eitaa logo
محفل شعر و ادب
371 دنبال‌کننده
202 عکس
65 ویدیو
2 فایل
کی شعرتر انگیزد خاطر که حزین باشد صدنکته از این معنی گفتیم وهمین باشد ارتباط با ما 👈🏼 https://eitaa.com/rmfd6292 لینک دعوت 👇👇 💎 https://eitaa.com/molookfarib 💎
مشاهده در ایتا
دانلود
شماره‌ی 447 برخیز که می‌رود زمستان بگشای دَر ِ سرایِ بُستان نارنج و بنفشه بر طبَق نهْ منقل بگذار در شبستان و این پرده بگوی تا به‌یک‌بار زحمت ببَرَد ز پیش ِ ایوان برخیز که باد ِ صبح ِ نوروز در باغچه می‌کند گل‌افشان خاموشی ِ بلبلان ِ مشتاق در موسم ِ گُل ندارد امکان آواز ِ دهل نهان نمانَد در زیر ِ گلیم و، عشق پنهان بوی گُل ِ بامداد ِ نوروز و آواز ِ خوش ِ هزاردستان بس جامه فروخته‌ست و دستار بس خانه که سوخته‌ست و دکّان ما را سَر ِ دوست بر کنار است آنک سَر ِ دشمنان و سندان چشمی که به دوست بَر کُنَد دوست بر هم ننهد زِ تیر باران سعدی! چو به میوه می‌رسد دست سهل است جفایِ بوستان‌بان در ما قدمی رنجه کنید 💎 https://eitaa.com/molookfarib 💎
▫️ سخندان پرورده پیر کهن بیندیشد آن گه بگوید سخن مزن تا توانی به گفتار دم نکو گوی گر دیر گویی چه غم بیندیش وآن گه بر آور نفس و زآن پیش بس کن که گویند بس ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
. می‌گفت دگرباره به خوابم بینی پنداشت که بعد از آن مرا خوابی هست... در ما قدمی رنجه کنید 💎 https://eitaa.com/molookfarib 💎
چند واژه و چند مفهوم از واژگانی که در غزلهای حافظ و سعدی به کار رفته است. ، ، ، ، ۱- دفتر و دیوان و جُنگ شعر ( یاداشتهای علامه دهخدا) ۲_سینی را گویند و آن ظرفی باشد مدور و کلان که در آن پیاله ها و مانند آن نهند(آنندراج) ۳_ گردآوری شده (ناظم الاطبا) نکته :مفهوم با فرق دارد ✅ : فراغ بال ، گرد آمده ، خاطر جمع ✅ : جای ‌جمع‌ شدن ، محل اجتماع ، انجمن ✅ : گردآوری ، آرامش ، رستاخیز ، قیامت ✅ : ۱_الفت و وفاق ۲_ گروهی از مردم؛ انبوهی از مردم. ۳_ (اسم مصدر) [قدیمی، مجاز] آسودگی خاطر ۴_(اسم مصدر) [قدیمی] فراهم آمدن و مجتمع شدن ، متحد گشتن ۵_(اسم مصدر) [قدیمی] معاشرت ، همنشینی ✅چند بیت و شاهد مثال حضور خلوت انس است و دوستان و ان یکاد بخوانید و در فراز کنید هرگز وجود حاضر غایب شنیده‌ای من در میان و دلم جای دیگر است تا سر زلف پریشان تو در آمد هیچ ندانم که پریشان تو نیست چراغ افروز چشم ما نسیم زلف جانان است مباد این را یارب غم از باد پریشانی کن به احسانی حافظ پریشان را ای شکنج گیسویت پریشانی خوبی و لطف است عذار چو مهش لیکنش مهر و وفا نیست خدایا بدهش عشق و شباب و رندی ی مراد است چون شد معانی گوی بیان توان زد هر که نباشد به تماشا نرود یار با یار سفرکرده به تنها نرود کی دهد دست این غرض یارب که همدستان شوند خاطر ما زلف پریشان شما هر آن کو خاطر و یار نازنین دارد سعادت همدم او گشت و دولت همنشین دارد خاطر به دست تفرقه دادن نه زیرکیست بخواه و صراحی بیار هم چون صبا ی گل را به آب لطف شست کجدلم خوان گر نظر بر صفحه دفتر کنم خم زلفت بنامیزد کنون ی دلهاست از آن باور نمی دارم که انگیزد پریشانی منال ای دل که در زنجیر زلفش همه است آشفته حالی در خلاف آمد عادت بطلب کام که من کسب از آن زلف پریشان کردم ۲۷ دی ماه ۱۴۰۲ خورشیدی _ تهران در ما قدمی رنجه کنید 💎 https://eitaa.com/molookfarib 💎
