eitaa logo
مخاطب خاص
1.5هزار دنبال‌کننده
503 عکس
655 ویدیو
3 فایل
کانال رسمے برنامه‌ تلویزیونی مخاطب‌خاص شب‌های جمعه | ساعت۲۳ | شبکه‌سه | کربلا پیامک 20000356 . پیامک: ۳۰۰۰۱۴۴۴ . پیامگیر صوتے: ۴۲۸۸۷۷۷۷- ۰۲۱.
مشاهده در ایتا
دانلود
. امان از دلِ زینب : نوحه‌یِ دین وُ مذهب نجوایِ اهلِ مکتب ذکرِ شَهِ تشنهِ لب با جسمِ نامرتّب علمدارِ عشق وُ شور فریادِ ما با غرور سربازِ زینبیم‌ و ..... چشم انتظارِ ظهور امان...... .
. یادش‌به‌خیر حریمِ باصفایِ تو یادش‌به‌خیر اشکایِ زائرایِ تو یادش‌به‌خیر کرب‌وبلایِ تو یادش‌به‌خیر قدم قدم پایِ علم یادش‌به‌خیر به عشقِ اربابِ کرم یادش‌به‌خیر اومدیم حرم یادش‌به‌خیر اربعینی که اومدم تویِ صحنت سینه زدم آقا آقا یادش‌به‌خیر همراهِ خانواده با پاهایِ پیاده نجف تا... کربلا حسین دلم تنگِته ۴ یادش‌به‌خیر سپاهِ زائرا به صف یادش‌به‌خیر مسیرِ کربلا نجف یادش‌به‌خیر شور و اشک و شعف یادش‌به‌خیر جمع شدنِ گریه کنا یادش‌به‌خیر تنگِ غروب تو موکِبا یادش‌به‌خیر روضه‌یِ بینِ راه یادش‌به‌خیر حُبُّ الحسین یَجْمَعُناٰ ایرانیا عراقیا آقا آقا یادش‌به‌خیر روضِه‌یِ دورِهمی رفتیم باهم دسته‌جمعی نجف تا کربلا حسین....... .👇
. مُسدّس مربّع شهادت حضرت زینب سلام اللّه علیها امشب به سبکِ کرب‌وبلا گریه می‌کنیم همراهِ سیِّدالشُّهدا   گریه می‌کنیم صاحب‌زمان گرفته عزا گریه می‌کنیم از داغِ روحِ صبر و وفا گریه می‌کنیم مثلِ تمامیِ عُلَما گریه می‌کنیم آقا ببین که با رفقا گریه می‌کنیم  امشب به یادِ عمِّه‌یِ سادات مضطرم گریه‌کنِ مصیبت و غمهایِ خواهرم شد کهنه پیرهن همه‌یِ عشق و باورم مثلِ غروب غصِّه و غم فکرِ معجرم راویِ قصِّه‌هایِ غریبی دلبرم هجران سر آمده به خدا گریه می‌کنیم  در زیرِ آفتابم و مثلِ تو تشنه‌لب جان دادنِ شبیهِ تو شیرین‌تر از رطب از دوریِ تو زینبِ غم‌دیده کرده تب یکسال و نیم زندگیِ بی تو؟! اَلعجب کردم شکایت از غم هجرانِ تو به رب با حق به یادِ فاصله‌ها گریه می کنیم یک‌سال وُ نیم  دردِ جدایی کشیده‌ام حالا ببین چگونه کنارت رسیده‌ام هرگز عجیب نیست اگر قدخمیده‌ام آخر به رویِ نیزه  سرِ یار دیده‌ام چوبی به لب نشست و لبم را گـَزیده‌ام اِی زینبی بدان که کجا گریه می‌کنیم؟! جایی که از حسین بخوانیم کربلاست مهمانِ روضه‌یِ غمِ گودالِ تو خداست دارم یقین که مادرِ ارباب پیش ماست همراهِ دخترش شده تب‌دارِ نینواست شیب‌الخضیب غصِّه‌یِ زهرا و مرتضاست آهی کشید مادر و ما گریه می‌کنیم آهی کشید و زیرِ لبَش گفت یاحسین دیدم که می‌زنی گلِ من دست‌وپا حسین دشمن سرِ تو برده رویِ نیزه‌ها حسین زینب کجا و بزمِ حرامی کجا؟ حسین چوب است مزدِ قاریِ قرآنِ ما حسین ما تا ظهور عدل و صفا گریه می‌کنیم سلام_الله_علیها .
