☘ سلام بر ابراهیم ☘
💥قسمت چهلم : چم امام حسن
✔️ راوی : حسین الله کرم
🔸برای اولين عملیاتهای نفوذی در عمق مواضع دشمن آماده شديم. ابراهيم، جواد افراسيابی، رضا دستواره و رضا چراغی و چهار نفر ديگر انتخاب شدند. بعد دو نفر از كردهای محلی كه راهها را خوب میشناختند به ما اضافه شدند. به اندازه يک هفته آذوقه كه بيشتر نان و خرما بود برداشتيم. سلاح و مواد منفجره و مين ضد خودرو به تعداد كافی در كوله پشتیها بستهبندی كرديم و راه افتاديم. از ارتفاعات و بعد هم از رودخانه امام حسن عبور كرديم. به منطقه چم امام حسن وارد شديم. آنجا محل استقرار يك تيپ ارتش #عراق بود. ميان شيارها و لابهلای تپهها مخفی شديم.دشمن فكر نمیکرد كه نيروهای ايرانی بتوانند از اين ارتفاعات عبور كنند.
🔸برای همين به راحتی مشغول تهيه نقشه شديم. سه روز در آن منطقه بوديم. هرچند بارندگیهای شديد كمی جلوی كار ما را گرفت، اما با تلاش بچهها نقشههای خوبی از منطقه تهيه گرديد. پس از اتمام كارِ شناسایی و تهيه نقشه، به سراغ جاده نظامی رفتيم. چندين مين ضد خودرو در آن كار گذاشتيم. بعد هم سريع به سمت مواضع نيروهای خودی برگشتيم.
🔸هنوز زياد دور نشده بوديم که صدای چندين انفجار آمد. خودروها و نفربرهای دشمن را ديديم كه در آتش میسوخت. ما هم سريع از منطقه خطر دور شديم. پس ازچند دقيقه متوجه شديم تانکهای #دشمن به همراه نيروهای پياده، مشغول تعقيب ما هستند. ما با عبور از داخل شيارها و لابهلای تپهها خودمان را به رودخانه امام حسن رسانديم. با عبور از رودخانه، تانکها نتوانستند ما را تعقيب كنند.
🔸محل مناسبی را در پشت رودخانه پيدا كرديم و مشغول استراحت شديم. دقايقی بعد، از دور صدای هليكوپتر شنيده شد! فكر اين يكی را نكرده بوديم. ابراهيم بلافاصله نقشهها را داخل يك كوله پشتی ريخت و تحويل رضا داد و گفت: من و جواد میمانیم شما سريع حركت كنيد. كاری نمیشد كرد، خشابهای اضافه و چند نارنجک به آنها داديم و با ناراحتی از آ نها جدا شديم و حركت كرديم.
🔸اصلاً همه اين مأموريت برای به دست آوردن اين نقشها بود. اين موضوع به #پيروزی در عملیاتهای بعدی بسيار كمک میکرد. از دور ديديم كه ابراهيم و جواد مرتب جای خودشان را عوض میکنند و با ژ۳ به سمت هلیكوپتر تيراندازی میکردند. #هليكوپتر عراقی هم مرتب با دور زدن به سمت آنها شیک میکرد.
🔸دو ساعت بعد به ارتفاعات رسيديم. ديگر صدایی نمیآمد. يكی از بچهها كه خيلی ابراهيم را دوست داشت گريه میکرد، ما هيچ خبری از آنها نداشتيم. زنده هستند يا نه. يادم آمد ديروز كه بيكار داخل شيارها مخفی بوديم، ابراهيم با آرامش خاصی مسابقه راه انداخت و بازی میکرد.
🔸بعد هم لغتهای فارسی را به كردهای گروه آموزش میداد. آنقدر آرامش داشت كه اصلاً فكر نمیکردیم در ميان مواضع #دشمن قرار گرفتهایم. وقتی هم موقع نماز شد میخواست با صدای بلند اذان بگويد! اما با اصرار بچهها خيلی آرام اذان گفت و بعد با حالت معنوی خاصی مشغول #نماز شد. ابراهيم در اين مدت شجاعتی داشت كه ترس را از دل همه بچهها خارج میکرد. حالا ديگر شب شده بود. از آخرين بارب كه ابراهيم را ديديم ساعتها میگذشت.
🔸به محل قرار رسيديم، با ابراهيم و جواد قرار گذاشته بوديم كه خودشان را تا قبل از روشن شدن هوا به اين محل برسانند. چند ساعت استراحت كرديم ولی هيچ خبری از آنها نشد. هوا كم كم در حال روشن شدن بود. ما بايد از اين مكان خارج میشدیم. بچهها مرتب ذكر میگفتند و دعا میخواندند. آماده حركت شديم که از دور صدایی آمد.
🔸 اسلحهها را مسلح كرديم و نشستيم.
