#جلسۀ_اول_مدرسۀ_فصلی_آشنایی_با_فقه_تربیت
(بخش هشتم و پایانی)
بند ششم: مهمترین عوامل تاثیرگذار در تربیت اجتماعی
مهمترین عوامل تاثیرگذار در تربیت اجتماعی را می توان در چهار مورد خلاصه کرد که هریک از آنها فقه مخصوص به خود باید مورد تحلیل و بررسی قرار گیرد. این عوامل عبارتند از:
1. رهبران سیاسی؛ یعنی اشخاصی که در ساختار حاکمیتی جامعه [در سطوح بالا] نقش ایفا می کنند. البته مراد صرفا رهبر برتر نیست بلکه رهبران درجۀ دوم و سوم نیز از این دسته به حساب می آیند.
2. ملأ؛ یعنی نخبگانی که مورد توجه مردم هستند. شخصیت هایی که در اصطلاح غربی آنان را سلبریتی می نامند. با توجه به عمق تاثیرگذاری این گروه صدا و سیما موظف است در چهره سازی از افراد دقت و اهتمام لازم را به خرج دهد. تلاش کند شخصیت های خود ساخته را محور پیگیری های خود قرار دهد. چه در عرصۀ هنر، چه در عرصۀ ورزش و چه در عرصه های دیگر.
3. رسانه؛ اعم از رسانه های دیداری، شنیداری، مجازی و غیر مجازی.
4. آموزش های عمومی؛ محیط های آموزشی عمومی یعنی مدارس آموزش و پرورش، دانشگاه ها، کلاس های فوق برنامه ای که در جامعه شیوع دارد، همگی از عوامل تاثیرگذار در تربیت اجتماعی به حساب می آیند. در دوران حاضر بسیاری از تربیت های سوء در کلاس های زبان و کلاس های موسیقی ایجاد می شود در حالی که در جامعۀ اسلامی نباید باب معلمی برای هرکسی باز باشد و بدون هیچ شرایط و ملاحظاتی شرایط برای همگان فراهم شود.
بند هفتم: تربیت خرد
آیات و روایات مربوط به فقه خرد در عرصۀ تربیت یکی از منابع مهم در تدوین فقه نظام تربیتی است. چند نمونه از مهمترین مواردی که ممکن است در این عرصه به آنها اشاره شود در ادامه ذکر می گردد؛
1. روایات مربوط به اکرام ولد به ویژه دختران؛ مثلا در روایت هست؛ أَكْرِمُوا أَوْلَادَكُمْ وَ أَحْسِنُوا آدَابَهُمْ يُغْفَرْ لَكُمْ. (وسائل الشیعة؛ ج21، ص478)
2. روایات مربوط به نام گذاری خوب برای فرزندان.
این دسته از روایات نشان می دهد که حاکمیت موظف است اجازۀ ثبت نام های غیر مناسب را ندهد.
3. روایات مربوط به استحباب تعلیم و تربیت صبی.
این دسته روایات وقتی در سطح کلان جامعه در نظر گرفته می شود، حکمش دیگر استحباب نیست بلکه وجوب است. یعنی بر حاکم واجب است که نسبت به تعلیم و تربیت جامعه اهتمام بورزند.
4. روایات مربوط به حقوق والدین؛ حقوق فراوانی در روایات برای والدین بیان شده است که از آنها می توان در مسائل مربوط به فقه نظام نیز بهره برد.
5. روایات مربوط به حقوق اولاد؛ بر اساس برخی روایات همانگونه که والدین بر فرزندان خود حقوقی دارند که فرزندان باید رعایت کنند، فرزندان نیز حقوقی دارند که والدین باید نسبت به آنها اهتمام بورزند.
در انتها توجه به این نکته ضروری است که با تحقق تربیت های خرد اصلاح مطلوب برای جامعه رخ نمی دهد. از این رو تحقیق و تحقق نظام تربیتی سالم برای رسیدن به جامعۀ مطلوب لازم است.
