eitaa logo
مجتبی مجلسی
656 دنبال‌کننده
1.2هزار عکس
27 ویدیو
14 فایل
آرشیو نوشته‌ها و طراحی‌ها @Mojtabamajlesi
مشاهده در ایتا
دانلود
✍️✍️ نادر ابراهیمی رمان‌نویس بزرگی است و کارنامۀ قابل تآملی در تصویرسازی، بازیگری، شاعری، فیلم‌سازی و... هم دارد و همین بزرگی؛ بقیۀ نظریات و نوشته‌هایش را زیر سایۀ خود مخفی کرده است. یکی از مقالات این ابوالمشاغل روزگار ما؛ که مطلع مجلۀ «نقد سینما» و در پروندۀ فیلم‌نامه نویسی (سال 1378) نوشته شده است، بیشتر از آن‌چه در خصوص فیلم‌نامه‌نویسی و چالش‌های آن در سینما باشد؛ روی سخن‌اش با اساتید هنر است و دغدغۀ «آموزش». که از قضا نقطۀ مغفول بزرگی است؛ و پر واضح است که چه زیاد برخورده‌ایم در آموزش‌های مکتوب و غیرمکتوبی که هدفشان فقط بزک‌کردن سواد استاد است با اصطلاحات بی‌ارتباط؛ حتی به قیمت گیجی و گنگی هنرجو، که هر چه مباحث نامفهوم‌تر؛ استاد باسوادتر و هنرجوی بازی‌خورده نفهم‌تر! متأسفانه در «آموزش» همیشه یک‌پای‌مان لنگ می‌زند! آموزش هنر که بماند همین گرافیک‌دیزاینی که صنعت می‌خوانندش شده است یک علم شهودی! باید طی طریق کنی و سالک راه باشی که شاید حجاب از سر راه کنار رود و شمه‌ای از فهمش نثارمان شود! نادر برخلاف این مثل معروفِ «بعضی‌ چیزها را می‌شود یاد گرفت؛ اما نمی‌شود یاد داد!» - که خیلی‌هایمان وقتی در جواب پرسش‌ها و کنجکاوی‌های هنرجوها در می‌مانیم؛ به آن پناه می‌بریم و پشت‌اش سنگر می‌گیریم - ادعا دارد «همۀ کارهای هنری یا در ارتباط با هنر یک مُشت قواعد و اصول و روش‌های کاربردی دارد که ده‌ها کتاب خوب و بدِ آموزشی هم دارند که حتی از آشغال‌ترین و ابلهانه‌ترین آن‌ها می‌شود چیزهایی یاد گرفت» و نتیجه می‌گیرد که برخلاف ادعای همۀ کارشناسان «مشکلِ آموزش هنر در مسائلِ اصول و قواعد و این طور خزعبلات» نیست. این‌جای گفتار نادر اعتراف جالبی دارد که: «ما معلمان هستیم که - اصول و قواعد - را مشکلِ اساسی می‌کنیم و خیلی هم بادش می‌کنیم که رؤیت‌پذیر شود، فی‌الواقع، به دو دلیل آشکار است: اولاً می‌خواهیم خوف به دلِ آنها که شوقِ این‌کار را دارند بیندازیم تا دست زیاد نشود و کسبِ حلال ما به کسادی نکشد؛ ثانیاً می‌خواهیم دکّان آموزشیِ خودمان باز بماند و از این نَمَدِ تکّه‌پارۀ بی‌آبروشده کلاهکی هم برای خودمان بدوزیم.» و در ادامه می‌نویسد: «ما، متأسفانه، یک‌بار دیگر، در عصرِ «بُخلِ دانش» زندگی می‌کنیم. گروهی از گدایان دیروز و گداطبعان امروز، نه استاد، که استادکار شده‌اند که مطلقاً دل‌شان نمی‌خواهد چیزی بیاموزند که به کار دانشجویان بیاید.» و دلسوزانه هشدارمان می‌دهد که: «هر کودکی، سرانجام، از بَرکردنی‌ها را از بَر می‌کند و بر کُرسیِ دانستن می‌نشیند و کودکانه فخرِ دانش می‌فروشد. آن‌چه در این زمان، در قلمرو تحقیرشدۀ هنر، کمیاب است علت معنوی و وجدانی از بَر کردن است و یادگرفتن؛ و به هیچ کجا نخواهیم رسید جز به دکۀ بُنجل‌فروشان سرگذر.» در دورۀ جدید گپ و گرافیک نقدی داریم بر یکی از مهم‌ترین و پر حاشیه‌ترین سرفصل‌های آموزشی یعنی مبانی هنرهای تجسمی. قرار است با عینک گرافیک‌دیزاین به این سرفصل نگاه بیندازیم و مبانی هنرهای تجسمی را به مبانی گرافیک دیزاین تبدیلش کنیم تا هم کاربردی شود و هم قابل فهم.