چند لحظه بعد، از صداها متوجه شديم كه ابراهيم و جواد هستند. خوشحالی در چهره همه موج میزد. با كمک بچههای تازه نفس به كمكشان رفتيم. سريع هم از آن منطقه خارج شديم. نقشههای به دست آمده از اين عمليات نفوذی در حملههای بعدی بسيار كارساز بود. اين جز با حماسه بچههای #شجاع گروه از جمله ابراهيم و جواد به دست نمیآمد. فردا ظهر ابراهيم و جواد مثل هميشه آماده و پرتوان پيش بچهها بودند.
🔸با رضا رفتيم پيش #ابراهيم. گفتم: داش ابرام، ديروز وقتی هليكوپتر رسيد چه كار كرديد؟ با #آرامش خاص و هميشگی خودش گفت: خدا كمك كرد. من و جواد از هم فاصله گرفتيم و مرتب جای خودمان را عوض میکردیم و به سمت هليكوپتر تيراندازی میکردیم. او هم مرتب دور میزد و به سمت ما شیک میکرد. وقتی هم گلولههایش تمام شد برگشت. ما هم سريع و قبل از رسيدن نيروهای پياده به سمت ارتفاع حركت كرديم. البته چند #تركش ريز به ما خورد تا يادگاری بمونه!
📚 منبع : کتاب سلام بر ابراهیم 👉
شهید#ابراهیم_هادی🕊🌹
شادی روح پاکش صلوات 🌹
#امام_زمان
#طوفان_الاقصی
╭═━⊰🍂🌺🌺🍂⊱━═╮
@mojnoor3
╰═━⊰🍂🌺🌺🍂⊱━═╯
ما را به دوستان خود معرفی کنید.
🌸🌼🌸🌼🌸🌼🌸🌼🌸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠توصیف علامه طباطبایی در کلام استاد مطهری
🔸۲۴ آبان روز بزرگداشت علامه طباطبايي (ره)
#امام_زمان
#طوفان_الاقصی
╭═━⊰🍂🌺🌺🍂⊱━═╮
@mojnoor3
╰═━⊰🍂🌺🌺🍂⊱━═╯
ما را به دوستان خود معرفی کنید.
🌸🌼🌸🌼🌸🌼🌸🌼🌸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠اگر دنیا جوابم کرده...
#امام_رضا
#امام_زمان
#طوفان_الاقصی
╭═━⊰🍂🌺🌺🍂⊱━═╮
@mojnoor3
╰═━⊰🍂🌺🌺🍂⊱━═╯
ما را به دوستان خود معرفی کنید.
🌸🌼🌸🌼🌸🌼🌸🌼🌸
044-baghare-fa-ansarian.mp3
5.43M
#صوت_ترجمه #صفحه_44 سوره مبارکه #بقره
#سوره_2
#جزء_3
منبع: پایگاه قرآن ایران صدا - ترجمه استاد حسین انصاریان
www.quran-365.ir
@quran_365
🌼امام صادق علیهالسلام:
🍃 هر كه خوش نيّت باشد، روزیاش زياد شود .🍃
🍂مَنْ حَسُنَتْ نِيَّتُهُ زِيدَ فِي رِزْقِهِ🍂
📚کافی، ج ۲، ص ۱۰۵
#امام_زمان
#طوفان_الاقصی
╭═━⊰🍂🌺🌺🍂⊱━═╮
@mojnoor3
╰═━⊰🍂🌺🌺🍂⊱━═╯
ما را به دوستان خود معرفی کنید.
🌸🌼🌸🌼🌸🌼🌸🌼🌸
☘ سلام بر ابراهیم ☘
💥قسمت چهل و یکم : اسیر
✔️ راوی : مهدی فریدوند، مرتضی پارسائیان
🔸از ویژگیهای ابراهيم، احترام به ديگران، حتی به اسيران جنگی بود. هميشه اين حرف را از ابراهيم میشنیدیم كه: اكثر اين دشمنان ما انسانهای #جاهل و ناآگاه هستند. بايد #اسلام واقعی را از ما ببينند. آن وقت خواهيد ديد كه آنها هم مخالف حزب بعث خواهند شد. لذا در بسياری از عملیاتها قبل از شلیک به سمت دشمن در فكر به اسارت درآوردن نیروهای آنها بود. با اسير هم رفتار بسيار صحيحی داشت.
🔸سه #اسير عراقی را داخل شهر آوردند. هنوز محلی برای نگهداری آنها نبود. مسئوليت حفاظت آ نها را به ابراهيم سپرديم. هر چيزی كه از طرف تداركات برای ما میآمد و يا هر چيزی كه ما میخوردیم. ابراهيم همان را بين اسرا توزيع میکرد. همين باعث میشد كه همه، حتی اسرا مجذوب رفتار او شوند.كمی هم عربی بلد بود. در اوقات بيكاری مینشست و با اسرا صحبت میکرد.
