eitaa logo
اندیشه انقلاب اسلامی
836 دنبال‌کننده
406 عکس
22 ویدیو
128 فایل
انتشار همه یادداشتهای مرتبط با #اندیشه_انقلاب_اسلامی
مشاهده در ایتا
دانلود
🔸 3ـ تفسير اختيار و آگاهي در نظام فاعليت، ارادة عمومي و فاعليت عمومي پذيرفته شده است و اين فاعليت بر آگاهي هم حاكم است. يعني آگاهي رابطه علّي با فعليت ندارد؛ بلكه بر عكس، «فاعليت»؛ مبدأ پيدايش آگاهي است. بنابراين آگاهي به تبع فاعليت تبعيت مي شود. فاعل در مسير تكامل خودش ابتداء نسبت به ربوبيت حضرت حق، اتخاذ موضوع نموده و بدين ترتيب جهت گيري خود را معلوم مي كند. اين موضعگيري، مبدأ پيدايش اوصاف روحي و وزن مخصوص براي فاعل مي شود. كه در سايه اين وزن مخصوص و شدت روحي، با بقية فاعلها ارتباط برقرار مي كند؛ تعامل او با فاعلهاي ديگر، مبدأ پيدايش «نسبيّت خاصي» براي فاعل مي شود كه اين نسبيت خاص، «آگاهي» ناميده مي شود. بر اساس اين تحليل از آگاهي: اولاً؛ آگاهي به تبع اراده تعريف مي شود به گونه اي كه كيفيت و چگونگي علم، تابع چگونگي اراده است. ثانياً: توليد علم، اجتماعي صورت مي پذيرد، چرا كه نظام اراده ها، نظام حساسيتها و نظام روابط اجتماعي مبدأ پيدايش آگاهي است. 🔺 بر اساس فلسفه نظام ولايت، اراده ها حاكم بر نسبت ها هستند و قانون به تبع اراده تفسير مي شود. قانون به ذات و خصلتها ذات و لوازم ذات بر نمي گردد. به طور كلي بر اساس فلسفه نظام ولايت، عليت انتزاعي و مطلق گرائي در عليت (كه رابطه ها را به «رابطة يك به يك» تعريف كرده و به ضرورت علت و معلولي منتهي مي نمايد) نفي مي گردد. در عين اينكه نسبيت بين فاعليتها، هرج و مرج و بي قاعدگي را نفي مي كند. فاعليت ها در درون نظام، داراي ظرفيت و نسبيت خاص بوده و ارادة مطلق ربوبي هماهنگ سازي كل فاعليتها را بر عهده دارد. بنابراين حاكميت يك اراده در هماهنگ سازي كل اراده ها، هماهنگي كل و تكامل را تفسير و جهت كل را نيز مشخص نموده و مانع بي قاعدگي در فاعليتها مي گردد. 🔺 «نسبيت فاعليتها» جايگاه هر فاعل و ظرفيت تصرف و كارآمدي آن را تعريف مي كند؛ تصرفات هر فاعلي در مادون خود و نيز تصرفات نظام فاعليت بر اين فاعل قانونمند است و اين قاعده مندي تابع نسبيت او در نظام فاعليت است. اينكه فاعل تابع و موجد چه قانوني باشد، بستگي به آن دارد كه در چه نسبيتي با فاعلهاي ديگر قرار گرفته باشد؛ به ديگر سخن اينكه چه اراده هايي بر او نفوذ دارند و چه تصرفاتي را مي تواند انجام دهد، همه تابع جايگاه او نسبت به فاعلهاي ديگر است. بدين گونه قانون به تبع اراده تفسير مي شود. 