eitaa logo
محفل شعر و ادب
372 دنبال‌کننده
202 عکس
65 ویدیو
2 فایل
کی شعرتر انگیزد خاطر که حزین باشد صدنکته از این معنی گفتیم وهمین باشد ارتباط با ما 👈🏼 https://eitaa.com/rmfd6292 لینک دعوت 👇👇 💎 https://eitaa.com/molookfarib 💎
مشاهده در ایتا
دانلود
ارغوان شاخه هم خون جدا مانده من آسمان تو چه رنگ است امروز؟ آفتابی است هوا یا گرفته است هنوز؟ من درین گوشه که از دنیا بیرون است آسمانی به سرم نیست از بهاران خبرم نیست آن چه می بینم دیوار است آه این سخت سیاه آن چنان نزدیک است که چو بر می کشم از سینه نفس نفسم را بر می گرداند ره چنان بسته که پرواز نگه در همین یک قدمی می ماند! کور سویی ز چراغی رنجور قصه پرداز شب ظلمانی است نفسم می گیرد که هوا هم این جا زندانی ست هر چه با من این جاست رنگِ رخ باخته است! آفتابی هرگز گوشه چشمی هم بر فراموشیِ این دخمه نیانداخته است اندرین گوشه خاموشِ فراموش شده کز دمِ سردش هر شمعی خاموش شده یاد رنگینی در خاطر من گریه می انگیزد ارغوانم آن جاست ارغوانم تنهاست ارغوانم دارد می گرید چون دل من که چنین خون آلود هر دم از دیده فرو می ریزد ارغوان این چه رازی است که هر بار بهار با عَزای دل ما می آید؟! که زمین هر سال از خون پرستوها رنگین است؟ این چنین بر جگر سوختگان داغ بر داغ می افزاید ارغوان پنجه خونینِ زمین دامن صبح بگیر ﻭﺯ ﺳﻮاﺭاﻥ ﺧﺮاﻣﻨﺪﻩ ﺧﻮﺭﺷﻴﺪ ﺑﭙﺮﺱ کی ﺑﺮ اﻳﻦ ﺩﺭه ی ﻏﻢ ﻣﻴﮕﺬﺭند؟ ارغوان خوشه خون بامدادن که کبوترها بر لب پنجره باز سحر غلغله می آغازند جان گل رنگ مرا بر دست بگیر به تماشاگه پرواز ببر آه بشتاب که هم پروازان نگران غم هم پروازند ارغوان بیرق گلگون بهار تو برافراشته باش شعر خونبار منی یاد رنگین رفیقانم را بر زبان داشته باش تو بخوان نغمه ی ناخوانده ی من ارغوان شاخه همخون جدا مانده من. (سایه) در ما قدمی رنجه کنید 💎 https://eitaa.com/molookfarib 💎
به تو فکر می‌کنم عشقِ دلپذیر من به تمامِ تو یادِ تو مثل باد که رها می‌شود در گندمزار تمامِ من را درمی‌نوردد بی خداحافظی نرو ساقه‌های نحیف این گندم‌زار طاقت طوفان ندارند. در ما قدمی رنجه کنید 💎 https://eitaa.com/molookfarib 💎
دیوانه و دلبسته اقبال خودت باش سرگرم خودت عاشق احوال خودت باش بگذار حسودان همه عیب تو بگویند باور نکن و دلخوش اقبال خودت باش یک لحظه نخور حسرت آنرا که نداری راضی به همین چند قلم مال خودت باش! دنبال کسی باش که خیر تو بخواهد اینگونه اگر نیست به دنبال خودت باش! پرواز قشنگ است ولی بی غم و منت منت نکش از غیر و پروبال خودت باش صد سال اگر زنده بمانی گذرایی پس شاکر هر لحظه و هرسال خودت باش در ما قدمی رنجه کنید 💎 https://eitaa.com/molookfarib 💎
شبی که آواز نی تو شنیدم چو آهوی تشنه پی تو دویدم دوان دوان تا لب چشمه رسیدم نشانه ای از نی و نغمه ندیدم تو ای پری کجایی که رخ نمی‌نمایی از آن بهشت پنهان دری نمی‌گشای من همه جا پی تو گشته‌ام از مَه و مِهر نشان گرفته‌ام بوی تو را ز گل شنیده‌ام دامن گل از آن گرفته‌ام تو ای پری کجایی که رخ نمی‌نمایی از آن بهشت پنهان دری نمی‌گشایی دل من، سرگشته  تو نفسم آغشته تو به باغ رویاها، چو گلت گویم بر آب و آیینه، چو مهت جویم تو ای پری کجایی.... در ما قدمی رنجه کنید 💎 https://eitaa.com/molookfarib 💎 ‌‌‌
