eitaa logo
اندیشه انقلاب اسلامی
834 دنبال‌کننده
407 عکس
22 ویدیو
128 فایل
انتشار همه یادداشتهای مرتبط با #اندیشه_انقلاب_اسلامی
مشاهده در ایتا
دانلود
🔸استاد حسینی شیرازی(ره) بنیانگذار فلسفه چگونگی اسلامی هستند، اطلاع از دیدگاه ایشان درباره فلسفه اسلامی مهم می باشد: 🔺 فلسفه چگونگي اي که ما مي گوييم هماهنگ با فلسفه هستي شناسي است. فلسفه چگونگي ما قطع نشده که بگوييم کاري به خدا ندارد که مثل غربي ها بخواهيم بحث کنيم. آنچه را که در فلسفه هستي(فلسفه اسلامی) گفتيد، او هماهنگ با فلسفه چگونگي اي است که ما مي گوييم. 🔺 صحبت از اين است که تکميل مي کنيم ما فلسفه چرايي را با فلسفه چگونگي. در فلسفه چگونگي البته اثبات مي کنيم که کليه اشياء و تغييرشان و ذوات و اينها، در چگونگي که داريم صحبت مي کنيم، به تبع يک حرکت تکاملي است. آن وقت اتفاقاً اين مبنايي که دارم عرض مي کنم، با اصالت وجود بسيار نزديک است ساختنش، با اصالت ماهيت نمي سازد. يعني براي ذوات اشياء، خاصيت ذاتي منفصل قائل نمي شويم؛ ولي اگر در خاطر مبارکتان باشد در فلسفه اصالت وجود، چون خواص را مال ذوات ماهيات نمي دانند و ماهيت را انتزاع از مراتب وجود مي دانند، پس «وجود» متحرکي را که در اينجا بيان مي کنيم که بعداً مي شود تولي و ولايت، اين سازگار با آن هست. 🔺 ممکن است مباحث بعيده اصالت وجود را ما نپذيريم. يعني به عبارت ديگر اصل مطلب را بسيار نزديک با صحبت خودمان مي دانيم. اگر اينطوري بشود، بحث ما مي شود تکامل فلسفه وجود در مکانيزم هستي. . ر.ک. سلسله جلسات پژوهشی فلسفه حکومت جلسه 6 @monir_ol_din
با دقت در کلام استاد می توان به چند نکته تفطن یافت؛ 1- پرسشهایی که ناظر بر "واقعیت" می توان طرح کرد، چند دسته می باشند: الف- پرسشهایی که از "اصل هستی و چراییهای آن" می پرسند؛ آیا واقعیتی هست؟ ب- پرسشهایی که از "چیستی" می پرسند؛ واقعیت چیست؟ این دو دسته پرسش، قابل تأملند و نیازمند به پاسخ. و فلسفه اسلامی برای پاسخ تفصیلی به آنها سامان یافته است. 2- شکل گیری فلسفه اسلامی (سینوی، اشراقی و صدرایی) پیرامون آن دو پرسش، مانع از آن نیست که پرسش دیگری نیز طرح گردد و آن پرسش از "چگونگی" است؛ آیا متن واقعیت دارای "چگونگی" است؟ دامنه "چگونگی" تا کجاست، آیا تمام مراتب واقعیت را شامل می شود؟ قواعد و قوانین چگونگی واقعیت چیست؟ و اینگونه است که، بنیان گذاشته می شود و استاد علامه حسینی در مقام پاسخ به آن پرسشها برمی آیند. 3- حال سؤال این است که، آیا این سه دسته پرسش، هیچ ارتباطی با هم ندارند؟ به نظر می رسد، وجود ربط میان آنها غیرقابل انکار است، فلذا باید سعی نمود نسبت میان آنها را به دست آورد. دستیابی به نسبت میان سه پرسش (هستی و چرایی، چیستی، چگونگی) ما را به نسبت میان فلسفه اسلامی و فلسفه فرهنگستان علوم اسلامی منتقل می سازد. 4- همینجاست که، استاد حسینی چنین پاسخ می دهند که؛ . این نظریه یکی از مهمترین است که می تواند را به گونه ای دیگر بنگارد. تفصیل این ماجرای فلسفی در زمانی دیگر ان شاءالله. @monir_ol_din
به فلسفه چگونگی نیاز داریم.docx
16.8K
🔸مطلب پیش روی، گزیده ای از مباحث استاد علامه سیدمنیرالدین حسینی(ره) است که با عنوان "معرفی دفتر فرهنگستان علوم اسلامی" در دفتر تبلیغات اسلامی مشهد در دی ماه 1379 ارائه شده است. 🔸عنوان این مطلب؛ «به فلسفه چگونگی نیاز داریم»، است. ایشان در این مطلب کوتاه و مختصر، به ضرورت دستیابی به فلسفه چگونگی اشاره می کنند و در ضمن آن، پیرامون ظرفیت موجود فلسفی (چرایی، چیستی) حوزه نیز سخن می گویند. @monir_ol_din
