eitaa logo
ملانصرالدین👳‍♂️
239.1هزار دنبال‌کننده
6.7هزار عکس
1.6هزار ویدیو
68 فایل
🔹تبلیغ ⬅️ کانون تبلیغاتی قاصدک @ghaasedak 🔴تبادل نظر https://eitaayar.ir/anonymous/vD91.b53
مشاهده در ایتا
دانلود
تمام شبهاے عالم را بگـردند زیباتر از شبی ڪہ وقت خواب بہ ماه لبخند ميزنی نیست ... الهی لبخند محبتت را نشانمان بده ♡ تا رستگار شویم "آمین" شبتون در پناه خــــدا 🌙 ‎‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‎‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‎‌‌‌‌‌‌ ‌‌ 👳 @mollanasreddin 👳
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸پنجره صبح 💗گشوده شده 🌸نسیم می وزد... 💗آمده تا سلام گو باشـد 🌸ســـــــــلام 💗صبحتون پر امیـد 🌸روزتون پر از موفقیت... 🌷به امروز خـدا خوش آمدیـد 🌷 جمعه تیرماهتون پر از لبخند 👳 @mollanasreddin 👳
⭕️✍حکایتی بسیار زیبا و خواندنی شكسپير ميگه: اگه يه روزي فرزندي داشته باشم، بيشتر از هر اسباب بازي ديگه اي براش بادكنك ميخرم. بازي با بادكنك خيلي چيزها رو به بچه ياد ميده.... بهش ياد ميده كه بايد بزرگ باشه اما سبك،تا بتونه بالاتر بره. بهش ياد ميده كه چيزاي دوست داشتني ميتونن توي يه لحظه،حتي بدون هيچ دليلي و بدون هيچ مقصري از بين برن پس نبايد زياد بهشون وابسته بشه ومهم تر ازهمه بهش ياد ميده كه وقتي چيزي رو دوست داره، نبايد اونقدر بهش نزديك بشه وبهش فشار بياره كه راه نفس كشيدنش رو ببنده، چون ممكنه براي هميشه از دستش بده . و اینکه وقتی یه نفر و خیلی واسه خودت بزرگ کنی در اخر میترکه و تو صورت خودت میخوره. 👳 @mollanasreddin 👳
تو مگو ما را بدان شه بار نیست با کریمان کارها دشوار نیست 👳 @mollanasreddin 👳
و ✍🏻هیچ جایِ جهان ، خانه ی پدریِ آدم نمی شود.... ✍🏻خانه ای که در نهایتِ سادگی و سنتی بودنش ، شادترین نقطه ی دنیاست ✍🏻با پنجره هایی قدیمی که هنوز هم به سویِ بی خیالیِ محض ،گشوده می شوند ، دیوارهایِ آجریِ کهنه ای که هر آجرش ، صفحه ایست از خاطراتِ سالهایِ دور ،و حیاطی که هر گوشه اش ، سکانسی از کودکی ات را تداعی می کند.... ✍🏻جایی که حتی آسمانش هم با آسمان هایِ دیگر ، فرق دارد ، و زمینش ، همیشه سبز و شاعرانه است . ✍🏻آدم ها نیاز دارند وقتی دلشان گرفت ، سری به خاطراتِ کودکیشان بزنند و با سادگی و اصالتِ دیرینه شان آشتی کنند ✍🏻آدم ها نیاز دارند در هر سنی که باشند ، آخرهفته و تعطیلات را ، به خانه ی پدری شان بروند و میانِ آغوشِ پر مهرِ مادر ، از تمامِ غم ها فارغ شوند و با خیالِ راحت ، کودکی کنند . ✍🏻کاش پدرها و مادرها همیشه باشند ، و کاش خانه های پدری در این هیاهوی زمانه به دستانِ بی رحمِ فراموشی سپرده نشوند 👳 @mollanasreddin 👳
عاشقت بودم و این را به هزاران ترفند سعی کردم که بفهمانم و فهمیده نشد 👳 @mollanasreddin 👳
یک بام و دو هوا از کجا آمده؟ پیرزنی با عروس و دامادش در خانه‌ای زندگی می‌کردند. شبی تابستانی بود و هوا گرم، پس همه روی پشت‌بام خوابیده بودند. یک طرف بام داماد و دخترِ زن می‌خوابیدند و طرف دیگر بام، عروس و پسرش. پیرزن دید که پسر و عروسش به هم چسبیده خوابیده‌اند، آنها را بیدار کرد و گفت: «هوای به این گرمی خوب نیست به هم چسبیده باشید، از هم جدا بخوابید!» سپس متوجه دختر و دامادش شد که جدا از هم خوابیده بودند. گفت: «هوای به این سردی، خوب نیست از هم جدا بخوابید! بروید کنار هم!» عروس که این طور دید بلند شد و گفت: قربون برم خدا را یک بام و دو هوا را یک بر بام سرما را یک بر بام گرما را 😂😂😂 👳 @mollanasreddin 👳