. تا زمانی که رسیدن به تو امکان دارد زندگی درد قشنگی‌ست که جریان دارد زندگی درد قشنگی‌ست به جز شب هایش که بدون تو فقط خواب پریشان دارد یک نفر نیست ترا قسمت من گرداند؟ کارخیر است اگر این شهر مسلمان دارد!       خواب بد دیده‌ام ای کاش خدا خیر کند       خواب دیدم که تو رفتی، بدنم جان دارد! شیخ و من هردو طلبکار بهشتیم ولی              من به تو، او به نماز خودش ایمان دارد اینکه یکروز مهندس برود درپی شعر             سر و سری‌ست که با موی پریشان دارد "من از آن روز که در بند توام" فهمیدم زندگی درد قشنگی‌ست که جریان دارد    در ما قدمی رنجه کنید 💎 https://eitaa.com/molookfarib 💎                            
ای‌که جز آه نمانده‌ست برایت نفسی! نکند باز دلت را بسپاری به کسی عشق چون میوه کالی‌ست که شاید نرسد سعی کن تا به کمال نرسیدن برسی هوس از عشق جدا نیست ولی مدتهاست چیزی از عشق نمانده‌ست به‌غیر از هوسی هر کسی رفت خداوند نگه دارش باد باغ خشکیده‌ی ما را چه هراس از هرسی؟ آینه! یک ترک اینقدر هیاهو دارد؟ ما که صد بار شکستیم و نفهمید کسی زندگی در غم و غم در دل و دل در سینه قفسی در قفسی در قفسی در قفسی در ما قدمی رنجه کنید 💎 https://eitaa.com/molookfarib 💎
بگذار کاهِلی را چو ستاره شب‌رُوی کُن زِزَمینیان چه ترسی که سوارِ آسْمانی؟ دو سه عوعوِ سگانه نَزَنَد رَهِ سَواران چه بَرَد زِ شیرِ شَرزه سگ و گاوِ کاهْدانی چو خدا بُوَد پَناهَت چه خطر بُوَد زِ راهت؟ به فلک رَسَد کلاهت که سَرِ همه سَرانی چه نِکوطریق باشدکه خدا رفیق باشد سفر درشت گَرددچو بهشتِ جاودانی 📘از تاریکی و دشمنان هیچ ترسی نداشته باش که عوعوی سگان، تاثیری در اراده شیران ندارد. وقتی که خداوند پشت و پناه توست، از هیچ چیزی ترس نداشته باش که سر تو به آسمان خواهد رسید. اگر خداوند رفیق تو باشد، سفر سخت و طولانی برایت زیبا همچو بهشت خواهد شد. در ما قدمی رنجه کنید 💎 https://eitaa.com/molookfarib 💎
دیشب که بیاد رخ زیبای تو بودم در وصف رخت یک غزل ناب سرودم آماده شدم بهر نمازم که به ناگاه یاد تو رسید و تو شدی بود و نبودم هنگام اقامه لبت آمد به خیالم یک بوسه از آن کنج لب لعل ربودم هم رفت نماز از کف و هم مست نگشتم از هر دو طرف بوسه ضرر بود نه سودم بین دو نمازم غزلی فاصله افتاد با چشم و لبت بود همه گفت و شنودم در رکعت دوّم مثلاً سخت گرفتم از چشم تو گفتم عوض ذکر سجودم خون کرده دلم را غم چشمان سیاهت بنگر که ببینی چه سیاه و چه کبودم یک تیر ز مژگان بلند تو رها شد صاف آمد و بنشست در اعماق وجودم میترسم از آن روز که با غیر نشینی تقصیر خودم نیست که اینگونه حسودم ‌ در ما قدمی رنجه کنید 💎 https://eitaa.com/molookfarib 💎
مانند خیال تو ندیدم بوسه دهد و دهان ندارد در ما قدمی رنجه کنید 💎 https://eitaa.com/molookfarib 💎
محفل شعر و ادب
مانند خیال تو ندیدم بوسه دهد و دهان ندارد #مولانای_جان در#محفل ما قدمی رنجه کنید 💎 https://eit
ياد آن بوسه كه هنگام وداع  بر لبم شعله حسرت افروخت  ياد آن خنده بي رنگ و خموش  كه سراپاي وجودم را سوخت  رفتي و در دل من ماند به جاي  عشقي آلوده به نوميدي و درد  نگهي گمشده در پرده اشك  حسرتي يخ زده در خنده سرد  آه اگر باز به سويم آيي  ديگر از كف ندهم آسانت  ترسم اين شعله سوزنده عشق  آخر آتش فكند بر جانت در ما قدمی رنجه کنید 💎 https://eitaa.com/molookfarib 💎
