در خیابان شمس تبریزی شهر تبریز زیارتگاهی وجود دارد که به قبر حمال معروف است. داستان از این قرار است که در روزگاران پیش مردی در تبریز زندگی می کرد که تمام عمر خود را در بازار به حمالی و بارکشی می گذراند تا از این راه رزق حلالی بدست آورد.
یک روز که پیرمرد حمال مثل همیشه در کوچه پس کوچه های شلوغ بازار مشغول حمل بار بود، برای آنکه نفسی تازه کند، بارش را روی زمین می گذارد و کمر راست می کند. صدایی توجه اش را جلب می کند؛ میبیند بچه ای روی پشت بام مشغول بازی است و مادرش مدام بچه را دعوا میکند که ورجه وورجه نکن، می افتی!در همان لحظه بچه به لبه بام نزدیک می شود و ناغافل پایش سر میخورد و به پایین پرت میشود.
مادر جیغی میکشد و مردم خیره میمانند. حمال پیر فریاد میزند "خدایا نگهش دار"!کودک میان آسمان و زمین معلق میماند، پیرمرد نزدیک می شود، به آرامی او را میگیرد و به مادرش تحویل میدهد.
جمعیتی که شاهد این واقعه بودند همه دور او جمع می شوند و هر کس از او سوالی می پرسد: "یکی می گوید تو امام زمانی، دیگری میگوید حضرت خضر است، کسانی هم می گویند جادوگری بلد است و سحر کرده."
حمال که دوباره به سختی بارش را بر دوش می گذارد، خطاب به همه کسانی که هاج و واج مانده و هر یک به گونه ای واقعه را تفسیر می کنند،به آرامی و خونسردی می گوید: " خیر، من نه امام زمانم، نه حضرت خضر و نه جادوگر، من همان حمالی هستم که پنجاه شصت سال است در این بازار می شناسید. من کار خارق العاده ای نکردم، بلکه ماجرا این است که یک عمر هر چه خدا فرموده بود، من اطاعت کردم، یکبار من از خدا خواستم، او اجابت کرد."
تو بندگی چو گدایان به شرط مزد مکن
که خواجه خود روش بنده پروری داند
👳 @mollanasreddin 👳
نام من رفتهست روزی بر لبِ جانان به سَهو
اهلِ دل را بویِ جان میآید از نامم هنوز...
حافظ✨
👳 @mollanasreddin 👳
هدایت شده از قاصدک
.
👈 چرا باند و قبیله های سیاسی
از حضور رسایی در مجلس میترسن؟!
♻️ رأی به حمید رسایی را به دوستان و دیگر همراهان، توصیه کنید. کد انتخاباتی ۴۳۲۵
#با_جیب_بسته_دهان_باز_میشود
#شفافیت_عمل_رسایی
#رأی_جمعه_رسایی
🔺برای دیدن تحلیلهای حمید رسایی عضو کانال شوید🔻
eitaa.com/joinchat/389677056C798a6dc5a1
حکیمی گفت:
از جویندگان دانش خویش،
به خوبی جست وجو کن و
به آنان همچون خویشان خود توجه داشته باش.
👳 @mollanasreddin 👳
Develop success from failures. Discouragement and failure are two of the surest stepping stones to success
موفقیت را از شکستها بیرون بکشید. نابودی و شکست، دو قدم از گامهای موفقیت هستند 🙂💚
👳 @mollanasreddin 👳
پادشاهی از عالمی پندي خواست.
عالم گفت:
اگر می خواهی خداوند
از تو خشنود باشد،
خلق خدا را بی دلیل مرنجان.
👳 @mollanasreddin 👳
هدایت شده از شبکه معاشرین
103.06M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#جهاد_تبیین چیست؟
⁉️ نزدیکی قله کدام است؟
⁉️ تفاوت پیشرفت جمهوری اسلامی با توسعه سایر کشورها در چیست؟
⁉️ چطور دیگران را به #انتخابات دعوت کنیم؟
🔰 فیلم کامل پخش زنده سخنرانی #حجت_الاسلام_راجی
💠 اندیشکده راهبردی سعداء
🆔 @soada_ir
#انتخاب_مردم
#مشارکت_حداکثری
راهبرد طلائی #شبکه_معاشرین👇🏻
https://eitaa.com/moasherin
هدایت شده از حوزه و انقلاب اسلامی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📲 پویش به عشق امام برای ایران
🔸شما هم میتونید با دعوت از اقوام، دوستان، همکاران، هم کلاسیها و اطرافیان به انتخابات تاثیرگذار باشید...
