eitaa logo
💠فضائل ناب حضرت مولا💠
509 دنبال‌کننده
7 عکس
133 ویدیو
0 فایل
فعالیت های کانال 👇 نشر فضائل مولا (صلوات الله عليه) 📜 کلیپ های فضائل اهلبیت (علیهم السلام) 📽️ کلیپ های معارف حقه شیعه 🍇 ناب ترین و زیبا ترین فضائل اهلبیت (صلوات الله عليهم) ✒️ مداحی صوتی و تصویری 🎵📽️ https://eitaa.com/joinchat/140312928C773f282d1c
مشاهده در ایتا
دانلود
صدقه برای قلب داغدار حضرت فراموش نشود 🕯 برای تعجیل ظهور قطب عالم وجود حضرت آقا امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) صلواتی قرائت فرمایید.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
•┈••✾❀🕊﷽🕊❀✾••┈• حضرت آقا امام صادق (صلوات الله علیه) میفرمایند : بخدا قسم که پیامبر (صلوات الله علیه) به شهادت رسید درحالی که عايشه و حفصه دختران ابوبکر و عمر بجای دارو به او سم خوراندن...! 📚عيون الاخبار ج ١ص١١٢ •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• (صلوات_الله_علیه) (علیه_السلام) 🆔https://eitaa.com/joinchat/140312928C773f282d1c 🧿کلیپ حتما دیده شود 🧿
•┈••✾❀🕊﷽🕊❀✾••┈• حضرت آقا امام صادق (صلوات الله علیه) میفرمایند : اولین زنی که پس از رسول خدا (صلوات الله علیه) سوار بر استر (زین کرده و بدون پوشش) گردید عایشه بود؛ او بر آن نشست و به مسجد پیامبر (صلّی الله علیه وآله) آمد و نگذاشت بدن مطهر امام حسن مجتبی (علیه السّلام) کنار رسول خدا (صلى الله عليه وآله ) دفن شود. عایشه کنار مرقد رسول خدا (صلّی الله علیه وآله) ایستاد و می گفت: میخواهید شخصی را وارد خانه من کنید که من او را نمیخواهم و وی را دوست ندارم!!! سپس اقدام به هوچی گری و مکر کرده و با دست زدن به موهای سرش گفت به خدا سوگند حسن (علیه السّلام) نباید اینجا دفن شود و یا اینکه موهای سرم را می تراشم!! 📚کتاب عايشه از دیدگاه دو مکتب ص٢۶٧ الی ٢٧١ ................... ................... عايشه از مروان تیر و کمانی طلب کرد و بیشرمانه در حضور دوست و دشمن به حضرت امام حسن مجتبی (صلوات الله علیه) پرتاب نمود. سپس لشکر شام به تبعیت از او تیر هارا به سمت جنازه مظلوم حضرت آقا امام حسن مجتبی (صلوات الله علیه) پرتاب نمودند. سه هزار مروانی از بنی امیه به جنازه مظلوم حضرت آقا امام حسن مجتبی (صلوات الله علیه) تیر انداختند به طوری که تیر ها به جنازه امام اصابت کرد و کسانیکه تیر نداشتند با سنگ به جسد شریف حضرت پرتاب می نمودند. 📚کتاب عايشه از دیدگاه دو مکتب ص٢٧۶ •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• (صلوات الله علیه) (صلوات الله علیه) 🆔https://eitaa.com/joinchat/140312928C773f282d1c
باعرض سلام خدمت همه محبین حضرت آقا امیرالمؤمنین (صلوات الله علیه) از روز اول ربیع الاول تا روز هفتم ربیع الاول ایام غصب خلافت امیرالمؤمنین (صلوات الله علیه) توسط عمر و ابوبکر است. و همچنین ایام حمله های وحشیانه به خانه حضرت زهرا (سلام الله علیها) در چند نوبت، و کتک زدن حضرت و شهادت حضرت محسن (صلوات الله علیه) و... و حضرت زهرا از شدت صدمات وارد شده بعد از ٧۵ روز یا ٩۵ روز بعد از شهادت پیامبر (صلوات الله علیه) به شهادت می‌رسند. صدمات وارد شده به ایشان و شهادت حضرت محسن بن علي (صلوات الله علیه) در این ایام بوده است.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