؛ 🔸گزارشهایی از کلام دو استاد مکتب فرهنگستان علوم اسلامی قم، ارائه شد. از استاد علامه سیدمنیرالدین حسینی(ره) که بنیانگذار بودند و از استاد آیت الله میرباقری(زیدعزه)، ریاست کنونی فرهنگستان. 🔸نتیجه آنکه؛ فرهنگستان علوم اسلامی، یک است، ضدیت با فلسفه در آن راه ندارد و بیمعناست، مثل همه مدارس و مکاتب علمی است و نقد می کند. این مکتب به واسطه دغدغه ای که درباره در جامعه دارد را ناظر بر فلسفه اسلامی طرح می کند. 🔸البته که، می توانیم اندیشه فلسفی فرهنگستان را هم نقد کنیم، و این نیاز به خواندن دارد. باید آن را خواند و درباره مدعیاتش اندیشید. @monir_ol_din
«السَّلامُ عَلَیکَ یا اَباعَبدِاللهِ» ◾️آماده اقامه عزا برای سالار شهیدان کربلا می شویم و حسینیه ها را در قلبهایمان برپا می کنیم.... ◾️جریان کربلا و واقعه عاشورا، تکانه ای بزرگ در عالم خلقت است که همه ابعاد عاطفی، اندیشگی و سلوکی انسانها را متأثر از خود می سازد. باید پیرامون آن تأمل ورزید و از اعماق آن واقعه، درّ و گوهرهایی برای صیقل جان خویش اصطیاد نمود. ◾️ به همین مناسبت، در ایام بکاء عالم بر سیدالشهداء(سلام الله علیه) را می گشایم و امید آن دارم که راه نجاتی برای خویش بیابم، چرا که سفینة الحسین أسرع. https://eitaa.com/monir_ol_din/1081
🔸تاریخ یعنی گستره و پهنه زمانی وسیعی که مقاطع و وقایعی را در درون خود جای داده است، از نقطه ای آغاز شده و با فراز و فرودی به نقطه ای منتهی می گردد. ❓❓❓ تاریخ چگونه ساخته می شود؟ چگونه سیر می کند؟ عوامل و اسباب سیر و صیرورت تاریخی چیست؟ ..... این سوالات، مهمترین پرسشهای تحقیق در است. 🔸واقعه کربلا، یکی از مهمترین عناصر حیاتی مکتب تشیع است. این واقعه برای شیعه می کند. هویت هم یعنی تاریخیت. حال سؤال این است که؛ واقعه کربلا چه نسبتی با تاریخ عالم دارد؟ 🔸برای پاسخ به پرسش فوق، نیازمند تأملات بیشتر در حقیقت تاریخ و کیفیت صیرورت تاریخی هستیم. باید بیشتر از آنچه که گفته شد پیرامون تاریخ و حقیقت آن بیاندیشیم. البته قصد آن ندارم که پرونده ای برای باز کنم لیکن به مقدار نیاز باید در این موضوع ورود کرد. این مطلب ادامه دارد... @monir_ol_din
۲ 💥حقیقت تاریخ چیست؟ 🔸وقتی صحبت از "تاریخ" میشود، آنچه که در بادی امر به ذهن میرسد آن است که ما با یک "زمان طولانی" در گذشته مواجهیم. اما آیا بواقع تاریخ صرفاً زمان است؟ آیا تاریخ در حقیقت همان " زمان گذشته" است؟ 🔸 تعریف تاریخ به زمان، افزوده ای ندارد و گویا زمان به زمان تفسیر شده است. پس باید به مؤلفه دیگری که "حاق تاریخ" را نشان میدهد دست یافت، همان مؤلفه ای که "گوهر زمان" نیز است. آن چیست؟ 🔸در فلسفه اسلامی، زمان را به "حرکت اشیاء" بازمی‌گردانند و میگویند؛ زمان عارض بر حرکت شیء میشود. پس به نظر میرسد با تامل در "فلسفه حرکت" میتوان به "فلسفه زمان" و "فلسفه تاریخ" دست یافت. 🔸در فلسفه چگونگی اسلامی، حقیقت "حرکت و صیرورت" به "فاعلیت و عاملیت" بازگشت دارد. یعنی هر امر متحرکی در حقیقت یک فاعل و عامل و یک "‌کنشگر" است. 🔸 نتیجه آنکه؛ باید گوهر زمان و تاریخ را در "صیرورت" جست و یافت. کنه و باطن صیرورت هم به فاعلیت برمیگردد. پس حقیقت زمان همان فاعلیت و عاملیت است. حقیقت تاریخ همان "موجدیت" است. این مطلب ادامه دارد.... @monir_ol_din