#فقه_نظام
#فقه_تربیت
#مدرسۀ_فصلی_آشنایی_با_فقه_تربیت
@mojtaba_kafil
#جلسۀ_دوم_مدرسۀ_فصلی_آشنایی_با_فقه_تربیت
(بخش چهارم)
پرسش و پاسخ
1. علوم تجربی جدید در طرح پیشنهادی شما چه جایگاهی دارند؟ تحصیلات دانشگاهی چه کاربردی دارد؟
تولید علم می تواند به روش های متعدد باشد. یعنی برای مستند کردن یک گزارۀ علمی طرق مختلفی ممکن است ارائه شود. از روش تجربی، شهودی، عقلی و عرفانی. حوزویان عمدتا وظیفۀ شان استناد به کتاب و سنت است. اما برای پدید آوردن جامعۀ اسلامی بی نیاز از سایر علوم نیستیم. باید دانشمندان دیگر هم از روش های خودشان مسیر را دنبال کنند. بعد این ها در کنار هم قرار می گیرند. این روش های مختلف به هم کمک می کنند تا راه باز شود. یعنی وقتی با روش تجربی مطلبی به دست می آید فرضیه ای برای روش نقلی ایجاد می شود و آن روش تایید یا رد می کند و همچنین گزارۀ به دست آمده با روش نقلی فرضیه ای می شود برای روش تجربی. به عبارت دیگر هریک از روش ها به منزلۀ پنجره ای هستند که نوری به واقع می اندازند تا واقع روشن شود. با باز شدن چهار پنجره احتمال خطا کمتر است و واقع نمایان تر.
به عبارت خلاصه علوم نسبت به یکدیگر یا زمینه سازی می کنند برای گشوده شدن یک افق تازه یا قرینه سازی می کند. قرینه سازی جلوی خطاها را می گیرد و زمینه سازی جلوی کاستی ها را می گیرد. در اصطلاح به این عملکرد «تعاضد منابع معرفتی» می گویند. البته وظیفۀ اصلی طلبه و عالم دین استنباط از منابع دینی است.
2. تعاضد منابع این چنینی موجب اسلامی مالی و تفسیر به رای نمی شود؟
این آسیب محتملی است که باید به آن توجه داد و دقت کرد که جهت گیری اصلی ذهن انسان از منابع دین باشد. ولکن به هر حال معارف برای یکدیگر قرینه سازی و زمینه سازی می کنند. در خیلی موارد به هم کمک می کنند. به هر حال هم احتمال خطا در استنباطات ما هست و هم احتمال توقف در استفاده از معارف موجود در منابع دینی. مراجعه به منابع دیگر هم ذهن ما را به جوشش می آورد که توقف نکنیم و هم موجب حصول اطمینان بیشتر می شود.
آقای مسعودی در این موضوع مقاله ای دارند. در تبیین نسبت بین این دو می فرمایند: روش ما باید زیگ زاکی باشد. عنوان مقاله این است: «روش گفتگوی مشارکتی گام به گام».
3. علوم تجربی کجای فقاهت به درد می خورد؟
سوال سختی است. در یکی از جلسات این دوره به تفصیل مورد توجه قرار می گیرد. فقط یک نکته در این عرصه این است که موضوعات را می توان از آنها گرفت ولی برای محمول باید به منابع دین مراجعه کرد و استنباط نمود.
4. در گزاره های توصیفی حجیت به چه معناست؟
قطعا به معنای معذریت و منجزیت نیست بلکه به معنای صحت انتساب به دین می تواند باشد.
5. فقه مضاف اگر در مضاف الیه قرار گرفت، باید بررسی شود فرآیند تربیت عالم آن علم چیست؟ باید چگونه چنین عالمی را تربیت کرد؟
این مسئلۀ مهمی است، مسئلۀ انقلاب اسلامی و تمدن اسلامی است. موسسۀ امام خمینی یک تجربه در این عرصه است، مرکز جامع هم تجربۀ دیگری است. این روش دوم به احتیاط نزدیک تر است اما این که کدامیک از دو روش بهتر جواب می دهد نیاز به بررسی های تفصیلی دارد.
