بسم الله الرحمن الرحیم
#جلسۀ_دوم_با_استاد_عالم_زادۀ_نوری
(بخش اول)
سه شنبه؛ 30 / شهریور / 1400
مقدمۀ اول: کارها بر دو دسته است؛
برخی از کارها با ارادۀ شخصی قابل انجام است. یعنی انسان خودش با تصمیم فردی می تواند این دسته از کارها را انجام دهد.
برخی دیگر از کارها به ارادۀ جمعی نیاز دارد. یعنی لازم است تعدادی از افراد با قاعده و قانون خاصی اراده بر انجام آن کار داشته باشند، کاری نیست که یک نفر توانِ انجام آن را داشته باشد. ماشینی را فرض کنید که تایر آن در جوب افتاده است. بیرون آوردن این ماشین از جوب کارِ یک نفر نیست، لازم است چند نفر جمع شوند و تلاش کنند تا ماشین بیرون آورده شود. به عبارت دیگر تک تک افراد نمی توانند این کار را انجام دهد اما یک قدرت پنهانی در جمعِ چند نفر وجود دارد که از پسِ انجام کار بر می آید.
نسبت به کارهایی از قسم دوم تک تک افراد مسئول نیستند ولی جمع مکلف هست. و البته این که جمع مکلف به انجام چنین کارهایی است بدین معنا نیست که افراد خیالشان راحت باشد و کاری نکنند با این توجیه که بر یک نفر لازم نیست بلکه ممکن است خودِ تشکیلِ یک جمع که متکفل انجام چنین کاری شود، وظیفه باشد.
مقدمۀ دوم: نظام زندگی انسان ها در دوره های مختلف در حال رشد و پیشرفت بوده است. در نظام ابتدایی زندگی افراد همۀ یا اکثر کارهای مربوط به مجموعۀ زندگیِ خودشان را شخصا متکفل می شدند. شخص در خانۀ خودش نان و لبنیات برای زندگیَش تامین می کرد، تعمیراتی که برای خانه لازم بود شخصا انجام می داد، برای ساخت خانۀ جدید خودش بخش قابل توجهی از کارها را عهده دار بود و ... .
با رشد و پیشرفتی که در زندگی اجتماعی حاصل شد، انسان ها به مرور دریافتند که این عملکرد صحیح و دقیق نیست. از این رو نظام توزیع نقش ها مطرح و محقّق شد. بین افراد مختلف جامعه تقسیم کار شد و هرکس مسئولیت بخشی از نقش ها را به دوش گرفت. این تقسیم کار برکاتی داشت. باعث شد کارها هم از جهت کیفیت افزایش پیدا کند و هم از جهت کمیت.
#جلسۀ_دوم_با_استاد_عالم_زادۀ_نوری
(بخش دوم)
با توجه به این دو مقدمه باید گفت: در نظام تولید علم نیز توجه به این دو نکته ضروری و اجتناب ناپذیر است. درست است که در دوره ای از ابن سینا نقل شده که من دیگر بر تمام علومِ زمان خود مسلط هستم و کسی حرف جدیدی برای من ندارد اما در شرایط کنونی با رشد ارتباطات جوامع و انفجار اطلاعاتی که وجود دارد، عمر یک نفر نه تنها برای بررسی همۀ علوم کافی نیست که حتی در بخش خاص هم تسلط تام و کامل به سختی ممکن است. از این رو همانگونه که در مشاغل تقسیم کار صورت گرفت، تقسیم کار در رشته های علمی نیز ضروری و اجتناب ناپذیر است.
یکی از موضوعاتی که در ده ها اخیر در حوزۀ علمیه مطرح شده، بحث تجزی در اجتهاد است، مشابه این بحث در سخنان آیةالله شیخ صادق لاریجانی با عنوان اجتهاد متوسط مطرح شده است. با این بیان که مجتهد لازم نیست در همۀ مقدمات خودش اجتهاد کند بلکه در بعض مراحل به اجتهادات دیگران استناد می کند و آن را مفروض قرار می دهد و بر اساس آن نظریۀ خود را بنا می نهد. این یعنی اعتماد به تلاش های دیگران برای جمع بندی و پیشبردِ کارهایی که از توانِ یک نفر و از عمرِ یک نفر فراتر است. در کارهای بزرگ این اعتماد یک ضرورت اجتهاد ناپذیر است.
در دورۀ کنونی اجتهاد در فقه بیش از یک عمر نیاز دارد، از این رو لازم است برای جمع بندی و نتیجه گیری و پیشبرد مسائل حرکت جمعی صورت گیرد، تجزیِ در اجتهاد جدی تر دنبال شود، در بین گروه های مختلف تقسیم کار صورت گیرد. البته در کیفیت تقسیم فروض مختلفی مطرح است؛ ممکن است بر اساس ابواب مختلف تقسیم کار صورت گیرد؛ عبادات و معاملات، ممکن است بر اساس کتب مختلف فقهی تقسیم کار شود کتاب الصلاة، کتاب الحج و ... تقسیم بندی صورت گیرد، ممکن است بر اساس مراحل کار مسئولیت ها تقسیم شود مثل همان نظریۀ اجتهاد متوسط.