. علیه السلام آئینه ای از ذات ربُّ العالمین است آری فقط حیدر امیرالمؤمنين است بر طاق عرشِ حق به دستور خداوند حک شد یلِ خیبر امیرالمؤمنين است چیزی نگفتیم و نمی گوئیم جز این.... که ساقیِ کوثر امیرالمؤمنين است او پشت طاغوت زمانه بر زمین زد فرمانده یِ خیبر امیرالمؤمنين است میزان روزِ رستخیزم بوتراب است وقتِ قضا داور امیرالمؤمنين است زیر هجوم طعنه های تیغ دشمن غم نیست تا سنگر امیرالمؤمنين است وقتی که مهدی می زند تکیه به کعبه ذکر لب دلبر امیرالمؤمنين است حرم مولا .
. علیه السلام و بعد از دو ماه خانه‌خرابم نکن حسین بد بوده‌ام ولی تو عِتابم نکن حسین حالا که پا به خانه‌یِ عشقت گذاشتم مابینِ عاشقان تو خرابم نکن حسین قلبم شبیهِ شمع شد و پایِ روضه سوخت جایی به غیرِ روضه مُذابم نکن حسین صـد بار آبرویِ غـلامت خریده‌ای جایی نگو چه کردم و آبم نکن حسین صحرایِ محشر است همه آبروبَرَند تو آبرو بخر... تو جـوابم نکن حسین جـز تو تمـَلـُّق اَحـَدی را نمی‌کنم هیچم ولی تو هیچ حسابم نکن حسین من با دعایِ خیرِ شما پا گرفته‌ام هرچند مُجرمم تو عِقابم نکن حسین زیبـاترین حـکایتِ دنیا و آخرت غائب که آمد اهلِ غِیابم نکن حسین .
. چهارپاره هفته‌یِ و دعا کنید برایم لباس‌ْخاکی‌ها دعا کنید که بیچاره‌یِ هوا نشوم دعا کنید که در این هیاهویِ دنیا به قدرِ یک نفس از این حرم جدا نشوم شما که در حرمِ یار آبرو دارید مرا به سویِ خدا با دو بالتان ببرید به صرفِ روضه و اشک و زیارت‌ْعاشورا کنارِ سفره‌یِ ارباب‌هایتان ببرید صفایِ سنگرِ خالی و کیسه‌شنهایی.... که سجده‌گاهِ عروج شما شده  عشق است صدایِ زمزمه‌یِ یاحسینِ آنهایی.... که لاله‌یِ سفرِ کربلا شدند عشق است هوا هوایِ محرّم هوایِ عاشوراست پُر از شمیمِ خوشِ سیب و یاس یا اَللّه همیشه بزمِ شما عاشقانِ کرب‌و‌بلا کشانده است دلم را به صحنِ ثارَاللّه غروبِ سنگرتان با کمیل و هِق‌ْهِق‌ها سحر به رنگِ ابوحمزه و فرج می‌شد به عشقِ صحنِ حسین و ضریحِ شش‌گوشه دمِ لبِ همه یا ثامن‌ُالحُجج می‌شد چقدر ذکرِ اباالفضل و مادرش زهرا شنیدنی به رویِ لعلِ فاطمیون است چقدر خاطره‌هایِ حماسه در فکّه چقدر روضه رویِ موجهایِ کارون است چقدر عاشقِ ارباب با لبِ تشنه کنارِ ساحلِ بی‌رحمِ آب جان دادند چقدر نوکرِ لایق که وقتِ جان دادن سلامِ شاه شنیدند و لب تکان دادند رسید دلبر و در بر گرفت نوکر را به رویِ دامنِ دلداده بندگی عشق است هزار ننگ به دنیایِ خفّت و خواری غروبِ زندگی و سَرسپردگی عشق است به عشقِ کرب‌و‌بلا لحظه‌هایِ آخر را به یادِ روضه‌یِ گودال گریه می‌کردند همیشه منتظرم تا که جمعه‌یِ موعود کنارِ یوسفِ زهرا دوباره برگردند .
