🛑مدعی یمانی ترور شد
📌عبدالحسین فاضل المرسومی، رییس حزب الداعی در بغداد و مدعی یمانیت و مهدویت کشته شد.
وی امروز توسط گروهی ناشناس در خیابانهای بغداد گلولهباران شده و به قتل رسید.
ارسال محتوای تبلیغی برای روحانیون، مبلغین، طلاب
دعوت به گروه محتوای تبلیغی مناسبتی از طریق لینک
https://eitaa.com/joinchat/387842242Ceeb934db50
دعوت به کانال محتوای روضه
https://eitaa.com/joinchat/1969356889C89c77887dd
بغداد، خبرگزاری جمهوری اسلامی 14/11/١٣٨۶
هنوز سه هفته از سرکوب فرقه ضاله "یمانی" در بصره و ناصریه در جنوب بغداد نگذشته، یک فرقه جدید مدعی مهدویت و این بار در شهرستان "خالص" از توابع استان دیاله در شمال شرقی بغداد سر برآورد.
فرقه "امام ربانی" به رهبری "فاضل عبدالحسین المرسومی" که در پاره ای مواقع خود را "فاضل الهاشمی" معرفی می کند از شهرستان خالص به تازگی مدعی مهدویت شده است.
ربانی همانند گروه "جند السماء" (سربازان آسمان ) که یک سال قبل در نجف اشرف سرکوب شد و جماعت یمانی که جمع مدعیان وابسته به آن در آیین های عاشورای امسال در بصره و ناصریه متلاشی شد، خود را امام زمان معرفی کرده است.
هم اینک او برخلاف دو فرقه سابق،ادعای خود را از سطح امام زمان (عج ) به پیغمبر زمان ارتقا داده و مدعی شده است که در هر زمان یک محمد (ص ) نیاز است و او (فاضل المرسومی ) "محمد زمان حاضر" است.
دولت عراق بعد از حوادث بصره و ناصریه و دستور اکید نخست وزیر عراق و تایید مراجع عظام نجف اشرف مبنی بر مبارزه جدی با این فرقه های گمراه کننده، تعقیب این گروه را در دستور کار خود قرار داده است.
روزنامه "المدی" چاپ بغداد، روز دوشنبه از دستگیری 11 تن از پیروان فرقه امام ربانی خبر داد.
این روزنامه به نقل از منابع امنیتی عراق اضافه کرد که نیروهای ارتش و پلیس جمعی از پیروان ربانی را در شهرستان خالص در 15 کیلومتری شمال بعقوبه مرکز استان دیاله بازداشت کردند.
گزارش ها حاکیست که فرقه امام ربانی در سالهای اخیر با توجه به نابسامانی های امنیتی در عراق به ویژه استان دیاله توانسته است هوادارانی در خالص برای خود فراهم کند.
این فرقه معمولا با لباس های قهوه ای رنگ بلند عربی معروف به "دشداشه" شناخته می شوند و روزنامه المدی نوشته است که در سال های اخیر چند بار در خالص تظاهرات کرده اند.
بخشی از آرای عجیب و غریب این مدعی دروغین در پایگاه های اینترنتی منتشر شده که از جمله آنها از "صدام حسین" دیکتاتور پیشین عراق به عنوان "سفیانی" و از آمریکا به عنوان "دجال" یاد کرده است.
براساس این گزارشها، فاضل الهاشمی از اهالی یکی از روستاهای محروم خالص است که تحصیلات اولیه را دراین منطقه و تحصیلات دانشگاهی خود را نیز در رشته زبان عربی در دانشگاه بغداد به اتمام رساند.
شهرستان خالص از مناطقی است که اغلب ساکنان آن را شیعیان تشکیل می دهند و پایگاه اصلی گروهک منافقین (سازمان مجاهدین خلق ) موسوم به "اشرف" دراین شهرستان واقع شده است.
سرنوشت امام ربانی نیز همانند احمد ابوالحسن یمانی رهبر فرقه یمانی بعد از شروع عملیات دستگیری اتباع این مدعیان دروغین نامعلوم است.
ابوالحسن یمانی فارغ التحصیل دانشکده مهندسی و "ضیاء الگرعاوی" فارغ التحصیل دانشکده هنرهای زیبای بغداد و هر دو از اعضای سابق عضو بعث بودند.
پیشتر نخست وزیر عراق گفته بود که پنج گروه مدعی مهدویت در عراق فعال هستند
#یمانی
#مدعی_یمانی
ارسال محتوای تبلیغی برای روحانیون، مبلغین، طلاب
دعوت به گروه محتوای تبلیغی مناسبتی از طریق لینک
https://eitaa.com/joinchat/387842242Ceeb934db50
دعوت به کانال محتوای روضه
https://eitaa.com/joinchat/1969356889C89c77887dd
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴⚡️ساسی برای چه کسی کار میکند؟!
🔺از پروژهای که پشت پرده آهنگهای پورن ساسی مانکن است چه میدانید؟!
⚜️ارسال محتوای تبلیغی برای روحانیون، مبلغین، طلاب
دعوت به گروه محتوای تبلیغی مناسبتی از طریق لینک
https://eitaa.com/joinchat/387842242Ceeb934db50
دعوت به کانال محتوای روضه
https://eitaa.com/joinchat/1969356889C89c77887dd
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔺️توبه امام جمعه مسجد القصی.
من غلط کردم و حسین (صلوة الله عليه) درست بود!
🆔ارسال محتوای تبلیغی برای روحانیون، مبلغین، طلاب
دعوت به گروه محتوای تبلیغی مناسبتی از طریق لینک
https://eitaa.com/joinchat/387842242Ceeb934db50
دعوت به کانال محتوای روضه
https://eitaa.com/joinchat/1969356889C89c77887dd
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
چیزی که به ضرر ماست، بهشتی و تفکرشه؛ اونو باید بزنیم!