گر دست دهد هزار جانم در پای مبارکت فشانم آخر به سرم گذر کن ای دوست انگار که خاک آستانم هر حکم که بر سرم برانی سهلست ز خویشتن مرانم تو خود سر وصل ما نداری من عادت بخت خویش دانم هیهات که چون تو شاهبازی تشریف دهد به آشیانم گر خانه محقرست و تاریک بر دیده روشنت نشانم گر نام تو بر سرم بگویند فریاد برآید از روانم شب نیست که در فراق رویت زاری به فلک نمی‌رسانم آخر نه من و تو دوست بودیم عهد تو شکست و من همانم من مهره مهر تو نریزم الا که بریزد استخوانم من ترک وصال تو نگویم الا به فراق جسم و جانم مجنونم اگر بهای لیلی ملک عرب و عجم ستانم شیرین زمان تویی به تحقیق من بنده خسرو زمانم شاهی که ورا رسد که گوید مولای اکابر جهانم ایوان رفیعش آسمان را گوید تو زمین من آسمانم دانی که ستم روا ندارد مگذار که بشنود فغانم هر کس به زمان خویشتن بود من سعدی آخرالزمانم - غزل ۴۱۸ در ما قدمی رنجه کنید 💎 https://eitaa.com/molookfarib 💎
ای طفل که دفع مگس از خود نتوانی هر چند که بالغ شدی آخر تو آنی شکرانهٔ زور آوری روز جوانی آنست که قدر پدر پیر بدانی ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
دوست می‌دارم من این نالیدن دلسوز را تا به هر نوعی که باشد بگذرانم روز را شب همه شب انتظار صبح رویی می‌رود کان صباحت نیست این صبح جهان افروز را وه که گر من بازبینم چهر مهرافزای او تا قیامت شکر گویم طالع پیروز را گر من از سنگ ملامت روی برپیچم زنم جان سپر کردند مردان ناوک دلدوز را کامجویان را ز ناکامی چشیدن چاره نیست بر زمستان صبر باید طالب نوروز را عاقلان خوشه چین از سر لیلی غافلند این کرامت نیست جز مجنون خرمن سوز را عاشقان دین و دنیاباز را خاصیتیست کان نباشد زاهدان مال و جاه اندوز را دیگری را در کمند آور که ما خود بنده‌ایم ریسمان در پای حاجت نیست دست آموز را سعدیا دی رفت و فردا همچنان موجود نیست در میان این و آن فرصت شمار امروز را در ما قدمی رنجه کنید 💎 https://eitaa.com/molookfarib 💎
ای یار ناسامان من از من چرا رنجیده‌ای؟ وی درد و ای درمان من از من چرا رنجیده‌ای؟ ای سرو خوش بالای من ای دلبر رعنای من لعل لبت حلوای من از من چرا رنجیده‌ای؟ بنگر ز هجرت چون شدم سرگشته چون گردون شدم وز ناوکت پرخون شدم از من چرا رنجیده‌ای؟ گر من بمیرم در غمت خونم بتا در گردنت فردا بگیرم دامنت از من چرا رنجیده‌ای؟ من سعدی درگاه تو عاشق به روی ماه تو هستیم نیکوخواه تو از من چرا رنجیده‌ای؟  
بسیار بُوَد سرو روان و گل خندان لیکن نه بدین صورت و بالا که تو داری در ما قدمی رنجه کنید 💎 https://eitaa.com/molookfarib 💎
زمستان است و بی برگی بیا ای باد نوروزم بیابان است و تاریکی بیا ای قرص مهتابم در ما قدمی رنجه کنید 💎 https://eitaa.com/molookfarib 💎
