ملاقات ام‌البنین با زینب‌کبری (علیهماالسلام) 🏴🏴🏴 آورده‌اند: وقتی که اهل بیت (علیهم السلام) وارد مدینه شدند ام البنین کنار قبر پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) با زینب کبری ملاقات کرد و به وی گفت: ای دختر امیر المومنین ، از پسرانم چه خبر؟ حضرت زینب فرمود: همگی شهید شدند. ام البنین عرض کرد: جان همه به فدای حسین‌بن‌علی (علیهما السلام)، بگو از امام حسین چه خبر؟ زینب فرمود: حسین را با لب تشنه شهید کردند. ام البنین تا این سخن را شنید، دست‌های خود را بر سر زد و با صدای بلند و حال گریان گفت: واحسیناه! حضرت زینب سپر خونین حضرت ابوالفضل العباس را زا زیر چادر بیرون آورد، و ام البنین تا آن را دید، آنچنان دلش سوخت که نتوانست تحمل کند و بیهوش بر زمین افتاد. صدا در سینه ها ساکت که اینک یار می آید ز راه شام و کوفه عابد بیمار می آید غبار راه بس بنشسته بر رخسار چون ماهش به چشم آیینه ایزدنمایی تار می آید الا ای دردمندان مدینه با دو صد حسرت طبیب دردمندان با دل تبدار می آید الا ای بانوان اهل یثرب پیشواز آیید که زینب بی برادر با دل غمخوار می‌آید بیا ام البنین با دیده گریان تماشا کن که اردوی حسینی بی سپهسالار می آید ــــــــــــــــــــ 👈 #کلاس313 را دنبال کنید. #وفات_حضرت_ام_البنین #حضرت_ام_البنین #ام_البنين #مادر_شهید #حضرت_زینب

سخنان بزرگان درباره عظمت و مقام حضرت ام‌البنین علیهاالسلام👇 1- عقیل بن ابی طالب می گوید: در میان عرب شجاعتر از پدران ام البنین نبود. 2- سهل بن عبدالله بخاری، از علمای قرن چهارم، در کتاب خود می گوید: امیر المومنین علی (علیه‌السلام) پس از حضرت فاطمه (علیهاالسلام) از قبیله فهر تنها از ام البنین (علیها السلام)، فرزند داشت و او پیش از آن حضرت و نیز پس از وفات وی با کسی ازدواج نکرد. 3- عالم بزرگوار زین الدین عاملی، معروف به شهید ثانی مستشهد 965هق می نویسد: ام البنین (علیهاالسلام) از بانوان با معرفت و پر فضیلت بود، نسبت به خاندان نبوت، محبت و دلبستگی خالص و شدید داشت، و خود را وقف خدمت به آنها نموده بود. خاندان نبوت نیز برای او جایگاه والایی قایل بودند و به او احترام مخصوص می گذاردند در روزهای عید، به احترام او به محضرش می رفتند و ادای احترام می کردند. 4- سید محسن امین، متوفای 1371 هق می گوید: ام البنین (علیهاالسلام) شاعری خوش بیان و از خانواده ای اصیل و شجاع بود. از جمله سروده‌های او شعری است که ابوالحسن اخفش آن را در کتاب شرح الکامل آورده است. وی هر روز در بقیع می آمد و برای فرزندش حضرت ابوالفضل العباس (علیه‌السلام) نوحه سرایی می کرد و فرزند او عبیدالله را نیز به همراه خود می آورد. مردم مدینه که در میان آنان مروان بن حکم نیز بود به منظور شنیدن نوحه او گرد می‌آمدند و به سبب جانسوز بودن نوحه سرایی او همگی اشک می ریختند. یا من رای العباس کر علی جماهیر النقد کسانی که حمله جانانه عباس را بر گله های گوسفند دیدید... 5- علامه سید عبدالرزاق موسوی مقرم متوفای 1391 هجری می گوید: ام البنین (علیهاالسلام) از بانوان با فضیلت به شمار می رفت. وی حق اهل بیت را خوب می‌شناخت و در محبت و دوستی با آنان خالص بود و متقابلا خود در میان آنان جایگاه بلند و مقام ارجمندی داشت. 6- علی محمد علی دخیل، نویسنده عرب زبان معاصر، می گوید: عظمت این زن (ام البنین علیهاالسلام) در آنجا آشکار می شود که وقتی خبر شهادت فرزندانش را به او می دهند، بر آن توجه نمی کند بلکه از سلامتی حضرت امام حسین می پرسد، گویی امام حسین فرزند اوست، نه آنان. 7- علامه محقق حاج شیخ باقر شریف قریشی گفته است: در تاریخ دیده نشده که زنی نسبت به فرزندان هووی خود محبتی مخلصانه ورزد و آنها را بر فرزندان خود مقدم بدارد، جز این بانوی پاک، یعنی ام البنین علیهاالسلام. ــــــــــــــــــــ 👈 #کلاس313 را دنبال کنید. #وفات_حضرت_ام_البنین #حضرت_ام_البنین #ام_البنين #مادر_شهید #حضرت_عباس

گفتگوی حضرت ام‌البنین (علیهاالسلام) با بشیر شاعر👇 راوی می‌گوید: اهل بیت امام حسین (علیهم‌السلام) از کربلا دور شدند و روانه مدینه گردیدند. بشیر گفت وقتی که به نزدیک مدینه رسیدیم، امام علی‌بن‌الحسین (علیهما السلام) فرود آمد، بار شترش را پایین آورد چادرش را نصب کرد، زنانش را پیاده کرد و آنگاه فرمود ای بشیر خدا پدرت را رحمت کند. او شاعر خوبی بود و آیا تو نیز از شعر بهره ای داری؟ بشیر می گوید عرض کردم: آری ای فرزند پیامبر خدا من هم شاعرم. امام زین العابدین (علیه السلام) می گوید: اسبم را سوار شدم و تند آمدم تا این این که وارد مدینه شدم وقتی که به مسجد النبی صلی الله علیه و آله و سلم رسیدم، صدایم را به گریه بلند کردم و این شعر را سرودم. یا اهل یثرب لا مقام لکم بها قتل الحسین فادمعی مدرار ای اهل مدینه دیگر در مدینه نمانید چرا که حسین کشته شد پس فراوان اشک بریزید الجسم منه بکربلاء مضرج و الراس منه علی القناه یدار بدنش در کربلا در میان خاک و خون غلتیده است در حالی که سر او بالای نیزه گردش می کند. در این هنگام بود که تمام زنان محجبه و پرده نشین مدینه از خانه‌های خود بیرون آمدند موهایشان را پریشان کردند صورتهایشان را خراشیده فریاد ماتم سر می دادند. من گریه کننده ای بیشتر از آن روز و برای مسلمانان روزی ناگوارتر از آن روز ندیدم. 🔹 زمانی که بشیر به فرمان امام زین العابدین (علیه السلام) وارد مدینه شد تا مردم را از ماجرای کربلا و بازگشت اسرای آل الله با خبر سازد، در راه ام البنین علیها السلام او را دید و فرمود: ای بشیر، از امام حسین (علیه السلام) چه خبر داری؟ بشیر گفت: ای ام البنین، خدای تعالی ترا خبر دهد که عباس تو کشته شد. ام البنین علیها السلام فرمود: از حسین‌بن‌علی (علیهما السلام) مرا خبر ده. بدینگونه، بشیر خبر قتل یکایک فرزندانش را به او داد، اما ام البنین علیها السلام پیاپی از امام حسین (علیه السلام) خبر می گرفت. وی گفت: فرزندان من و آنچه در زیر آسمان است، فدای حسینم باد! و چون بشیر خبر شهادت آن حضرت را به او داد صیحه ای کشید و گفت: ای بشیر، بند دلم را پاره کردی! و صدا به ناله و شیون بلند کرد. آیت الله مامقانی گوید: این شدت علاقه، کاشف از علو مرتبه او در ایمان، و قوت معرفت او به مقام امامت است که شهادت چهار جوان خود را که نظیر ندارند در راه دفاع از امام زمان خویش سهل می شمارد. ــــــــــــــــــــ 👈 #کلاس313 را دنبال کنید. #وفات_حضرت_ام_البنین #حضرت_ام_البنین #ام_البنين #مادر_شهید #سید_الشهدا