تو میخوای من یه آخوند سنتی رو بزنم!؟
سکانسی از فیلم سینمایی «ضد»
ابوذرروحی یومالانتقام - yasfatemii.mp3
14.46M
نسل سلیمانیِ ما دیدن دارد..!
#حاجابوذرروحی
ارتباط ما در ایتا
┄┅┅❁💚❁┅┅┄
♡ فایل های صوتی تصویری تاثیرگذار فاطمیه🍂
https://eitaa.com/joinchat/2213478629Ceed8b37502
🍂
┄┅┅❁💚❁┅┅┄
#نشـرپـیامصـدقهجـاریهاست💯
برای تبلیغ ایام فاطمیه نیازتون میشه
👇👇👇
«رسائل2-رساله و استفتائات 12 مرجع» را در بازار اندروید ببین:
http://cafebazaar.ir/app/?id=com.mehad.rasael&ref=share
نرم افزارهای مذهبی
https://eitaa.com/joinchat/1033306340Ccb8f662c4c
باسمه تعالي
معاونت تبلیغ و امور فرهنگی حوزه های علمیه
از کليه اساتید، طلاب و روحانيون، متعلمان مراکز تخصصي، خطبا و فرهيختگان حوزه هاي علميه جهت اعزام در
ايام شهادت حضرت فاطمه زهرا(سلام ا..عليها ) دعوت به عمل مي آورد.
شروع ثبت نام شنبه 1402/09/18
شروع اعزام پنجشنبه 1402/09/23
پايان اعزام پنج شنبه 1402/0930
شرايط اعزام:
1- داشتن پرونده تبليغی؛
2- دارا بودن حداقل سطح يک حوزوی؛
3- ملبس بودن به لباس مقدس روحانيت در ایام تبلیغ؛
4- ثبت نام و اخذ حکم از طريق سامانه سماوات .
مزایا :
علاوه بر امکان ترويج و نشر معارف قرآن و اهل بیت عليهم السلام و بهره مندی از برکات معنوي و اجر اخروي
مزاياي ذيل تعلق می گيرد.
1 - پرداخت حق الزحمه تبليغي؛
2- برخورداري از امتيازات و سوابق تبليغي.
جهت ثبت نام و تشکيل پرونده به آدرس هاي ذیل مراجعه فرماييد:
1- سامانه سماوات به نشانی: http://hejrat.ismc.ir
2- مدرسه مبارکه دارالشفاء، ساختمان آموزش، دفتر پذيرش هجرت ، تلفن ۰۲۵۳۳۱۹۱۹۳۴
3- معاونت تبليغ و امور فرهنگی حوزه های علميه استانها.
مرکز مديريت حوزه های علميه
معاونت تبليغ و امور فرهنگي
کانال هجرت
masjedteraz
ارسال محتوای تبلیغی برای روحانیون، مبلغین
@mohtavayerozeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
تا حالا هر مطلبی در مورد رژیم سفاک صهیونیستی دیدید و شنیدید بذارید کنار
این قطعه کلیپ دردناک از برنامه ثریا را ببینید و بی نهایت منتشر کنید.
امروزه بزرگترین کمک به جبهه مقاومت، کار با رسانه هست، در انتشارش کم نذارید.
#طوفان_الاقصی
شعر مناجات و روضه حضرت زهرا(سلام الله علیها)
سائلم بر سفره اى که سفره دارش فاطمه است
هرکه مى آید کنار آن کنارش فاطمه است
معنى خیر کثیر این است, اگر لطف خدا
بر زمین جارى است قطعاً آبشارش فاطمه است
شرط پیغمبر شدن بوسه به دست فاطمه است
تاج پیغمبر نگین افتخارش فاطمه است
گر به کعبه رو نمودم زادگاه مرتضى است
گر به کعبه تکیه کردم مستجارش فاطمه است
مى شود فهمید از طرز مناجات شبش
هرکه شد عبد خدا پروردگارش فاطمه است
فاطمه قبرى نمى خواهد نجف وقتى که هست
مرتضى نقش روى سنگ مزارش فاطمه است
پنج بار از آن کسا خورشید اگر بیرون زده
مطمئناً منشاء هر پنج بارش فاطمه است
به تلافى دویدن هاى بین کوچه اش
ناقه اى دارد قیامت که سوارش فاطمه است
هرکه اینجا نوکرى کرده خیالش راحت است
آنکه محشر مى دود دنبال کارش فاطمه است
آنکه در وقت اسیرى با سلاح خطبه اش
کوفه را ساکت نمود آموزگارش فاطمه است
زور بازویش چهل تن را به زانو مى زند
حیدرِ تنها سپاه استوارش فاطمه است
مى چکد از دامنش خون, مى چکد اشک از رخش
باغ سرسبز ولایت لاله زارش فاطمه است
محسنى که ثلثى از سادات مى ماندند از او
پشت آن دیوار حالا سوگوارش فاطمه است
حسین قربانچه
ارسال محتوای تبلیغی برای روحانیون، مبلغین، طلاب
دعوت به گروه محتوای تبلیغی مناسبتی از طریق لینک
https://eitaa.com/joinchat/387842242Ceeb934db50
دعوت به کانال محتوای روضه
https://eitaa.com/joinchat/1969356889C89c77887dd
باز هم موسم پرپر شدن گل آمد
باز هم موسم پرپر شدن گل آمد
باز هم فصل فراق گل و بلبل آمد
آسمان دل ما ابرى و بارانى شد
دیده را موسم اشک و گهرافشانى شد
