*مراسم شیرخوارگان حسینی*
*موضوعات*
چگونه فرزند حسینی داشته باشیم👇
ده فرمان قرآنی تربیت فرزند👇
نه نکته مهم تربیتی👇
حقوق فرزندان بر والدین 👇
هفده نکته 👇
برنامه طاغوت
شهوت رانی
سقط جنین👇
تزریق محبت خدا در فرزندان 👇
*مراسم شیرخوارگان حسینی*
🔰چگونه فرزندمان را حسینی تربیت کنیم ؟
واقعه کربلا نه یک حادثه بلکه یک #دانشگاه بزرگ تربیتی است، واقعهای که بسیاری از آموزههای دینی را در بر دارد لذا #والدین برای تربیت عاشورایی فرزندان خود باید کارهایی را انجام دهند.
🔰فرزند حسینی
📌دانش بشری تاکنون توانسته است #راههای زیادی برای اثر گذاشتن و اثر پذیرفتن در راستای رشد انسانی معرفی کند.
📌نظریههای یادگیری اجتماعی یکی از نظریههایی است که به نقش #مشاهده و #تقلید و #الگوبرداری در یادگیری تاکید میکند.
📌طبق این نظریه کودک یا نوجوان بر اساس ویژگیهای #شخصی و با فعالیت خود الگوی معینی را از میان الگوهای مختلف والدین و بزرگسالان انتخاب میکند.
📌 بر این اساس زمینههای #محیطی و #وراثتی از همان دوران کودکی تا بزرگسالی میتوانند در رشد شخصیت انسان #تأثیرگذار باشند،
📌 قرار گرفتن هر شخصی در
#محیطی سالم،
همراه با #زمینه وراثتی سالم،
شخصیتی سالم را #تحویل جامعه میدهد و این فرد به نوبه خود میتواند نقشی تأثیرگذار بر روی افراد دیگر داشته باشد.
👈لذا توجه به تربیت فرزندان در داخل خانواده و همزمان حضور آنان در محیطهای اجتماعی مناسب، میتواند تأثیر تربیت فرزندان را چند برابر کند.
📌یکی از مسایل مورد توجه در بحث تربیت فرزندان که متناسب با #فرهنگ اسلامی ما است، #تربیت _ینی فرزندان میباشد؛
👈در این میان واقعه کربلا نه یک حادثه بلکه یک دانشگاه بزرگ تربیتی است، واقعهای که بسیاری از آموزههای دینی را در بر دارد، و ما میتوانیم با #الگو قرار دادن جریان عاشورا، گامهای #مؤثری در امر تربیت دینی کودکان و فرزندانمان برداریم.
📌 نگاه حضرت امام حسین(علیه السلام) به #فرندان خود و فرزندان خواهر و برادر و حتی اصحاب و بالاتر از این در برخورد اولیه با دشمنانش آنهم در #بحبوحه جنگ یک نگاه تربیتی بود.
📌و این خود بزرگترین #الگو برای والدین میباشد. زمانی كه انگیزه و فكر كودك عاشورایی شده و از آرمانهای حسینی الهام گرفت، در موقعیتهای مختلف زندگی با ذهن فرد عجین شده و ظاهر میشود.
📌حتماً شما هم قبول دارید که اهل بیت(ع) در هر مسئله ای پیشتاز و الگو هستند و ما باید از سبک زندگی آنان در زندگیمان استفاده کنیم.
*✋قرآن و تربیت فرزند*
🔰10فرمان قرآنی در تربیت کودک
📌تکلیف کسانی که نفوس انسانی بهعنوان #ودایع و 3امانات خدا و خلق، بدانها سپرده میشود،
👈ابزار دانش دنیا سه چیز است:
1. حس 2. عقل 3. شهود.
🔸هر این سه هم محدود است و هم خطاپذیر، لذا اطمینان آور نبوده و نیست.
اما دانش #دین چون از مبدأ#وحی سرچشمه میگیرد از هر گونه خبط و خطایی پیراسته است.
🔸قرآن، گذشته از جنبه #هدایتیاش، یک منبع مهم دانشی در باب اصول و روشهای تربیتی است برای سنین مختلف، از کودک گرفته تا سالخورده و برای تمامی مراحل زندگی، از پیش از تولد تا هنگامه مرگ.
