قدس خراسان: مدارس مشهد فردا مجازی هستند
محسن داوری، فرماندار مشهد:
🔸فردا سه شنبه ٣٠ آبان، کلیه فعالیتهای آموزشی تمامی مراکز آموزشی نواحی هفتگانه مشهد، تبادکان، احمدآباد و رضویه در نوبت صبح به صورت غیر حضوری و در بستر سامانه شاد برگزار خواهد شد.
🔸فعالیتهای ورزشی روباز دارای محدودیت خواهند بود و به مردم توصیه میشود از مسافرتهای غیر ضروری پرهیز کنند.
🔸برای تعطیلی شیفت عصر، فردا تصمیم گیری خواهد شد.
@QudsKhorasan
مدتی قبلتر به لطف یکی از خبرنگاران خوشفکر مشهدی با جمعی از دوستان، در روزنامه قدس جمع شدیم و قرار شد پیرامون ده موضوع، پروندههای اندیشهای منتشر کنیم. یکی از موضوعات با عنوان نقد تکنوکراسی در مشهد، بدنبال این بود که وضعیت واردات و مصرف تکنولوژی در مشهد را رصد و نقد کند.
آن خبرنگار خوشفکر موضوع را به یکی از افراد حوزه ریاست مجموعه قدس منتقل کرد و او در صوتی کوتاه باندازه ۳۰ ثانیه، کل آن موضوع را با این عبارت که "شما میخواهید تکنوکراتها را بزنید" کنار گذاشت.
حالا روزنامه قدس، تیتر میزند که بخاطر آلودگی هوا، این مراکز در مشهد تعطیلاند و البته اولین روز تعطیلی نبوده و نخواهد بود.
بهراستی تا چه زمانی اصحاب تکنیک و تکنولوژی، بدون نقد و شنیدن انتقاد، در سرزمین ما جولان خواهند داد؟
هدایت شده از KHAMENEI.IR
حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 هماکنون؛ اجرای حرکات ورزش باستانی در حسینیه امام خمینی در ابتدای دیدار مدالآوران ورزش کشور با رهبر انقلاب
💻 Farsi.Khamenei.ir
از چند سال اخیر، حسینیه امام خمینی (ره) تبدیل به نمونهای از همان حسینیهها و مساجد ۲۰ سال پیش کشور و البته بخش قابل توجهی از تاریخ سنت اسلامی_ایرانی شده است.
یکی از مخربترین اقداماتی که مسئولین جمهوری اسلامی انجام دادند، تعطیلکردن یا کاهش فعالیتهای فرهنگی، ورزشی، سیاسی، اقتصادی و اجتماعی در مساجد بود.
🔰 گروه الهیات تاریخ و مهدویت موسسه پژوهش و نشر مسجد مقدس جمکران برگزار میکند:
⭕️ نشست روایت الهیاتی از تاریخ و علم عمران ابنخلدون⭕️
با حضور دکتر محمدرضا قائمینیک
یکشنبه ۵ آذر ساعت ١۵:٣٠
علاقهمندان جهت شرکت در این نشست، مشخصات خود را به آیدی @Kowsarnia ارسال نمایند.
#نشست
#پیشینه_شناسی_الهیات_تاریخ
🔰 گروه الهیات تاریخ و مهدویت موسسه پژوهش و نشر مسجد مقدس جمکران برگزار میکند:
✅ نشست نظریه تاریخی نوصدرائیان معاصر در تفسیر انقلاب اسلامی (علامه طباطبایی، شهید مطهری، آیت الله مصباح یزدی، حجت الاسلام پارسانیا)
🎤با حضور مجازی دکتر محمدرضا قائمینیک
⏰ پنجشنبه ٩ آذر، ساعت ١٠:٣٠
✨علاقهمندان جهت شرکت در این نشست، مشخصات خود را به آیدی @IslamicTheology ارسال نمایند.