💥 استاد علامه سیدمنیرالدین حسینی الهاشمی(ره): 🔸 پس از «فلسفه حرکت» بزرگترین گامی که برای برداشته می شود، تنظیم «فلسفه تاریخ الهی» است. به یاد بیاورید وقتی که فلسفه تاریخ دروغین در دستگاه مارکس برای عدالت اجتماعی درست شد، توانست سالها نصف دنیا را به خود مشغول کند. 🔸 «در فلسفه تاریخ اسلامی، مشت دشمن باز می شود» معلوم می شود که ، بر کارآمدی ابزار حاکم است. حکومتش هم خیلی بالاتر است. کارآمدی جامعه و امت نیز بر کارآمدی انسان حاکم است. کارآمدی ابزار، تابعی از کارآمدی انسان است و کارآمدی انسان تابعی است از کارآمدی جامعه. 🔸 در دستگاه الهی «جامعه» برابر است با «امت» و جامعه حسینی یک امت است. اگر یک جامعه بر این اساس شکل بگیرد، حرکت و رشدی خواهد داشت که بسیار عظیم تر از تمام تحرکاتی است که در تاریخ گزارش شده است. آنگاه خواهیم دید که آثار محبین حضرت اباعبدالله(سلام الله علیه) یا جامعه حسینی، در تاریخ چقدر است و این جوامع الهی هستند که در تحولات سیاسی، فرهنگی و اقتصادی محور واقع می شوند نه جوامع الحادی. 🔸 نکته آخر هم این است که گزارشهای بدست آمده از جوامع گذشته نیز، تازه معنادار می شود و انسان به مرتبه صحیحی از تحلیل دست پیدا می کند. ر.ک. مراقبه های عاشورایی، ص 43 @monir_ol_din
• | صیرورت باطنی عالم | • غلغله ای که در است جهانها را متحول می سازد، و عالم است که حسینیه ها و تکایا را برپا کرده است. و این است که تحولات و صیرورتها را رقم میزند. @monir_ol_din
هدایت شده از الفقه و الاصول
• | تربیت سفیانی در شام | • شام با فرهنگ ساخته شده بود و شامیان در این فرهنگ تربیت شدند. فرهنگی که خفقان سیاسی ایجاد می کند و راه اندیشه ها را منسد می سازد و تربیت میکند که هر دستوری را بدون کمترین نظر و تأملی اطاعت می کنند. @alfigh_alosul
💥حقیقت تاریخ 🔸همانطور که انسانها و جوامع "تاریخ" دارند، زمین و آسمان و دریاها و کوهها و... هم تاریخ دارند. چرا که همه مخلوقات "صیرورت و شدن" دارند و در "تطور و تحول"اند. و هر مخلوقی که صیرورت داشته باشد، "زمان" هم دارد و آنچه که زمان داشته باشد، "تاریخ" دارد. 🔸حقیقت صیرورت هم بازگشت به "فاعلیت و عاملیت" دارد. پس همه مخلوقات که صیرورت دارند در حقیقت "صایر" هستند. یعنی در صیرورت و شدن، فاعلیت دارند. یعنی شدن را رقم می زنند و ایجاد می کنند. اما آیا صیرورت در همه مخلوقات در "یک مرتبه" است؟ آیا فاعلیت مخلوقات در "یک سطح" قرار دارند؟ 🔸از آنجا که فاعلیت و موجدیت مخلوقات تفاوت سطح دارد، یعنی فاعلیتی که در انسانها است متفاوت و بالاتر از سطح فاعلیتی است که سایر موجودات و مخلوقات دارند. پس باید بگوییم؛ صیرورت اصلی در عالم مخلوقات، "صیرورت انسان" است. اضافه اینکه، صیرورت انسان است که در صیرورت سایر موجودات تأثیر دارد و زمینه صیرورت، تطور، تحول، تغییر، حرکت و شدن آنها را فراهم می سازد. 🔺تبدلات انسان حرکت کلی عالم را رقم می زند و ذیل تبدلات انسان است که تبدلات هستی رقم می خورد. پس در حقیقت براساس "تاریخ انسان" است که تاریخ عالم خلقت رقم می خورد. تاریخ همه مخلوقات متقوم به تاریخ انسان است. @monir_ol_din
• | تاریخ انسان | • حقیقت تاریخ "صیرورت انسان" است و انسان است که "تاریخ" را می آفریند، حتی تاریخ همه مخلوقات را. پس تاریخ خلقت همان تاریخ انسان است. @monir_ol_din