دل بىسوز و گداز از غم زهرا دل نیست
دل اگر نشکند از ماتم او، جز گل نیست
خون و اشک از دل و از دیده ی ما می جوشد
فاطمه صورت خود را ز على میِ پوشد
عمر کوتاه تو، اى فاطمه فهرست غم است
قبر پنهان تو روشنگر اوج ستم است
رفتى، اما ز تو منظومه غم بر جا ماند
با دل خسته و بشکسته على تنها ماند
اثر دست ستم از رخ نیلى نرود
هرگز از یاد على، ضربت سیلى نرود
با على راز نگفتى تو ز بازوى کبود
با پدر گوى که بعد از تو چه بود و چه نبود
شهر اگر شهر تو، پس حمله به آن خانه چرا
مرگ جانسوز چرا؟ دفن غریبانه چرا؟
داغ ما آتش و میخ در و سینه است هنوز
مدفن گمشده در شهر مدینه است هنوز
باغ، تاراج شده، عطر اقاقى مانده است
سنت دفن شبانه ز تو باقى مانده است
جواد محدثی
ارسال محتوای تبلیغی برای روحانیون، مبلغین، طلاب
دعوت به گروه محتوای تبلیغی مناسبتی از طریق لینک
https://eitaa.com/joinchat/387842242Ceeb934db50
دعوت به کانال محتوای روضه
https://eitaa.com/joinchat/1969356889C89c77887dd
#روضه_علما_فاطمیه
آیت الله آقا مجتبی تهرانی(ره)؛
ذکر توسل به حضرت زهراسلام الله علیها
ذکر مصیبت آیت الله آقا مجتبی تهرانی(ره)؛
من یک دعا از علی(علیه السلام) نقل می کنم و وارد توسلم می شوم. علی(علیه السلام) وقتی زهرا(سلام الله علیها) از دنیا رفته بود و جنازه حضرت روی زمین بود، «لَمَّا مَاتَتْ فَاطِمَةُ(سلام الله علیها) قَامَ عَلَيْهَا أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ(علیه السلام)» آن گاه که زهرا درگذشت، امیرالمؤمنین کنار جنازه اش ایستاد. «وَ قَالَ اللَّهُمَّ إِنِّي رَاضٍ عَنِ ابْنَةِ نَبِيِّكَ» اینطور دعا کرد: خدا! من از دختر پیغمبرت راضی هستم.«اللَّهُمَّ إِنَّهَا قَدْ أُوحِشَتْ فَآنِسْهَا»؛ خدا! اکنون که فاطمه تنها شده، تو خودت همدم او باش. «اللَّهُمَّ إِنَّهَا قَدْ هُجِرَتْ فَصِلهَا»خدایا! فاطمه جدا شد، ولی تو وصلش کن. آخرین جمله اش این است:«اللَّهُمَّ إِنَّهَا قَدْ ظُلِمَتْ فَاحْكُمْ لَهَا وَ أَنْتَ خَيْرُ الْحَاكِمِينَ»[1]خدایا! به فاطمه ستم شد، خودت دادِ او را بستان که تو بهترین دادستانی.
علی چه می خواهد بگوید؟ یک ستم این بود که فدکش را غصب کردند. من سراغ آن نمی-روم. اما ستم بالاتر چه بود؟ من روایتی را نقل می کنم که از خود فاطمه(سلام الله علیها) نقل شده است. چند جمله را بیشتر نمی گویم. التماس دعا دارم. می گوید: من پشت درب بودم. درب خانه ام را آتش زدند؛ شعله آتش زبانه می کشید؛«وَ رَكَلَ الْبَابَ بِرِجْلِهِ فَرَدَّهُ عَلَيَّ»؛ چنان لگدی به این درب نیم سوخته زد که این درب روی من افتاد؛«وَ أَنَا حَامِلٌ»؛ در حالی که من باردار بودم؛«فَسَقَطْتُ لِوَجْهِي »[2] با صورت به زمین خوردم... در این حال فاطمه دو نفر را صدا کرد. اوّل گفت:«يَا أَبَتَاهْ يَا رَسُولَ اللَّهِ هَكَذَا كَانَ يُفْعَلُ بِحَبِيبَتِكَ وَ ابْنَتِكَ »؛ ای پدر، آیا با دخترت اینطور رفتار می کنند؟ نفر دوم فضّه بود؛ گفت: «آهِ يَا فِضَّةُ إِلَيْكِ فَخُذِينِي! فَقَدْ وَ اللَّهِ قُتِلَ مَا فِي أَحْشَائِي مِنْ حَمْل»[3]فضه بیا، محسنم را کشتند...
پی نوشت:
[1]بحارالأنوار جلد 100.صفحه 256.
[2]بحارالأنوار.جلد 30.صفحه 349.
[3]بحارالأنوار.جلد 30.2فحه 293.
#روضه_علما_فاطمیه
فیش روضه های حجة الاسلام والمسلمین رفیعی :
اجابت دعا با توسل به حضرت زهرا(سلام الله علیها)
من احتمال مي دهم امام رضا(علیه السلام) يك حساسيتي به مادرش حضرت زهرا(سلام الله علیها) دارد. هر وقت در حرمش رفتيد، خواستيد قطعاً دعايتان مستجاب شود دو تا قسم رد خور ندارد، يكي پهلوي شكسته حضرت زهرا(سلام الله عليها). من نمي دانم پهلو چه خصوصيتي دارد، با اينكه سينه حضرت زهرا(سلام الله علیها) هم با مسمار آزرده شده، بازوي حضرت زهرا(سلام الله علیها) تازيانه خورده و گوشه چشم بي بي مان هم كبود است اما قسم به پهلویش يك خصوصيتي دارد.