✅ نشر حداکثری
#انتخابات
#شبکه_معاشرین
#به_عشق_امام_برای_ایران
📮 سایت | ایتا | آپارات | ویراستی | بله
زندان به روزگار شود دلنشین و ما
هر روز میشویم ز دنیا گزیدهتر...
صائب تبریزی✨
👳 @mollanasreddin 👳
هدایت شده از شبکه معاشرین
6.83M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 کلیپ مشارکت در انتخابات
🔹گله مندیم، اما ایستاده ایم؛ تو هم قول بده ما رو یادت نره...
#انتخاب_مردم
#مشارکت_حداکثری
راهبرد طلائی #شبکه_معاشرین👇🏻
https://eitaa.com/moasherin
زرگری نزد شیخ دانایی رفت و گفت:
میخواهم زکات مال خود را بپردازم،
به چه کسی بدهم؟
شیخ گفت: برو و اولین نیازمندی که در شهر دیدی، زکات مال خود را به او ده.
زرگر آمد و پیر نابینایی در کنار خرابات دید که بر زمین نشسته بود. کیسهای از زر زکات مال خود به او داد و نابینا خوشحال شد.
روز بعد رفت و دید نابینای دیگری کنار اوست که نابینای زکات بگیر به او میگوید:
خدا خیر بدهد. دیروز زرگری آمد و کیسهای زر به من داد و من تا صبح به مستی و خوش گذرانی خود پرداختم.
زررگر تا این سخن شنید،
برآشفت و پیش شیخ آمد و گفت:
من از تو خواستم راهی نشان دهی که بتوانم زکات مال خود بپردازم. این چه راهی بود که حرف تو را گوش کردم و مال را یکباره به یک خوش گذران دادم!
شیخ دیناری به او داد و گفت: حال این یک دینار را ببر و به اولین فقیری که دیدی ببخش.
زرگر در راه مردی دید که چهرهای شکسته داشت. دینار در کف دست او نهاد. مرد سید علوی بود. شادمان شد و همانجا سجده شکری کرد.
زرگر بهدنبال آن مرد علوی راه افتاد. دید در خرابهای رفت و از زیر لباس خود کبوتری مرده را به خرابه انداخت. برگشت و زرگر را دید.
زرگر پرسید: این چه بود؟
مرد گفت:
فرزندانم سه روز است که گرسنهاند و تاب گرسنگی نداشتند. این کبوتر مرده را برای آنها میبردم تا بخورند که خدا تو را نزد من حواله کرد و کبوتر را در خرابه انداختم.
خدا را هزاران مرتبه شکر.
زرگر با چشمانی اشکبار نزد شیخ بازگشت و داستان را تعریف کرد.
شیخ گفت:
دو زکات بود و دو داستان و یک انسان!
هرگز در کار خداوند تردید مکن.
وقتی میخواهی بدانی مالت چقدر حلال است، کافیست نگاه کنی
که به دست چه کسی میرسد و در چه راهی مصرف میشود.
📚 تذکرة الأولیاء
👳 @mollanasreddin 👳
هدایت شده از سعداء/حجت الاسلام راجی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
فرض کنید با رأی ندادن من، این حکومت برود، چه کسی خواهد آمد؟
🔰 #حجت_الاسلام_راجی در برنامه #جهان_آرا : ما از نظام امت و امامت، نظام ولایت فقیه دفاع میکنیم نه از نظام مشکلات. وقتی از امیرالمؤمنین علیهالسلام دفاع می کنیم از یک مسئول درجه چندم که فسادی انجام داده دفاع نمیکنیم؛ از مظلومیت امیرالمؤمنین دفاع میکنیم.
#انتخابات
💠 اندیشکده راهبردی سعداء
🆔 @soada_ir