#فقه_نظام
#فقه_تربیت
#مدرسۀ_فصلی_آشنایی_با_فقه_تربیت
@mojtaba_kafil
آشنایی با فقه تربیت.pdf
1.65M
بسم الله
این جزوه مربوط به درس «#آشنایی_با_فقه_تربیت» است.
محتوای این جلسات به تفکیک و به صورت متنی در کانال باز نشر شده بود ولکن به مناسبت برگزاری #مدرسۀ_فصلی_فقه_نظام_تربیت، به صورت فایلی در اختیار شما قرار گرفت.
#فقه_نظام
#فقه_تربیت
@mojtaba_kafil
پیشینۀ مباحث تربیتی در تراث شیعه.png
908.3K
بسم الله
#جلسۀ_سوم_مدرسۀ_فصلی_آشنایی_با_فقه_تربیت
عکس فوق نمودار سرفصل مباحث مطرح شده در پیشینۀ فقه تربیت در تراث شیعه است.
بر اساس سرفصل هایی که در نمودار آمده در کتب شیعه محتواهای تربیتی بیان شده است. این نمودار نشان می دهد که مباحث مختلف پیرامون تربیت در ابواب مختلف فقهی، روایی، تفسیری مورد توجه و تبیین قرار گرفته است.
پ.ن: پی دی اف استاد که تفصیل مباحث در آن ذکر شده نیز در ادامه قرار داده می شود.
#فقه_نظام
#فقه_تربیت
#مدرسۀ_فصلی_آشنایی_با_فقه_تربیت
@mojtaba_kafil
#جلسۀ_چهارم_مدرسۀ_فصلی_آشنایی_با_فقه_تربیت
(بخش پنجم)
پرسش و پاسخ
1. جایگاه مباحث توصیفی شرع و مباحث هستی شناسانه در فقه تمدنی کجاست؟ اگر صرفا گزاره های تجویزی توجه شود، مباحث توصیفی کجا قرار می گیرد؟ آیا برای به دست آوردن نظام تربیتی فقه کافی است؟
جواب: فقه قطعا کافی نیست ولی دغدغۀ ما بیانِ نقش فقه بود. قطعا علوم تربیتی به معنای عام، جامعه شناسی و علوم دیگر موثر است و فقه به تنهایی نمی تواند نظام را حاصل کند.
اگر قائل به فقه نظام باشید و فقه نظام را اعم از حکم وضعی و تکلیفی بدانید، احکام توصیفی جزء بدنۀ فقه می آید اما اگر فقه را به معنای مشهور بدانیم توصیفات در ذیل علوم تربیتی تبیین می شود. بُعد تجویزی می شود فقه، بعد توصیفی می شود تعلیم و تربیت اسلامی. البته در این عرصه ممکن است تجربۀ بشری هم نقش ایفا کند.
2. با این نگاه فقه همیشه منتظر سوال دیگران است، خودش فعال نیست، منفعل است.
جواب: دو دسته مسائل داریم؛ مسائل پسینی و پیشینی. وقتی به فقه نظام برسیم می شود پیشینی. در نظام سازی نقش فقه کلا پیشینی است. الگوی نظام آموزش و پرورش می دهد که یک امر پیشینی است.
3. طبق بیانی که در اول جلسه داشتید که این ها ناظر به اجرا و تحقق هستند، کیفیت اجرا کجا باید بررسی شود؟
جواب: کیفیت اجرا یا توصیف است یا تجویز. اگر فقه خرد مد نظر بود تجویز با فقه است، اگر فقه نظام معیار شد توصیف هم در فقه مطرح می شود.
اولین چیزی که در فقه نظام طبق نظر مختار مطرح می شود، ساختار نظام سیاسی است. الگوی کلان ادارۀ جامعه را کی باید طراحی کند؟ تقنین، اجرا، نظام توزیع قدرت را چه کسی باید انجام دهد؟ در دل این کلان نظام، وظایف دیگر تبیین می شود. نظام های تربیتی، اقتصادی، دفاعی شکل می گیرد.
