eitaa logo
موکب آنلاین با ولایت تا ظهور
3.1هزار دنبال‌کننده
11هزار عکس
17هزار ویدیو
385 فایل
✍موکب و ایستگاه صلواتی شبانه روزی آنلاین ❣معارف قرآن و عترت، منبر دیجیتال در فضای مجازی ❣جهاد تبیین هم افزایی بصیرت دینی سیاسی فرهنگی 💯 انتشار مطالب با نام خودتان هم بلامانع و صدقه جاریه است💝 💌ارتباط با خادم کانال؛ @HHAMIDII20
مشاهده در ایتا
دانلود
3.65M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 نظر جانباز #مدافع_حرم درباره رییس جمهور: ای کاش برای آقای روحانی، مردم به اندازه رنگ ریش ایشان اهمیت داشتند.😐 روحانی را که میبینم یاد همان جمله معروف می‌افتم که "دروغگو دشمن خداست!"☝️ گفتگوی کامل را اینجا ببینید👇 aparat.com/v/0zr6I
2.26M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔶 این صحنه عاشقانه‌ را از دست ندهید 🔷 به یاد سردار دل ها
🚨 امروز شاهد تشییع شهیدی از جوان‌‌های امروزی بود؛ مارک‌پوش و عطرزده و البته بود که جانش را فدای امنیت شهر و عزای حسینی کرد🖤 🔰 پدر شهید دکتر : 🔹این پسر آنقدری خاص بود که هر چقدر هم بگویم باز هم ناگفته‌های زیادی می‌ماند! هی می‌گفت می‌خواهم شوم! آن موقع‌ها کم سن و سال بود و اجازه ندادم؛ مدام می‌گفت کاش در کربلا شهید شوم. 🔹وقتی از پایگاه به امیر زنگ زدند که انگار چند نفر می‌خواهند بنرهای امام حسین(ع) را که به مناسبت محرم در میدان ساعت نصب شده است را آتش بزنند، طاقت نیاورد، لباس رزم پوشید و رفت. 🔹می‌گفت نابرادرها به امام حسین(ع) زورتان نمی‌رسد به جان بنرهایش افتاده‌اید؟ پسرم دست خالی بود! آن نابرادر چند ضربه به او زد و چاقو به یکی از چشم‌هایش زده بود که شدت جراحت به قدری زیاد بود که بعد از ۴ روز به شهادت رسید همان آرزویی که داشت. ➕پ‌ن: مظلومیت همین بس که اون حیوون‌هارو نابرادر خطاب میکنن ..
《وَلاتَحْسَبَنَّ الَّذینَ قُتِلوا فی سَبیلِ اللّهِ امواتا،بَل احیاءُ عِنْدَ رَبِّهمْ یُرْزَقون》 💠 دیدار پس از غروب «مهدی نوروزی» همان است که در اوج حوادث و فتنه‌های سال ۸۸ عکسش بعنوان نیروهای کمکی حزب الله لبنان در تهران منتشر شد! چون او وسط معرکه درگیری با آشوبگران بود. بی جهت نبود که وقتی در سامرا شهید شد، برخی این عکسش را وسط کشیدند و به شهادتش طعنه زدند!  «مهدی» در موقعیت شغلی مناسب و مهمی بود. آدم موثری بود. به درد بخور بود. رویش حساب می‌کردند. در سازمانش وزنه‌ای بود. زندگی خوب و عاشقانه‌ای را آغاز کرده بود. «محمد هادی» پسرش تازه بدنیا پا گذاشته بود. خیلی جای پیشرفت داشت. اما...خبرهای سوریه و عراق که می‌رسد خیلی بی تاب می‌شود. به هم می‌ریزد. این زندگی شیرین و گرم را که هر زوجی آرزویش را دارند را رها می‌کند. تاب ماندن ندارد. هواییِ سفر می‌شود و خودش را به سامرا می‌رساند و اسلحه به دست می‌گیرد. با دیدن اوضاع شیعیان عراق، مصمم می‌شود که در سامرا و موصل بماند و کار کند. از جالب ترین فرازهای کتاب، حرف‌های او راجع به شهادتش و آماده کردن خانواده‌اش در مواجهه با این داستان بوده است.  خیلی جذابیت‌ها و درس‌های نهفته دارد زندگی این یل کرمانشاهی. من و ما و بلکه هر کسی که دلداده راه حق است، بر خودش فرض بداند که کتاب امثال او را تورق بکند تا از این رهگذر راهی به حریم آسمانی او و همقطارانش پیدا کند. 🌷
از فرزند شهید اكبر زوار جنتى خواستن شعر بخونه؛ گفت ميشه دعاى فرج بخونم⁉️ آخه من روزی هزاربار دعای فرج می‌خونم‼️ اینقدر‌ می‌خونم‌ تا امام‌ زمان‌ ظهور كنه. ميگن اگه آقا بياد، شهدا هم باهاش ميان، شاید يه بار دیگه بابامو ببینم ...😭 تا نیایی گره از کارِ بشر وا نشود.
را فراموش نڪنيم شهدا زنده‌اند... هر چه خواستہ ام از شهدا و امام رضا(ع) گرفتہ ام شما هم هر چه ميخواهيد از شهدا بخواهيد.... : ۹۴/۱۰/۲۱؛ خانطومان پیکر درحال بازگشت به وطن