🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃
آن شب احمد(برادرم) حرفهای تازه ای زد،از وابستگی شاه به کشورهای خارجی گفت،از اینکه هیچ اختیاری در اداره کشور ندارد،از ظلم و ستم شاه،و از زندان های مخوفی که زندانیان سیاسی در آن بودند،از شکنجه های ساواک و از فقر ودرد مردمی که در این حکومت اصلا دیده نمی شدند.
دانشگاه ،چشم احمد را به روی واقعیاتی باز کرده بود که نمی گذاشتند به گوش و چشم مردم برسد.
📚مثل یک خواب شیرین،داستان زندگی مشترک شهید مدافع حرم حاج حمید مختاربند به روایت همسر شهید
🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃
#دهه_فجر
#پیروزی_انقلاب_اسلامی
#مثل_یک_خواب_شیرین
#رسانه_شهید_مختاربند
◻▫️@mokhtarbandd▫️◻
🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃
با آمدن بهار ۵۷،بهار دل من هم از راه رسید،زمستان غفلت در وجودم شکست و شکوفه زیبای حجاب بر شاخه های درخت زندگی ام جوانه زد.بهار ۵۷ تاریخ واقعی انقلابی بود که نه تنها در دل من،بلکه در دل تمام اعضای خانواه ی ما به وجود آمد و نطفه تنفر از رژیم شاه که با حرف های احمد(برادرم) در وجودمان کاشته شده بود به ثمر نشست. از آن به بعد خانوادگی در تظاهرات و سخنرانی ها شرکت می کردیم.
📚مثل یک خواب شیرین،داستان زندگی مشترک شهید مدافع حرم حاج حمید مختاربند به روایت همسر شهید
🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃
#دهه_فجر
#پیروزی_انقلاب_اسلامی
#مثل_یک_خواب_شیرین
#رسانه_شهید_مختاربند
◻▫️@mokhtarbandd▫️◻
🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃
مقنعه ام را جلوی بینی و دهانم گرفته بودم و به سختی نفس می کشیدم،حال و روز مامان بهتر از من نبود،سرش را کنار گوشم آورد و با صدای بلند گفت:"بریم اون طرف سالن تا یه کم خلوت بشه"
دستش را محکم گرفته بودم تا در فشار جمعیت همدیگر را گم نکنیم،مردم با سرعت از کنارمان رد می شدند و به خیابان می رفتند،با هم به گوشه ی خلوت حسینیه رفتیم،
هنوز از بیرون صدای تیراندازی و مرگ بر شاه شنیده می شد.
📚مثل یک خواب شیرین،داستان زندگی مشترک شهید مدافع حرم حاج حمید مختاربند به روایت همسر شهید
🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃
#دهه_فجر
#پیروزی_انقلاب_اسلامی
#مثل_یک_خواب_شیرین
#رسانه_شهید_مختاربند
◻▫️@mokhtarbandd▫️◻
🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃
با خستگی کنار محمد (برادرم) روی لبه باغچه نشستم.ناگهان فکری از ذهنم گذشت،گفتم:"نکنه محمود رو گرفته باشن و بعدش بخوان بیان خونه رو بگردن؟"آقا گفت:" بعید نیست،باید فکری به حال اعلامیه ها و کتاب ها بکنیم".
من و محمد به داخل اتاق دویدیم و هر چه کتاب و اعلامیه داشتیم جمع کردیم.آقا به اتاق پذیرایی رفت ،گوشه فرش را کنار زد ،با چکش و قلم دو تا از موزائیک ها را از جا در آورد و زیرش را به اندازه یک وجب گود کرد،خیلی زود کتاب ها و اعلامیه ها را دفن کردیم و نفس راحتی کشیدیم.
📚مثل یک خواب شیرین،داستان زندگی مشترک شهید مدافع حرم حاج حمید مختاربند به روایت همسر شهید
🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃
#دهه_فجر
#پیروزی_انقلاب_اسلامی
#مثل_یک_خواب_شیرین
#رسانه_شهید_مختاربند
◻▫️@mokhtarbandd▫️◻