#زنگ_تفکر
ابوسعید ابوالخیر:
حال عالم سر بسر پرسیدم از فرزانهای
گفت: یا خاکیست یا بادیست یا افسانهای
گفتمش، آن کس که او اندر طلب پویان بود؟
گفت: یا کوریست یا کریست یا دیوانهای
گفتمش: احوال عمر ما چه باشد عمر چیست؟
گفت: یا برقیست یا شمعیست یا پروانهای
بر مثال قطرهٔ برفست در فصل تموز
هیچ عاقل در چنین جاگاه سازد خانهای؟
نعمت دنیا و دنیا نزد حق بیگانه است
هیچ عاقل مهر ورزد با چنین بیگانهای؟
گفتمش احوال جانم را پس از مردن بگو ؟
گفت یا باغ است یا نار است یا ویرانه ای !
👳 @mollanasreddin 👳
#زنگ_تفکر
روزی جوانی از من پرسید: خداوند که به عبادت ما نیازی ندارد، پس چرا عبادتش کنیم؟
گفتم: جوان! فکر کن در اتوبوس به سمتِ تهران حرکت میکنی و همسفری داری که از کلام تو حس میکند نیازمند هستی. هنگامی که تو خواب هستی مبلغی در جیب تو قرار میدهد و تو نمیفهمی. او زودتر از تو پیاده میشود و تو زمان پیادهشدن متوجه میشوی که او پول را گذاشته و رفته است.
آیا بدنبال او نمیگردی که نشانی از او داشته باشی تا از او تشکر کنی؟ هر چند اگر او نیازی به تشکر تو داشت همان اول کار از تو میخواست تشکر کنی تا بعد مبلغ را به تو بدهد.
پس چرا دنبال خدایی که این همه نعمت به ما داده است نمیگردیم تا بدانیم او کیست و چه باید کنیم تا بتوانیم شکر نعمتهایش را هر چند که ممکن نیست بجای آورده باشیم؟
👳♂️ @mollanasreddin 👳♂️
🌾🌾🌾
#زنگ_تفکر
ﻟﻘﻤﺎﻥ ﺣﮑﯿﻢ ﮔﻮﯾﺪ:
رﻭﺯﯼ ﺩﺭ ﮐﻨﺎﺭ ﮐﺸﺘﺰﺍﺭﯼ ﺍﺯ ﮔﻨﺪﻡ
ﺍﯾﺴﺘﺎﺩﻩ بوﺩﻡ🌾
ﺧﻮﺷﻪ ﻫﺎﯾﯽ ﺍﺯ ﮔﻨﺪﻡ ﮐﻪ ﺍﺯ ﺭﻭﯼ ﺗﮑﺒﺮ ﺳﺮﺑﺮ ﺍﻓﺮﺍﺷﺘﻪ ﻭ ﺧﻮﺷﻪ ﻫﺎﯼ ﺩﯾﮕﺮﯼ ﮐﻪ ﺍﺯ ﺭﻭﯼ ﺗﻮﺍﺿﻊ ﺳﺮﺑﻪ ﺯﯾﺮﺁﻭﺭﺩﻩ بوﺩﻧﺪ.
ﻧﻈﺮﻡ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺳﻮﯼ ﺧﻮﺩ ﺟﻠﺐ ﻧﻤﻮﺩﻧﺪ ﻭ ﻫﻨﮕﺎﻣﯽ ﮐﻪ ﺁﻥ ﻫﺎ ﺭﺍ ﻟﻤﺲ ﻧﻤﻮﺩﻡ، ﺑﺴﯿﺎﺭ ﺗﻌﺠﺐ ﻧﻤﻮﺩﻡ.
ﺧﻮﺷﻪ ﻫﺎﯼ ﺳﺮﺑﺮاﻓﺮﺍﺷﺘﻪ ﺭﺍﺧﺎﻟﯽ ﺍﺯ ﺩﺍﻧﻪ ﻭ ﺧﻮﺷﻪ ﻫﺎﯼ ﺳﺮﺑﻪ ﺯﯾﺮ ﺭﺍ ﭘﺮﺍﺯ ﺩﺍﻧﻪ ﻫﺎﯼ ﮔﻨﺪﻡ ﯾﺎﻓﺘﻢ.
