادت میبستند و این خلوت را غنیمت میشمردند. رسولخدا۶ در ایام اعتکاف روزها را به روزهداری و شبها را به عبادت میپرداختند. در روایتی وارد شده است که فرمود:
شَمَّرَ رَسُولُ اللَّهِ ۶ وَ شَدَّ مِئْزَرَهُ وَ بَرَزَ مِنْ بَیْتِهِ وَ اعْتَکَفَهُنَ وَ أَحْیَا اللَّیْلَ کُلَّهُ وَ کَانَ یَغْتَسِلُ کُلَّ لَیْلَةٍ بَیْنَ الْعِشَاءَیْنِ.[۳]
رسول خدا۶ آماده شد و کمربند (یا شال دور کمر) خویش را محکم نمود و از خانهاش خارج شد و آن شبها را معتکف شد و شبها را تا صبح به عبادت میگذراند و هر شب بین نماز مغرب و عشاء غسل مینمود.
حساسیت پیامبر۶ و اهلبیت بزرگوار ایشان۷ به مسئله اعتکاف به قدری بود که حتی در صورت عذر و نبود شرایط مناسب برای اعتکاف و عبادت در خلوت، به نحوی سعی در جبران آن اوقات مینمودند. همانگونه که در روایتی آمده است:
امام صادق۶ فرمود: «جنگ «بدر» در ماه رمضان (سال دوم هجرت) اتفاق افتاد، به این جهت رسول خدا۶ در آن سال در مسجد معتکف نشد. اما سال بعد، آن حضرت دو دهه اعتکاف کرد: یک دهه براى همان سال، و دهه دیگر براى قضاء اعتکاف سال قبل.»[۴]
اقناع اندیشه
خداوند متعال در قرآن کریم هدف خلقت انسان را فقط و فقط عبادت و اطاعت از او بیان میدارد و میفرماید:
وَ ما خَلَقْتُ الْجِنَّ وَ الْإِنْسَ إِلاَّ لِیَعْبُدُونِ.[۵]
و جنّ و انس را نیافریدم جز براى آنکه مرا بپرستند.
و چون مولای حقیقی اوست و ما بندگان او هستیم، پس راه و رسم بندگی را او باید تعیین کند. چه اینکه راه و رسم بندگی را مولا و صاحب عبد باید تعیین نماید. اگر عشقی هم بین خالق و مخلوق حاکم باشد باز هم عشق به معشوق حکم میکند که راه عشقبازی را معشوق مشخص نماید. زیرا رضایت معشوق است که عاشق را سر ذوق آورده و راضی میکند.
پس در هر صورت راه و روش بندگی و عبادت را باید از خداوند متعال بپرسیم. خداوند متعال پاسخ این سؤال ما را در کلام خودش و کلام اولیائش داده است. در قرآن و روایات، بهترین روش عبادت را اینگونه مطرح نمودهاند:
۱. عبادت آگاهانه و با معرفت باشد.
قَالَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ۷ الْمُتَعَبِّدُ عَلَى غَیْرِ فِقْهٍ کَحِمَارِ الطَّاحُونَةِ یَدُورُ وَ لَا یَبْرَحُ وَ رَکْعَتَانِ مِنْ عَالِمٍ خَیْرٌ مِنْ سَبْعِینَ رَکْعَةً مِنْ جَاهِلٍ لِأَنَّ الْعَالِمَ تَأْتِیهِ الْفِتْنَةُ فَیَخْرُجُ مِنْهَا بِعِلْمِهِ وَ تَأْتِی الْجَاهِلَ فَیَنْسِفُهُ نَسْفاً وَ قَلِیلُ الْعَمَلِ مَعَ کَثِیرِ الْعِلْمِ خَیْرٌ مِنْ کَثِیرِ الْعَمَلِ مَعَ قَلِیلِ الْعِلْمِ وَ الشَّکِّ وَ الشُّبْهَة.[۶]
عبادتکنندهاى که (عبادتش) از روى فهم و دانائى نیست، مانند الاغ آسیاب است که به اطراف خود میگردد و (از جایش) دور نمیشود، و دو رکعت نماز از فرد دانا بهتر است از هفتاد رکعت از نادان، زیرا فتنه و تباهکارى به عالم روى مىآورد و او به وسیله دانش خود از آن بیرون میرود، و فتنه برای جاهل و نادان رخ میدهد، پس او را (به سبب نادانیش) از جا بر کند و پراکنده سازد، و کار اندک با دانش بسیار بهتر است از کار بسیار با دانش کم و شکّ و دو دلى و شبهه و چیزى که در آن حقّ به باطل اشتباه و مانند گردد.