4. در عرصۀ علوم غربی در مرحله ای هست که علوم کارکرد گرا می شوند، همراهی دستور و توصیف چگونه است؟
جواب: ما الان فقه نظام نداریم، در راستای امکان سنجی هستیم. هنوز زنجیره شروع نشده است. وقتی زنجیره شروع شود و پیش رود مباحث مختلف آن شکل می گیرد. امروز بر امکان سنجی فقه نظام بحث می شود باید از این مرحله عبور کرد تا مباحث کارکردی و ... مطرح شود.
5. متکفل علوم تربیتی اسلامی کیست؟
جواب: علوم تربیتی متکی بر منابع اسلامی می شود علوم تربیتی اسلامی. و باید توجه داشت که هر چیزی بخواهد اسلامی بشود باید منهج و روش شناسی اسلامی در آن رعایت شود. اسلام یعنی مبتنی بر کتاب و سنت و عقل. به روش شناسی خودش باید انجام شود. این روش شناسی لوازم، علوم و مقدماتی دارد. و البته پر واضح است که برای تحقق نظام تعلیم و تربیت اسلامی همۀ عرصه ها کار فقیه نیست.
#فقه_نظام
#فقه_تربیت
#مدرسۀ_فصلی_آشنایی_با_فقه_تربیت
@mojtaba_kafil
#جلسۀ_پنجم_مدرسۀ_فصلی_آشنایی_با_فقه_تربیت
(بخش ششم)
مورد پنجم: قواعد اعتبار سنجی روش های علوم تجربی
در مباحث مربوط به فقه های مضاف، ما با انبوهی از پژوهش های تجربی مواجه هستیم. مثلا در فقه تربیت با انبوهی از پژوهش های روانشناسی مواجه هستیم. نسبتِ این پژوهش ها با فقیه تربیت چیست؟ اصلا اینها در مسیر استنباط جایی دارند؟ جای پژوهش های تجربی در استنباط کجاست؟ این مجموعه سوالات را در ذیل عنوان «قواعد اعتبارسنجی روش های علوم تجربی» می توان بررسی کرد.
مثلا روایاتی داریم پیرامون تنبیه بدنی، از سوی دیگر پژوهش های متراکم روانشناسان وجود دارد پیرامون تنبیه بدنی. در استنباط نظام اجتماعی باید چه کرد؟
مثلا آیا فقط سوالاتی که آن پژوهشگر تجربی دنبال کرده به درد می خورد یا نتایج آن هم به درد می خورد؟ ممکن است فقیه اصلا به این جهت توجه نداشته و در مواجهه با مطلب آنها این سوال برای او هم مطرح می شود. ممکن است گفته شود جواب ها به درد نمی خورد. چرا که «مشاهده گرانبار از نظریه» است. یعنی مثلا شما وارد یک خیابان می شوید، وقتی کل آن خیابان را می چرخید صرفا مغازه هایی که در مورد موضوع مد نظر شماست مورد توجه شما قرار می گیرد. یعنی آنچه در ذهن است در پاسخ اثر می گذارد. مثلا اگر شخص به دنبال غذا باشد فقط اغذیه فروشی ها را می بیند و اگر نسبت به دیگر مغازه ها از او سوال شود اصلا آنها را ندیده است. بنابراین به جواب ها نمی توان توجه کرد، نهایتا فقط سوالات او برای پژوهشگر فقه تربیت قابل استفاده است.