•┈••✾❀🕊﷽🕊❀✾••┈• حضرت آقا امیرالمؤمنین عـــــلـےبن ابی طالب (صلوات الله علیه) به جناب سلمان فارسی فرمودند : آیا دانستی هنگامی که ابوبکر از منبر بالا رفت، اول کسی که با او بیعت کرد، که بود؟ جناب سلمان فرمودند : نه، ولی پیرمرد سالخورده ای که بر عصایش تکیه کرده بود دیدم، که بین دو چشمانش، جای سجده ای بود، که پینه ی آن بسیار بریده شده بود! او به عنوان اولین نفر از منبر بالا رفت و تعظیمی کرد و در حالی که می گریست گفت : «سپاس خدایی را که مرا نمیرانید تا تو را در این مکان دیدم! دستت را برای بیعت باز کن». ابوبکر هم دستش را دراز کرد و با او بیعت کرد. سپس گفت : «روزی است مثل روز آدم»! و بعد از منبر پایین آمد و از مسجد خارج شد. امیرالمؤمنین (صلوات الله علیه) به سلمان فرمودند : ای سلمان، می دانی او که بود؟ جناب سلمان فرمودند :نه ولی گفتارش مرا ناراحت کرد، گویی مرگ پیامبر (صلوات الله علیه) را با شماتت و مسخره یاد می کرد. امیرالمؤمنین (صلوات الله علیه) فرمودند : او ابلیس (شیطان) بود. خدا اورا لعنت کند. 📚منهاج الفاضلین (نسخه خطی) ص٢۵٩ 📚بحارالانوار ج ٢٨ ص٢٣ 📚بحارالانوار ج ٢٨ ص۵۴ 📚روضه کافی ص٣۴٣ ح۵۴١ 📚احتجاج طبرسی ج١ ص١٠۵ •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• صلوات الله علیه صلوات الله علیه صلوات الله علیه 🆔https://eitaa.com/joinchat/140312928C773f282d1c
•┈••✾❀🕊﷽🕊❀✾••┈• عمر به ابوبکر گفت : چه مانعی داری که سراغ علی (صلوات الله علیه) بفرستی تا بیعت کند، چرا که کسی جز او، و این چهار نفر (چهار نفر از اصحاب امیرالمؤمنین) باقی نمانده ، مگر آنکه بیعت کرده اند. ابوبکر گفت: چه کسی را سراغ او بفرستیم؟ عمر گفت: قنفذ را میفرستیم. او مردی تندخو و غلیظ و خشن و از آزاد شدگان است و نیز از طایفهٔ بنی عدی بن کعب است. ابوبکر، قنفذ را نزد امیرالمؤمنین(صلوات الله علیه) فرستاد، و عده ای کمک نیز به همراهش قرار داد. او آمد تا در خانه امیرالمؤمنین (صلوات الله علیه) و اجازه ورود خواست، ولی حضرت به آنان اجازه ندادند. اصحاب قنفذ به نزد ابوبکر و عمر برگشتند در حالی که آنان در مسجد نشسته بودند و مردم اطراف آن دو بودند و گفتند : به ما اجازه داده نشد. عمر گفت: بروید، اگر به شما اجازه داد وارد شوید و گرنه بدون اجازه وارد شوید. آنها آمدند و اجازه خواستند حضرت زهرا (سلام الله علیها) فرمودند: «به شما اجازه نمی دهم بدون اجازه وارد خانه من شوید». همراهان او برگشتند ولی خود قنفذ ملعون آنجا ماند. آنان به ابوبکر و عمر گفتند: فاطمه (علیها السلام) چنین گفت. و ما از اینکه بدون اجازه وارد خانه اش شویم خودداری کردیم. عمر عصبانی شد و گفت ما را با زنان چه کار است!! سپس به مردمی که اطرافش بودند دستور داد تا هیزم بیاورند. آنان هیزم برداشتند و خود عمر نیز همراه آنان هیزم برداشت و آنها را اطراف خانه امیرالمؤمنین(صلوات الله علیه) و فرزندانشان قرار دادند، سپس عمر ندا کرد به طوری که امیرالمؤمنین و حضرت زهرا (سلام الله علیها) بشنوند و گفت: «به خدا قسم ای علی باید خارج شوی و با خلیفهٔ پیامبر بیعت کنی و گرنه خانه را با خودتان به آتش میکشم!»