https://app.bigbluebutton.me/join/sdo17gvnwa
#نشست
#پیشینه_شناسی_الهیات_تاریخ
🔶🔹 پژوهشکده زیارت و گردشگری دانشگاه فردوسی مشهد برگزار می کند:
🕌 رواق اندیشه حکمرانی زیارت
✅ نشست علمی روندپژوهی مطالعات جهانی زیارت
ارائه دهنده:سرکار خانم حافظ
پژوهشگر پژوهشکده زیارت و گردشگری دانشگاه فردوسی مشهد
ناقد:دکتر قائمی نیک
عضو هیئت علمی دانشگاه علوم اسلامی رضوی
🕡 زمان: دوشنبه ۱۳آذر ماه ۱۴۰۲ ساعت ۱۷
🔰 مکان: کلاس یک
لینک حضور مجازی:
http://vroom.um.ac.ir/cpts
@fum_cpts
تاملی در پژوهشهای «از منظر مقام معظم رهبری»
[قسمت اول]
در سالهای اخیر، پژوهشهای متعددی دربارۀ اندیشهها و بیانات مقام معظم رهبری، در قالب همایش، کتاب، مقاله، پایاننامه یا طرحِ پژوهشی انجام شده است. با اینحال بهنظر میرسد علیرغم اهمیت و ضرورت پژوهش در اندیشههای ایشان، شایسته است که به چند نکتۀ روششناختی و مبنایی توجه کرد.
1) شأنیتِ مقام معظم رهبری: مطابق با اعتقادات شیعیان، مقام معظم رهبری در جایگاه «ولی فقیه» بهمثابه نائب امام زمان (عج) قرار دارند. از اینجهت شأنیت و جایگاه اندیشهها و بیانات ایشان، در حقیقت در ذیل ایدۀ ولایت و فقاهت شیعی تعریف میشود. در میان علوم اسلامی، دانشهایی نظیر حکمت، عرفان و کلام متکفل توضیح مفهوم ولایت بودهاند و تا حدی توانستهاند بارِ معنایی دشوار این مفهوم را توضیح دهند. این مفهوم و معنای عمیق آن، مخصوصاً در دورۀ غیبت امام زمان (عج)، پیچدگیِ مضاعفی در نسبت با مسائل زندگیِ انسان شیعی پیدا میکند. مطابق روایات، رابطۀ امام زمان (عج) و ولایتشان با شیعیان، بهمثابه بهرهمندی از آفتاب پشت ابر است. حال مقام معظم رهبری، نائب امام زمان (عج) در عصر غیبت هستند و از اینجهت، بهنظر میرسد در فهم و تفسیر بیانات ایشان، بایستی آن معانی و مفاهیم دشوار در علوم اسلامیِ مذکوری را مدنظر داشت که سعی در توضیح مفهوم و معنای ولایت، مخصوصاً ولایت باطنی امام معصوم که مقام معظم رهبری نیابت عام از ایشان را داشته اند.....
https://eitaa.com/mojtamaona
تاملی در پژوهشهای «از منظر مقام معظم رهبری»
[قسمت دوم]
بدون توجه به آن بار معنایی، بیانات مقام معظم رهبری، با سخنرانیِ یک انسانِ عادی تفاوتی نخواهد یافت و حجیت و اعتبار پژوهش دربارۀ آثار ایشان نیز بیمعنا خواهد شد. از این منظر، تمامِ بار معنایی ولایت و فقاهت در تفکر شیعی را باید در پشتِ گزارههای بیانات ایشان دنبال کرد. بهراستی پژوهشگری که اندک درکی از بار معنایی ولایت و فقاهت در تفکر شیعی نداشته باشد، چگونه میتواند در کلامِ ایشان به مثابه ولی فقیه و نائب امام زمان (عج)، خواه با دید موافق و خواه با دید انتقادی به پژوهش بپردازد.
