eitaa logo
محفل شعر و ادب
372 دنبال‌کننده
202 عکس
65 ویدیو
2 فایل
کی شعرتر انگیزد خاطر که حزین باشد صدنکته از این معنی گفتیم وهمین باشد ارتباط با ما 👈🏼 https://eitaa.com/rmfd6292 لینک دعوت 👇👇 💎 https://eitaa.com/molookfarib 💎
مشاهده در ایتا
دانلود
4_6015065813596245943.mp3
3.31M
غزل ۴۳۱ حافظ لبش می‌بوسم و در می‌کشم می به آب زندگانی برده‌ام پی نه رازش می‌توانم گفت با کس نه کس را می‌توانم دید با وی لبش می‌بوسد و خون می‌خورد جام رخش می‌بیند و گل می‌کند خوی بده جام می و از جم مکن یاد که می‌داند که جم کی بود و کی کی بزن در پرده چنگ ای ماه مطرب رگش بخراش تا بخروشم از وی گل از خلوت به باغ آورد مسند بساط زهد همچون غنچه کن طی چو چشمش مست را مخمور مگذار به یاد لعلش ای ساقی بده می نجوید جان از آن قالب جدایی که باشد خون جامش در رگ و پی زبانت درکش ای حافظ زمانی حدیث بی زبانان بشنو از نی 🎙 ۱۴ آذر ماه ۱۴۰۲ خورشیدی در ما قدمی رنجه کنید 💎 https://eitaa.com/molookfarib 💎
. . -((غم مخور ، جانم ! تو‌ تنها نیستی اینجا . وانگهی ، ‌پیشینیان ،... گوشت به من باشد )) -((گوش من با توست )) گرگعلی‌خان گفت . -((هان،بله، پیشینیان گویند : اینکه پیغامی نیاید ، نیز پیغامی‌ست . پس بلاتکلیفیِ ما نیز تکلیفی‌ست . گرچه ما از بس که بد آورده و بدبخت ، بسکه دلتنگیم و از جان سیر ، می‌گوییم : مردن از این زندگیها بهتر است ، اما شاید این تکلیف ما باشد ؟ لیک پُر غمگین مباش از این ما همه هستیم و همدردیم . این‌تو ‌تنهانیستی ، مثل تو بسیارند . گرچه این درمان دردی نیست ، حتی دلخوشی هم نیست . لیک باز اینقدر می‌دانیم ، تنها نیستیم اینجا . از دفتر شعر : در ما قدمی رنجه کنید 💎 https://eitaa.com/molookfarib 💎
بيمارم مادرجان! مى‌دانم ، مى‌بينى، مى‌بينم ، مى‌دانى، مى ترسى، مى‌لرزى، از كارم، رفتارم، مادرجان! مى‌دانم ، مى‌بينى، گه گريم ، گه خندم ، گه گيجم ، گه مستم ، و هر شب تا روزش بيدارم ، بيدارم ، ! من دردم بى ساحل ، تو رنجت بى حاصل ، ساحر شو ، جادو كن، درمان كن ، دارو كن ، بيمارم ،بيمارم ،بيمارم مادر جان ... ازمجموعه شعر در ما قدمی رنجه کنید 💎 https://eitaa.com/molookfarib 💎
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
چون فشاندی پَر زِ گِل پرواز کن... مولانا در ما قدمی رنجه کنید 💎 https://eitaa.com/molookfarib 💎
ای ساقی خوش منظر مست می نابم کن چشم سیهت بنمای سرمست و خرابم کن
خوش می‌روی به تنها تن‌ها فدای جانت مدهوش می‌گذاری یاران مهربانت
‍ 💎 گمان كرده بودم كه مهمان بيايد پرِ چای چون روی ليوان بيايد گمان كرده بودم كه نظمى قرار است به اين حال و روز پريشان بيايد سفر سرنوشت من و توست، اين راه بعيد است جايی به پايان بيايد «گرفتم» پس از رفتنت گریه كردم به گلدان چه؟ در كوچه باران بيايد! كلامی‌ست در پشت لب‌های‌وامانده بالا نيامد كه‌ با جان بيايد تو هم گريه كن، در دل بی‌قراری قرار است بعد از تو طوفان بيايد تصور ندارم به جز اشک چيزی به آن چشم‌های درخشان بيايد ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🔹بیت پنجم را شاعر عمداً در یک سطر و در فرمی غیر از بیت، نوشته‌است. (تولد: کاشان، ۱۳۵۸) در ما قدمی رنجه کنید 💎 https://eitaa.com/molookfarib 💎
با تو می مانم که از نام تو دل آذین شود تا که شرح عشقمان یک قصه ی دیرین شود
زندگی بر گردن افتاده‌ست یاران، چاره چیست؟ چندروزی هرچه باداباد ، باید زیستن!