🔺 اراده هاي ما فوق نسبت به اراده هاي مادون به منزلة قانون است، ارادة ما فوق نسبت به خود او به منزلة فعل اوست. بر اين اساس هر خصلتي كه در هر موضوعي ظهور مي يابد، ناشي از نظام فاعليت يا ظهور كيف اراده است. بنابراين رابطة ذات و اثر و ذات و ذاتي ـ به نحوي كه در فلسفة ذات مظرح مي گردد ـ مطلقاً نفي مي شود و خصلتها به گونة ديگر تفسير مي شود. چنانچه كيفيت و تعين نيز به گونة ديگري تفسير مي گردد. نه تعين؛ تعين اصالت ذاتي است و نه قانونمنديها، قانومندي عليتي است. بلكه نظام اراده ها حاكم بر قوانين مي باشد؛ يعني اراده ها تحت يك قانون ثابت عمل نمي كنند. 🔺 هر فاعل از يك سو تحت نفوذ اراده هايي قرار مي گيرد كه به منزلة قانون براي او هستند و از سوي ديگر بر فاعلهايي مُشرف و متصرف مي گردد كه ارادة او نسبت به آنها به منزلة قانون مي شود، اين مسئله، نسبيّت قانونمندي را تعريف مي نمايد. در نهايت نظام نسبيت، تابع ارادة واحد عمل مي كند. البته معناي اين سخن، اين نيست كه اراده ربوبي در عالم، جبر مطلق ايجاد مي نمايد، بلكه ربوبيت نظام اراده ها و فاعليت ها بر عهدة حضرت حق است و تكامل كل عالم بر محور آن شكل مي گيرد. 🔺 بدين ترتيب تفاوت و اسلامي نيز مشخص مي گردد گر چه در نسبيت مادي نيز اشياء «منسوب به نسبت» تعريف مي شود و جاذبه عمومي در تعريف آن دخالت مي كند؛ ولي اولاً: نظام اراد ه ها پايگاه شكل گيري نسبيت نيست. ثانياً: نسبت مادي از محور ثبات برخوردار نيست. اما در فلسفه نظام ولايت، اولاً: نظام اراده ها مفسّر نسبيّت است. ثالثاً: نظام اراده ها نيز بر محور اراده ربوبي هماهنگ مي شود، گر چه فاعلها ظرفيت هايي براي تصرف دارند، ولي ظرفيت تصرف آنها در روند تكامل خلقت تابع اراده ربوبي عمل مي كند و مطلق نيست. 🔺 بر اين اساس در نسبيت اسلامي، نسبي گرايي مطلق در نظامات اجتماعي و ارزشهاي اخلاقي پديد نمي آيد؛ زيرا ارادة واحد، محور هماهنگ سازي كل است و همان ارادة واحد، مبناي تفسير جهت كل و نظام ارزشها و بايسته هاي حاكم بر كل خلقت و پس از آن جامعه و فرد است. 🔺 با تأمل در آنچه گذشت روشن مي گردد فلسفه نظام ولايت در روند پيدايش خود به دست يافته است. اين مهم از طريق دستيابي به مفاهيم پايه (ولايت، تولي، تصرف) و تفسير مسايل بنيادين فلسفه شدن (نسبت بين وحدت و كثرت، نسبت بين زمان و مكان، نسبت بين اختيار و آگاهي) بر اساس آن انجام شده است.