مادرش گفت: فضه اتاق را خلوت كن فضه ... حضرت زهرا(سلام الله علیها) جوان بود و نمي خواست جان دادن مادر جوان را، حضرت زينب(سلام الله علیها) ببيند. نمي خواست ام كلثوم(سلام الله علیها) دست و پا زدن مادرم را ببيند، فرمود: امام رضا(علیه السلام) به مادرش حضرت زهرا(سلام الله علیها) تاسي كرده: «لا يوم كيومك يا ابا عبد الله(علیه السلام)».[1]
اما خانم حضرت زينب(سلام الله علیها) بالاي تل زينبيه بود و دست و پا زدن برادرش را مي ديد. «لا حول و لا قوة الا بالله العلي العظيم». خدايا به امام رضا(علیه السلام) فرج امام زمان(عجل الله تعالی فرجه) ما را برسان.
--------------------------------------
[1]. بحارالانوار، ج45، ص218.
#روضه_علما_فاطمیه
فیش روضه های حجة الاسلام والمسلمین رفیعی :
اسماء بنت عمیس و شهادت حضرت زهرا(سلام الله علیها)
«السَّلام عَلَیکِ یَا فَاطمةُ الزَّهرا، یَا بِنْتَ رَسُولَ الله یَا قُرَّةَ عَیْنِ النَبِّی الْمُصْطَفی!»
همین روزها که روزهای آخر عمر زهرای مرضیه است، «اسماء بنت عمیس» که همسر جعفر بن ابی طالب، برادر امیرالمؤمنین علیه السلام است و از جعفر، عبدالله را دارد (شوهر حضرت زینب) بعدها هم با ابی بکر ازدواج کرد که از او هم فرزندی دارد به نام «محمد بن ابی بکر» و نیز از امیرالمؤمنین فرزندی دارد که اسمش «قاسم» است.
فرهنگ ازدواج مجدد در آن زمان و الان نیز در برخی از کشورها عادی بوده و هست که اگر کسی همسرش را از دست می داد، نمی نشست و ازدواج می کرد، ازدواج مجدد قُبح نداشت. ولی در جامعۀ فعلی ما اگر کسی همسرش را از دست بدهد باید بنشیند و شوهر نکند در این صورت از سوی مردم وفادار شناخته می شود. یک زن جوان تا آخر عمر 40 – 50 سال بنشیند و ازدواج نکند تا اینکه گفته شود وفادار است! اسلام به این سنت توصیه نمی کند بلکه ازدواج مجدد را صحیح می داند.
اسماء بنت عمیس بعد از جعفر دو ازدواج داشت، اما او در ایام حیات فاطمه زهرا سلام الله علیها همسر خلیفۀ اول بوده است. با این وجود، ارادت و محبت او به اهل بیت علیه السلام ستودنی است. با خانوادۀ علی علیه السلام زیاد ارتباط دارد، به همین جهت در ایّامی که زهرای مرضیه به طور مستمر بیمار بود، اسماء هم حضور داشت.
لذا نقل کرده اند – اسماء ناقل این حدیث است – که: یکی از این روزها وجود مقدس زهرای مرضیه سلام الله علیها مرا صدا زدند و فرمودند: اسماء! دقایقی من استراحت می کنم، تو هم از اتاق بیرون برو، به تعبیر مرحوم حاج شیخ عباس و دیگران که می فرمایند: حضرت زهرا سلام الله علیها یک تمهیدی اندیشید که جان دادنش را بچه های کوچک نگاه نکنند. حسین و حسن علیه السلام به مسجد رفتند، زینب و ام کلثوم را خانۀ زن های هاشمی فرستاد، امیرالمؤمنین علیه السلام هم طبق این نقل مسجد بود. حضرت تنها با اسماء در خانه بوده است. لذا فرمود: اسماء تو هم بیرون برو، بگذار فاطمه تنها باشد و دقایقی بعد بیا مرا صدا بزن، اگر جوابت را دادم که هیچ وگرنه، آن وقت برو بچه ها و همسرم را خبر کن. اسماء می گوید: از اتاق بیرون آمدم جلوی درب اتاق قدم می زدم، دل تو دلم نبود، نکند فاطمه زهرا به من گفت برو بیرون، می خواست ندای حق را لبیک بگوید! و با این عالم وداع کند، می گوید: دقایقی بعد هر چه صدا زدم، دیدم که فاطمه جواب نمی دهد.
ای دختر پیامبر! ای دختر بهترین خلق عالم! ای دختر رسول الله! «وانکبَّتْ علیها» خودش را انداخت روی بدن زهرای مرضیه، فاطمه جان! سلام مرا به پیغمبر برسان. همین طور که داشت اشک می ریخت نقل دارد:«فاذَا الْحَسَنُ وَ الْحُسَیْنُ بالبابِ»یک وقت دید دو تا آقازادۀ زهرا وارد اتاق شده اند، حال اسماء چه کند؟ چگونه به این دو نازدانۀ کوچک خبر بدهد؟ اسماء بلند شد تا آنها را آرام و سرگرم کند؛ اما نه، آنها متوجۀ مصیبت و حادثه شدند. در نقل دارد، دویدند داخل اتاق، امام حسن خودش را انداخت روی سینه مادر:«یَا أُمَّاهُ کَلَّمِینِی قَبْلَ أَنْ تُفَارِقَ رُوحِی بَدَنِی»؛ مادر! با من سخن بگو! قبل از اینکه روح از بدنم جدا شود. امام حسین صورت را به کف پای مادر گذاشت:«وَ أَقْبَلَ الْحُسَیْنُ یُقَبِّلُ رِجْلَهَا وَ یَقُولُ یَا أُمَّاهْ أَنَا ابْنُکِ الْحُسَیْنُ کَلِّمِینِی قَبْلَ أَنْ یَتَصَدَّعَ قَلْبِی فَأَمُوتَ»؛ مادر! من حسینم، مادر با من سخن بگو پیش از آن که جان دهم.