دُزدْ چون مالِ کَسان را می‌بَرَد قبض و دلْ‌تنگی دلش را می‌خَلَد 📘یکی از عوامل ایجاد غم و غُصّه، خوردن مال دیگران است. این مال فقط پول نیست بلکه آرامش، سلامتی، وقت، عمر، دلخوشی، امانت, دوست و خیلی چیزهای دیگر است. ✅ گاهی باید در وجود خود کنکاش کنیم که علت این همه غم چیست، شاید چیزی از دیگران نزد ما جا مانده. در ما قدمی رنجه کنید 💎 https://eitaa.com/molookfarib 💎
🖤عشق یعنی دل سپردن در الست از می وصل الهی مست مست 🖤عشق یعنی ذکر ناموس خدا یا علی گفتن به زیر دست و پا 🖤عشق یعنی جلوه ی صبر خدا شرم ایوب نبی از مرتضی 🖤عشق یعنی صبر در هنگام خشم عشق یعنی جای سیلی روی چشم 🖤عشق یعنی انقلاب فاطمه عشق یعنی عشق ناب فاطمه 🖤عشق یعنی صحبت بی واهمه حیدرِ در بند، پیش فاطمه 🖤آن که خود مرد دلیر جنگ بود دستگیرِ فرقه ای صد رنگ بود 🖤عشق یعنی عاشقی در تار و پود گردش دستاس با دست کبود 🖤عشق یعنی گریه های حیدری دختری دنبال نعش مادری 🖤عشق یعنی قلب چون آیینه ای جای میخ در به روی سینه ای 🖤عشق یعنی انتظار منتظر سینه ای مجروح از مسمار در 🖤عشق یعنی طاعت جان آفرین رد خون سینه بر روی زمین 🏴 فرا رسیدن سالروز شهادت جانگداز حضرت فاطمه زهرا (س)، بر فرزند و منتقم‌ ایشان، حضرت مهدی (عج) و همه شیعیان آن حضرت تسلیت می گوییم . 🥀اللهم عجل لولیک الفرج
شاید که آن سیمین بدن باشد در آغوش رقیب من دیده‌ام تقویم را امشب قمر در عقرب است شیرازی در ما قدمی رنجه کنید 💎 https://eitaa.com/molookfarib 💎
فکر کردم با تو دل درمان شود دیدم نشد دلخوشی در سینه ام مهمان شود دیدم نشد رج به رج می بافتم رویای سبز وصل را تا شبیهِ قالی کرمان شود ،دیدم نشد گفتی از آغوش خود کاخی بسازم غرق عشق کوهِ غم با بوسه ای ویران شود دیدم نشد فکر می کردم که با پوشیدنت ای ماهِ من پیکر دلدادگی عریان شود دیدم نشد عهد و پیمانی که بستی می شود افسانه تا.. بر سر کوی و گذر عنوان  شود دیدم نشد فصل فصل سینه ی لوتم به زیر سایه ات  فرودین و جلوه ی آبان شود دیدم نشد آه‌...ای سرگشته کنعانی ام  گفتی که زود رنجش گم گشتگی جبران شود دیدم نشد در ما قدمی رنجه کنید 💎 https://eitaa.com/molookfarib 💎
🌸🌸🌸            عیب مجنون مکن       ای منکر لیلی که ز دور   حالتی هست         که آن بر همه کس                        ظاهر نیست...        