🌹 سلام علیکم و رحمة الله و برکاته 🌹 🔸 گزارش بیانات فلسفی حضرت استاد آیت الله میرباقری(حفظه الله تعالی) در 10 شماره به اتمام رسید. اصل مقاله نیز پیشتر در اختیار دوستان قرار گرفته بود. 🔸 با توجه به اینکه، مقام معظم رهبری در سالگرد رحلت حضرت امام بسیار مؤکدانه و مجدانه در مقام تبیین حقیقت برآمده بودند، به نظر می رسد که، یکی از اقداماتی که می توان انجام داد، موضوع «مقاومت» است. روشن است که، چنین پیشنهادی در راستای انجام تکلیف نسبت به مقام منیع ولایت صورت می گیرد و نباید شائبه نظرزدگی درباره آنها داشت. یعنی چنین تعمیق ها و تحلیل هایی از موضوعاتی عینی مانند «مقاومت» به دنبال آن است که؛ اولاً به ژرفا و عمق این مفاهیم دست یابد، ثانیاً از آن اعماق غواصی نموده و درر و گهرهایی را صید نماید و ابعاد پنهانی آنها را بشکافد، ثالثاً بعد از شکافت آن ابعاد پنهان، ظرفیت های موجود در مفهوم مقاومت را غنی سازی نموده و تبدیل به انرژی های نوینی برای پیشبرندگی نظام مقدس اسلامی نماید. 🔸 پس در یک کلام؛ سه اقدامی است که، در تحلیل نظری از مفهوم مقاومت می توان انجام داد. ⭕ بزودی در با موضوع: نکاتی را خدمت عزیزان فرهیخته عرض خواهم‌کرد. 👇👇👇👇 @monir_ol_din
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✔️ حضرت آیت الله خامنه ای(مدظله العالی) از گفتند، میخواهیم در این کانال از بنیانهای فلسفی سخن بگوییم و بگویید. 🔺سومین 🔺در کانال 🔺با موضوع https://eitaa.com/monir_ol_din/873 👇👇👇👇 @monir_ol_din
13980317205681d5c.jpg
28.1K
✔ حضرت آیت الله خامنه ای (مدظله العالی): «پشتوانه از سوی امام بزرگوار یک پشتوانه منطقی و عقلانی و علمی و البته دینی است. بنابراین اجزای این منطق را عرض میکنم: یک جزء این است که مقاومت، واکنش طبیعی هر ملت آزاده و باشرف در مقابل تهدید و زورگویی است. دوم اینکه مقاومت، برخلاف تسلیم، موجب عقب نشینی دشمن میشود. بخش سوم از منطق مقاومت آن است که مقاومت البته هزینه دارد اما هزینه تسلیم در برابر دشمن بیشتر است.» https://eitaa.com/monir_ol_din/873
🔸 از: دوست و برادر عزیزم آقای دکتر محمدرضا قائمی نیک 🔸با عنوان؛ تاملی پیرامون 🔸 توصیه میکنم: خواندن این مطلب را از دست ندهید. 👇👇👇👇 @monir_ol_din
بسمه‌تعالی "مقاومت را همه قبول دارند، حتی آنها که جرئت نمی‌کنند وارد میدان شوند." *محمدرضا قائمی نیک* ✔️ مقام معظم رهبری، در مراسم سی‌امین سالگرد ارتحال حضرت امام خمینی (ره)، با اشاره به خصوصیت مقاومت در اندیشه و راه امام (ره)، به وضعیت جبهۀ مقاومت در جهان کنونی پرداختند. در بخشی از این سخنان، ایشان اشاره کردند که کلمۀ مشترک همۀ ملت‌ها، مقاومت است و مقاومت [علیه استکبار] را همه قبول دارند. این یادداشت می‌کوشد تعریضی بر این نکتۀ مهم داشته باشد. 1. در تحولات جهان غرب، چه به لحاظ معرفتی و چه به لحاظ اجتماعی-سیاسی، حداقل دو موج اصلی را می‌توان شناسایی کرد. موج اول، موج مدرنیته، الگوی توسعه تک خطی و علم‌گرایی است و موج دوم، موج پست‌مدرنیته، جهانی‌شدن (جهانی‌سازی) و فرهنگ‌گرایی است. با این حال ویژگی مشترک هر دو این امواج و روایت‌های مختلف آن، تلاش برای بسط سلطۀ انسان و ارزش‌های غربی