خبرت هست که بی روی تو آرامم نیست طاقت بار فراق این همه ایامم نیست خالی از ذکر تو عضوی چه حکایت باشد سر مویی به غلط در همه اندامم نیست شب بر آنم که مگر روز نخواهد بودن بامدادت که نبینم طمع شامم نیست چشم از آن روز که برکردم و رویت دیدم به همین دیده سر دیدن اقوامم نیست نازنینا مکن آن جور که کافر نکند ور جهودی بکنم بهره در اسلامم نیست به خدا و به سراپای تو کز دوستیت خبر از دشمن و اندیشه ز دشنامم نیست سعدیا نامتناسب حیوانی باشد هر که گوید که دلم هست و دلارامم نیست در ما قدمی رنجه کنید 💎 https://eitaa.com/molookfarib 💎
تیر از کمان چو رفت نیاید به شست باز پس واجبست در همه کاری تأملی... در ما قدمی رنجه کنید 💎 https://eitaa.com/molookfarib 💎
دیگران را عید اگر فرداست ما را این دمست روزه داران ماه نو بینند و ما ابروی دوست! عاشقان عیدتون مبارک🌹       در ما قدمی رنجه کنید 💎 https://eitaa.com/molookfarib 💎
اگر مرد عشقی کم خویش گیر وگرنه ره عافیت پیش گیر مترس از محبت که خاکت کند که باقی شوی گر هلاکت کند نروید نبات از حبوب درست مگر حال بروی بگردد نخست تو را با حق آن آشنایی دهد که از دست خویشت رهایی دهد که تا با خودی در خودت راه نیست وز این نکته جز بی خود آگاه نیست نه مطرب که آواز پای ستور سماع است اگر عشق داری و شور مگس پیش شوریده دل پر نزد که او چون مگس دست بر سر نزد نه بم داند آشفته سامان نه زیر به آواز مرغی بنالد فقیر سراینده خود می‌نگردد خموش ولیکن نه هر وقت بازست گوش چو شوریدگان می پرستی کنند بر آواز دولاب مستی کنند به چرخ اندر آیند دولاب وار چو دولاب بر خود بگریند زار به تسلیم سر در گریبان برند چو طاقت نماند گریبان درند مکن عیب درویش مدهوش مست که غرق است از آن می‌زند پا و دست نگویم سماع ای برادر که چیست مگر مستمع را بدانم که کیست گر از برج معنی پرد طیر او فرشته فرو ماند از سیر او وگر مرد لهوست و بازی و لاغ قوی تر شود دیوش اندر دماغ چه مرد سماع است شهوت پرست؟ به آواز خوش خفته خیزد، نه مست پریشان شود گل به باد سحر نه هیزم که نشکافدش جز تبر جهان پر سماع است و مستی و شور ولیکن چه بیند در آیینه کور؟ نبینی شتر بر نوای عرب که چونش به رقص اندر آرد طرب؟ شتر را چو شور طرب در سرست اگر آدمی را نباشد خرست - بوستان در ما قدمی رنجه کنید 💎 https://eitaa.com/molookfarib 💎
هیچم نماند در همه عالم به اتفاق الا سری که در قدم یار می‌کنم آن‌ها که خوانده‌ام همه از یاد من برفت الا حدیث دوست که تکرار می‌کنم چون دست قدرتم به تمنا نمی‌رسد صبر از مراد نفس به ناچار می‌کنم همسایه گو گواهی مستی و عاشقی بر من مده که خویشتن اقرار می‌کنم من بعد از این نه زهد فروشم نه معرفت کان در ضمیر نیست که اظهار می‌کنم در ما قدمی رنجه کنید 💎 https://eitaa.com/molookfarib 💎
. صبح امروز خدایا چه مبارک بدمید که همی از نفسش بوی عبیر آید و عود رحمت بار خدایی که لطیفست و کریم   کرم بنده‌نوازی که رحیمست و ودود گر کسی شکرگزاری کند این نعمت را   نتواند که همه عمر برآید ز سجود شرط عقلست که حاجت بر هر کس نبرند که نه از هر دل و دستی کرم آید به وجود نام نیکو طلب و عاقبت نیک اندیش این دو بنیاد همی ماند و دیگر مهدود                        پگاهتان پر نور!   بهره دلتان در بامداد امروز و هر لحظه        اشتیاق و ترنم و ترانه باد!🌷 در ما قدمی رنجه کنید 💎 https://eitaa.com/molookfarib 💎          
شخصی همه شب برسر بیمار گریست.. چون صبح شد او بمرد و بیمار بزیست در ما قدمی رنجه کنید 💎 https://eitaa.com/molookfarib 💎