ممکن است کسی بگوید اصلا سوالاتش هم به درد من نمی خورد. چون سوالاتش متناسب با نیازهای جامعۀ خودش است و ربطی به جامعۀ من ندارد. آیا سوالی که بر آمده از نیاز جامعه ای است می توان برای جامعۀ دیگر از آن سوال استفاده کرد؟
لو سلّم که نتایج پژوهش ها هم به درد می خورد، فقط در موضوع شناسی به درد می خورد یا در استظهار از دلیل هم می تواند اثر بگذارد؟ مثلا اگر گفتید تنبیه بدنی باید محسنانه باشد یعنی به مصلحت طفل. بعد پژوهش تجربی موضوع را تشخیص می دهد به این صورت که می گوید این تنبیه بدنی فلان ضرر را دارد پس محسنانه نیست. یا این که در استظهار از دلیل نیز می تواند اثر بگذارد؟
سوال بعدی این است که برای حجیت پژوهش ها چه جامعۀ آماری مهم است؟ مثلا یکی از پژوهش گرها جامعۀ آماری اش 17-18 بیمار روانی بوده است. بعد نظریه داده است برای کل بشریات و نظریۀ او الان هم مورد استفاده است. آیا چنین پژوهشی معتبر است یا تعداد و کیفیت جامعۀ آماری مهم است؟ خودِ پژوهشگر چه ویژگی هایی باید داشته باشد؟ آیا مهم است چه کسی پژوهش کند؟ روش پژوهشش چه بوده است؟
این ها بخشی از عرصه ها و سوالاتی است که در اصول فقه فقه نظام باید مورد بررسی و دقت نظر قرار گیرد.
پرسش و پاسخ
1. چرا به بحث تزاحمات اشاره نشد در حالی که در حکومت داری بسیار کاربرد دارد؟ بعلاوه مثال ها و تطبیقاتی که انجام شد بیشتر فقه خرد بود نه فقه نظام!
جواب: در ابتدای بحث گفته شد که حدود 18 عنوان استخراج شده است، تزاحم نیز یکی از این عناوین است که در این جلسه مورد اشاره نشد اما در تحقیقات هست. مثلا در فقه تربیت تزاحم بین متولیان تربیت یک مسئله است. مرجحات چنین تزاحمی کدام است؟
علاوه بر این، گفته شد که روش به دست آوردن سرفصل ها عمدتا پسینی است. قطعا وقتی قطار استنباط نظامات حرکت کند مسائل متعدد فراوانی مطرح می شود.
نسبت به بخش دوم سوال هم باید گفت: مباحثی که گفته شد شاید در فقه خرد هم کاربرد داشته باشد اما قطعا در فقه نظام هم کاربرد دارد.
2. اگر ملاک در حجیت خبر واحد بناء عقلا باشد چرا قدر متقین تجویزیات می شود؟ اتفاقا در بناء عقلا توصفیات نیز مشمول حجیت است. بسیاری از خبرهای موجود فعلی اخبار توصیفی است.
جواب: این بحث از جمله مباحثی است که کما بیش فقها به آن پرداخته اند، آنچه گفته شد نظر آیةالله تبریزی بود. نکتۀ مد نظر ایشان هم این است که روایاتی که پیرامون حجیت خبر واحد است مربوط به تجویزیات است. یعنی روایتی که حجیت خبر واحد را ثابت می کند پیرامون تجویزیات است، این ربطی به این که مفاد اخباری که در جامعه رد و بدل می شود چیست، ندارد.
3. جایگاه عقل چیست؟
جواب: این مسئله ایست که باید بحث شود. عقل کدام عقل است؟ راه دسترسی به حکم عقل چیست؟ منظور از عقل برهان است یا پژوهش های تجربی؟
#فقه_تربیت
#فقه_نظام
#مدرسۀ_فصلی_آشنایی_با_فقه_تربیت
@mojtaba_kafil
#جلسۀ_ششم_مدرسۀ_فصلی_آشنایی_با_فقه_تربیت
(بخش هفتم)
3. به طور کلی جدا کردن آیات تربیتی و روایات تربیتی موجب می شود از قرائن موجود در آیات و روایات دیگر غفلت شود. بنابراین این جدا سازی صحیح نیست.