دیشب همه شب در برم آن سلسه مو بود من بودم و او بود می بود و صفا بود صبا بود و سبو بود من بودم و او بود دامان چمن پر گل و در دامن گلزار من بودم و دلدار مه دلکش و گل نغز و هوا غالیه بو بود من بودم و او بود آن دم که چمن بود پر از نغمه بلبل من بودم و آن گل آن گل که سرا پا همه رنگ و همه بو بود من بودم و او بود چشمان من از اشک سعادت شده لبریز و ان گلبن نو خیز چون شاخ گل افتاده به پیراهن جو بود من بودم و او بود می خورد به صد ناز و به صد ناز میم داد بوسی زپیم داد آنجا که نه غیر و نه رقیب و نه عدو بود من بودم و او بود او از می و من از می عشقش شده سر مست او سر خوش و من مست لب بسته و در سینه بسی راز مگو بود من بودم و او بود گه زیر گل سرخ و گهی زیر گل زرد آن ماه زمین گرد می رفتم و دلم در پی او از همه سو بود من بودم و او بود هم صحبت من او شد و هم صحبت او من در ساحت گلشن معشوقه نکو،عشق نکو، حال نکو بود من بودم و او بود از نام و نشانش چه سرایم سخن ای دوست بگذر زمن ای دوست روح من و عشق من و آمال من او بود من بودم و او بود _بختیاری در ما قدمی رنجه کنید 💎 https://eitaa.com/molookfarib 💎
ما گدایان خیل سلطانیم شهربند هوای جانانیم بنده را نام خویشتن نبوَد هر چه ما را لقب دهند آنیم گر برانند و گر ببخشایند ره به جای دگر نمی‌دانیم چون دلارام می‌زند شمشیر سر ببازیم و رخ نگردانیم دوستان در هوای صحبت یار زر فشانند و ما سر افشانیم در ما قدمی رنجه کنید 💎 https://eitaa.com/molookfarib 💎
و چه بسیار "حالت چطوره؟" هایی که معنیش "دلم برایت تنگ شده" بود و نفهمیدند... ‌‌‌‌‌‌‌ در ما قدمی رنجه کنید 💎 https://eitaa.com/molookfarib 💎
4_5765104141512739371.mp3
4.9M
✔️چون تو منی بدانمت : در ما قدمی رنجه کنید 💎 https://eitaa.com/molookfarib 💎
ترسم که بمیرم و نبیبنم رُخِ ماهت یا زنده بمانم همه در حسرت و آهت زنداني شبهاي پريشاني خويشم امّيد دل شبزده ام صورت ماهت چون پیچکِ پژمرده به دور تو اسيرم آتش زده بر هستی من طرز نگاهت گر خاطره ها گُم شود از دفتر ِ ايّام از خاطر من گم نشود چشم سیاهت در قلب من از پنجره ي عشق دميدي حالا من ازاين پنجره ام چشم به راهت شد آرزويِ قلبی ام از ذات خداوند هَر جا كه روي دست خدا پشت و پناهت اي كاش بداني كه "وحيدي" چه كشيده است از عطر خوش سَر زده ي گاه به گاهت در ما قدمی رنجه کنید 💎 https://eitaa.com/molookfarib 💎
شاهرگ های زمین از داغ باران پر شده است آسمانا!کاسه صبر درختان پر شده است زندگی چون ساعت شماطه دار کهنه ای از توقف ها و رفتن های یکسان پر شده است چای می نوشم که با غفلت فراموشت کنم چای می نوشم ولی از اشک فنجان پر شده است بس که گل هایم به گور دسته جمعی رفته اند دیگر از گل های پرپر خاک گلدان پر شده است دوک نخ ریسی بیاور یوسف مصری ببر شهر از بازار یوسف های ارزان پر شده است شهر گفتم!؟شهر!آری شهر!آری شهر!شهر از خیابان!از خیابان!از خیابان پر شده است در ما قدمی رنجه کنید 💎 https://eitaa.com/molookfarib 💎
محفل شعر و ادب
یکی از دانش آموزان عزیز که کلاس پنجم هستن و عضو این کانال این بیت رو با خط خودشون نوشتن و برامون ارسال کردند ما هم به پاس زحمتشون برای تصویر کانالمون استفاده کردیم 😍🙏