2) رهبری نظام خاصِ جمهوری اسلامی: در عصر غیبت امام زمان (عج)، تقریباً هیچ حکومتِ سیاسی با مختصات جمهوری اسلامی وجود نداشته است. بر اساس آثاری همچون «فیالعمل مع السلطان» از سیدمرتضی علمالهدی، موضع سیاسی علما در دورۀ حضور پادشاهان و سلاطین، موضع همکاری مشروط است، در حالیکه در نظام جمهوری اسلامی، برای اولین بار در عصر غیبت، ولیِ فقیه راساً در نقطۀ کانونیِ قدرت سیاسی قرار گرفته و هدایت خاص و عام جامعۀ اسلامی و حتی مطابق بیانات امام خمینی (ره)، مدیریت جامعۀ غیر اسلامی را نیز برعهده گرفته است. بنابراین اگر در مقام مقایسه با دیگر علمایِ تاریخ اسلام برآییم، بیانات امام خمینی (ره) و مقام معظم رهبری در جایگاه ادارۀ چنین نظام سیاسی و جامعۀ خاص و بینظیری در عصر غیبت است که نظیر آنرا نمیتوان در دورۀ هیچ یک از علمایِ سابق یافت. بهاین معنا تحقیق و پژوهش در بیانات ایشان، متوقف بر درکِ دقیقی از وقایع بزرگی همچون انقلاب اسلامی و نظام جمهوری اسلامی و نظم پیچیدۀ سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی این نظام در دورۀ معاصر است. همانطور که میدانیم در دورۀ مشروطه، به دلیل ابهامات پیشآمده میان علمای نجف و سامرا از یکسو و علمای تهران نظیر شیخفضلالله نوری از سوی دیگر، این نهضت شکست خورد و شیخ بر سرِ دار رفت و منورالفکران از آن بهره بردند و در نهایت به استبداد رضاخانی منجر شد. حال اگر انقلاب اسلامی و نظام جمهوری اسلامی را با مشروطه مقایسه کنیم، روشن است که انقلاب اسلامی بهمراتب پیچیدگیهای مفهومی و معنایی بیشتری از مشروطه دارد و بههمین قیاس، بیانات مقام معظم رهبری، بهمثابه رهبرِ و هدایتگرِ این نظام پیچیده در دورۀ معاصر، حائز معانی پیچیدهای است که بیدقتی در آنها بهمراتب مخربتر از دورۀ مشروطه خواهد بود.
3) شمولیت بیانات مقام معظم رهبری نسبت به دیگر نظریهپردازان: اگر بیانات مقام معظم رهبری، مخصوصاً آن دسته از بیانات ایشان که ناظر به مسائل جدید و معاصر جامعۀ ایرانی است را با نظریات دیگر نظریهپردازان معاصر در نظر بگیریم، طبعاً به جهت جایگاه حقوقی ایشان، این بیانات باید بتواند نسبت به نظریات دیگر معاصر، شمولیت داشته باشد. فیالمثل اگر موضوع زنان در بیانات ایشان را موضوع پژوهش خود قرار میدهیم، به دلیل جایگاه حقوقی و فکری ایشان، دیدگاه ایشان باید بتواند دستکم آن دسته از دیدگاهها و نظریاتی که در نزد دیگر نظریهپردازانِ این موضوع که به بیانات ایشان پایبند بوده و با الهام از دیدگاههای ایشان، به طرح نظریاتی پرداختهاند را پوشش دهد. اگر نظریات الف و ب و ج توسط افرادی صورتبندی شدهاند که با الهام از دیدگاههای مقام معظم رهبری، دست به نظریهپردازی زده یا نظریات رقیبشان را نقد کردهاند، طبعاً باید پژوهش دربارۀ نظریات مقام معظم رهبری در موضوع زنان، جامع این دیدگاهها و نظریات و نقدهای آنها باشد.