اسماء آقازاده ها را بلند کرد، گفت: بروید بابایتان امیرالمؤمنین علیه السلام را خبر کنید. دوان دوان آمدند مسجد همین که گفتند:«یا ابَتَاه مَاتَتْ اُمُّنَا»بابا! بی مادر شدیم. کسی تا آن روز زمین خوردن امیرالمؤمنین علیه السلام را ندیده بود. قهرمان اُحد است، قهرمان خندق و خیبر است. اما تعبیر نقل این است:«فَوَقَعَ عَلِیٌ عَلَی وَجهِهِ»؛ روی زمین افتاد و از حال رفت قدری آب به سر و صورتش زدند تا چشمانش را باز کرد، فرمود:«بِمَنِ الْعزاءُ یَا بِنْتَ مُحَمَّدٍ کُنْتُ بِکِ أَتَعَزَّی فَفِیمَ الْعَزَاءُ مِنْ بَعْدِکِ»[1]؛ فاطمه جان! دیگر با چه کسی درد دل کنم؟ دیگر غصه های دلم را با چه کسی بگویم؟
«وَ سَیَعْلَمُ الَّذینَ ظَلَمُوا أَیَّ مُنْقَلَبٍ یَنْقَلِبُونَ» [2]
پی نوشت:
[1]. بحارالانوار، ج 43، ص 186؛ کشف الغمه، ج1، ص 500؛ منتهی الامال، ص 193.
[2]. شعراء، 227.
#روضه_علما_فاطمیه
فیش روضه حجت الاسلام دکتر رفیعی؛
فاطمه زهرا(سلام الله علیها)، صدیقه شهیده
آری! زهرای مرضیه همۀ زندگی اش در دفاع از امیرالمؤمنین علیه السلام صرف شد. حتی جانش را نیز در دفاع از ولایت خرج نمود. گرچه برخی از مذاهب قائل به مرگ طبیعی فاطمه سلام الله علیها هستند و خیلی اصرار دارند که بگویند حضرت به مرگ طبیعی از دنیا رفته است.
از امام صادق علیه السلام سؤال کردند: چرا مادرتان در جوانی به شهادت رسید؟ امام فرمود: به خاطر ضربه ای که به پهلوی مادرم زهرا زدند، به خاطر آن تازیانه ای که«قُنْفُذْ»به بازوی مادرم فاطمه زهرا سلام الله علیها زد.[1]
امام کاظم علیه السلام فرمود: «إِنَّ فَاطِمَةَ علیه السلام صِدِّیقَةٌ شَهِیدَةٌ[2]»ائمه علیه السلام عنایت داشتند تا این فرهنگ را القاء کنند که مادرمان به شهادت رسیده است. مادر ما صدیقۀ شهیده است. فاطمۀ زهرا سلام الله علیها میان خانه جان داد.
امیر المومنین بدن را غسل داد، کفن کرد، سلمان با چشم اشک بار آمد، مقداد آمد، اباذر آمد چند نفر آمدند بدن را برداشتند. نمی دانم کجا بردند؟ آیا کنار قبر پیامبر بود؟ آیا در بقیع یا خانۀ خودش بود؟ چون سفارش کرده بود بدنم را خودت به خاک بسپار، کسی از محل آن با خبر نباشد، لذا امیرالمؤمنین علیه السلام خودش آمد کنار قبر «فَإِذَا هِیَ بِقَبْرٍ مَحْفُور؛ قبر از قبل حفر شده بود، آماده بود» ممکن بود شکنجه کنند، برخوردی کنند مجبور شوند، بگویند؟ لذا نوشته اند حتی دور و بری ها هم متوجه نشدند، خود امیرالمؤمنین علیه السلام آمد کنار قبر، آماده شد: یا رسول الله! امانت را آورده ام، همان امانتی که دستش را در دستم گذاشتی و فرمودی: علی جان!«هَذِهِ الْوَدِیعَةُ عِنْدِی»؛ این امانت من است حفظش کن.
یک امانت دار خیلی حواسش جمع است تا امانت را صحیح و سالم برگرداند، یا رسول الله! من خیلی مراعات کردم. من نمی گویم چه شده؛ چون خودم خیلی خبر ندارم، ولی شما از فاطمه بپرسید راز شکستگی پهلو را! راز تورم بازویش را! نوشته اند با دست مبارک سنگ لحد گذاشت و صورت زهرا سلام الله علیها را روی خاک نهاد و خاک ریخت. فاطمۀ من!
هستی ام بودی رفتی از دستم رفتی ای زهرا پیش پیغمبر
تو چرا رفتی من چرا هستم علی تنها شده تنهاتر
نوشته اند: دست ها را تکانی داد؛ یعنی خدا! هستی ام رفت، دیگر دستم خالی شد. بعد یک جمله فرمود: فاطمه جان!«أَبْکِی مَخَافَةَ أَنْ تَطُولَ حَیَاتِی»
بعضی ها نوشته اند: فضای دل امیرالمؤمنین را خیلی غم فرا گرفت؛«هَاجَ بِهِ الْحُزْن»؛ غم های عالم در دلش ریخت[3]. چه طور علی آرام شود؟ قرآن می فرماید:«وَ اسْتَعینُوا بِالصَّبْرِ وَ الصَّلاٰة»، لذا کنار قبر زهرای جوان نماز خواند، قرآن خوان؛ و بعد خم شد صورتش را گذاشت روی خاک زهرا؛«وَضَعَ خَدَّهُ فِی التُّرَاب»
نَفْسِی عَلَی زَفَرَاتِهَا مَحْبُوسَةٌ یَا لَیْتَهَا خَرَجَتْ مَعَ الزَّفَرَات
لَا خَیْرَ بَعْدَکِ فِی الْحَیَاةِ وَ إِنَّمَا أَبْکِی مَخَافَةَ أَنْ تَطُولَ حَیَاتِی[4]
پی نوشت:
[1]. دلائل الامامه، ص 45، چاپ جدید، ص 134.