و نیز امام صادق۷ فرمودند:
مَنْ صَلَّى رَکْعَتَیْنِ یَعْلَمُ مَا یَقُولُ فِیهِمَا انْصَرَفَ وَ لَیْسَ بَیْنَهُ وَ بَیْنَ اللَّهِ ذَنْبٌ.[۷]
هر کس دو رکعت نماز بخواند و بداند چه میگوید، از نماز فارغ میشود، درحالی که میان او و خداوند (عز و جل) گناهی نیست.
۲. عبادت با عشق و نشاط همراه باشد.
عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ۷ قَالَ: لَا تُکَرِّهُوا إِلَى أَنْفُسِکُمُ الْ
عِبَادَةَ.[۸]
امام صادق۷ فرمود: عبادت را به خود مکروه و ناپسند ندارید.[۹]
عبادت باید با نشاط همراه باشد، همانگونه که پیامبر گرامی اسلام۶ و ائمه معصومین۷ برای عبادت مشتاق بودهاند، فلذا اوقاتی را برای خلوت خویش قرار میدادند.
۳. عبادت همراه با خشوع باشد.
خداوند متعال در قرآن کریم یکی از نشانههای مؤمنین را خشوع در نماز معرفی نموده و میفرماید:
الَّذینَ هُمْ فی صَلاتِهِمْ خاشِعُون.[۱۰]
همانان که در نمازشان فروتن هستند.
و نیز امیرالمؤمنین علی۷ میفرمایند:
زَیْنُ الْعِبَادَةِ الْخُشُوع.[۱۱]
زینت عبادت خشوع است.
۴. عبادت با خلوص نیت انجام شود.
خداوند متعال میفرماید:
وَ ما أُمِرُوا إِلاَّ لِیَعْبُدُوا اللَّهَ مُخْلِصینَ لَهُ الدِّین.[۱۲]
در حالى که فرمان نیافته بودند جز آنکه خدا را بپرستند.
أَنَّ أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ۷ کَانَ یَقُولُ طُوبَى لِمَنْ أَخْلَصَ لِلَّهِ الْعِبَادَةَ وَ الدُّعَاء.[۱۳]
امیرالمؤمنین۷ همواره میفرمودند: خوشا به حال کسی که عبادت و دعا را برای خدا خالص کند.
و نیز فرمودند:
إِنَّکَ لَنْ یُتَقَبَّلَ مِنْ عَمَلِکَ إِلَّا مَا أَخْلَصْتَ فِیه.[۱۴]
هیچ عملى از تو در پیشگاه خداوند مورد قبول واقع نمیشود مگر آنرا که با خلوص انجام داده باشى.
۵. عبادت به صورت مخفیانه انجام گیرد.
رسول خدا۶ فرمود: «اَعْظَمُ الْعِبادَةِ اَجْراً اَخْفاها»[۱۵]
پاداش عبادتى بیشتر است که مخفىتر باشد.
البته این در مواردى است که خود اسلام، دستور به عبادتهاى علنى (مثل نماز جماعت و جمعه و حجّ و زکات) نداده باشد، چرا که نماز جماعت در مسجد، برتر از نماز فرادى در خانه است. و عبادت مخفیانه بسیارى اوقات، جلوى ریا و تباه شدن عبادت را مىگیرد.