در امورِ خیر شورِ نوجوانی بهتر است خیر اگر منجر به شر شد ناتوانی بهتر است گرچه امدادِ ضعیفان آشکارا عیب نیست این عمل را گر کند انسان نهانی بهتر است خشک مغزان تن به زیرِ بار ذلّت می‌دهند مرگِ با عزت تو را از زندگانی بهتر است بهر حفظِ آبرو بگذشتن از آب حیات از برای ما ز عمرِ جاودانی بهتر است از قناعت حلقه درگوش سلیمان کن چو مور کار کردن به ولیکن کاردانی بهتر است داروی هردرد از حق خواستن دانستن است بیشتر از آنچه میدانی بدانی بهتر است چون حریفِ مرگ در میدان قدرت نیستی بهره‌برداری تو را از عمرِ فانی بهتر است نانِ خشک خویش خوردن شاد و راحت زیستن بهرِ ما از منّتِ و نازِ فلانی بهتر است فکرِ فردا کن که امروزِ توهم خواهد گذشت در عمل کوشیدن از گنجِ معانی بهتر است تا نیفتادی ز پا ژولیده کارِ خیر کن در امورِ خیر شورِ نوجوانی بهتر است در ما قدمی رنجه کنید 💎 https://eitaa.com/molookfarib 💎
حال آشفته‌ی من مایه‌ی دشمن شادی‌ست پشت لبخند از این روست که پنهان شده‌ام در ما قدمی رنجه کنید 💎 https://eitaa.com/molookfarib 💎
‌ ‌ دل من دير زمانی است كه می‌پندارد: «دوستی» نيز گلی‌ست؛ مثل نيلوفر و ناز، ساقه‌ی ترد ظريفی دارد. بی گمان سنگدل است آنكه روا می‌دارد جانِ اين ساقه‌ی نازك را - دانسته- بيازارد! در زمينی كه ضمير من و توست، از نخستين ديدار، هر سخن، هر رفتار، دانه هايیست كه می افشانيم. برگ و باری است كه می رويانيم آب و خورشيد و نسيمش «مهر» است گر بدان‌گونه كه بايست به بار آيد، زندگی را به دل‌انگيزترين چهره بيارايد. آنچنان با تو در آميزد اين روح لطيف، كه تمنای وجودت همه او باشد و بس. بی‌نيازت سازد، از همه چيز و همه كس. زندگی، گرمی دل‌های به هم پيوسته‌ست تا در آن دوست نباشد همه درها بسته‌ست. در ضميرت اگر اين گل ندميده‌ست هنوز، عطر جان‌پرور عشق گر به صحرای نهادت نوزيده است هنوز دانه ها را بايد از نو كاشت. آب و خورشيد و نسيمش را از مايه جان خرج می‌بايد كرد. رنج می‌بايد برد. دوست می‌بايد داشت در ما قدمی رنجه کنید 💎 https://eitaa.com/molookfarib 💎
‏آن کس که بدم گفت، بدی سیرتِ اوست ‏وان کس که مرا گفت نکو، خود نیکوست ‏حالِ متکلّم از کلامش پیداست ‏از کوزه همان برون تراود که در اوست ‏‌ در ما قدمی رنجه کنید 💎 https://eitaa.com/molookfarib 💎
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
باران نیکراه شعر زیبایی از محمد علی جوشایی در ما قدمی رنجه کنید 💎 https://eitaa.com/molookfarib 💎
هوامو نداشتی، هوایی شدم چه کابوسِ بی انتهایی شدم نگاهت منو زیر و رو می کنه منو با دلم روبرو می کنه من و دست بسته تو و قلب خسته که هرکی رسیده یه جاشو شکسته ولی حُسنِ عاشق به دیوونگیشه یه وقتایی کوهم دلش ابری میشه ابری شو خاطره هاتو ببار بارون شو یاد من عشقو بیار من می رسم به تو آخرِ کار بارون ببار من بیقرار توام بیقرار بیرون بیارم از این انتظار عاشق شدم مثِ ابرِ بهار بارون ببار ... پریشونم اما پریشون ترم کن فقط از تو می خوام یه کم باورم کن هوام از نفس هات داره جون می گیره نفس می کشم تا خیالت نمیره ابری شو خاطره هاتو ببار بارون شو یاد من عشقو بیار من می رسم به تو آخرِ کار بارون ببار من بیقرار توام بیقرار، بیرون بیارم از این انتظار عاشق شدم مثِ ابرِ بهار بارون ببار... حسینی در ما قدمی رنجه کنید 💎 https://eitaa.com/molookfarib 💎