پزشکیان: اگر رشد ۸ درصد رو محقق نکرد اعدامش کنید. چطور همچین فردی با این ادبیات و تفکر کوچه بازاری و عوامانه دهها سال در این مملکت مسئول بوده و عجیبتر مردمی که به این فرد رای دادند. مردم به ادب رسند جایی که رسند از بی ادبی کسی به جایی نرسد « » لقمان را گفتند: ادب از که آموختی؟ گفت: از بی ادبان! هر چه از ایشان در نظرم ناپسند آمد از فعل آن پرهیز کردم. نگویند از سر بازیچه حرفی کز آن پندی نگیرد صاحب هوش و گر صد باب حکمت پیش نادان بخوانند آیدش بازیچه در گوش « » در ما قدمی رنجه کنید 💎 https://eitaa.com/molookfarib 💎
هر شبم .. زلف سیاه تو .. نمایند به خواب ... تا چه آید .. به من از .. خوابِ پریشان دیدن ..! با وجود رُخ و بالای تو .. کوته نظری است ... در گلستان شدن و سرو خرامان دیدن ..! در ما قدمی رنجه کنید 💎 https://eitaa.com/molookfarib 💎
به زيورها بيارايند تن خوب رويان را تو سيمين تن چنان خوبي كه زيورها بيارايي در ما قدمی رنجه کنید 💎 https://eitaa.com/molookfarib 💎
ما گدایان خیل سلطانیم شهربند هوای جانانیم بنده را نام خویشتن نبوَد هر چه ما را لقب دهند آنیم گر برانند و گر ببخشایند ره به جای دگر نمی‌دانیم چون دلارام می‌زند شمشیر سر ببازیم و رخ نگردانیم دوستان در هوای صحبت یار زر فشانند و ما سر افشانیم در ما قدمی رنجه کنید 💎 https://eitaa.com/molookfarib 💎
من بدین خوبی و زیبایی ندیدم روی را وین دلاویزی و دلبندی نباشد موی را روی اگر پنهان کند سنگین‌دل سیمین‌بدن مشک غمازست نتواند نهفتن بوی را ای موافق‌صورت‌ومعنی که تا چشم من است از تو زیباتر ندیدم روی و خوش‌تر خوی را گر به سر می‌گردم از بیچارگی عیبم مکن چون تو چوگان می‌زنی جرمی نباشد گوی را هر که را وقتی دمی بودست و دردی سوخته‌ست دوست دارد ناله مستان و های‌وهوی را ما ملامت را به جان جوییم در بازار عشق کنج خلوت پارسایان سلامت‌جوی را بوستان را هیچ دیگر در نمی‌باید به حسن بلکه سروی چون تو می‌باید کنار جوی را ای گل خوش‌بوی اگر صد قرن باز آید بهار مثل من دیگر نبینی بلبل خوش‌گوی را سعدیا گر بوسه بر دستش نمی‌یاری نهاد چاره آن دانم که در پایش بمالی روی را در ما قدمی رنجه کنید 💎 https://eitaa.com/molookfarib 💎
4_5886669810686759878.mp3
1.75M
‍ ‍ 📚 اثر: شیخ اجل راوی: تنظیم و میکس: ♦️حکمت شمارهٔ ۳۶ 🔹هر که با داناتر از خود بحث کند تا بدانند که داناست، بدانند که نادان است. چون در آید مِه از تویی به سخن گرچه به دانی، اعتراض مکن ................................... ♦️حکمت سی‌و‌هفتم 🔹هر که با بدان نشیند، نیکی نبیند. گر نشیند فرشته‌ای با دیو وحشت آموزد و خیانت و ریو از بدان نیکویی نیاموزی نکند گرگ پوستین دوزی در ما قدمی رنجه کنید 💎 https://eitaa.com/molookfarib 💎
‌ اینجوری که دلجویی می‌کرده هیچ بنی‌بشری نمی‌تونسته دلجویی کنه: ای سروِ خوش بالای من ای دلبر رعنای من لعل لبت حلوای من از من چرا رنجیده ای؟ در ما قدمی رنجه کنید 💎 https://eitaa.com/molookfarib 💎
به چشمانت که گر زهرم فرستی چنان نوشم که شیرین‌تر شرابی.. در ما قدمی رنجه کنید 💎 https://eitaa.com/molookfarib 💎