با توجه به این شرایط و سعی در رعایت آنها، روزهایی که به عنوان اعتکاف در خانه خدا انجام میپذیرد، زمان بسیار مناسبی برای عباداتی خالص و مقبول خواهد بود. خصوصاً اینکه اعتکاف محل مناسبی برای خلوت و خالص نمودن عمل میباشد.
رفتارسازی
عَنْ عَلِیٍّ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَیْهِ أَنَّهُ قَالَ: یَلْزَمُ الْمُعْتَکِفُ الْمَسْجِدَ وَ یَلْزَمُ ذِکْرَ اللَّهِ وَ التِّلَاوَةَ وَ الصَّلَاةَ وَ لَا یَتَحَدَّثُ بِأَحَادِیثِ الدُّنْیَا وَ لَا یُنْشِدُ الشِّعْرَ وَ لَا یَبِیعُ وَ لَا یَشْتَرِی وَ لَا یَحْضُرُ جَنَازَةً وَ لَا یَعُودُ مَرِیضاً وَ لَا یَدْخُلُ بَیْتاً یَخْلُو مَعَ امْرَأَةٍ وَ لَا یَتَکَلَّمُ بِرَفَثٍ وَ لَا یُمَارِی أَحَداً وَ مَا کَفَّ عَنِ الْکَلَامِ مِنَ النَّاسِ فَهُوَ خَیْرٌ لَهُ.[۱۶]
معتکف باید ملازم مسجد باشد و نیز دائماً به ذکر خداوند مشغول باشد و تلاوت قرآن نماید و نماز بخواند و حرفهای دنیوی نزند و شعر نخواند و خرید و فروش ننماید و بر جنازهای حاضر نگردد و از مریضی عیادت نکند و داخل خانهای نشود که با زنی تنها باشد و حرفهای زشت نزند و با کسی مجادله نکند و هر چه با مردم کمتر سخن بگوید برای او بهتر است.
طبق آنچه مرحوم مجلسى از طبرسى (رحمه الله) نقل کرده، حضرت سلیمان۷ اعتکافهاى طولانى داشته است.
إن سلیمان۷ کان یعتکف فى مسجد بیت المقدس السنة، و السنتین، و الشهر و الشهرین و اقل و اکثر و یدخل فیه طعامه و شرابه و یتعبّد فیه.[۱۷]
حضرت سلیمان همواره در مسجد بیت المقدّس معتکف مىشد. گاه یک سال، گاه دو سال، گاه یک ماه و گاه دو ماه و گاه کمتر و بیشتر از این مدّت طول مىکشید. و در مدّت اعتکاف مشغول عبادت بود، و آب وغذا برایش مىآوردند تا از مسجد خارج نشود.
و عجیب اینجاست که وقتی امام کاظم۷ به دستور هارون زندانی میگردد، با خدای خود اینگونه مناجات می نماید:
اللَّهُمَّ إِنَّکَ تَعْلَمُ أَنِّی کُنْتُ أَسْأَلُکَ أَنْ تُفَرِّغَنِی لِعِبَادَتِکَ اللَّهُمَّ وَ قَدْ فَعَلْتَ فَلَکَ الْحَمْد.[۱۸]
بار خدایا تو میدانى که من جاى خلوتى براى عبادت از تو خواسته بودم و تو چنین جایى براى من آماده کردى، پس سپاس از آن تو است (که حاجت مرا بر آوردى).
آری انبیاء و اولیاء خدا همیشه به دنبال انجام عبادات خالص و خلوتی برای مناجات با معشوق خویش بودند و چه زیباست که قدر نعمتی که خداوند به معتکفین عنایت فرموده دانسته شود و مؤمنین معتکف با تأسی به سیره نبوی۶ و اهلبیت عصمت: اعتکاف را محلی برای خلوت عاشقانه با معبود قرار داده و به سوی خداوند متعال تقرب بجویند.