تنها امام جمعه‌ای که به هنرمندان شهرش سر می‌زد. یادگار کارگاه پوستر سال گذشته تبریز و حضورت شهید آیةالله آل‌هاشم در کارگاه تولید پوستر و در میان هنرمندان
بعضی‌ کارها تاریخ مصرف ندارند. تا وقتی حماقت و نادانی این گروه پابرجاست میشه به این پوستر نگاه کرد و فهمید مشکل این جماعت کجاست. دردشان چیه و دنبالند به چی برسند. صُمٌّ بُكمٌ عُميٌ فَهُم لا يَرجِعونَ.
هدایت شده از مجتبی مجلسی
هدایت شده از مجتبی مجلسی
همه‌کارۀ هیچ‌کاره! 👈👈استارت یک ایده و یک فکر گاهی اوقات جایی و با تلنگری که فکرش را نمی‌کنید زده می‌شود. نمایشگاه کتاب نشسته بودم و داشتم یک کتاب کاملاً تخصصی مبانی هنرهای تجسمی را می‌خواندم. رفیق شفیقی داشتم که جامعه‌شناسی خوانده بود و طی یک دیالوگی ناباورانه فهمیدم که او نیز این کتاب را خوانده است! چرا؟ چون باید در حیطۀ تخصصی خودشان «تصویر» تولید و تحلیل کنند و مبانی تولید هر «تصویر»ی در سیستم آموزشی ما همین کتاب‌هایی است که ما هم می‌خوانیم. این‌جا بود که فهمیدم سیستم آموزشی (نه به معنای حاکمیتی که از اتفاق به معنای غیرحاکمیتی‌اش مد نظر من است) چه کلاهی برسر ما گذاشته است! ✍️✍️یعنی چه هنرمند (هنرهای زیبا و کاربردی‌اش پیش‌کش!) باشی، چه ژورنالیست و چه جامعه‌شناس؛ سیستم آموزشی برای مبانی تولید تصویرت یک سری منابع درسی مشترک پیشنهاد می‌دهد! کاری هم ندارد «فرآیند تولید تصویر» در هر رشته چه مختصات و تمایزاتی دارد. کمپوزیسیون و ترکیب‌بندی می‌خواهی (چه تو نقاشی چه تو عکاسی چه تو تئاتر چه تو گرافیک چه تو سینما یا تلویزیون و...) این منابع رو بخون! چی؟ به‌دردت نمی‌خورد؟ کاربردی نیست؟ خوب نباشد! [...] 🚫🚫 سوال اساسی این است که مگر آفرینش یا تولید تصاویر در رشته‌های گوناگون فرآیند یکسانی دارد که ما مبانی تولیدش را یک کاسه کرده‌ایم؟! فرآیند تولید تصویر در رشته‌ای مثل نقاشی چه دخلی دارد مثلاً با عکاسی؟ در عکاسی که ممکن است تولید یک تصویر در کم‌تر از کسری از ثانیه باشد مطمئناً ترکیب‌بندی و کمپوزیسیونش قواعد مختص به خود را دارد که ممکن است در رشتۀ دیگر به گونه‌ای دیگر باشد یا اشتراکاتی هم داشته باشد. ❌❌ در دورۀ جدید گپ و گرافیک نقدی داریم بر یکی از مهم‌ترین و پر حاشیه‌ترین سرفصل‌های آموزشی یعنی مبانی هنرهای تجسمی. قرار است با عینک گرافیک‌دیزاین به این سرفصل نگاه بیندازیم و مبانی هنرهای تجسمی را به مبانی گرافیک دیزاین نزدیکش کنیم تا هم کاربردی شود و هم قابل فهم.