📌یک. معنای واژگانی «تربیت»
📌دو. تفاوت «تربیت» با «تزکیه»
«اعْلَمُوا أَنَّمَا الْحَیاةُ الدُّنْیا لَعِبٌ وَلَهْوٌ وَزِینَةٌ وَتَفَاخُرٌ بَینَکمْ وَتَکاثُرٌ فِی الْأَمْوَالِ وَالْأَوْلَادِ»،
به تعبیر علامه طباطبایی، و به نقل از شیخ بهایی، به پنج دوره حیات انسانی اشاره دارد:
1. دوره خردسالی (لعب و لهو =بازی وسرگرمی)
2. دوره بلوغ و نوجوانی (زینه= آرایش)
3. دوره جوانی (تفاخر=فخرفروشی)
4. دوره میانسالی (تکاثر فی الاموال=افزونخواهی مال)
5. دوره سالخوردگی (تکاثر فی الاولاد= افزونخواهی فرزند).
📌از دیدگاه برخی از صاحبنظران، «تزکیه و تربیت, مغایر یکدیگرند,
👈چرا که تربیت, مخصوص دوران #کودکی است و #تزکیه به دوران خاصی اختصاص ندارد.
👈 از سوی دیگر, #تربیت با سیئه جمع میشود, حال آنکه تزکیه به هیچ وجه باسیئه سازگار نیست.»
🔰 آموزههای تربیتی فرزند پروری
1. برخورد کریمانه با کودک و نوجوان
🔸در هندسه معرفتی قرآن، اصل #کرامت وجودی انسان، که ناشی از مقام خلیفهاللهی اوست، زیرساختیترین اصل تربیتی است.
🔸 لقد کرمنا بنیآدم...(اسرا/70). بنابراین تمامی هنجارها و رفتارهای تربیتساز کودک و نوجوان، میبایست مبتنی بر این نگاه صورت پذیرد.
🔸قرآن، آنجا که از #فرزندخواندگی سخن به میان میآورد، سفارش میکند که آنها را به نام و نسبشان، بخوانید تا کرامتشان حفظ شود.
🌺ادْعُوهُمْ لِآبَائِهِمْ هُوَ أَقْسَطُ عِنْدَ اللَّهِ فَإِنْ لَمْ تَعْلَمُوا آبَاءَهُمْ فَإِخْوَانُکمْ فِی الدِّینِ وَمَوَالِیکمْ...
(آنها را به نام پدرانشان بخوانید که این کار نزد خدا عادلانهتر است؛ و اگر پدرانشان را نمیشناسید، آنها برادران دینی و مو
به هر اندازه انسان در مسیر زندگی فاصله خود را از اهل بیت پیامبر(صلی الله علیه و اله) کمتر نماید و به دوستی و محبت خود به این ذوات مقدسه بیشتر اهمیت دهد و رنگ و بوی زندگی را مطابق زندگی ایشان نماید بیشتر در مسیر سعادت و شادکامی قرار خواهد داشت.
2-استفاده از اهرم تعقل و تفکر
علت اینکه بسیاری از کسانی که در سال 61 هجری به مصاف با امام حسین(علیه السلام) شتافتند و موفق به فارق التحصیلی از دانشگاه امام حسین(علیه السلام) نشدند، گرفتار شدن در دام شهوات و نفسانیات و بی توجهی به رهنمودهای شفا بخش روحانی و عقلانی بود، در واقع حب دنیا و گرایش های شهوانی چشم و قلب آنها را کور کرده بود. این در حالی است که افرادی همچون «حربن یزید ریاحی» با محوریت قرار دادن تعقل و عقل ورزی متوجه کردار ناپسند و خطرناک خود شدند و در صدد جبران آن برآمدند، در اهمیت و ارتباط مستقیم تعقل ورزی در زندگی و دست یابی به گوهر ناب عاقبت به خیری در منابع روایی از امام صادق(علیه السلام) این چنین نقل شده است: «مَنْ کَانَ عَاقِلًا خُتِمَ لَهُ بِالْجَنَّةِ إِنْ شَاءَ اللَّهُ؛[3] هر که خرد ورزد، به خواست خداوند به بهشت راه یابد».
3-معاد گرایی و دنیا گریزی
راز دیگر عاقبت به خیری نیک نامان کربلا، معاد گرایی، توجه به زندگی واقعی و جاودان بهشتی و پشت پازدن به زیبایی های نافرجام و زودگذر دنیوی بود، اصل بسیار مهم و کلیدی که نمی توان آن را در سرگذشت افرادی همچون «عمربن سعد» ها مشاهده کرد، در خصوص معاد گرایی حربن یزید ریاحی در منابع تاریخی چنین نقل شده است: «مهاجر که از حال و وضع حر به شک افتاده بود، او را مورد خطاب قرار داد و گفت: «به خدا قسم هرگز در هیچ جنگی تو را به این حال ندیده بودم، اگر از من می پرسیدند: شجاعترین مردم کوفه کیست از تو نمیگذشتم (و تو را نام میبردم) پس این چه حالی است که در تو می بینم؟» حر گفت: «به درستی که خود را میان بهشت و جهنم می بینم و به خدا سوگند اگر تکه تکه شوم و مرا با آتش بسوزانند من جز بهشت چیز دیگری را انتخاب نخواهم کرد.» حر این را گفت و بر اسب خود نهیب زد و به سوی خیمهگاه امام(علیه السلام) حرکت کرد.[4]
3-پرهیز از ناامیدی و یاس
شاید نتوان هیچ گناهی به بزرگی گناه حربن یزید ریاحی در عالم هستی پیدا کرد، چرا که او بود که مانع حرکت امام حسین(علیه السلام) به سوی کوفه و بازگشت به طرف مدینه شد، باری به هر جهت «حر» نیز متوجه گناه بسیار بزرگ و ویرانگر خود شد، ولی با این حال از توبه و بازگشت به سوی خدای متعال و جبران مافات ناامید نشد، چرا که در صورت ناامیدی می توانست به گناه خود ادامه داده و تا قعر جهنم نیز سقوط نماید، ولی باحالی شرمگین و خجل از کرده خود و با حالتی درمانده به آستان کبریایی دوست بازگشت و برای جبران گذشته خود جان خود را فدای ولی خدا نمود.
در واقع برای دست یابی به عاقبت به خیری می بایست از هر گونه یأس و ناامیدی پرهیز کرد و باید این مهم را دانست که با داشتن هر پرونده سیاهی درهای رحمت و مغفرت الهی به روی انسان باز است، و باید به سوی او بازگشت چرا که این بشارت رحمانی خدای متعال است که بندگان را به سوی عاقبت به خیری فرا می خواند: «وَ إِنِّی لَغَفَّارٌ لِمَنْ تابَ وَ آمَنَ وَ عَمِلَ صالِحاً ثُمَّ اهْتَدى؛[5]و من هر که را توبه کند، و ایمان آورد، و عمل صالح انجام دهد، سپس هدایت شود، مى آمرزم!».
4-تواضع و فروتنی در برابر حق و مبارزه علیه باطل
وقتی سرگذشت درس آموز حربن یزید ریاحی را مورد مطالعه قرار می دهیم با دو ویژگی برجسته او آشنا می شویم، اول آنکه او بعد از آنکه متوجه اشتباه و خطای خود شد، متواضعانه به سوی حق شتافت و در تسلیم شدن در برابر حق ذره ای به خود شک و تردید راه نداد و متواضعانه آن را پذیرا شد، البته او فقط در برابر حق متواضع نبود، بلکه موضع خود را در برابر باطل نیز مشخص نمود، از این رو علاوه بر اینکه دست رد به سینه باطل زد، برای از پا در آوردن آن به میدان نبرد با آن نیز شتافت و با این حضور درس آموز خود به نوعی تولی و تبری قرآنی را در صحنه کربلا به نمایش در آورد.
پی نوشت ها:
[1]. رجوع کنید به بلاذری، ج۲، ص۴۷۵ـ۴۷۶، ۴۷۹؛ طبری، ج۵، ص۳۹۲، ۴۲۲، ۴۲۷ـ۴۲۸؛ مفید، الارشاد، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۱۰۰ـ۱۰۱.
[2]. الخصال، ج2، ص515، ح1.
[3]. َثواب الأعمال و عقاب الأعمال، ص14.
[4]. وقفه الطف، ص 214.
[5]. سوره مبارکه طه، آیه 82.
#توبه #تولی و تبری #داستان کربلا #عاقبت به خیری #اسلام شناسی #حر بن یزید ریاحی #دانشگاه عاشورا #درسهای عاشورا
#محتوای_روضه_و_منبر
🆔 محتوای ماه محرم ۱۴۰۲
https://eitaa.com/joinchat/1942356414C1b829d5652
درددل یک دانشجو با استاد آزاد ارمکی(به بهانهی صحبتهای جنجالی ایشان)
استاد عزیز سلام؛
به عنوان دانشجویی که سالها پای درس اساتیدی چون شما نشستهام، اجازه دهید کلامتان را مرور کنیم.
در برنامهای فرمودید: "صداوسیما صبح تا شب آموزش دینی میدهد ، سرمایه را بگذارید برا جاده سازی...چرا اینقدر روحانی تولید میکنید و... "
🔹استاد عزیز، صدها #انتقاد به سیستم حوزه و روحانیت وارد است اما یکبار هم که شده سیستم #دانشگاه را بررسی کنیم؛
🔹چند درصد از دانشجوها پس از هزینههای میلیاردی بیتالمال، به درد جامعه میخورند و اساسا #انگیزهی_اصلاح جامعه را دارند؟آنچه ما در دانشگاه تبریز( وسایر دانشگاهها)دیدیم خیلی نادر بود.
