eitaa logo
موج نور
175 دنبال‌کننده
5.3هزار عکس
3.3هزار ویدیو
17 فایل
امواج نور را به شما هدیه می‌دهیم. @Mohammadsalari : آیدی آدمین
مشاهده در ایتا
دانلود
🌼 امام زمان علیه‌السلام : 🍃اگر دل‌های شيعيان ما ـ كه خداوند آنان را براى اطاعت خودش موفق كند- در وفا كردن به پيمانشان يكى بود، هرگز سعادت و ملاقات ما از آنان به تأخير نمی‌افتاد، بلكه سعادت ديدار با ما همراه با شناخت و صداقت براى آنان زود به دست می‌آمد، چيزى جز كارهاى ناشايست آنان ما را از ايشان محبوس نمی‌سازد.🍃 🍂وَ لَوْ اَنَّ أشياعَنا وَ فَقَّهُمُ اللّه ُ لِطاعَتِهِ، عَلى اجْتِماعٍ مِنَ الْقُلُوبِ فى الْوَفاءِ بِالْعَهْدِ عَلَيْهِمْ، لَما تأخَرَّ عَنْهُمُ الْيُمْنُ بِلِقائنا، وَ لَتَعَجَّلَتْ لَهُمْ السَّعادَةُ بِمُشاهِدَتِنا، عَلى حقِّ الْمَعْرِفَةِ وَ صِدْقِها مِنْهُمْ بِنا، فَما يَحْبِسُنا عَنْهُمْ إلاّ ما يَتَّصِلُ بِنا مِمّا نُكْرِهُهُ🍂 بحارالانوار، ج ۵۳، ص ۱۷۷ ╭═━⊰🍂🌺🌺🍂⊱━═╮         @mojnoor3 ╰═━⊰🍂🌺🌺🍂⊱━═╯ 🌼🌸🌼🌸🌼🌸🌼🌸🌼🌸🌼
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠مجموعه‌ 🔻کلیپ ۶ این داستان: 🔸 می‌دونی ارتباط داستان حضرت یوسف(ع) به امام زمان(عج) چیه؟ ╭═━⊰🍂🌺🌺🍂⊱━═╮         @mojnoor3 ╰═━⊰🍂🌺🌺🍂⊱━═╯ 🌼🌸🌼🌸🌼🌸🌼🌸🌼🌸🌼
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
پاسخ امام زمان (عج) به آیت الله بهبهانی درباره ظهور حضرت ... ╭═━⊰🍂🌺🌺🍂⊱━═╮         @mojnoor3 ╰═━⊰🍂🌺🌺🍂⊱━═╯ 🌼🌸🌼🌸🌼🌸🌼🌸🌼🌸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
060-aleemran-fa-ansarian.mp3
5.56M
سوره مبارکه منبع: پایگاه قرآن ایران صدا - ترجمه استاد حسین انصاریان www.quran-365.ir @quran_365
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌼امام على علیه‌السلام : 🍃در شگفتم از آدمیزاد، كه آغازش نطفه‌ای است و فرجامش لاشه‌ای و در اين ميان انبار غائط است و با اين همه تكبّر مى ورزد!🍃 🍂عَجِبتُ لابنِ آدمَ؛ أوَّلُهُ نُطفَةٌ و آخِرُهُ جِيفَةٌ، و هو قائمٌ بينَهُما وِعاءٌ للغائطِ، ثُمّ يَتَكبَّرُ !🍂 📚بحار الأنوار، ج ۷۳، ص ۲۳۴ ╭═━⊰🍂🌺🌺🍂⊱━═╮         @mojnoor3 ╰═━⊰🍂🌺🌺🍂⊱━═╯ ما را به دوستان خود معرفی کنید. 🌸🌼🌸🌼🌸🌼🌸🌼🌸🌼🌸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
☘ سلام بر ابراهیم ☘ 💥قسمت چهل و هفتم : گمنامی ✔️ راوی : مصطفی هرندی 🔸قبل از اذان صبح برگشت. پيكر شهيد هم روی دوشش بود. خستگی در چهره‌اش موج می‌زد. صبح، برگه مرخصی را گرفت. بعد با پيكر شهيد حركت كرديم. ابراهيم خسته بود و خوشحال. می‌گفت: يك ماه قبل روی ارتفاعات عمليات داشتيم. فقط همين شهيد جامانده بود. حالا بعد از آرامش منطقه، خدا لطف كرد و توانستيم او را بياوريم. 🔸خبر خيلی سريع رسيده بود تهران. همه منتظر پيكر شهيد بودند. روز بعد، از ميدان خراسان تشييع با شكوهی برگزار شد. می‌خواستیم چند روزی تهران بمانيم، اما خبر رسيد عمليات ديگری در راه است. قرار شد فردا شب از مسجد حركت كنيم. 