ﺑﺎ ﺧﻮﺩ ﮔﻔﺘﻢ ﺩﺭﮐﺸﺘﺰﺍﺭ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﻧﯿﺰ ﭼﻪ ﺑﺴﯿﺎﺭﻧﺪ ﺳﺮﻫﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﺑﺎﻻ ﺭﻓﺘﻪ ﺍﻧﺪ ﺍﻣﺎ ﺩﺭﺣﻘﯿﻘﺖ ﺧﺎﻟﯽ ﺍند...
👳♂️ @mollanasreddin 👳♂️
✨ #زنگ_تفکر ✨
احتمالا برای شما هم پیش آمده که وقتی حالتان بشدت خراب است و تصمیم میگیرید دکتر بروید، همینکه در صف نوبت مطب مینشینید احساس میکنید انگاری نفس دکتر از راه دور به شما خورده و تمام یا نصف دردوبلایتان از بین رفته است.
حتی گاهی طوری حال آدم بهتر میشود که تردید میکند پیش دکتر برود، یا اینکه پول ویزیت را پس بگیرد و به زخم دیگری بزند.
به راستی چه اتفاقی در این مواقع می افتد؟ ویروسها و باکتری ها یکهویی نابود میشوند، یا لخته ی خون توی رگ پودر میشود و فشار و قندتان میزان میگردد؟
احتمالا هیچ اتفاق مهمی در عالم واقعیت رخ نمیدهد جز اینکه سیستم ایمنی شما با انتظارات مثبتتان از اثربخشی دوا و دکتر تقویت شده و لحظاتی به شما کمک کرده تا حال بهتری را احساس کنید.
این اتفاق در مشکلات روانی ذهنی نیز رخ میدهد.
مراجعه کننده همینکه به محیط مشاوره می آید احساس میکند بهتر شده.
حتی بارها برای ماشین آدم نیز رخ میدهد که تا پیش مکانیک میروی درد و بلایش مخفی میشود.
برای یک عده از محققان روانشناسی سوال شد که دقیقا چه اتفاقی در محیطهای درمانی می افتد.
آنها به دنبال این بودند که چرا چندصد روش رواندرمانی علمی و غیرعلمی و عوامانه مانند عمه درمانی، رفیق درمانی، روحانی درمانی، صبردرمانی، ورزش درمانی، آدامس و تخمه درمانی و حتی گوربابای دنیا گفتن و بیخیال درمانی و ... عموما در درمان مشکلات و ایجاد حال بهتر تا اندازه ای موثر هستند؟
این محققان یکپارچه نگر به یک سری عوامل مشترک در میان تمام آنها پی بردند که باعث اثرگذاری شان میشود:
یکی از آنها انتظارات مثبت درمانجو از اثرگذاری درمان و درمانگر است.
دومی، خود رابطه با درمانگر، مورد توجه قرار گرفتن، بیان مشکلات، و تخلیه و پالایش هیجانی میباشد
و...
احتمالا همینکه شما فال نیک بزنید و انتظار مثبت شدن وضعیت در همه کارهایتان را داشته باشید، ده بیست درصد در بهتر شدن حال شما موثر باشد.
احتمالا آدمهای خوشبین در مقایسه با بدبینها حال بهتری را در شرایط مساوی تجربه میکنند.
احتمالا بین روزگار کسی که صبح ها چشمش را که وامیکند و میگوید "اه باز یک روز مزخرف دیگه"؛ با حال کسی که صبحها میگوید: "شکر برای دیدن روز تازه و الاهی به امید تو" تفاوت باشد.
انتظار و امید داشتن در بیشتر ابعاد زندگی انسان خوب است.
در قرآن نیز به فال بد گرفتن امور و شوم شمردن مذمت شده و در دیگر منابع اسلامی گاهی معادل شرک شمرده میشود.
در مقابل، به فال نیکو گرفتن و امور را خیر دیدن و بر خیر حمل کردن تحسین شده است.
یک جمله معروف عربی هست که میگوید:
«تَفَأَّلُوا بِالْخَیْرِ تَجِدُوهُ»
کارها را به فال نیک بگیرید و امیدوار باشیدتا به آن برسید.
دکترزندی_روانشناس
👳♂️ @mollanasreddin 👳♂️