پرورش احساس
امیرالمؤمنین در پاسخ عالم یهودی که فضائل انبیاء بنیاسرائیل را گفته و از عبادت و گریه حضرت داود۷ سخن میراند، سخنانی را در فضیلت پیامبر اکرم۶ فرمودند که قسمتی از آن را عرض مینماییم:
عالم یهودى گفت: این حضرت داود۷ است، که بر خطاى خود گریست به نوعى که کوهها از سر ترس با او سارى و جارى شدند.
حضرت علی۷ فرمود: همین طور است، و به حضرت محمّد۶
برتر از آن عطا شده. آن حضرت وقتى به نماز مىایستاد، از شدّت گریه از سینه و شکم او صوتى همچون آوازى که از دیگ مسی مملوّ از آب که بر بالاى آتش افروخته باشد و در جوش و غلیان بود شنیده مىشد، و این در حالى بود که خداوند او را از عقاب خود ایمن ساخته بود، و آن حضرت با این گریه مىخواست به درگاه خداوند اظهار تخشّع نماید و او امام و مقتداى همه است، و آن رسول گرامى مدّت ده سال به واسطه عبودیّت خداوند بر اطراف انگشتان پای خود ایستاده و عبادت ربّ العزّة نمود تا آنکه قدمهاى مبارکش متورّم و ستبر و رنگ مبارکش مایل به زردى گردید، و دائماً نماز شب میخواند، تا آنکه از جانب خداوند (عزّ و جلّ) عتاب شد که (طه ما أَنْزَلْنا عَلَیْکَ الْقُرْآنَ لِتَشْقى)،[۱۹] ما قرآن را نازل ننمودیم تا تو خود را به مشقت افکنی، بلکه باید به واسطهی آن خوشبخت گردى. و او چندان گریه مىکرد که در برخى اوقات بیهوش مىشد. روزى یکى از أصحاب به او عرض کرد: اى رسول خدا، مگر نه این است که خداوند گناهان دور و نزدیک گذشته تو را آمرزیده؟ گفت:آرى، ولی آیا من نباید بنده سپاسگزار خدا باشم؟!
و چنانچه کوهها با داود جارى شده و تسبیح گفتند، با محمّد۶ برتر از آن انجام شده. ما با او بر کوه حراء بودیم که ناگاه کوه به لرزه درآمد و آن حضرت به کوه فرمود: آرام بگیر، که جز نبىّ و وصىّ یا صدّیق شهید بر روى تو نایستاده. پس کوه مطیع فرمان آن حضرت آرام گرفت، و ما با او از کوهى عبور مىکردیم که ناگاه قطرات گریه از برخى از قسمتهاى آن کوه بیرون مىزد، و آن حضرت به کوه فرمود: براى چه گریه مىکنى؟ کوه گفت: اى رسول خدا، حضرت مسیح بر من عبور کرد و او مردم را از آتشى مىترساند که هیزم آن مردمند و سنگها، و من ترس آن دارم که نکند من از آن سنگها باشم. حضرت بدو فرمود: هراس مکن، آن سنگ؛ کبریت (یاقوت) است. پس کوه آرام گرفته و سکون یافت.