ضمنا نه رییس دانشگاه آخوند بود نه مدیر گروه نه وزیر علوم! از حدود ۱۳۰واحد درسی هم که خواندیم فقط ۲ استاد آخوند داشتیم!
در دانشگاهها که دست آخوندها نیست چه کرده ایم و چقدر با #نقطهی_مطلوب فاصله داریم؟
🔹چندین استاد متخصص مدیریت و روانشناسی و ... داشتیم، غالبا هم معترض به نظام و... حالا میفهمم مثل شما مهمل میگفتند و کشور دست خودتان بوده!
اتفاقا دو استاد جامعه شناس هم داشتیم (یادم هست ۱۵ سال پیش دنبال کتاب «مبانی جامعه شناسی بروس کوئن Bruce Kohen » بودم که همکارتان معرفی کرده بود! ۴۰سال است دانشگاهها برمحور همین آموزههای غربی میچرخند نه بر محور نهجالبلاغه! )
در هر دولتی از ۱۹ #وزیر چندتایشان آخوند بوده اند؟ ۱۸دانشگاهی و ۱ آخوند؟ یا برعکس؟ از بین ۲۷۰ نمایندهی مجلس چند نفر روحانی بودند؟ ۱۰٪یا ۲۰٪؟ ۸۰ درصد دانشگاهی بوده اند و همکاران شما!
حالا کدام قشر باید طلبکار باشد؟ حوزویان یا دانشگاهیان ؟
🔹 فرمودید جایی پیدا نمیکنید که روحانی در آن نباشد!
استاد بزرگوار، آموزش و پرورش نیاز به روحانی دارد ( که نداریم!) نوجوانانی که در سن بلوغ به هزاران مشکل گرفتارند نیاز به یک بزرگتر برای #راهنمایی یا حداقل درددل دارند، حضور روحانیت چه آسیبی برایشان دارد؟ اگر روحانیون پای صحبت جوان و نوجوان ننشیند، شما حاضرید برایشان وقت بگذارید ؟ یا اصلا حضور در مدرسه را دونِ شأن خود میدانید ؟ حضور در #پادگانها چطور؟ قبول میکنید با حداقل حقالزحمه (و گاهی رایگان) به این مراکز بروید و کمکی بکنید؟
حضور در مراکز بهزیستی چطور؟
همهی اینها نیاز به روحانی دارند و برای اکثرشان روحانی نداریم، مدارس و پادگانها که هیچ، حتی بیش از ۵۰درصد #مساجد ما روحانی ندارند!
با کدام آمار میگویید روحانی زیاد داریم؟
🔹 فرمودید مردم را بیفرهنگ حساب کردهاند که همه چیزتان را ما باید درست کنیم. نگاهی به رویکرد #مبلغین دین بکنید، آیا به جز «تبیین و ارائهی آموزههای دینی» اجبار و الزامی هم میبینید؟ اتفاقا این یعنی پیشفرض این است که شما مردم عقل دارید و توان #تشخیص و انتخاب؛ و وظیفهی مبلغ دین (همچون انبیا) صرفا #تبیین و ارائهی آموزههاست ، نه الزام و اجبار!
🔹 فرمودید این سرمایهها را بگذارید برای جاده سازی و... .
از میلیاردها پولی که صرف فوتبال میشود نمیخواهید بگویید؟
راستی بودجهی دانشگاهها را هم با حوزههای علمیه مقایسه کنید،
میدانید استاد حوزه ساعتی ۲۵هزار میگیرد و استاد دانشگاه ماهی ۲۰میلیون؟ خندهدار است نه؟
🔹استاد عزیز ؛ بنده بعد از حدود ۹سال تحصیل در رشتههای مدیریت و روانشناسی و مشاوره ، و زندگی با دانشجویانی با افکار متفاوت، با فضای دانشگاه خوب آشنا هستم خروجیاش را هم در جامعه میبینم ، اینکه لباس روحانیت متفاوت است و به چشم میآید دلیل نمیشود از میلیونها دانشجو و استاد غافل شویم و نپرسیم: «راستی این همه استاد و دانشجو برای کشورشان چه کردهاند»!
کاش به جای حرفهای عوامفریبانه و بیپایه کمی هم علمی و بر اساس آمار صحبت کنید!
🖌مجید ابطحی فارغالتحصیل دانشگاه دولتی تبریز
پینوشت: منکر ارزش کار دانشگاه و دانشجو نیستیم، غرض پاسخ به استاد ارمکی است و سخن در مقایسهی کارآمدی دو فضای علمی (حوزه و دانشگاه) است.