است. در موج اول، غرب با طرح عقلانیت جهانشمول، علم کلی و فارغ از ارزش، الگوی تک‌خطی توسعه ونظایر آنها سعی داشت تا کشورها و ممالک دیگر را تابع غرب نماید و در موج دوم، با نقد جهانشمولی عقل غربی، نقد جهانشمولی علم مدرن و طرح نگاه‌های میان‌فرهنگی و تکثرگرایانه، زمین بازی توسط غرب شکل گرفته و فرهنگ‌ها و افراد دیگر در آن زمین بازی، مشغول بازی‌اند؛ در این موج دوم، هرچند امکان حضور و عرض‌اندام فرهنگ‌های غیر غربی بیشتر فراهم شده، اما جهت کلیِ حرکت و زمینِ بازیِ تاریخ و جهان در راستای ارزش‌های غربی است. 2. به‌لحاظ تاریخی، وقوع انقلاب اسلامی در اواخر دهۀ 1970 و اوایل دهۀ 1980 میلادی، تقریبا همزمان با مقطع تاریخیِ عبور از موج اول به موج دوم در غرب رقم خورده است. به‌همین دلیل دست کم دو الگوی کلی دربارۀ ماهیت انقلاب اسلامی قابل بررسی است. در الگو و نگاه اول، انقلاب اسلامی یکی از خرده فرهنگ‌های متکثری است که در عصر پست‌مدرنیسم یا جهانی‌شدن، امکان ظهور و عرض اندام یافته‌اند. از این منظر، اسلام یا تشیع به‌عنوان مبنای انقلاب اسلامی، همچون فمینیسم، نومارکسیسم و نظایر آنها، یکی از خرده‌فرهنگ‌های اعتراضی به ادعای جهانشمولی کلان‌روایتِ مدرنیته بوده و به‌همین جهت، جمهوری اسلامی به‌عنوان یک خرده فرهنگ در کنار خرده فرهنگ‌های دیگر جهان غرب در عصر پست‌مدرنیسم، ظهور کرده است. اما مطابق با دیدگاه و الگوی دوم، انقلاب اسلامی، مدعی ادارۀ جهان، ترسیم افق‌هایی فراتر از افق‌های مدرنِ غربی در اداره و به سعادت رساندن بشر و از همه مهمتر، مدعی طرح افق‌های تاریخی دربارۀ سرنوشت انسانیت است. از این دیدگاه، اسلام به‌عنوان دین خاتم، کامل‌ترین ادیان الهی است و بهترین دستورات برای ادارۀ جهان را ارائه کرده است. به این معنا در این دیدگاه حتی مسئلۀ تعامل با فرهنگ‌های دیگر نیز در اسلام بهتر از نگاه غربی صورت‌بندی شده و بنابراین زمینۀ بازیِ اصلی گفتگوی فرهنگ‌های را نیز اسلام می‌تواند شکل بدهد. 3. این دو دیدگاه متفاوت، علیرغم تمایزاتی که دارند و تبعات مختلفی که هر یک از آنها به بار می‌آورند، می‌توانند در یک نکته مشترک باشند و آن اینکه در عصر جهانی‌شدن و نسبی شدنِ اکثر امور، تنها راه بقاء زیستِ مومنانۀ اسلامی، طرح الگوی متفاوت و متمایزی از الگوی غربی است. حتی اگر از دیدگاه دوم چشم بپوشیم (که البته به‌زعم نویسنده، دیدگاه دوم، تطابق بیشتری با آراء بنیانگذار جمهوری اسلامی و رهبر عظیم‌الشان فعلی آن دارد)، بازهم طرح هویتی متمایز نسبت به هویت غربی، تنها رمز ماندگاری در جهانی است که به تعبیر آنتونی گیدنز، جهان جهانی‌شده است. در جهان جهانی‌شده، حیات و بقاء و استمرار عناصر مختلفِ آن، وابسته به هویت متمایز و متشخصی است که هر عنصر یا هر جامعه‌ای از خود نشان می‌دهد. بدون این تشخیص و تمایز، در واقع یک هویت فردی یا جمعی، اساساً معنای خود را در نظام جهانی از دست می‌دهد. در جهانی که همۀ امور، یک سطح از ارزش و اعتبار را دارند، تنها راه حفظ تشخص یک امر، مقاومت آن درح برابر جریان سیالیت محض است. در جهان یک‌دست‌شدۀ محض، هویت‌ها تنها زمانی معنادار خواهند بود که بر ویژگیِ متمایز و متشخص خود تاکید ورزند و هماهنگیِ متفاوتی میان اجزاء را رقم بزنند و این جز با مقاومت، به‌دست نمی‌آید. 👇👇👇 @monir_ol_din