. مُسمّط مربّع - فاطمیه - ولایی و شهدایی لهجه و اصل و نَسَب طایفه و ایل و تبار عرب و کرد و لر و ترک و بلوچیِ دیار شیعه و سنّی و هر فرقه‌یِ دیگر بیدار باشد ایرانی و ایرانِ من و ما هُشیار همگی پایِ همین پرچم و از یک وطنیم از رگ و ریشه نپرسید که از یک بدنیم روی این پرچم و این خاک تعصّب داریم ترس را در دلِ هر توطئه‌ای می‌کاریم مثلِ اَبریم ببین با دو روش می باریم رحمةُالله و اَشِدّاءِ عَلَی‌الکفّاریم تا ابد سنگِ ولی بر روی سینه بزنیم از رگ و ریشه نپرسید که از یک بدنیم غرّشِ ما زده پس داعشی وُ آلِ سعود می‌کند وحدتِ ما دشمنِ دین را نابود می‌رسد عاقبت این پرچمِ ما به موعود می‌دهد ریشه‌یِ هر توطئه را آقا دود همگی منتظرِ منجیِ هر اَنجمنیم از رگ و ریشه نپرسید که از یک بدنیم ما به یادِ شهدائیم و شهیدان با ما باکری و حججی... همّت و تهرانی‌ها باقری... باهنر و کشوری و چمران را می برد شاه سرِ سفره‌یِ بی‌بی زهرا ما عزادارِ غمِ فاطمه مثلِ حَسنیم از رگ و ریشه نپرسید که از یک بدنیم بسترِ مادرمان پهن شده... آه... علی کوچه‌ای تنگ و دلی سنگ... چه شد ماه... علی گلِ یاسِ تو که افتاد سرِ راه‌... علی روضه‌خوانش تو شدی گریه‌کنش چاه... علی سینه‌زن‌های گلِ لاله‌یِ سرخِ کفنیم از رگ و ریشه نپرسید که از یک بدنیم مادر افتاد و در افتاد و علی را بردند پهلوی یاسِ زمین‌گیرِ حرم آزردند گلِ ما آه کشید و غنچه‌ها پژمردند آن غروبی که فَواطِم همه سیلی خوردند ندبه خواندند که ما روضه‌یِ صدپاره‌تنیم از رگ و ریشه نپرسید که از یک بدنیم سلام_الله_علیها .
. غزل از کربلای اباعبدالله علیه السلام تا کربلای انقلاب ( ) از طایفه‌یِ شیرِخدا شاهِ ولائیم ما گریه‌کن و سینه‌زنِ کرب‌وبلائیم از آب و گِلِ فاطمه و حیدرِ کرّار از نسلِ اباالفضل و تبارِ شهدائیم بر دوش گرفتیم اگر بیرقِ ارباب ما منتظرِ تقاصِ یاسِ کوچه‌هائیم ما پرچمِ عشقِ علوی دوش گرفتیم خیره به سحرگاهِ ظهورِ سامرائیم رویِ لبِ ما واژه‌یِ لبّیک حسین است با سیّدعلی زائرِ دیدار شمائیم .