[2]. کافی، ج1، ص 458.
[3]. منتهی الامال، ص 194 – 195، سوگنامه آل محمد، ص 35.
[4]. بحارالانوار، ج43، ص 213.
#روضه_علما_فاطمیه
فاطمه(سلام الله علیها) در سوگ پدر
دکتر رفیعی
روز شنبه متعلق به پیامبر گرامی اسلام (صلی الله علیه وآله) اولین شخصیت جهان اسلام است. روز شنبه زیارت حضرت رسول از راه دور مستحب است. از همین جا دل های شما را روانۀ مدینه می کنم. سلامی خدمت پیغمبر گرامی اسلام(صلی الله علیه وآله) عرضه بداریم خوشا به حال آن کسانی که اکنون زائر حرم رسول الله(صلی الله علیه وآله) هستند و ماه رمضان را در آنجا درک می کنند. ما هم از همین جا عرض سلام می کنیم ان شاءالله فرشتگان این سلام ما را به پیامبر برسانند و جواب آن حضرت را برای ما بگیرند. قرآن می فرماید: جواب پیغمبر آرامش می آورد.
یکی از عوامل آرامش، سلام و درود و جواب سلام است که به مردم می دهد. قرآن می فرماید: این باعث آرامش است. زهرای مرضیه(سلام الله علیها) هر وقت احساس دل تنگی و اندوه می کرد، به دیدار پیامبر گرامی اسلام(صلی الله علیه وآله) می آمد و آرامش را در چهرۀ پیغمبر می دید و با گفت و گو با پیغمبر آرامش می یافت. ای رسول خدا! از همین جا خالصانه این سلام ها را به محضر شما می رسانیم و از شما می خواهیم همه ما را مشمول عنایت و شفاعت و توجه خود قرار بدهید.اولین مرثیه سرا و روضه خوان کنار قبر پیغمبر(صلی الله علیه وآله)، زهرای مرضیه (سلام الله علیها) بود.
انس بن مالک می گوید: آن شبی که پیغمبر را به خاک سپردیم و از غرفۀ او بیرون آمدیم، تاریک بود. ناگهان متوجه صدای گریه ای شدم. فهمیدم حضرت زهرا(سلام الله علیها) است. فرمود: ای انس! پیامبر را خاک کردید؟ عرضه داشتم: بله. فرمود: چطور طاقت آوردید سنگ لحد بچینید؟! چطور طاقت آوردید خاک بریزید؟![1] پیامبری که 23 سال تحمل کرد، به او سنگ زدند، ناسزا گفتند، توهین کردند، او را ساحر و مجنون خواندند همه را برای خدا تحمل کرد.
می گوید: اتاق را خالی کردیم. زهرای مرضیه(سلام الله علیها) رفت کنار قبر پدر، خاک را بر می داشت و به سر و صورت می ریخت.
بابا، یا رسول الله! یا ابتا!
صُبَّتْ عَلَیَّ مَصَائِبُ لَوْ أَنَّهَا صُبَّتْ عَلَی الْأَیَّامِ صِرْنَ لَیَالِیَا[2]
بابا، اگر این مصیبت بر روزها نازل شود، شب می شود. بابا برخیز من فاطمه ام همان فاطمه ای که وقتی می آمدم بلند می شدی مرا در آغوش می گرفتی. بابا چه شده صدایت می زنم اما جوابم را نمی دهی؟!
کنار قبر پدر اشک می ریخت.
عرض کنم یا فاطمه! پدر از دست دادی حق داری. پدر مهربانی چون پیامبر، کنار قبرش ناله بزنی. اما فاطمه جان پدرت را با احترام به خاک سپردند، کسی مانع گریه شما کنار قبر پدر نشد، اما دل ها بسوزد برای دختر اباعبدالله وقتی آمد کنار بدن پاره پارۀ پدر. سینه و پشت از هم شناخته نمی شد. آن قدر بر بدن، اسب دوانده بودند که بدن قطعه قطعه شده بود، کوبیده شده بود، لذا پدر را نشناخت، صدا زد «عَمَّتِی هَذَا نَعشُ مَن؟!»؛ عمه جان این بدن قطعه قطعه از کیست؟!
«وَ سَیَعْلَمُ الَّذینَ ظَلَمُوا أَیَّ مُنْقَلَبٍ یَنْقَلِبُونَ.» [3]
پی نوشت:
[1]. سوگنامه آل محمد، ص 23.
[2]. مناقب، ج 1، ص 242؛ بحارالانوار، ج 79، ص 106.
[3]. شعراء، 227.
#روضه_علما_فاطمیه
فاطمه(سلام الله علیها)، سند مظلومیت شیعه
دکتر رفیعی
عزیزان! فاطمیه، باید بیش از این ها تجلیل شود، زیرا سند مظلومیت شیعه است.
فاطمیه فصل تجدید غم است بر لب شیعه سرود ماتم است
در فاطمیه یک دنیا اندوه وجود دارد. عاشورا و شهادت امیرالؤمنین جای خود، اما مصیبت فاطمه آغاز مصیبت های شیعه است. اول شهیدی که در راه امامت و ولایت فدا شد در این ایام بود. نمی دانم فاطمه در این شب ها چه حالتی داشت، اما نوشته اند:«کَالشَّبَهِ»به قدری لاغر شده بود مثل شبهی می ماند در رختخواب. دیگر فاطمه بعد از پدر «نَاحِلَةَ الْجِسْمِ، مُنْهَدَّةَ الرُّکْنِ، بَاکِیَةَ الْعَیْنِ مُحْتَرِقَةَ الْقَلْب[1]» اشک چشمش خشک نشد، سوز قلبش آرام نگرفت و روز به روز لاغرتر می شد. اگر کسی پیش او می رفت می دید که امروزش با دیروزش به کلی فرق کرده است. بعضی از زن ها می آمدند سؤال می کردند: خانم! بیماری شما چیست؟ که این قدر بدنتان نحیف شده و شما را از پا درآورده است؟ می فرمود: بیماری من تنها بیماری جسمی نیست، من از ظلمی که به حق علی علیه السلام روا داشته شده است می سوزم. فقدان پدر و ظلم به علی؛[2] جسمم را نحیف و مانند شَبَه ساخته است.
سنگ صبورش قبر پیغمبر بود. بلند می شد، آرام می آمد کنار قبر رسول الله و با خودش نجوا می کرد: یا رسول الله!«بَقِیتُ وَالِهَةً وَحِیدَةً وَ حَیْرَانَةً فَرِیدَة»بابا، به خدا بعد از تو تنها شدم. مردم از ما اعراض کرده اند. بابا! دیگر جواب سلام علی را هم نمی دهند. خانه ای را که شش ماه بر در آن خانه می آمدی و می گفتی: السّلام علیکم یا اهل البیت و آیۀ تطهیر را می خواندی، بلند شو ببین با آن چه کرده اند.
بنگر به جانب کاشانۀ زهرا ماندم به میان در و دیوار زکینه
به دل خستۀ زهرا نظری کن بعد از تو پدر رفت ز کف عزّت زهرا
بنگر به در سوختۀ خانۀ زهرا تا محسن من سقط شد ای ماه مدینه
بر پهلوی بشکستۀ زهرا نظری کن جز مرگ نباشد پس از این حسرت زهرا
بابا، یک خواهش از تو دارم. دعا کن فاطمه پیش تو بیاید و به تو ملحق گردد؛
«یَا إِلَهِی عَجِّلْ وَفَاتِی سَرِیعاً». [3]
پی نوشت:
[1]. بحارالانوار، ج43، ص 181؛ مناقب، ج3، ص 362.
[2]. بحارالانوار، ج 43، ص 156؛ مناقب ابن شهر آشوب، ج2، ص 205 – 49.
[3]. بحارالانوار، ج43، ص 177.
#روضه_علما_فاطمیه
فیش روضه های حجة الاسلام والمسلمین میرباقری :
تجلی انوار الهی در وجود حضرت زهرا(سلام الله علیها)
«يَا فَاطِمَةُ الزَّهْرَاءُ يَا بِنْتَ مُحَمَّدٍ يَا قُرَّةَ عَيْنِ الرَّسُولِ يَا سَيِّدَتَنَا وَ مَوْلاتَنَا إِنَّا تَوَجَّهْنَا وَ اسْتَشْفَعْنَا وَ تَوَسَّلْنَا بِكِ إِلَى اللَّهِ وَ قَدَّمْنَاكِ بَيْنَ يَدَيْ حَاجَاتِنَا يَا وَجِيهَةً عِنْدَ اللَّهِ اشْفَعِي لَنَا عِنْدَ اللَّهِ». [1]
تو فرقانی، تو یاسینی، تو طه تو زهرایی، تو زهرایی، تو زهرا
تو حبل محکم حبل المتینی امید رحمت للعالمینی
جنان یک سبزه از دامان باغت جهان یک شعله از نور چراغت
حیات عشق از خون حسینت بلندی خاک بوس زینبین است
امامان آبرومند جلالت امیرمؤمنان محو کمالت
هر که طعم محبت خدا را چشیده، به خاطر فداکاری امام حسین(علیه السلام) و جلوه های محبتی است که امام حسین(علیه السلام) در عاشورا به خدا ابراز کرده است. وقتی در محراب عبادت می ایستاد، به گونه ای انوار الهی در او تجلی می کرد که چشم و دل امیرالمومنین(علیه السلام) را می برد و به خود مشغول می کرد.
محمد عاشق راز و نیازت خدا فخریه دارد بر نمازت
خدا به ملائکه اش فرمود:«يَا مَلَائِكَتِي انْظُرُوا إِلَى أَمَتِي فَاطِمَةَ سَيِّدَةِ إِمَائِي قَائِمَةً بَيْنَ يَدِيَّ تَرْتَعِدُ فَرَائِصُهَا مِنْ خِيفَتِي».[2]
بهشت قرب احمد سینه توست ضمیر خلق در آیینه توست
همه دشت کویرند و تو گلشن همه شام سیه تو صبح روشن
همه جسم ضعیف اند و تو جانی همه قطره تو بحر بی کرانی
ملک یا حور یا آدم که هستی که مي داند که هستی یا چه هستی
جهان از رازها بس پرده انداخت سر مویی تو را نشناخت نشناخت
تمام آفرینش پای بستت پیمبر خم شد و بوسید دستت
«وَ إِنَّمَا سُمِّيَتْ فَاطِمَةَ لِأَنَّ الْخَلْقَ فُطِمُوا عَنْ مَعْرِفَتِهَا».[3]
عایشه نقل می کند وقتی بر حضرت وارد می شد، حضرت به استقبال او می رفت و او را سر جای خود می نشاند و دست حضرت فاطمه(سلام الله علیها) را می بوسید.