4) توجه به باطن معانیِ بیانات مقام معظم رهبری: با نظر به نکات مذکور، بهنظر میرسد در تحقیقات مربوط به بیانات مقام معظم رهبری، باید باطن معانیِ این بیانات را مدنظر قرار داد. مراجعۀ اخباریگونه و تکرار آنچه در سایتِ ایشان ذکر شده در قالب کتاب، مقاله، پایاننامه و نظایر آنها عملاً بهمعنای بیاعتباری این بیانات است. فارغ از اینکه به اذعان خودِ مقام معظم رهبری، بیانات ایشان، قابل نقد و بررسی نیز هست، اما حتی در مقام تایید و حجیت نیز برخورد اخباریگونه و ظاهرگرایانه با بیانات ایشان که متاسفانه مکرر در تحقیقات رایج دیده میشود، بهمعنای بیاعتباری بیانات ایشان و تلقیِ آنها در سطحی پایینتر از بسیاری از آراء دیگر است.
https://eitaa.com/mojtamaona
تاملی در پژوهشهای «از منظر مقام معظم رهبری»
[قسمت سوم]
5) معضلات روششناختی مواجهه با بیانات مقام معظم رهبری: یکی دیگر از معضلات پژوهشهای «از منظر مقام معظم رهبری»، ضعف در روششناسی بررسی بیانات ایشان در بعضی از این تحقیقات است. استفاده از روشهای سهلالوصول گرندد تئوری (نظریۀ دادهبنیاد)، تحلیل گفتمان، تحلیل محتوا، نشانهشناسی و نظایر آنها، بدون مفروضات فلسفیِ و مبنایی این روشها، در تحلیل بیانات ایشان در بسیاری از پژوهشها مشهود است. با اینحال همانطور که در نکات پیشین اشاره شد، شأنیتِ ایشان بهمثابه یک متفکر اسلامی، در جایگاه ولی فقیه و رهبری نظام مقدس جمهوری اسلامی، نیازمند اتخاذ روششناسیِ متناسب با تفکر اسلامی است. فیالمثل میدانیم که تحلیل گفتمان، تحت تاثیر تبارشناسی نیچه و فوکو، متکی بر توضیح منشاء حقیقت و علم و دانش بر اساس روابط قدرتِ ایندنیایی است و حقیقت و علم را امری کاملاً برساخته و عاری از حقیقت نفسالامری میداند. از اینجهت ماحصل بهرهگیری از تحلیل گفتمان در تحلیل بیانات مقام معظم رهبری بهمعنای آن است که حقیقت در کلامِ ایشان، امری است بیبهره از حقایق باطنی و نفسالامری و صرفاً ناشی از روابط قدرت ایندنیایی است که طبعاً با جایگاه و شأنیتِ دینی ایشان سازگار نخواهد بود. آیا علوم و معارف اسلامی ما ولایتِ فقیه را بر اساس روابط قدرتِ ایندنیایی توضیح میداده اند که بیانات ایشان را نیز بر همین اساس تحلیل کنیم یا آنکه در توضیح مفهوم ولایت الهی و بسط آن در امام معصوم و نائبِ او در عصر غیبت، معنای دیگری از قدرت و بیان و کلام داریم که فیالمثل در نزد حکما و عرفا و متکلمین به بحث گذاشته میشده است؟ در اینجا آیا شایسته نیست که ابتدا میان این دو معنا از قدرت، تاملی داشته باشیم تا بعد از آن، حدود روششناسیِ تحلیل گفتمان بیانات مقام معظم رهبری در فلان موضوع روشن شود؟
https://eitaa.com/mojtamaona
#مشهدآباد 3: مشهد، گرداب ویرانگر توسعۀ سرمایهداری یا امید به پیشرفت اسلامی-ایرانی
هری ترومن، رئیس جمهور ایالات متحده آمریکا، در 1945.م (1327 ش)، در ذیل اصل4، دستورالعمل اجرای برنامه های توسعه را برای کشورهای توسعه نیافته توسط بلوک غرب و آمریکا مطرح کرد و از همین سال، اولین برنامه عمرانی (توسعه) در دولت پهلوی دوم در ایران در دستور کار قرار گرفت. برنامه های اول و دوم به دلیل وجود موانع سنتی، تاریخی و ساختاری در جامعه ایران، با ناکامی همراه بود و با مطالعات گسترده غربی ها برای رفع این موانع، برنامه سوم (1341)، با شدت بیشتری آغاز شد. در یادداشت مربوط به نهاد علم در مشهد، اشاره خواهم کرد که از قضا، رشته های علوم اجتماعی و اقتصادی و سیاسی در مشهد نیز تقریبا در همین دوره و با تأکید بر موضوع توسعه شکل گرفتند و حتی تا امروز ادامه دارند.