این تحذیر بجاست و پژوهشگر نباید فقط به آن باب اکتفا کند. بلکه باید پشتوانۀ اطلاعاتی او گونه ای باشد که بداند کجا باید دنبال چه چیزی بگردد؟ به عبارت دیگر باید یک سطحی از احاطه را نسبت به ابواب مختلف داشته باشد. ولکن این تحذیر صحیح و نکتۀ مهم باعث تعطیلی باب بندی نمی شود. چرا که تعطیلی آن نیز آسیب هایی را به دنبال دارد مثلا این که موجب سر در گمی پژوهشگر می شود. به عبارت دیگر برای فقیه استفراغ وسع لازم است و استفراغ وسع هم با اکتفا به همان باب حاصل نمی شود اما این بدان معنا نیست که کلا باب تخصص بسته شود بلکه نسبت به مجموعۀ آیات و روایات احاطه لازم است و نسبت به موضوع تخصصی احاطۀ بیشتر ضروری است.
در این مسیر می توان با کارهای جمعی درجه از خلل ها و نقص ها را جبران کرد.
4. چرا رفتید سراغ فقه تربیت؟ انسان شناسی و اخلاق کجا باید بحث شود؟
علم تربیت از آن دو استفاده می کند اما گزاره های تربیتی اکثرا هنجاری هست. این ها مبانی تربیت به حساب می آیند که جزء گزاره های علم تربیت نیستند. آن دو جزء حوزۀ تعلیم و تربیت اسلامی هستند اما جزء علم تربیت نیستند.
5. ربط مباحث با فقه نظام چیست؟
ما وقتی از فقه نظام صحبت می کنیم رابطۀ آن با فقه فردی رابطۀ تباین نیست، کسی که می خواهد فقه نظام تولید کند ناچار است از فقه فردی بگذرد. در مواردی که فقه فردی تولید شده که از همان استفاده می کند اما مواردی که تولید نشده باید تولید شود.
#فقه_تربیت
#فقه_نظام
#مدرسۀ_فصلی_آشنایی_با_فقه_تربیت
@mojtaba_kafil
#تک_جلسات_قابل_توجه
جلسۀ دوم - بخش سوم
مطلب دوم: گستره و تقسیم بندی مسائل آموزش و پرورش
دومین مطلبی که لازم است در این عرصه مورد توجه قرار گیرد این است که مسائل آموزش و پرورش مسائلی متکثر و متنوع دانست. بخشی از این هم به جهت گستردگی و شمول این وزارت خانه است. این وزارت خانه بزرگترین وزارت خانۀ کشور است. بیش از نیمی از حقوق بگیران دولت در این وزارت خانه مشغول هستند. از جهت مخاطبین هم در دورۀ کنونی حدود شانزده میلیون و ششصد هفتصد هزار دانش آموز مشغول تحصیل هستند. بنابراین باید توجه داشت که مسائل این وزارت خانه مسائل چند لایه، پیچیده، تقریبا مرتبط با همۀ مسائل دیگر، دارای ارتباطات چند سویه، استمرار و تداوم در سال های متمادی است و این عناصر باعث سختی کار می شود.
جهتِ نگاه به مسائل این وزارت خانه نیز مهم و ضروری است. برخی مسائل را از منظر علوم تربیتی دنبال می کنند در حالی که به نظر می رسد این نگاه، کوچک انگاری این مسائل است. چرا که برخی علوم تربیتی را از جمله عوامل چالش زا در این عرصه بر می شمرند.
مسائل این وزارت خانه را می توان در سه دسته طبقه بندی کرد؛ مسائل کلان و راهبردی، مسائل موضوعی حوزه های خاص و مسائل خرد.