🔸با ابراهيم و چند نفر از رفقا جلوی مسجد ايستاديم. بعد از اتمام نماز بود. مشغول صحبت و خنده بوديم. پيرمردی جلو آمد. او را می‌شناختم. پدر شهيد بود. همان كه ابراهيم، پسرش را از بالای ارتفاعات آورده بود. سلام كرديم و جواب داد. همه ساكت بودند. برای جمع جوان ما غريبه می‌نمود. انگار می‌خواست چيزی بگويد، اما! لحظاتی بعد سكوتش را شكست و گفت: آقا ابراهيم ممنونم. زحمت كشيدی، اما پسرم! پيرمرد مكثی كرد و گفت: پسرم از دست شما ناراحت است!! 🔸لبخند از چهره هميشه خندان ابراهيم رفت. چشمانش گرد شده بود از تعجب، آخر چرا!! بغض گلوی پيرمرد را گرفته بود. چشمانش خيس از اشك شد. صدايش هم لرزان و خسته: ديشب پسرم را در خواب ديدم. به من گفت: در مدتی كه ما گمنام و بينشان بر خاك جبهه افتاده بوديم، هر شب مادر سادات حضرت زهرا به ما سر می‌زد. اما حالا، ديگر چنين خبری نيست! پسرم گفت: «شهدای گمنام مهمانان ويژه حضرت صديقه هستند!» پيرمرد ديگر ادامه نداد. سكوت جمع ما را گرفته بود. به ابراهيم نگاه كردم. دانه‌های درشت اشك از گوشه چشمانش غلط می‌خورد و پايين می‌آمد. می‌توانستم فكرش را بخوانم. گمشده‌اش را پيدا كرده بود. «گمنامی!» 🔸بعد از اين ماجرا نگاه ابراهيم به جنگ و شهدا بسيار تغيير كرد. می‌گفت: ديگر شك ندارم، شهدای جنگ ما چيزی از اصحاب رسول خدا و اميرالمؤمنين كم ندارند. مقام آنها پيش خدا خيلی بالاست. بارها شنيدم كه می‌گفت: اگر كسی آرزو داشته كه همراه امام حسين  در كربلا باشد، وقت امتحان فرا رسيده. ابراهيم مطمئن بود كه دفاع مقدس محلی برای رسيدن به مقصود و سعادت و كمال انسانی است. 🔸برای همين هر جا می‌رفت از شهدا می‌گفت. از رزمنده‌ها و بچه‌های جنگ تعريف می‌کرد. اخلاق و رفتارش هم روز به روز تغيير می‌کرد و معنوی‌تر می‌شد. در همان مقر اندرزگو معمولاً دو سه ساعت اول شب را می‌خوابید و بعد بيرون می‌رفت!موقع اذان برمی‌گشت و برای نماز صبح بچه‌ها را صدا می‌زد. با خودم گفتم: ابراهيم مدتی است كه شب‌ها اينجا نمی‌ماند!؟ يك شب به دنبال ابراهيم رفتم. ديدم برای خواب به آشپزخانه مقر سپاه رفت. 🔸فردا از پيرمردی كه داخل آشپزخانه كار می‌کرد پُرس و جو كردم. فهميدم كه بچه‌های آشپزخانه همگی اهل نمازشب هستند. ابراهيم برای همين به آنجا می‌رفت، اما اگر داخل مقر نماز شب می‌خواند همه می‌فهمند. اين اواخر حركات و رفتار ابراهيم من را ياد حديث امام علی می‌انداخت كه فرمودند: «شيعه من كسانی هستند كه عابدان در شب و شيران در روز باشند.» 📚 منبع : کتاب سلام بر ابراهیم  👉 شهید🕊🌹 شادی روح پاک شهداء صلوات 🌹 ╭═━⊰🍂🌺🌺🍂⊱━═╮         @mojnoor3 ╰═━⊰🍂🌺🌺🍂⊱━═╯ ما را به دوستان خود معرفی کنید. 🌸🌼🌸🌼🌸🌼🌸🌼🌸🌼🌸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
061-aleemran-fa-ansarian.mp3
4.66M
سوره مبارکه منبع: پایگاه قرآن ایران صدا - ترجمه استاد حسین انصاریان www.quran-365.ir @quran_365