📖تفسیر قرآن کریم با داستان📖
✳️ وسیله به درگاه خدا
🍃يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَابْتَغُوا إِلَيْهِ الْوَسِيلَةَ وَجَاهِدُوا فِي سَبِيلِهِ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ🍃
🍂ﺍﻱ ﺍﻫﻞ ﺍﻳﻤﺎﻥ! ﺍﺯ ﺧﺪﺍ ﭘﺮﻭﺍ ﻛﻨﻴﺪ ﻭ ﺩﺳﺖ ﺁﻭﻳﺰ ﻭ ﻭﺳﻴﻠﻪﺍﻱ [ﺍﺯ ﺍﻳﻤﺎﻥ، ﻋﻤﻞ ﺻﺎﻟﺢ ﻭ ﺁﺑﺮﻭﻱ ﻣﻘﺮّﺑﺎﻥ ﺩﺭﮔﺎﻫﺶ] ﺑﺮﺍﻱ ﺗﻘﺮّﺏ ﺑﻪ ﺳﻮﻱ ﺍﻭ ﺑﺠﻮﻳﻴﺪ؛ ﻭ ﺩﺭ ﺭﺍﻩ ﺍﻭ ﺟﻬﺎﺩ ﻛﻨﻴﺪ ﺗﺎ ﺭﺳﺘﮕﺎﺭ ﺷﻮﻳﺪ. (مائده : ٣۵)🍂
✅ چرا نگذاشتی برم؟!
🌸👇🌸👇🌸👇🌸👇🌸👇🌸
✍ حضرت آية اللّه حسينى تهرانى در كتاب معادشناسى خود از قول يكى از اعاظم نجف نقل میفرماید: ما از نجف اشرف عيال اختيار كرديم و سپس در فصل تابستان براى زيارت و ملاقات ارحام عازم ايران شديم و پس از زيارت حضرت ثامن الائمه علیهالسلام عازم وطن خود كه شهرى است در نزدیکیهای مشهد گرديديم.
آب و هواى آنجا به عيال ما نساخت و مريض شدو روز به روز مرضش شدّت پيدا كرد و هر چه معالجه كرديم سودمند واقع نشد و در آستانه مرگ قرار گرفت.
من در بالين او بودم و بسيار پريشان شدم و ديدم عيالم در اين وقت فوت میکند و من بايد تنها به نجف برگردم و در نزد پدر و مادرش خجل و شرمنده گردم.
فوراً آمدم در اطاق مجاور ايستادم و دو ركعت نماز خواندم و توسّل به حضرت امام زمان (عج) پيدا كردم و عرض كردم: يا ولى اللّه! همسر من را شفا دهيد كه اين امر از دست شما ساخته است. و با نهايت تضرّع و التجا متوسّل شدم.
سپس به اطاق عيالم آمدم. ديدم نشسته و مشغول گريه كردن است. تا چشمش به من افتاد گفت: چرا مانع شدى؟ چرا نگذاشتى؟
من متوجّه نشدم چه میگوید و تصوّر كردم كه حالش بد است.
بعد كه قدرى آب به او داديم و غذا به دهانش گذارديم قضيّه خود را براى من نقل كرد و گفت: عزرائيل براى قبض روح من با لباسى سفيد آمد و بسيار زيبا و آراسته بود. به من لبخندى زد و گفت: حاضر به آمدن هستى؟ گفتم: آرى!
بعداً اميرالمؤمنين علیهالسلام تشريف آوردند و با من بسيار ملاطفت و مهربانى نمودند و به من فرمودند: من میخواهم بروم نجف. میخواهی با هم به نجف برويم؟
گفتم: بلى! خيلى دوست دارم با شما به نجف بيايم.
من برخاستم. لباس خود را پوشيدم و آماده شدم كه با آن حضرت به نجف اشرف برويم. همينكه خواستم با آن حضرت از اطاق خارج شوم ديدم كه آقا امام زمان (عج) آمدند و تو هم دامان امام زمان (عج) را گرفتهاى.
حضرت امام زمان (عج) به آقا امیرالمومنین
علیهالسلام فرمودند: اين بنده به ما متوسّل شده، حاجتش را برآوريد!
حضرت اميرالمؤمنين علیهالسلام سر مبارك را پايين انداخته و به عزرائيل فرمودند: به تقاضاى مرد مؤمن كه متوسّل به فرزند ما شده است برو تا موقع معيّن! و آنگاه اميرالمؤمنين علیهالسلام از من خداحافظى كردند و رفتند. چرا نگذاشتى بروم؟
📚 داستانهایی از علما
#امام_زمان
#شب_جمعه
#ربیع_الاول
#ایران
#حجاب
╭═━⊰🍂🌺🌺🍂⊱━═╮
@mojnoor3
╰═━⊰🍂🌺🌺🍂⊱━═╯
ما را به دوستان خود معرفی کنید
🌼🌸🌼🌸🌼🌸🌼🌸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📌 داستان تشرف پدر آیت الله سیستانی
◽️ حجتالاسلام عالی
#امام_زمان
#شب_جمعه
#ربیع_الاول
#ایران
#حجاب
╭═━⊰🍂🌺🌺🍂⊱━═╮
@mojnoor3
╰═━⊰🍂🌺🌺🍂⊱━═╯
ما را به دوستان خود معرفی کنید
🌼🌸🌼🌸🌼🌸🌼🌸
247-yousef-fa-maleki.mp3
4.72M
#صوت_ترجمه #صفحه_247 سوره مبارکه #یوسف
#سوره_12
#جزء_13
باصدای استاد مومیوند
www.quran-365.ir
@quran_365