مسائل کلان و راهبردی، مسائلی است عمیق، چند بُعدی و دارای پیچیدگی که باید ناظر به موقعیت نسبت به آنها تدبیر کرد. یکی از ویژگی های این دست مسائل این است که همیشه نمی توان بر اساس قواعد ذکر شدۀ علمی با آنها مواجه شد. در برخی موارد اساسا مسأله به جهت کنارگذاشتن یا بی توجهی به همین قواعد ایجاد شده است و نمی توان صرفا با توجه به همین دست قواعد آنها را حل کرد. در جامعۀ ما به جهت درگیری بین جهتِ اسلامی – بومی با جهت مدرن این چالش ها جدی تر نیز می شود. مثلا یکی از مسائل بحث مردمی سازی آموزش و پرورش است. در این عرصه سه دیدگاه مطرح است؛ مردمی بودن، دولتی بودن، خصوصی بودن. در مواجهه با این مسأله اولا باید تلاش کرد به درستی مسأله شناخته شود. مثلا اساسا مردمی سازی یعنی چه؟ مراد از مردمی سازی چیست؟ سپس باید توجه داشت که نقش علوم مختلف در حل این مسأله چگونه است؟ در حل این مسائل قطعا فقه نقش دارد ولکن مشارکت کننده است. چرا که نمی توان به آنها تک بعدی نگاه کرد باید ایده های مختلف مطرح شود، جهت های مختلف مسأله دیده شود.
دستۀ دوم از مسائل آموزش و پرورش مسائل موضوعی در حوزه های خاص است. مثلا این که برای آموزش دانش آموزانی با نیازهای ویژه و خاص چگونه باید تصمیم گیری کرد؟ در این عرصه ها تمرکزها و تخصص های موضوعی محوریت بیشتری دارد. یا مثلا برای تقویت دین داری دانش آموزان چه باید کرد؟ چگونه باید عمل کرد؟ در چه مقطعی باید اقدام نمود؟ در این عرصه نیز فقه کارآیی دارد و می توان از آن بهره جست.
مسائل خرد و موردی دستۀ سوم مسائل آموزش و پرورش است. مثل این که پدر و مادر یا معلم در سخت گیری بر متربی تا چه حدی می تواند پیش برود؟ چه مقدار می تواند او را الزام کند؟ این دست مسائل را نمی توان از جمله مسائل و چالش های نظام دانست.
با توجه به این که در حل مسائل با ضرورت ها و محدودیت هایی مواجه هستیم باید ناظر به ضرورت ها و چالش ها نسبت به نوع فعالیت خود تصمیم بگیریم. چرا که بسیاری امور در ادارۀ کشور و صحنۀ عمل با ضرورت ها و اضطرارها همراه است.
مطلب سوم: توانایی فقه
سومین مطلبی که در این عرصه باید مورد توجه قرار گیرد این است که فقهِ موثر برای حل مسائل کشور فقهِ در معنای عام و کلان آن است. فقهی که به دو نکته توجه داشته باشد. نکتۀ اول این که نگاهش نگاه فردی نباشد بلکه نگاه اجتماعی سیاسی داشته باشد. مسائل را در حد چالش های یک فردِ متدین مورد توجه قرار ندهد بلکه پیامدهای اجتماعی آنها، ابعاد مختلف مسأله و جهات دیگر را نیز مد توجه قرار دهد. نکتۀ دوم این که صرفا با داشته های فقهی برای حل مسائل اقدام نکند بلکه مجموعۀ محتواهای دین را مد نظر قرار دهد. چنین فقه و فقاهتی قطعا معنای جزئی از فقه را در خود دارد ولی به آن محدود نمی شود.
#فقه_تربیت
#فقه_نظام
@mojtaba_kafil
1-panahiyan.mp3
33.95M
🎙صوت سخنرانی حجتالاسلام والمسلمین علی رضا پناهیان در افتتاحیه اجلاسیه مشترک جریانهای تمدنی / یکشنبه ۲۴ دی ۱۴۰۲- قم
❓بدون فقه نظام نمی توانیم جامعه را اداره کنیم / انکار فقه نظام، انحراف است.
❓بخش اقتصاد جامعه باید بر اساس فقه نظام تنظیم شود/ جامعه ما نسبت به فقه نظام به جهل مبتلا شده است!
❓تقسیم بندی علوم و مقاطع تحصیلی را دیگران انجام داده اند...
#جامعیت_اسلام
#فقه_نظام
#اجلاسیه_مشترک
https://eitaa.com/Tamadon_Islam