آوارگانی که «زنده زنده» در چادرها در آتش سوختند؛ ♦️ نتانیاهو: اشتباهی غم‌انگیز بود، بررسی می‌کنیم 🔹 مقامات بهداشتی غزه از شهادت دست کم ۴۵ فلسطینی در پی حمله اسرائیل به رفح خبر داده‌اند. به گفته آن‌ها برخی از شهدا از آوارگان ساکن در چادر‌ها بودند که زنده زنده در آتش سوختند. بنیامین نتانیاهو، نخست‌وزیر اسرائیل پس از کشته شدن ده‌ها نفر در شهر رفح در جنوب غزه، گفت که این یک «اشتباه غم‌انگیز» بوده است.
جنایت رفح نتانیاهو را تکان داد ولی برخی از ماها را نه!
هدایت شده از بافتار
هدایت شده از بافتار
هدایت شده از بافتار
هدایت شده از بافتار
هدایت شده از بافتار
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔹 خانواده، گرافیک و فلسطین ۴ پوستر از حامد مغروری و همسرش زینب ربانی‌خواه (بازنمایی‌شده از اتفاقات واقعی در غزه) 🔺رسانه بافتار 🆔https://eitaa.com/joinchat/4285857982C557b3c5b35
هدایت شده از بافتار
هدایت شده از بافتار
سه بچه قد و نیم‌قد دارد. دو دختر و یک پسر.با این همه، علاقه هنری‌اش را نیز دنبال می‌کند و در میان گرافیست‌ها، نه یک هنرمند معمولی، که از کاربلدان این عرصه حساب می‌شود. این مادرِ گرافیست قصه ما،‌ زینب ربانی‌خواه است که معمولاً عمده آثارش را با همکاری همسرش «حامد مغروری» خلق می‌کند و هردو از هنرمندان اهل اصفهانند. آثاری که از آن‌ها سراغ داریم، بیشتر با تکنیک «فتومونتاژ» است؛ آثاری که معمولاً با «تایپوگرافی» نیز، جزئیات و پیچیدگی‌های زیادی به خود می‌گیرند. این زوج هنرمند گرافیست، با داشتن سابقه طولانی و آثاری که به چشم همه ما آشناست، با شروع «طوفان‌الاقصی» و نسل‌کشی در غزه، از همان روزهای اول، شروع به تولید آثاری کردند که متفاوت‌تر از کارهای پیشینشان بود. این بار به سراغ بازسازی عکس‌ها و فیلم‌هایی از غزه رفتند که متفاوت‌تر از بقیه عکس و فیلم‌ها، بیشتر صاحب «آن» بودند و نمایانگر مظلومیت و توکل و مقاومت. لحظاتی که در فضای مجازی هم بیشتر مورد توجه بود و به صِرف دیدن پوسترِ بازآفرینی‌شده، یاد واقعه اصلی‌ را زنده می‌کرد و آن لحظه تاریخی را برجسته‌تر و ماندگار‌تر. در عکس و فیلم‌‌های اصلی، کلیاتی از صحنه را می‌بینیم و یا بخشی از تصویر را؛ اما در بازسازی هنری، شاهد جزئیات بیشتری هستیم و حتی بخشی‌هایی را در پوستر می‌بینیم که در تصویر اصلی نبوده و طراح با خیال‌پردازی آن لحظه، بخش‌هایی را به آن اضافه کرده است. این زوج گرافیست، به بازسازی صِرفِ‌ عکس و فیلم صحنه واقعی نمی‌پردازند، بلکه از آن، برداشت هنرمندانه خود را دارند و از زاویه‌ای دیگر به آن نگاه می‌کنند. به عنوان مثال تصویری از دست سوخته شهید غزه منتشر