مطابق گزارش پژوهشگران دانشگاه هاروارد به مسئولیت تاس . اچ مک لئود، در جریان اجرای برنامه های اول تا سوم در ایران، یکی از موانع بسط توسعه سرمایه داری در ایران، دین، باورها و بافت های دینی بوده است. به همین جهت، پیگیری توسعه در شهری مثل مشهد، اولا باید با گسست رابطه تنگاتنگ و دیرینه «زندگی» مردم با هویت دینی و ثانیا شکل دادن به شهری جدید در حاشیه بافت قدیمی مشهد پیگیری می شد. به همین دلیل، اولا در استمرار مدرنیزاسیون دوره پهلوی اول، بافت دینی پیرامون حرم مطهر امام رضا (ع)، با کشیدن دیوار میدان حضرتی، از زندگی شهری دچارگسست بیشتری شد و ثانیا سمت غرب مشهد، هدفِ ایجاد زیرساخت های توسعه مدرن شهری قرار گرفت. «مشهد نو»، در گسست از مشهد سنتی و البته در حاشیه آن، شکل می گرفت و توسعه می یافت. بافت های سنتی دارالعلم، دارالشفا و دارالتجاره که همگی در همجواری و پیوند با اماکن قدسی حرم و مسجد شکل می گرفتند، به صورت گسسته و منفک شده مدرسه و دانشگاه، بیمارستان، پاساژ و پارک و نظایر آن ها، ولو با داشتن یک نمازخانه کوچک در حال شکل گیری و گسترش بود. بی جهت نبود که وقتی مسجد از کارکرد اجتماعی و فرهنگی اش تخلیه شد، در دهه70، انبوهی از مساجد بافت پیرامون حرم مطهر تخریب شد.
با این حال توسعه سرمایه داری در غرب که مبتنی بر ایده ترقی تاریخی و نفی هرچه بیشتر سنت دینی شکل گرفته است، هر چند در نقطه آغاز، دست به ایجاد جهانی موازی می زند، اما به تدریج جهان موازی دینی و سنتی خود را نیز تخریب کرده و تاریخِ آن را مطابق با نگاه خود بازخوانی می کند. به همین علت، در آغاز، «مشهد نو» در حاشیه مشهد سنتی شکل گرفت، اما به تدریج آن را در ذیل خود بازخوانی می کرد؛ گویی، تاریخ مشهد سنتی نیز بایستی در سایه تاریخ مشهد نو بازخوانی می شد.
باوجود اینکه وقوع انقلاب اسلامی چالش بنیادینی در اجرای برنامه های توسعه سرمایه داری رقم زد، اما با آغاز دهه70 شمسی و اجرایِ تعدیل شده برنامه های توسعه سرمایه داری توسط دولت پنجم و ششم، مشهدِ نو، دوباره رونق یافت، با این تفاوت که بازخوانیِ مشهد دینی و سنتی در ذیل پروژه توسعه سرمایه داری، بیشتر مدنظر قرار گرفت. در این دهه و دهه های بعد، همه تصمیمات درباره مشهد، حتی تصمیمات درباره مشهد سنتی و دینی، در مشهدِ نو و ذیل منطق اسلام مالی شده توسعه سرمایه داری گرفته می شد. اصلا تا حرفی در «مشهد نو» زده نمی شد، تأثیری در تصمیم گیری درباره مشهد نداشت؛ همه باید به «مشهدِ نو» می آمدند تا در مشهد، به رسمیت شناخته می شدند. از این منظر است که می توان دریافت چرا تخریب بافت سنتی و تاریخی پیرامون حرم امام رضا (ع)، در این دوره راحت تر از دوره پهلوی توجیه یافت.
https://eitaa.com/mojtamaona
https://shahraranews.ir/fa/publication/content/14550/388380