امّ سلمه۳ همسر بزرگوار پیامبر۶ در گزارشى از چگونگى عبادات و راز و نیازهاى شبانه آن حضرت مىگوید: «وقتى در نیمههاى شب، متوجه عدم حضور پیامبر۶ شدم به جستجو پرداختم و با کمال شگفتى دیدم حضرت در نیمههاى تاریک شب در گوشهاى ایستاده، دستها را به سوى آسمان دراز کرده و اشک از چشمانش سرازیر است و با خداوند راز و نیاز مىکند و با لحنى آکنده از عشق و سوز و معرفت مىگوید: «اَللَّهُمَّ لا تَنْزَعْ مِنِّى صالِحَ ما اَعْطَیتَنِى اَبَداً، اَللَّهُمَّ لا تَشْمُتْ بِى عَدُوّاً وَ لا حاسِداً اَبَداً، اللَّهُمَّ وَ لا تَرُدَّنِى فِى سُوءٍ اسْتَنْقَذْتَنِى مِنْهُ اَبَداً، اللَّهُمَّ وَ لا تَکِلْنِى اِلى نَفْسِى طَرْفَةَ عَینٍ اَبَداً؛ پروردگارا! هرگز از من نیکترین عطاهایت را باز پس نگیر! خدایا! مرا در معرض شماتت دشمن و افراد حسود قرار نده! بار الها! مرا دوباره به حوادث بد و ناگوار که نجات دادهاى برنگردان! بار پروردگارا! مرا [یک لحظه] به اندازه چشم بر هم زدن به نفس خودم واگذار مکن!»
امّ سلمه با دیدن این حالت عرفانى و سراسر عشق و خلوص پیامبر۶ به گریه افتاد تا اینکه پیامبر متوجه او شد و فرمود: «اىام سلمه! چرا گریه مىکنى؟» گفت: «اى رسول خدا! پدر و مادرم به فدایت! شما با آن مقام و منزلت که نزد خداى متعال دارى اینگونه با تضرع و خشوع و التماس دعا مىکنى و حاجت مىطلبى؟» پیامبر فرمود: «اى ام سلمه! من چگونه خود را در امان ببینم، در حالی که خداوند یک لحظه «یونس بن متى» را به خودش واگذار کرد و او را به حالش رها کرد و یونس به آن حادثه دردناک گرفتار شد.»[۲۰]
همچنین امام صادق۷ درباره عبادات پیامبر۶ توضیح میدهند و ضمن بیان چگونگی نمازهای شبانهی رسول خدا۶ میفرمایند:
آن حضرت، چون شب میخواست بخوابد، ظرف آب سرپوشیدهای را بالای سرش میگذاشت و مسواک خود را هم در کنارش قرار میداد و میخوابید. چون از خواب بیدار میشد به آسمان نگاه میکرد و آیات «اِنَّ فِی خَلْقِ السَّمواتِ وَ الاَرْضِ وَ اخْتِلافِ اللَّیْلِ وَ النَّهارِ...»[۲۱] را از سورهی آلعمران میخواند. سپس دندانهایش را مسواک میکرد و وضو میگرفت و به محل عبادت خود میرفت و چهار رکعت از نماز شب را میخواند که رکوع هر رکعتش به قدر قرائت، و سجودش به قدر رکوع آن طول میکشید؛ به حدّی که گفته میشد پس چه زمان سر از رکوع برمیدارد و به سجده میرود؟! و همچنین سجدهاش به حدّی طولانی بود که گفته میشد چه وقت سر برمیدارد؟ آنگاه به بستر خود برمیگشت و آنقدر که مشیّت الهی بود میخوابید و سپس بیدار میشد، مینشست و چشمانش را به آسمان میدوخت و همان آیات را تلاوت میفرمود. آنگاه مسواک میکرد و وضو میگرفت و به محل عبادتش میرفت و به خواندن چهار رکعت دیگر از نماز شب به همان صورت اوّل میپرداخت و دوباره به بستر خود بازمیگشت و مقداری دیگر نیز میخوابید. سپس بیدار میشد، نگاه به آسمان میکرد و همان آیات را تلاوت میفرمود و دوباره م
سواک کرده، وضو میگرفت و بقیه نماز شب (شفع و وتر) را میخواند. سپس برای ادای فریضهی صبح وارد مسجد میشد.[۲۲]
از این روایات و نقلهای تاریخی که مطرح شد که البته گوشهای از عبادات پیامبر را نشان میدهد، میتوان به اوج عشق و خضوع نبی مکرم اسلام۶ نسبت به خالق منّان تا حدودی پی برد و نیز میتوانیم بفهمیم که چرا قرآن کریم میفرماید:
لَقَدْ کانَ لَکُمْ فی رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ لِمَنْ کانَ یَرْجُوا اللَّهَ وَ الْیَوْمَ الْآخِرَ وَ ذَکَرَ اللَّهَ کَثیراً.[۲۳]
قطعاً براى شما در [اقتدا به] رسول خدا سرمشقى نیکوست: براى آن کس که به خدا و روز بازپسین امید دارد و خدا را فراوان یاد مىکند.