ادبیاتِ تجزی در اجتهاد در دوره های جدید تبدیل شده به فقه های مضاف. فقه های مضاف همان تجزی در اجتهاد است ولکن با یک لسان جدید و نو. عرصه های مورد نیاز جامعه بین گروه های مختلف تقسیم شده و هر گروه بخشی از کار را به دوش گرفته است. بنابراین فعالیت در این عرصه باید با این ذهنیت و احساس مسئولیت صورت گیرد.
#جلسۀ_دوم_با_استاد_عالم_زادۀ_نوری
(بخش سوم)
نسبت به اقدامات خود در این عرصه نکاتی را باید مد نظر قرار دهیم؛
نکتۀ اول این که به هر میزان کار بزرگ تر شود، مدیریت آن هم سخت تر می شود، دقت کار هم باید افزایش پیدا کند، ظرافت و ریزبینی هر جزء نسبت به کار خود باید جدی تر شود. قطعات هواپیما در مجموعه های مختلف تولید می شود و در محلی روی هم سوار می شود. هر مجموعه ای باید کار خود را با دقت و ظرافت کامل انجام دهد تا هنگام سوارکردن قطعات مشکلی ایجاد نشود. بنابراین ما باید تلاش کنیم تا ادبیات کار تیمی را یاد بگیریم، به سمت انجام کار تشکلی حرکت کنیم و سرانجام کار و حرکت جبهه ای را رقم بزنیم.
متاسفانه منطق کار تیمی در ما شکل نگرفته است. اعتماد به کارهای یکدیگر در بین ما کم است. به کلام لغوی اعتماد نمی کنیم، به نظر رجالی اعتماد نمی کنیم و هرکدام را می خواهیم خودمان پیگیری کنیم. این باعث می شود که کار پیش نرود.
نکتۀ دوم این که جمع حاضر سهم خود از مجموعۀ فقه را انتخاب کرده است، عرصه ای که می خواهد محور فعالیت های خود قرار دهد، برگزیده است. مسیر خود را در راستای «#فقه_تربیت» تعریف کرده است. بنابراین باید مسئولانه با این عرصه برخورد کند، خود را وقف این مسیر کند، تلاش کند که در این عرصه برای خود انباشت علم حاصل کند. تا ان شاءالله پس از آن علم پیش رود و حرفهایی فراتر از حرف های موجود تولید شود.
نکتۀ سوم: در طی مسیر نباید به متوسط بودن قانع شد. انسان های متوسط زیادی در جامعه هستند. در موضوعات مختلف شخصیت های متوسط هستند و فعالیت می کنند. آن چیزی که الان کم داریم ستاره است. ستاره یعنی کسی که مرجعیت پیدا کند، محور قرار گیرد. و با توجه به این که سطح آگاهی ها افزایش یافته، دسترسی به اطلاعات زیاد شده و به عبارت خلاصه استانداردها افزایش یافته برای ستاره شدن در یک عرصه واقعا باید عمر صرف کرد.
#جلسۀ_دوم_با_استاد_عالم_زادۀ_نوری
(بخش چهارم)
نکتۀ چهارم: عرضۀ خروجی یکی از ضرورت های کار است. در هر عرصه ای انسان وارد می شود باید تلاش کند که خروجی داشته باشد. تلاش برای خروجی دادن باعث می شود که شخص در راه تحصیل آن مطلب، درک آن، قدرت بر تبیین آن تلاش مضاعفی داشته باشد.
تئوری خدمت در ضمن رشد، رشد در ضمن خدمت اشاره به همین مطلب دارد. یعنی در ضمن این که شخص در حال پیشرفت در یک موضوع است این تعهد را داشته باشد که از فعلیت های موجود خود به دیگران هم استفاده بدهد. در ضمن رشد، خدمت ارائه دهد و این باعث می شود که در ضمن این خدمت خودش هم رشد کند.
البته در این مسیر هم باید بر اساس قاعده و قانون (فرمول) خاص خودش عمل کرد. میزان خدمت در دوران مختلف رشد متفاوت است. در ابتدای دوران رشد میزان خدمت حداقلی است و به مرور این مقدار افزایش پیدا می کند. در ابتدا محور اصلی و اساسی رشد و تحصیل است و محور حاشیه ای خدمت اما به مرور درصد این دو تغییر می کند تا جایی که محور و اساس فعالیت ها خدمت می شود و تحصیل و رشد بخشی کوچکی از فعالیت ها را به خود اختصاص می دهد.
ممکن است بعضی نسبت به ارائۀ خروجی اندکی وسواس داشته باشند و برایشان سخت باشد اما توجه به این نکته ضروری است لازم نیست شما حرف آخر را در خروجی ای که ارائه می کنید زده باشید، همین مقدار که نکاتِ جدیدی را مورد توجه قرار داده باشید، بعضی از ابهامات مسئله را کاهش داده باشید نیز خود قابل توجه است و به دیگران کمک می کند. همین هم باعث می شود دیگران سرمایۀ خود را برای حل ادامۀ مسئله صرف کنند تا این که بخواهند از ریشه دوباره سرمایه گذاری کنند.
در پایان ضروری است به این نکته نیز توجه داده شود که فعالیت های شما در مجموعه و برای پیشرفت کارهای جمعی نیز بخشی از خروجی شماست. نباید صرفا به کارهای شخصی خود اهتمام بورزید و فعالیت های جمعی را نادیده گرفته شود.
#فقه_تربیت
#فقه_مضاف
#تعلیم_و_تربیت
@mojtaba_kafil