گنه کاران چو رو در محشر آرند همه چشم شفاعت بر تو دارند
اگر گیرد کسی از خلق دستی تو هستی و تو هستی و تو هستی
به محشر ناقه ات چون پا گذارد صحاب رحمت از هر سو ببارد
به محشر از فراز چرخ گردون ندا خیزد که أین الفاطمیون
شود تا نازنین قلب تو خرسند ببخشند و ببخشند و ببخشند
فرمود: مثل مرغی که دانه خوب را سوا می کند، دوستانش را در صحرای محشر جدا می کند.
چنان گردد که از فرمان دادار بگردد عفو دنبال گنه کار
تو سر تا پا بهشت مصطفایی تو جانان علی مرتضایی
که دیده حور در آتش بسوزد که دیده باغ جنت برفروزد؟
از بی بی نقل شده که وقتی روی زمین افتادم، آتش از در نیم سوخته شعله می کشید و شعله های آتش مثل تازیانه به صورت من می خورد.
چه گویم با که گویم منطقم لال که قرآن شد به بیت وحی پامال
بعضی نقل کردند در نیم سوخته روی حضرت فاطمه(سلام الله علیها) افتاد و جمعیت هجوم بردند.
چه نیکو با تو همدردی نمودند که با آتش در بیتت گشودند
عدو حق ذوی القربی ادا کرد ز قرآن قل هو الله را جدا کرد
گمانم مرتضی شد کشته آن روز که بشنید از تو آن فریاد جان سوز
از آن اعدا تو را حرمت شکستند که یارانت همه خاموش نشستند
پی نوشت:
[1]. مفاتيح الجنان، ص: 108.
[2]. بحارالأنوار، مجلسی، ج28، ص: 37، باب 2.
[3]. همان، ج43، ص: 65، باب 3.
#روضه_علما_فاطمیه
حضرت فاطمه(علیهاالسلام)، ناموس الهی
میرباقری
«اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ عَجِّلْ فَرَجَهُمْ وَ أَهْلِكْ أَعْدَاءَهُمْ». [1]
«يَا فَاطِمَةُ الزَّهْرَاءُ يَا بِنْتَ مُحَمَّدٍ يَا قُرَّةَ عَيْنِ الرَّسُولِ يَا سَيِّدَتَنَا وَ مَوْلاتَنَا إِنَّا تَوَجَّهْنَا وَ اسْتَشْفَعْنَا وَ تَوَسَّلْنَا بِكِ إِلَى اللَّهِ وَ قَدَّمْنَاكِ بَيْنَ يَدَيْ حَاجَاتِنَا يَا وَجِيهَةً عِنْدَ اللَّهِ اشْفَعِي لَنَا عِنْدَ اللَّهِ». [2]حضرت دست امام مجتبی (علیه السلام) را گرفته بود. دومی تو کوچه های باریک بنی هاشم راه را بر ایشان بست و گفت: کجا بودی؟ پیش ابوبکر چه می کردی؟ حضرت گفت: قباله فدک را گرفتم. گفت: قباله رو بده. دست نامحرم با صورت ناموس خدا آشنا شد. مرحوم مفید نقل می کند چنان سیلی زد که گوشواره فاطمه علیهاالسلام شکست و حضرت روی زمین افتاد. دورش را گرفتند.
بی بی فاطمه علیهاالسلام ، محسنش را در کوچه از دست داد. برای امیرالمؤمنین (علیه السلام) خبر آوردند که علی جان چرا نشسته ای؟ «اللهم و صل على السيدة الجليلة و الكريمة الجميلة و الفضيلة النبيلة ذات المدة القليلة و الأحزان الطويلة المدفونة سرا».[3] یک دسته می گویند افرادی وارد خانه شدند و صدا زدند:«يَا ابْنَ أَبِي طَالِبٍ عَلَيْكَ السَّلَامُ اشْتَمَلْتَ شَمْلَةَ الْجَنِينِ».[4]پسر ابی طالب چرا زانو بغل کردی؟ یک دسته دیگر می گویند: خانم دختر پیغمبر (صلی الله وعلیه وآله وسلم) است. خانم وقار علی (علیه السلام) را ملاحظه می کند. بعد از آن ماجرا فاطمه علیهاالسلام خانه نشین شد و بیرون نیامد. نمی توانست بیرون بیاید. زن را جلوی چشم شوهر نمی زنند. علی 25 سال مثل کسانی که استخوان در گلویشان بماند، ریگ به چشمشان برود، در خانه ماند. سال ها گذشته، در شام مجلسی سیاسی برگزار شد. رجال سیاسی هستند. امام حسن (علیه السلام) هم هست. هر که پا می شود صحبت می کند. یک مرتبه دیدند مغیره پا شد که صحبت کند. امام حسن (علیه السلام) داد زد: «اما انت یا مغیره ضربت امی» مغیره تو بنشین. تو مادرم را زدی.
زنها گفتند ما می خواهیم از خانم عیادت بکنیم. می گویند: حال فاطمه علیهاالسلام وخیم بود. زن ها آمدند و دیدند خانم دستمالی بر سر بسته. گفتند: ما رویمان نمی شود با خانم احوال پرسی کنیم. مسلمه صدا زد: «سیدتی کیف اصبحتی». خانم جان حالت چطور است؟ گفت: دیگر مپرس از من و از زندگانی ام.
پی نوشت:
[1]. الكافي، شیخ کلینی، ج2، ص583،باب دعوات موجزات لجميع الحوائج للدنیا...، ص577.
[2].مفاتيح الجنان، شیخ عباس قمی، ج1، ص108،دوم دعاى توسل ..... ص 108.
[3].جنةالأمان،تقى الدين ابراهيم بن على كفعمى ، ج1، ص718.
[4]. بحارالأنوار، مجلسی، ج29، ص234.
#روضه_علما_فاطمیه