امیدواریم که خداوند متعال توفیق عبادات خالص و مقبول را به همه مؤمنین مخصوصاً معتکفین عزیز عنایت بفرماید و ما را پیرو واقعی نبی مکرم اسلام و ائمه اطهار قرار بدهد. انشاءالله.
روضه
از عبادات نبی مکرم اسلام۶ و ائمه اطهار: گفتیم. یکی از تربیت یافتگان مکتب رسالت و امامت که از برترین بانوان اسلام به شمار میآید، جناب عقیله بنی هاشم حضرت زینب کبری۳ است. آن بانوی بزرگوار نیز با تأسّی به جد بزرگوار و پدر و مادر عزیز خویش، اهل عبادات و فضایل فراوانی بوده است.
آن بانوی مکرّمه آنقدر بر این سیره نبوی پافشاری مینمود که حتی در دوران اسارت نیز عبادات خویش را ترک نگفت چنانچه در روایت دارد:
قالت: فاطمة بنت الحسین۸: و أمّا عمّتی زینب۳ فإنّها لم تزل قائمة فی تلک اللیلة (أی العاشرة من المحرّم) فی محرابها تستغیث إلى ربّها، فما هدأت لنا عین، و لا سکنت لنا رنّة.
جناب فاطمه دختر امام حسین۸ میفرماید: و اما عمه من زینب۳ همانا در شام غریبان نیز در محراب عبادت به عبادت قیام نموده بود و به سوی خداوند متعال استغاثه مینمود در حالی که اشک ما قطع نشد و ناله ما آرام نگرفت.
اما در مسیر پر از مصیبت کوفه و شام، همین زینب کبری۳ است که در محراب عبادت است اما چگونه؟ در روایت از امام سجاد۷ وارد شده است:
إنّ عمّتی زینب کانت تؤدّی صلواتها من قیام، الفرائض و النوافل عند سیر القوم بنا من الکوفة إلى الشام، و فی بعض المنازل کانت تصلّی من جلوس. فسألتها عن سبب ذلک؟ فقالت: اصلّی من جلوس لشدّة الجوع و الضعف منذ ثلاث لیال، لأنّها کانت تقسّم ما یصیبها من الطعام على الأطفال، لأنّ القوم کانوا یدفعون لکلّ واحد منّا رغیفا واحدا من الخبز فی الیوم و اللیلة.[۲۴]
همانا عمه ما زینب۳ در مسیر کوفه به شام، نمازهایش را چه واجب و چه مستحب، ایستاده اداء مینمود ولی در بعضی از منازل دیدم نشسته نماز میخواند.
از آن حضرت دلیل نماز نشستهاش را پرسیدم.
ایشان فرمود: سه شب است که به خاطر شدت گرسنگی و ضعف نشسته نماز میخوانم.
بعد علت این ضعف را خود امام سجاد۷ بیان مینماید. ایشان میفرماید:
دلیل نماز نشسته حضرت زینب۳ این بود که عمهام سهم غذایش را بین اطفال تقسیم میکرد، زیرا دشمنان برای هر نفر از ما در هر شبانه روز یک قرص نان میدادند.