حضرت زهرا (سلام الله علیها) فرمودند: ای عمر، ما را با تو چه کار است؟ جواب داد: در را باز کن و گرنه خانه تان را به آتش میکشیم. حضرت زهرا(سلام الله علیها) فرمودند: ای عمر، از خدا نمی ترسی که به خانه من هجوم می آوری ؟! ولی عمر ابا کرد از اینکه برگردد. عمر آتش طلبید، و آن را بر در خانه شعله ور ساخت و سپس در را فشار داد و باز کرد و داخل شد..... حضرت زهرا (سلام الله علیها) در مقابل او درآمد و فریاد زد: «یا ابتاه، یا رسول الله! عمر شمشیر را در حالی که در غلافش بود بلند کرد و به پهلوی حضرت زهرا (سلام الله علیها) زد. آن حضرت ناله کرد: «یا ابتاه! عمر تازیانه را بلند کرد و به بازوی حضرت زد، آن حضرت صدا زد: یا رسول الله ابوبکر و عمر با بازماندگانت چه بد رفتاری کردند..... اميرالمؤمنين علی بن‌ابی‌طالب (صلوات الله علیه) ناگهان از جا برخاست و گریبان عمر را گرفت و او را به شدت کشید و بر زمین زد و بر بینی و گردنش کوبید و خواست او را بکشد، ولی سخن پیامبر و وصیتی را که به او کرده بود به یاد آورد و فرمود: «ای پسر صهاک ، قسم به آنکه محمد را به پیامبری مبعوث نمود، اگر نبود مقدری که از طرف خداوند گذشته و عهدی که پیامبر با من نموده است، می دانستی که تو نمیتوانی به خانه من داخل شوی. 📚بحارالانوار ج ٢٨ ص٢٣ 📚بحارالانوار ج ٢٨ ص۵۴ 📚بحارالانوار ج ٢٨ ص٢۶١ 📚بحارالانوار ج ۴٣ ص ١٩٧ ح٢٩ 📚بحارالانوار ج ٩٢ ص۴٠ 📚بحارالانوار ج٨١ ص٢۵۶ ح١٨ 📚منهاج الفاضلین (نسخه خطی) ص٢۵٩ 📚مدينة المعاجز ص١٣٢ 📚کفایه الموحدین ج٢ ص٢٣٠ 📚عوالم العلوم، جلد حضرت زهرا (سلام الله علیها) ص٢٢٠ •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• صلوات الله علیه صلوات الله علیه صلوات الله علیه 🆔https://eitaa.com/joinchat/140312928C773f282d1c
⭕این تنها گوشه ای از مصائب حضرت زهرا سلام الله علیها است. بنده تحمل بیان بیشتر مصائب را ندارم و...⭕ یاعلی مدد
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
•┈••✾❀🕊﷽🕊❀✾••┈• حضرت آقا امام صادق (صلوات الله علیه ) می فرمایند: سوگند به خدائی که حضرت محمد(صلوات الله علیه ) را به حق مبعوث نموده٬اگر در قلب جبرئیل و میکائیل ذره ای از محبت آن دو نفر (ابوبکر و عمر) بود،خداوند٬ آنان (جبرئیل و میکائیل) را با صورت در آتش جهنم می انداخت. 📚بحارالانوار ج ۴۵ ص٣٣٩ •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• علیه السلام علیه السلام 🆔https://eitaa.com/joinchat/140312928C773f282d1c
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
•┈••✾❀🕊﷽🕊❀✾••┈• حضرت آقا امام صادق (صلوات الله علیه) می‌فرمایند: گروهی می‌پندارند که من امام آن‌ها هستم، به خدا قسم که من امام آن‌ها نیستم. خداوند آن‌ها را لعنت کند! هر چه من پرده‌پوشی می‌کنم، آنان پرده‌دری می‌کنند. من می‌گویم چنین و چنان است، آنان (در رد من) می‌گویند منظورش فلان و بِهمان است! من امام کسی هستم که اطاعتم کند. 📚غيبة نعمانی ج ۱ ص ۳۶ •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• علیه السلام علیه السلام 🆔https://eitaa.com/joinchat/140312928C773f282d1c
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا