eitaa logo
گروه فرهنگی _ تبلیغی منادیان حق
93 دنبال‌کننده
485 عکس
295 ویدیو
12 فایل
گروه فوق الذکربامجوز از سوی دفتر تبلیعات حوزه علمیه توسط تعدادی از طلاب بومی شهرستان کوهدشت تاسیس شده وماهیت کاملا فرهنگی تبلیغی داردومحتوای ان توسط اعضای گروه بارگذاری میشود آدرس ما در تلگرام monadianehag98@
مشاهده در ایتا
دانلود
گزیده از بیانات حکیمانه علامه جوادی آملی 💠 نعمت ولایت 🔸 یک بیان لطیفی سیدنا الاستاد مرحوم علامه طباطبایی دارد که درست است اقسامی دارد: نعمت ظاهر دارد، نعمت باطن دارد؛ ولی یک وقت است که بالصّراحه تعبیر می کند که ﴿ما بِكُمْ مِنْ نِعْمَةٍ فَمِنَ اللَّه‏﴾؛[1] نعمت‎ هایی به شما دادیم کشاورزی دادیم باغداری دادیم، ﴿مَتاعاً لَكُمْ وَ لِأَنْعامِكُمْ﴾،[2] ﴿كُلُوا وَ ارْعَوْا أَنْعامَكُم‏﴾[3] این همه از نعمت ها! یک وقت است می گوید نعمت دنیا و آخرت آن هم تصریح است؛ اما یک وقت نعمت «بالقول المطلق» در قرآن ذکر می شود که آن است. ذیل آیه ﴿لَتُسْئَلُنَّ یوْمَئِذٍ عَنِ النَّعیمِ﴾[4] یک بیان نورانی از امام رضا (سلام الله علیه) است که فرمود: «نَحْنُ النَّعِیم‏».[5] نعمت اگر مقید ذکر شد، قیدش مُشَخِّص اوست و اگر مطلق ذکر شد، نعمت است. در ذیل آیه ﴿لَتُسْئَلُنَّ یوْمَئِذٍ عَنِ النَّعیمِ﴾، آن جا امام رضا فرمود: «نَحْنُ النَّعِیم‏». این جا فرمود ﴿الْیوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دینَكُم‏ وَ أَتْمَمْتُ عَلَیكُمْ نِعْمَتی‏﴾ نعمت مطلق است، آسمان و زمین نعمت هستند؛ اما روزی ﴿إِذَا الشَّمْسُ كُوِّرَتْ﴾[6] در کنارش هست؛ اما این است که برای همیشه هست؛ لذا بعد از اینکه حضرت دستش را بلند کرد و فرمود علی جانشین من است «مَنْ كُنْتُ مَوْلَاهُ فَهَذَا عَلِی مَوْلَاه»، خیمه جداگانه ای نصب کرد و حضرت امیر آن جا تشریف بردند و همه آمدند و از نزدیک «بخٍّ بخٍّ»[7] تبریک گفتند و اقرار کردند و اعتراف کردند، بعد آیه نازل شد: «الْیوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دینَكُمْ وَ أَتْمَمْتُ عَلَیكُمْ نِعْمَتی‏ وَ رَضیتُ لَكُمُ الْإِسْلامَ دینا». 🔸 در همان بخش اوایل سوره مبارکه «مائده» است که ﴿الْیوْمَ یئِسَ الَّذینَ كَفَرُوا مِنْ دینِكُمْ﴾؛ دیگر مشرکان و کفّار با داشتن رهبری مثل علی از شما ناامیدند و ناامید هم بودند، تا دیروز ممکن بود کسی طمع کند؛ ولی ﴿الْیوْمَ یئِسَ الَّذینَ كَفَرُوا مِنْ دینِكُمْ فَلا تَخْشَوْهُمْ وَ اخْشَوْن‏﴾ که اینها است. [1] . سوره نحل، آیه53. [2] . سوره نازعات، آیه33. [3] . سوره طه، آیه53. [4] . سوره تکاثر، آیه8. [5] . عیون أخبار الرضا علیه السلام، ج‏2، ص129؛ «وَ لَكِنَّ النَّعِیمَ حُبُّنَا أَهْلَ الْبَیت‏». [6] . سوره تکویر، آیه1. [7] . الامالی(للصدوق)، ص2 و ص227؛ تاریخ دمشق، ج42، ص223 📚 درس اخلاق تاریخ: 1396/06/16
هدایت شده از Mr : Mostafa Valipour
باسمه تعالی علامه جوادی آملی 💠 خاتمیت امامت 🔹 جریان و خاتمیت نبوت آن هم نظیر مسئله است. یك وقت شما می‌ گویید فلان حادثه آخرین حادثه است؛ یعنی این حادثه پدید آمد رخداد دیگر نیست و خودش هم رخت بربست. اگر گفتید فلان حادثه آخرین حادثه است، فلان سلطان آخرین سلطان از سلسله سلاطین ساسانی سامانی اشكانی صفوی و مانند آن است؛ یعنی دیگر از این قبیل سلسله كسی نیست و خود او هم منقرض شد. معنای اینها نیست، معنای اینها نیست. همان طوری كه توحید به دو قضیه منحل می‌ شود؛ یك قضیه موجبه و یك قضیه سالبه، خاتمیت نبوت به شرح ایضاً [همچنین] خاتمیت امامت هم به شرح ایضاً [همچنین]. «لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّه» معنایش این نیست كه یك خدا در عالم بوده است. «لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّه» معنایش این است كه یك خدا در عالم بود و هست و خواهد بود و دیگری اصلاً نه! گرچه نظر تحلیلی آن است كه «لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّه» یك قضیه است، این استثنا به معنای غیر است نه به معنای استثنا! به صورت موجبه و سالبه نیست كه ذهن از هر دو طرف خالی باشد، بلكه یك قضیه است، الا به معنای غیر است، وصف و موصوف است؛ یعنی غیر از دلپذیر و معقول مقبول دیگران نه! نه اینكه ذهن از هردو طرف خالی باشد، ما بیاییم آلهه دروغین را ابطال كنیم و اله راستین را اثبات كنیم و هردو برای ذهن بیگانه باشد، بلكه به ذهن می ‌گوید ‌ای ذهن! ‌ای فطرت! ‌ای نهاد و نهان! تو كه خدا را در فطرت قبول كردی و داری و گرایش و بینش و گزینش داری، دیگران نه! «لَا إِلَه» غیر از این اللهی كه معقول توست مقبول توست فطرت تو هم بر آن است. 🔹 به هر تقدیر این «لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّه» طبق تعبیر معروف به دو قضیه منحل می ‌شود؛ یعنی خدا هست و دیگران و اله دیگر نه! معنای خاتمیت این است كه این رسالت بود، هست، خواهد بود و دیگری نه! نه اینكه خاتمیت معنایش این است كه دیگر پیغمبری نمی ‌آید و این آخرین پیامبر است و خبری نیست؛ یعنی بعد از او پیغمبر نمی ‌آید یك قضیه، و او همچنان نبی الهی است «الی یوم القیامه»، قضیه دیگر. معنای خاتمیت نفی ما عدا نیست، بلكه نفی ما عداست در جمله سالبه، اثبات استمرار و دوام است در جمله موجبه. در هم به شرح ایضاً [همچنین] كه او حضرت ختمی امامت است در برابر رسول كه حضرت ختمی نبوت است. آنكه ختمی نبوت است به دو قصه بر می ‌گردد، اینكه ختمی امامت هست هم به دو قضیه بر می ‌گردد؛ یعنی خاتم الاوصیا وجود مبارك (علیه آلاف التحیة و الثناء) امام دیگری غیر از او نیست یك، و امامت او همچنان مستمر است تا ظهور آن حضرت و انقراض عالم دو، پس معنای خاتمیت رسول نظیر تحلیل «لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّه» به دو قضیه بر می ‌گردد و خاتمیت امام معصوم و وجود مبارك مهدی منتظر (علیه آلاف التحیة و الثناء) هم به دو قضیه بر می‌ گردد. اگر این‌چنین شد، امام است و دیگری امام نیست و امامت او همچنان ادامه دارد، این می ‌شود خلیفه آن كسی كه این دو بُعد را دارد و وجود مبارك رسول هم خلیفه ذات اقدس الهی است كه همین دو بُعد را دارد. 📚 سخنرانی عمومی در نیمه شعبان تاریخ: 1384/06/29
43.72M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🏴 تصویری ▫️ پیام به گردهمایی مجازی مبلغان و گروه های تبلیغی ویژه ماه محرم ۱۴۰۰ 🔹 🔹 تاريخ انتشار پیام: 1400/05/16 ▫️ لینک آپارات: کیفیت خوب https://aparat.com/v/zBTNE 🆔 @a_javadiamoli_esra
هدایت شده از Mr : Mostafa Valipour
‏عکس از mr:mostafavalipour
هدایت شده از جواد احمدی
25.91M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✍ به مناسبت ایام سوگواری اباعبدالله الحسین ( ع) همایش بزرگ دختران آفتاب با رعایت پروتکل های بهداشتی در شهرستان کوهدشت برگزار شد. 🎥💻 تهیه و تدوین: بهمن درویشی 🎤👤گزارشگر خبری : جواد احمدی 🎞تهیه شده در: خبرگزاری بسیج _ لرستان ۱۴٠٠/۵/۲۱
علامه جوادی آملی حفظه الله 💠 نقطه عطف بشریت ▪️ طبیعت را با نباید اشتباه كرد؛ طبیعت اختلاف ‌پذیر است، فطرت سالم است و اختلاف ‌پذیر نیست. فطرت فراطبیعت است، مربوط به جان آدم است، مربوط به روح آدم است. در شرق و غرب یكسان است، در شمال و جنوب یكسان است. فطرت یكسان است، می ‌تواند منبع باشد و آن اصول مشترك می ‌تواند مبدأ و ریشه برای مواد مشترك باشد. الآن شما می ‌بینید كشتن مردم بی‌ گناه فلسطین را عدل می ‌دانند، نه اینكه ظلم بدانند و بگویند ما ظالم و رهزنیم، این را عدل می ‌دانند و این را به محاكم قانونی می‌ برند! [آنها] تفسیر عدل را كه از عقل نمی ‌گیرند، از فطرت نمی ‌گیرند، از وحی نمی‌ گیرند، [بلكه] از خواسته برخاسته از جهلشان می ‌گیرند، از خواسته سیاسی خود‌شان می ‌گیرند، اینها منبع اساسی ندارند، وقتی منبع نداشتند این اصول ارزشی بی ‌منبع می ‌شود. این اصولی كه فعلاً در رسانه‌ های بین ‌المللی رایج است، همه اینها مورد احترام ماست، ولی باید از یك منبعی گرفت؛ مبارزه با تروریسم، حقوق بشر، مساوات، مواسات، عدالت، آزادی، استقلال اینها همه است؛ امّا وقتی بخواهید تفسیر بكنید می ‌بینید او عدل را طوری تفسیر می ‌كند كه صهیونیست می ‌شود عادل، فلسطینی مظلوم می ‌شود ظالم! تروریست را طرزی معنا می‌ كنند كه فلسطینی مدافع می‌ شود تروریست و صهیونیست مهاجم اشغالگر می ‌شود عادل! العدل ما هو؟ العقل ما هو؟ حریت ما هی؟ امنیت ما هی؟ اینها را باید از گرفت، اینها چون منبع مشترك ندارند حقوق مشترك هم نخواهند داشت. مبانی مشترك كه نبود حقوق مشتركی هم ندارند. ▪️ علی بن ابی ‌طالب (سلام الله علیه) عدل را به استناد وحی الهی تفسیر كرده است، عقل را مشابه همان عدل تفسیر كرد، قهراً این معانی نزدیك هم می ‌شوند؛ یعنی عدل، عقل، حق، صدق، حُسن و حَسن اینها یكسان خواهند بود؛ ظلم، باطل، كذب، منكر، قبیح، جهل اینها هم كنار هم قرار می‌ گیرند. هر كاری كه شده باشد عدل است و عقل، هر كاری كه معماری نشده باشد ظلم است و قبیح. تعبیر قرآن كریم این است كه اینها ﴿فَهُمْ فِی أَمْرٍ مَرِیجٍ﴾[1]، اینها در زندگی می ‌كنند؛ یعنی چیزی را در جای خود قرار نمی ‌دهند. اگر اصول از یك منابع گرفته نشود، می‌شود هرج و مرج. وجود مبارك امیر بیان علی بن ابی‌طالب (سلام الله علیه) همین معنا را به عنوان پوستین وارونه معرفی كرد فرمود: اینها اسلام را یا آن معارف را وارونه پوشیدند: «لُبِسَ الإِسْلاَمُ لُبْسَ الْفَرْوِ مَقْلُوباً»؛[2] یعنی پوستین وارونه. ▪️ انبیا (سلام الله علیهم) آمدند تا هم را تفسیر كنند تبیین كنند بعد اجرا كنند، را تفسیر كنند تبیین كنند بعد اجرا كنند، را تفسیر كنند تبیین كنند بعد اجرا كنند، را تفسیر كنند تبیین كنند بعد اجرا كنند، را تفسیر كنند تبیین كنند بعد اجرا كنند. سالیان متمادی زحمت انبیا (علیهم‌السلام) این بود كه بگویند عدالت یعنی چه. وجود مبارك رسول گرامی آن طوری كه در سورهٴ «شوریٰ» آمده است فرمود: ﴿وَ أُمِرتُ لِأَعدِلَ بَینَكُمُ﴾[3] من مأموریت یافتم كه عدالت را اجرا كنم همه بشر ‌هستند. ▪️ پیام نهضت حسینی (سلام الله علیه) این است كه ﴿وَ أُمِرتُ لِأَعدِلَ بَینَكُمُ﴾، نهضت آن حضرت از اینجا شروع شده كه فرمود: «أ لاَ تَرَونَ أنَّ الحَقَّ لا یعمَلُ بهِ ، و أنَّ الباطِلَ لا یتَناهى عَنهُ»[4] مگر نمی ‌بینید به حق عمل نمی ‌شود؟ مگر نمی ‌بینید از باطل صرف نظر نمی ‌شود؟ مگر نمی ‌بینید عدل دفن شده؟ مگر نمی ‌بینید ظلم حاكم است؟ من مأمورم كه عدل را معنا كنم و احیا كنم، مأمورم كه حق را معنا كنم و احیا كنم. ▪️ آنهایی كه مأموریت ویژه دارند نقطه عطفی در تاریخ ایجاد می ‌كنند. این یعنی ورق را بر می ‌گردانند؛ عده‌ ای كه بیراهه می ‌روند را منعطف می ‌كنند [و] سر راه می ‌آورند. وجود مبارك ولی ‌عصر و تاریخ است. تعبیر نورانی علی ‌بن ‌ابی ‌طالب (سلام الله علیه) دربارهٴ ظهور امام زمان (ارواحنا فداه) این است كه «یَعْطِفُ الْهَوى عَلَى الْهُدَى، إذَا عَطَفُوا الْهُدَى عَلَى الْهَوَى»؛[5] فرمود وقتی ولی‌ عصر (ارواحنا فداه) ظهور كرد آن است؛ یعنی اوراق را بر می ‌گرداند جامعه ‌ای كه بیراهه رفتند و هوامدار شدند آنها را می ‌كند آنها را بر می ‌گرداند. جامعه آمدند هدایت را بر هوا و هوس منعطف كردند، ولی ولی‌ّ عصر (ارواحنا فداه) كه ظهور می ‌كند هوای مردم را منعطف می ‌كند به . [1]. سوره ق، آیه 5 . [2]. نهج البلاغه ، خطبه 108 . [3]. سوره شوریٰ، آیه 15. [4]. تحف العقول، ص245. [5]. نهج‌البلاغه، خطبه 138. 📚 سخنرانی محرم تاریخ: 1384/11/11
باسمه تعالی گزیده ای از سخنان علامه جوادی آملی 💠 عدل در دولت و مردم ▪️ اینكه در قرآن و غیر قرآن به ما نگفتند نماز بخوانید، بلکه به ما گفتند نماز را اقامه كنید سرّش آن است كه این است: ﴿وَ الْقُرْآنِ الْحَكِیم﴾،[1] كتاب حكیم حرف های حكیمانه می ‌زند؛ اگر نماز است، نباید بگوید نماز بخوان، چون ستون خواندنی نیست، باید بگوید ستون را اقامه بكن؛ یعنی این ستون را به پا بدار، تا صدر و ساقه حرفش هماهنگ باشد. ستون یك جامعه است؛ لذا گفتند مردم خودشان باید قیام كنند تا این ستون استوار باشد، منتها فرق در نماز و عدل این است: می ‌گوید خود ستون جامعه، امنیت جامعه، استقلال جامعه و آزادی جامعه است؛ لذا جامعه باید از افرادی كه ستون ‌گونه‌ اند تشكیل بشود. اگر خیمه را ستون ها نگه می‌ دارند، حكومت را نگه می‌ دارند. اقامه عدل یك مطلب است، دقیق‌تر از آن عادل ‌بودن [كه] مطلب دیگر است. اگر كسی بود است، اگر كسی عادلِ عاقل بود است و آن حكومت می ‌ماند! آن جامعه می‌ ماند! از امنیت برخوردار است و از آزادی متنعّم است. در سوره مباركه «حدید» فرمود: ﴿لِیقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْط﴾[2] مردم به قسط قیام بكنند؛ یعنی عدل را زنده كنند، خودشان عادل بشوند، وقتی عادل شدند می‌ شوند . از مردان بزرگ تعبیر می ‌كنند [كه] اینها ستون یك ملت ‌اند، اینها عمود دین ‌اند، عماد دین ‌اند، عماد الملّة‌ هستند و مانند آن. ▪️ سالار شهیدان (سلام الله علیه) دید نه‌تنها در دولتمردان از عدل و قسط خبری نیست، در توده مردم هم بشرح ایضاً [همچنین]. فرمود: مگر نمی ‌بینید كه به حق عمل نمی‌ شود؟ كسی به نام حكومت اسلامی بت‌ فروشی می ‌كند دیگران هم ساكت ‌اند! ابوریحان بیرونی در تحقیق ما للهند می‌ گوید معاویه این بت هایی كه از منطقه‌ های غرب شام به غنیمت گرفته بودند را مرصعاً از راه دریا و كشتی برای سلاطین هند می‌ فرستاد و با بت ‌فروشی بر ثروت خود می ‌اندوخت.[3] كسی به عنوان خلیفه رسمی مسلمان ها به گمان خود، با بت ‌فروش بخواهد ثروت تهیه كند و كسی فریاد برنیاورد معلوم می‌ شود هم دولتمردان سقوط كرده‌ اند، هم شهروندان آن دولت؛ این شده ظلم، آن هم كه ﴿إِنَّ الشِّرْكَ لَظُلْمٌ عَظِیمٌ﴾[4]. وقتی توحید كه است رخت بربندد، بت‌ پرستی كه به تعبیر قرآن كریم ظلم عظیم است بیاید و شرك كه است در دل رسوخ كند، هم به دنبال عقاید ظهور می ‌كند، احكام فقهی و حقوقی هم به دنبال اخلاق فاسدند. ملّتی كه از برخوردار است متخلّق خواهد بود [و] یك امّت متخلّق احكام فقهی و حقوقی را رعایت می ‌كند. كسی كه اصل استواری ندارد، چگونه فرع اخلاقی پیدا می ‌كند؟ [1]. سوره یس، آیه 2. [2]. سوره حدید، آیه 25. [3]. تحقیق ما للهند، ص87؛ «و إلى السبب الأول ذهب معاویة فی أصنام «سقلیة» لمّا فتحت فی سنة ثلاث وخمسین فی الصائفة وخمل منها أصنام الذهب مكلّلة مرصّعة بالجواهر فبعث بها إلى «السند» لتباع هناك من ملوكهم فإنّه رأى بیعها قائمة أثمن الدینار دینارا وأعرض عن الآفة الأخیرة فی حكم الإیالة لا الدیانة». [4]. سوره لقمان، آیه 13. 📚 سخنرانی محرم تاریخ: 1384/11/12