بنویسید به دیوار سکوت عشـق سرمایه هر انسان است بنشانید به لب ، حرف قشـنگ حرف بد وسـوسه شیطان است و بدانید که فردا دیــر است و اگر غصه بیاید امــروز تا همیشه دلتان درگیر است پس بسازید رهـــی را که کنون تا ابــــد سوی صــداقت برود و بکارید به هر خانه گلــی که فقط بوی محبـت بدهد 👳 @mollanasreddin 👳
هی گنه کرديم و گفتيم خدا مي بخشد... عذر آورديم و گفتيم خدا مي بخشد... آخر اين بخشش و اين عفو و کرامت تا کي...!!! او رحيم است ولي ننگ و خيانت تا کی...!!! بخششي هست ولي قهر و عذابي هم هست... آي مردم به خدا روز حسابي هم هست... زندگي در گذر است... آدمي رهگذر است.... زندگي يک سفر است.... آدمي همسفر است... آنچه مي ماند از او راه و رسم سفر است... "رهگذر ميگذرد 👳 @mollanasreddin 👳
زندگى مثل يک 🧶كامواست از دستت كه در برود مى شود كلاف سر در گم،گره مى خورد میپيچد به هم، گره گره مى شود بعد بايد صبورى كنى، گره را به وقتش با حوصله وا كنى زياد كه كلنجار بروى، گره بزرگتر مى شود، کورتر مى شود يک جايى ديگر كارى نمى شود كرد، بايد سر و ته كلاف را بريد يک گره ى ظريف و كوچک زد، بعد آن گره را توى بافتنى جورى قايم كرد محوكرد، جورى كه معلوم نشود. يادمان باشد گره هاى توى كلاف🧶 همان دلخورى هاى كوچک و بزرگند همان كينه هاى چند ساله بايد يک جايى تمامش كرد سر و تهش را بريد. زندگى به بندى بند استْ به نام حرمت كه اگر پاره شودتمام است... 👳 @mollanasreddin 👳
پدر بیماری خاصی گرفت و تمام بدنش فلج شد. مادر هم بعد چندوقت،بیمار کنار اتاق خوابیده بود. میان آن همه مشــکلات،ســقف خانه شان ریخت و یکی از دیوارها ترک برداشــت.وسایلشــان را در حیاط گذاشتند و تــوی زیرزمیــن زندگــی میکردند. کار پــدر این بود که صبح تاشــب به درگاه سیدالشــهداء گریــه میکرد و از حضرت میخواســت که فرزندانش را حفــظ کنــد.در همین روزها یکی از معماران شــهر در خانه شــان را زد گفت: ســیدی پول تعمیر خانه تان را داده حتی میشــود خانۀ جدیدی برایتان بسازم. حالا هرچه خودتان بگویید انجام میدهم.پدر هرچه از اســتاد معمار پرســید که چه کســی خرج ایــن کار راقبول کــرده،معمار دم نزد و هیچ جوابی نداد.آخر دســت این کمک را قبول کرد وقرار شــد همان خانه را تعمیر کنند.بنایی حدود یک ماه طول کشــید.وقتی کار تمام شد استاد بقیۀ پول را برگرداند به پدر. چنــد ســال بعــد وقتــی جناب صمصــام فــوت کرد، اســتاد معمــار گفت:بانی ساخت خانۀ شما مرحوم صمصام بود.او از من خواسته بود این مسئله مخفی بماند. 👳 @mollanasreddin 👳
در قیامت ، عابدی را دوزخش انداختند هرچه فریادش، جوابش را نمی پرداختند داد میزد خوانده‌ام هفتاد سال، هرشب نماز پس چه شد اینک ثواب ِآن همه راز ونیاز یک ندا آمد چرا تهمت زدی همسایه ات تا شود اینگونه حالت، این جهنم خانه ات گفت من در طول عمرم گر زدم یک تهمتی ظلم باشد زان بسوزم، ای خدا ڪن رحمتی آن ندا گفتا همان کس که زدی تهمت براو طفلکی هفتاد سال، جمع کرده بودش آبرو 👳 @mollanasreddin 👳