-خدابخوادڪسی‌رو‌ببره‌میبــره:) |داداش‌مصطفی|

『🌿 • پیچیـده‌صداےِ‌نقّاره مـیۅنِ‌دل‌هــاےِ‌آواره دل‌راهـــــےِ‌طـــــوسِ خــاڪشۅمیبـۅســـہ بانــگـاهِ‌آقــا‌مـأنــۅسِ . #امام_رضا ˼مجــیب|ᴍᴏᴊɪʙ⸀

#یڪمۍ‌هم‌خاطره✨ آن زمان که مسعود ده‌نمکی بر روی پرده نقره‌ای سینما مجید سوزوکی را به نمایش گذاشت، شاید باورمان نمی‌شد امروز هم در حقیقت مجیدی وجود داشته باشد که با غیرت و بامرام باشد. اهل دل و دست و دلباز، لوتی و بامرام که عاقبتش شبیه مجید سوزوکی به شهادت ختم شود. همه با مجید سوزوکی خندیدیم، ناراحت شدیم و بعد در پایان قصه گریه کردیم. و شجاعت مجید را احسنت گفتیم و برایش دست زدیم. و حالا امروز بعد از چند سال داداش مجیدی هست نه شبیه و یا کپی مجید سوزوکی قصه اخراجی‌ها اما شباهت‌هایی داشت که پلان آخر زندگی‌اش را به شهادت ختم کرد. شاید در قصه ده‌نمکی مجید سوزوکی یک تفاوتی با بقیه‌ی همردیفانش داشت‌، یک گوهری در وجودش بود که این گوهر باعث انتخاب شدنش توسط معبود شد.🕊🌿

~🕊📿|•• #معرفی‌شهید |•نام‌ونام‌‌خانوادگی:مجیدقربانخانی🧔🏻` |•تاریخ‌تولد:۳۰مرداد۱۳۶۹👶🏻^ |•تاریخ‌شھادت:۲۰دی۱۳۹۴🥀°° |•محل‌تولد:یافت‌آباد،تهران🌝- |•محل‌شھادٺ:حلب،سوریه🌙✨' |•محل‌دفن:گلزار‌شهدای‌یافت‌آباد🕌! |•وضعیت‌تأهل:مجرد💍

روزسی‌وسوم#چلہ‌دعای‌عھد♥️🖇 بخوانیم بہ نیابت از #شهید‌مجیدقربانخانی

سالروز‌شهادت‌شهید‌مصطفی‌چمران(:🕊✨♥️ توصیه‌میکنم‌گوش‌کنید😍

#یک‌روایت‌عاشقانه💍♥️ از‌زبان‌غاده‌همسر‌شهید‌چمران:🦋 یک‌روز‌دوستم‌بهم‌گفت‌تو‌در‌مورد‌ظاهر‌ خاستگارانت‌خیلی‌حساس‌بودی‌و‌از‌همه ایراد‌میگرفتی‌اما‌دکتر‌چمران‌کچل‌بودن و‌تو‌قبول‌کردی😅 غاده‌‌میگفت‌نه‌مصطفی‌کچل‌نیست(: وقتی‌اومد‌خونه‌گفت‌مصطفی‌تو‌کچلی؟!

عشق‌طوری‌تو‌وجود‌غاده‌رخنه‌کرده‌بود‌که واقعا‌متوجه‌کچل‌بودن‌شهید‌چمران‌نشدن توی‌زندگی‌باشهید‌چمران‌سختی‌هم‌زیاد‌ کشیدن... غاده‌دختر‌ی‌که‌تو‌ناز‌و‌نعمت‌بزرگ‌شده‌بود تو‌جنگ‌پاوه‌چیزی‌جز‌نون‌خشک‌وپنیر‌نداش بخوره‌و‌روی‌خاک‌میخوابید🙂 بعد‌از‌شهادت‌شهید‌چمران‌‌حتی‌ی‌خونه‌و‌ سرپناه‌نداشتن‌بعد‌از‌چند‌ماه‌به‌دستور‌امام بهشون‌خونه‌دادن🌿 ولی‌واقعا‌اینا‌مهمه؟ همسفر‌یه‌مرد‌خدایی‌شدن‌لیاقت‌میخواد✨🌍

غاده‌میگوید:وقتی‌مصطفی‌به خواستگاریم آمدمادرم گفت شمانمی توانیدبااوازدواج کنیداودختریست که وقتی ازخواب بیدارشده تامسواک بزندتختش مرتب ولیوان قهوه اش حاضر،شماهم که نمی توانیدبرایش مستخدم بگیرید مصطفی گفت نمی توانم برایش مستخدم بگیرم اماتازنده ام تختش رامرتب وقهوه اش راآماده میکنم ‏وتا قبل از شهادت اینطور بود💛✌✨

ماچہ‌میفهمیم‌معنۍِ‌ انتظارودلتنگی‌را . . .🌱