🔸دو روز ابراهيم با آنها بود، تا اينكه خودرو حمل اسرا آمد. آنها از ابراهيم سؤال كردند: شما هم با ما میآیی؟ وقتی جواب منفی شنیدند، خيلی ناراحت شدند. آنها با گريه #التماس میکردند و میگفتند: ما را اينجا نگه دار، هر كاری بخواهی انجام میدهیم. حتی حاضريم با بعثیها بجنگيم!
🔸عمليات بر روی ارتفاعات آغاز شد. ما دو نفر كمی به سمت بالای ارتفاعات رفتيم. از بچههای خودی دور شديم. به سنگری رسيديم که تعدادی عراقی در آن بودند. با اسلحه اشاره كردم که به سمت بيرون حركت كنيد. فكر نمیکردم اينقدر زياد باشند! ما دو نفر و آنها پانزده نفر بودند. گفتم: حركت كنيد. اما آ نها هيچ حركتی نمیکردند!
🔸طوری بين ما قرار گرفتند كه هر لحظه ممكن بود به هر دوی ما حمله كنند. شايد هم فكر نمیکردند ما فقط دو نفر باشيم! دوباره داد زدم: حركت كنيد و با دست اشاره كردم ولی همه عراقیها به افسر درجهداری كه پشت سرشان بود نگاه میکردند!
🔸افسر بعثی ابروهایش را بالا میانداخت؛ يعنی نرويد! خيلی ترسيدم، تا حالا در چنين موقعيتی قرار نگرفته بودم. دهانم از ترس تلخ شد. يك لحظه با خودم گفتم: همه را ببندم به رگبار، اما كار درستی نبود. هر لحظه ممكن بود اتفاق بدی رخ دهد. از ترس اسلحه را محكم گرفتم. از خدا خواستم كمكم كند. يک دفعه از پشت #سنگر ابراهيم را ديديم. به سمت ما میآمد. آرامش عجيبی پيدا كردم. تا رسيد، در حالی كه به اسرا نگاه میکردم گفتم: آقا ابرام، كمک! پرسيد: چي شده؟! گفتم: مشكل اون افسر عراقيه. نمیخواد اينها حركت كنند! بعد با دست، افسر را نشان دادم. لباس و درجهاش با بقيه فرق داشت و كاملاً مشخص بود.
🔸ابراهيم اسلحهاش را روي دوشش انداخت و جلو رفت. با يك دست يقه #افسر بعثی و با دست ديگر كمربند او را گرفت و در يك لحظه او را از جا بلند كرد! چند متر جلوتر او را جلوی پرتگاه آورد. تمامی عراقیها از ترس روی زمين نشستند و دستشان را بالا گرفتند. افسر بعثی مرتب به ابراهيم التماس میکرد و میگفت: الدخيل الدخيل، ارحم ارحم و همينطور ناله میکرد. ذوق زده شده بودم، در پوست خودم نمیگنجیدم، تمام ترس لحظات پيش من برطرف شده بود. #ابراهيم افسر عراقی را به ميان اسرا برگرداند. آن روز خدا ابراهيم را به كمک ما فرستاد. بعد با هم، اسرا و افسر #بعثی را به پايين ارتفاع انتقال داديم.
📚 منبع : کتاب سلام بر ابراهیم 👉
شهید#ابراهیم_هادی🕊🌹
شادي روح پاکش صلوات 🌹
#امام_زمان
#طوفان_الاقصی
╭═━⊰🍂🌺🌺🍂⊱━═╮
@mojnoor3
╰═━⊰🍂🌺🌺🍂⊱━═╯
ما را به دوستان خود معرفی کنید.
🌸🌼🌸🌼🌸🌼🌸🌼🌸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠علامه محمدتقی جعفری (۱۳۰۴ - ۱۳۷۷ ش)، فیلسوف شیعه معاصر ایرانی و از شاگردان میرزا مهدی آشتیانی و امام خمینی بود. استاد جعفری حدود ۵۰ سال به تعلیم و تربیت جامعه اشتغال داشت و آثار متعددی در علوم مختلف اسلامی از ایشان برجای ماند. "ترجمه و تفسیر نهج البلاغه" و "تفسیر و نقد و تحلیل مثنوی مولوی" دو اثر ارزشمند اوست.
🔸بمناسبت ۲۵ آبان؛ سالروز رحلت علامه محمدتقی جعفری، مدفون در حرم مطهر رضوی
#امام_زمان
#طوفان_الاقصی
╭═━⊰🍂🌺🌺🍂⊱━═╮
@mojnoor3
╰═━⊰🍂🌺🌺🍂⊱━═╯
ما را به دوستان خود معرفی کنید.
🌸🌼🌸🌼🌸🌼🌸🌼🌸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
گر چه دوریم به یاد تو سخن میگوییم
🌷السلام علیک یا اباعبدالله
#امام_حسین
#امام_زمان
#شب_جمعه
╭═━⊰🍂🌺🌺🍂⊱━═╮
@mojnoor3
╰═━⊰🍂🌺🌺🍂⊱━═╯
ما را به دوستان خود معرفی کنید
🌼🌸🌼🌸🌼🌸🌼🌸🌼