گفتم از نزدیکی دیدار، گفتی «ساده‌ای! دورم از دیدار با هر پیش‌ پا افتاده‌ای» کوچکم خواندی، که پیش چشم ظاهربین تو دیگران کوهند و من سنگ کنار جاده‌ای شهر را گشتم که مانند تو را پیدا کنم هیچ‌کس حتی شبیهت نیست، فوق‌العاده‌ای با دل آزرده‌ام چیزی نمی‌گویی ولی از دل آزردن که حرفی می‌شود آماده‌ای باز بر دوری صبوری می‌کنم اما مگیر امتحان ساده‌ای از امتحان پس‌داده‌ای در ما قدمی رنجه کنید 💎 https://eitaa.com/molookfarib 💎
قصر و قبر امیر کویت گذر کردم به گورستان کم و بیش بدیدم قبر دولتمند و درویش نه درویش بی کفن در خاک رفته نه دولتمند برده یک کفن بیش . هرکه باشی و ز هرجا برسی، آخرین منزل هستی این است آدمی هرچه توانگر باشد، چو بدین نقطه رسد مسکین است. در ما قدمی رنجه کنید 💎 https://eitaa.com/molookfarib 💎
‌ سیب من ! چرخیدی و با اتفاق دیگری عاقبت افتادی اما توی باغ دیگری قسمت تو رفتن از باغ است اما سهم من قصه ای که می رسد دست کلاغ دیگری بعد تو با هرکسی طرح رفاقت ریختم تا فراموشم شود با داغ ، داغ دیگری عشق کورم کرد و بر دستم چراغی هدیه داد تا بیندازد مرا در باتلاق دیگری آنچه بعد از رفتن تو سر به زیرم کرده است مانده‌ام عشق است یا ترس از فراق دیگری طبق قانون وفاداری به پایت سوختم طبق بند آخرش رفتی سراغ دیگری... در ما قدمی رنجه کنید 💎 https://eitaa.com/molookfarib 💎
‌ من همان برگم که شد بازیچه‌ی دست خزان بی‌کس و بی‌اعتبارم زیر پای عابران دست تیرانداز گردون از تو دورم کرده است حکم تقدیرست، باید بگذرد تیر از کمان آن که در سر میل رفتن دارد ، آخر می‌رود آه...باران عاقبت دل می‌کَنَد از آسمان یوسفم در قعر چاهی در مسیری بی عبور کاش می‌شد بگذرد روزی از اینجا کاروان تخته‌سنگی بی‌قرارم زیر پای آبشار می‌رسد روزی که آسان بشکند سنگی گران در ما قدمی رنجه کنید 💎 https://eitaa.com/molookfarib 💎
گریه و خنده آهسته و پیوسته من همچو شمع سحر آمیخته با یکدیگر است داغ جانسوز من از خنده خونین پیداست ای بسا خنده که از گریه غم انگیزتر است ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
4_5926744879215413440.mp3
1.28M
ما چون دو دریچه ، روبروی هم آگاه ز هر بگو مگوی هم هر روز سلام و پرسش و خنده هر روز قرار روز آینده عمر آینه بهشت اما...آه بیش از شب و روز تیر و دی کوتاه اکنون دل من شکسته و خسته ست زیرا یکی از دریچه ها بسته ست نه مهر فسون نه ماه جادو کرد نفرین به سفر که هرچه کرد او کرد از دفتر آوایش : در ما قدمی رنجه کنید 💎 https://eitaa.com/molookfarib 💎
4_5843427427115606406.mp3
2.94M
شب یلدا دلم را  پیش چشمت دانه خواهم کرد برای مستی ات از چشم خود پیمانه خواهم کرد دلم را گوشه ای از سینه ات سنجاق خواهم زد و  در گرمای دلچسب نگاهت خانه خواهم  کرد بخوانم فال حالت را ، ته فنجان  چشمانت و با رازش رگ خواب تو‌ را دیوانه خواهم کرد نم سنگین بغضت را گذارم روی دامانم و با چنگ دلم موی غمش را شانه خواهم کرد به  ترفندی میان پیله  پیله آه و دلتنگی پروبال دلت را همدم پروانه خواهم کرد   از  افسوس خزان و آه داغ سینه ی آذر برای لای لای چشم تو افسانه خواهم کرد و در آخر از این خواب و خیال و خالی جایت  برای قاب عکست گریه ای جانانه خواهم کرد در ما قدمی رنجه کنید 💎 https://eitaa.com/molookfarib 💎
از دلم فصل غم انگیز خزان می گذرد شب یلدا شده با سیب و انار آمده ام
یلدا زیبا شد از زلف شیدایی تو، سفره را بیارایید که آذر به دی ماه رسید
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مثل آن چایی که می‌چسبد به سرما بیشتر با همه گرمیم با دل‌های تنها بیشتر درد را با جان پذیراییم و با غم‌ها خوشیم قالی کرمان که باشی می‌خوری پا بیشتر بَم که بودم فقر بود و عشق اما روزگار زخم غربت بر دلم آورد این جا بیشتر هر شبِ عمرم به یادت اشک می‌ریزم ولی بعدِ حافظ خوانیِ شب‌های یلدا بیشتر رفته‌ای اما گذشتِ عمر تأثیری نداشت من که دلتنگ توام امروز، فردا بیشتر زندگی تلخ است از وقتی که رفتی تلخ‌تر بغض جانکاه است هنگام تماشا بیشتر هیچ کس از عشق سوغاتی به جز دوری ندید هر قدر یعقوب تنها شد زلیخا بیشتر بر بخارِ پنجره یک شب نوشتی: عاشقم خون انگشتم بر آجر حک کنم: ما بیشتر در ما قدمی رنجه کنید 💎 https://eitaa.com/molookfarib 💎
یلدا گمانم ردِ موهایِ سیاه توست جا مانده بر شوق نگاهِ یک شبِ برفی