دوباره روضهی تلخ اسارت زینب
مرور متن ِ کتاب شرافت زینب
وجود معجری از نور پرده درپرده
دلیل محکم حکم قداست زینب
مسیر دین خدا را نشان مان داده
چراغ روشن ِ برج هدایت زینب
رموز جملهی «من را دعا نما خواهر»
نهفته در ثمراتِ عبادت زینب
نماز سینه زنان رو به کعبهی گودال
غروب روز دهم با امامت زینب
برای قتل حسینش دیه به او دادند
کلوخها شده سهمِ غرامت زینب
سکوت محض جرسهای لشگر دشمن
نشانِ معجزهای از رسالت زینب
به پیشِ کعب نی و سنگ؛ راست قامت بود
رقیه درس گرفت از صلابت زینب
لغات خطبهی زینب، لغات قرآن بود
ملائکه همه ماتِ بلاغت زینب
نهیب حیدریاش کاخ ظلم را لرزاند
یزید شوکه شده از شهامت زینب
صدای قاری قرآن به روی نی نگذاشت
نگاه ها برود سمتِ ساحت زینب
[۱] محمد بن یعقوب بن اسحاق الکلینی، الکافی (ط - الإسلامیة)، ج۴، ص: ۱۷۵
[۲] محمد بن یعقوب بن اسحاق الکلینی، الکافی (ط - الإسلامیة)، ج۴، ص: ۱۷۵
[۳] نعمان بن محمد مغربى بن حیون، دعائم الإسلام، ج۱، ص: ۲۸۶
[۴] محمد بن یعقوب بن اسحاق الکلینی ،الکافی (ط - الإسلامیة)، ج۴، ص: ۱۷۵
[۵] الذاریات، آیه ۵۶
[۶]محمد بن محمد المفید، الإختصاص، النص، ص: ۲۴۵
[۷] محمد بن یعقوب بن اسحاق الکلینی، الکافی (ط - الإسلامیة)، ج۳، ص: ۲۶۶
[۸] محمد بن یعقوب بن اسحاق الکلینی ،الکافی (ط - الإسلامیة)، ج۲، ص: ۸۶
[۹] البته مقصود، نهى از زیاده روى در مستحبات است، به نحوى که انسان را از شوق و نشاط بیندازد. بنده مؤمن باید تا میل و رغبت دارد به ادعیه و نمازهاى مستحب بپردازد و چون کسالت عارضش شد و افسرده گشت، خود را بکار دیگرى سرگرم کند.
[۱۰] المؤمنون، آیه۲
[۱۱] علی بن محمد لیثی واسطی، عیون الحکم و المواعظ ،ص: ۲۷۶
[۱۲] ا
لبینه، آیه ۵
[۱۳]محمد بن یعقوب بن اسحاق الکلینی، الکافی (ط - الإسلامیة)، ج۲، ص: ۱۶
[۱۴] عبد الواحد بن محمد تمیمى آمدى، تصنیف غرر الحکم و درر الکلم، ص: ۱۵۵
[۱۵] عبدالله بن جعفر حمیری، قرب الإسناد (ط - الحدیثة)، متن، ص: ۱۳۵
[۱۶] نعمان بن محمد مغربى بن حیون، ، دعائم الإسلام، ج۱، ص: ۲۸۷
[۱۷] محمد باقر مجلسی، بحار الأنوار (ط - بیروت)، ج۱۴، ص: ۱۴۱
[۱۸] محمد بن محمد مفید، الإرشاد فی معرفة حجج الله على العباد، ج۲، ص: ۲۴۰
[۱۹] طه، آیه ۱و۲
[۲۰] علی بن ابراهیم قمی، تفسیر القمی، ج۲، ص: ۷۴
[۲۱] آل عمران، آیه ۱۹۰
[۲۲] محمد بن الحسن الطوسی، تهذیب الأحکام (تحقیق خرسان)، ج۲، ص: ۳۳۴
[۲۳] الاحزاب، آیه ۲۱
[۲۴] عبد الله بن نور الله بحرانى اصفهانى، عوالم العلوم و المعارف والأحوال من الآیات و الأخبار و الأقوال، ج۱۱-قسم-۲-فاطمة۳ا)، ص: ۹۵۴