🖋 «خشکینگری تاریخی ایرانیان را میتوان در جلوههای فرهنگی و تمدنی این مرز و بوم یافت. (از شعر و موسیقی و داستانها و افسانهها، رقص و فرهنگ، صنایع دستی، تا معماری و شهرسازی، جنگ و دفاع، خوراک و پوشاک، شیوۀ تولید و آمدوشد و ماهیت دولتها و حکومتها) بری بودن، بستر و زمینهای تاریخی برای گریز ایرانیان از ساحل قلمداد شده است. چارچوبهای چنین بستری را میتوان در پیشینههای زیر جستجو کرد:
🔹 خاستگاه؛ آریاییها هنگام ورود به فلات ایران، مردمی چوپان و کشاورز بودند و با دریا بیگانه. هر چند ضرورتهای امپراتوری، #هخامنشیان و #ساسانیان را واداشت تا به گسترش قدرت خود به دریا روی آورند، اما ایرانیان همواره بر خلاف دریا، هم با خشکی بهتر کنار میآمدند و هم در آن بهتر دفاع میکردند.
🔸 جغرافیا؛ خشک بودن، کوهستانی بودن و دریا کناری، سه ویژگی بارز فلات ایران در چشمانداز طبیعی #اوراسیا است. همین ویژگیها به ویژه پیرامونی بودن دریا و ساحلها و نفوذ نکردن آبها در فلات بلند ایران، بستری جغرافیایی برای دور شدن تاریخی ایرانیان مستقر در فلات و کاسۀ مرکزی از دریا بوده است.
🔹 جنگ و دفاع؛ از هخامنشیان تا جمهوری اسلامی، ۲۳۲ هجوم بیرون از فلات به ایران تحمیل شده و ۲۱۲ نوبت نیز از ایران به خارج از فلات حمله شده است. در واقع تا آغاز سدۀ شانزده میلادی، هیچگونه حملۀ دریایی مهمی از ناحیۀ خلیجفارس و دریای عمان به خاک ایران صورت نپذیرفت و پادشاهیهای ایرانی یا مستقر در ایران نیز در زمینۀ حمله به سرزمینها و کشورهای دیگر از دریا بهرهبرداری چندانی نداشتهاند. در واقع چنانچه از لشکرکشی ساسانیان به یمن بگذریم، خلیجفارس تا سدۀ شانزدهم محور و سکوی صلح بوده است.»
📗 کتاب ژئوپلیتیک کرانههای دریایی ایران از دیدگاه مدیریت یکپارچه مناطق ساحلی، دکتر یداله کریمیپور و دکتر محمد حیدری