شد که در لحظه شهادت، انگشت اشاره‌ سوخته‌اش را به سمت آسمان گرفته. مغروری و همسرش، همین صحنه را بازسازی کرده و از این عکس، نمادی از توکل و مقاومت ساخته‌اند. آن‌ها از دل تصاویری که شاید در نگاه اول، معمولی به نظر برسند و هر روز شاهد آن در غزه و فلسطین باشیم، وجه تازه و هنرمندانه‌ای را به مخاطب نشان می‌دهند و با برجسته کردن آن لحظات، اجازه نمی‌دهند که از کنار آن‌ها به سادگی عبور کنیم. خلق این پوسترها با حضور حامد مغروی و زینب ربانی‌خواه تمام نمی‌شود. آن‌ها دست بچه‌های خود را هم گرفته و به این آثار کشانده‌اند. در یکی از پوسترهای بازآفرینی‌شده، عکس دو بچه فلسطینی در یک تخت بیمارستان را می‌بینیم که شهید شده‌اند و مادری بالای سر آن‌ها ایستاده و دکتر در حال نوشتن اسم آن‌ها روی پیکرشان است تا در صورت بروز واقعه‌ یا انفجاری، گمنام دفن نشوند و شناسایی شوند. مغروری در رابطه با این اثر و ایده‌ای که به آن رسیده‌اند، می‌گوید: «دیروز صبح که این فیلم از صفحات فلسطینی‌ها به دستم رسید و استوری کردم، تا شب صدای ناله‌های «حبیبی یا اُمّای» این مادر شهیدان لیلی و محمد توی سرم پیچید و امان از ما برید. از طرفی حقیقتا تشابه لیلی و محمد از لحاظ سنی با فرزندانم مزید بر علت شد که شاید بتوان صدای درد و فریاد آن مادر مظلوم بود. [...] بر آن شدم تا با کودک و همسر خود، آن صحنه غم‌انگیز را بازسازی کنیم تا بماند و بدانند مادرهایمان ما را با داستان‌های طفلان مسلم بزرگ کرده‌اند تا امروز، ما راوی داستان‌های مستند دیگر از طفلان‌های اسلام باشیم که به دستان یزید زمان به شهادت می‌رسند.» آن‌ها گویا خود در آن موقعیت بوده‌اند و از نگاه این که بچه‌ خودشان است، به موضوع نگاه می‌کنند و برای این کار، فرزندان خود را در کار سهیم می‌کنند. خود این نگاه و فکر کردن به این که بچه‌های ما با بچه‌های غزه فرقی ندارند، روح خاصی به اثر بخشیده است. حامد مغروری و زینب ربانی‌خواه جزو هنرمندان پابه‌کاری‌اند که همیشه در صحنه مبارزه با ظلم حاضر بوده‌اند و در موقعیت‌های تاریخی مانند «طوفان‌الاقصی» بیشتر. حامد مغروری، در میدان تخصصی خود در دفاع از حق با همه توان و زن و بچه حاضر شده و این هنر خانوادگی را به نمایش گذاشته است. در این فرسته، تعدادی از آثار این زوج هنرمند را که بعد از طوفان‌الاقصی با محوریت یک تصویر واقعی تولید شده، مرور می‌کنیم. 🔺رسانه بافتار 🆔https://eitaa.com/joinchat/4285857982C557b3c5b35
هزار و سیصد و هشتاد و دو (فراموش نمی‌‌کنیم!)
هزار و سیصد و هشتاد و شش (فراموش نمی‌‌کنیم!)
هزار و سیصد و نود (فراموش نمی‌‌کنیم!)
هزار و سیصد و نود و شش (فراموش نمی‌‌کنیم!)