4. با نظر به این تحلیل، در پیش‌گرفتنِ الگوی مقاومت، حتی اگر دیدگاه اول دربارۀ ماهیت انقلاب اسلامی و نظام جمهوری اسلامی را هم بپذیریم، الگویی مقبول و معقولی است. حتی اگر از تعابیر بلند حضرت امام (ره) و تصریحات مقام معظم رهبری مبنی بر مدیریت جهانی توسط اسلام و مسلمین چشم بپوشیم، شرط عقل و محاسبه و سنجش آن است که در جهان جهانی‌شدۀ فعلی، ما هویتی متمایز و متشخص از خود داشته باشیم تا بتوانیم حتی به‌عنوان یک خرده فرهنگ، به ایفای نقش خودمان بپردازیم. الگوی مقاومت بر سر اصول انقلاب اسلامی و کنار نیامدن با آنها، در برابر موج سهمگین غربی‌سازی و امریکایی‌سازی جهان محمدرضا قائمی نیک: ، بی‌شک عنصر مقوم ما در تشخص بخشیدن به هویت انقلابی و اسلامی ماست. در دیدگاه دوم که دیدگاه حداقلی نسبت به انقلاب و اسلام است، ما تنها با اتخاد یک هویت متمایز و متشخص است که امکان بقاء هویتی داریم. در جهانی که سیالیت فرهنگی آن تحت نظام سلطۀ غربی و آمریکایی تعریف شده، تنها دو راه وجود دارد. یا باید در این جریان هولناک و خون‌ریز و بدون پایان شریک شد و دیگر سخن از هر هویتی به‌نام «ما» به میان نیاورد و تبعات هولناک انسانیِ بی‌هویتی محض را پذیرفت و یا با مقاومت در برابر آن، هویتِ «ما» را حفظ کرد. از این منظر، حتی فرهنگ‌ها و کشورهایی نظیر چین، هند، ژاپن، آمریکای جنوبی، کره جنوبی و روسیه، ملت‌های آفریقایی و نظایر آنها نیز الگوی مقاومت خاص خود را در فرایند غربی‌شدن و امریکایی‌شدن اتخاذ کرده و می کنند و بر سرِ اصول خود، مقاومت می‌کنند. این مقاومت، هرچند هزینه‌هایی برای این کشورها و مردمان آنها دارد، اما تحمل این هزینه‌ها، به این دلیل توجیه می‌شود که بدون این مقاومت‌ها و هزینه‌های آن، هویت اصلیِ این فرهنگ‌ها و کشورها در مقابل موج سلطه‌گر انسان غربی و مخصوصاً انسان امریکایی از میان می‌رود و باعث هضم و نابودیِ آنها در جهان جهانی‌شده می‌شود. 5. تاکید مجدد بر این نکته لازم است که ما حتی اگر از ادعای جهانیِ اسلام به‌عنوان دین خاتم نیز دست برداریم، بازهم در پیش گرفتن الگوی مقاومت، حداقلی‌ترین تدبیر عقلانی برای بقاء هویتی‌مان در جهان جهانی‌شدۀ فعلی است. هرچند باید تاکید کنم که در این دیدگاه حداقلی، معضلات توجیه ناشدۀ زیاد هویتی‌ای بر سر اصل وقوع انقلاب اسلامی، جنگ تحمیلی و حتی مدعیات اسلام مبنی بر خاتمیت و همچنین مدعیات برخاسته از نظریۀ مهدویت در مذهب تشیع سر بر خواهد آورد. اما در هر صورت اتخاذ الگوی مقاومت در مقابل سازش و تسلیم، حداقلی‌ترین تدبیر جمهوری اسلامی برای بقاء در جهان جهانیِ شدۀ فعلی است. آنانکه الگوی مقاومت را نفی کرده و تن به سازش و تسلیم می‌دهند، باید به این پرسش هویتی پاسخ دهند که در صورت نفی و تهدید الگوی مقاومت، آیا دیگر «مایی» باقی می‌ماند که آنها دربارۀ مقاومت یا سازشش سخن بگویند؟ @monir_ol_din
🔸دغدغه کانال برپاساختن محیطی برای اندیشه ورزی است، از یادداشتهای دوستان فرهیخته ام استقبال میکنم. @monir_ol_din
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔸 از: استاد عزیز، آقای دکتر سجاد کوچکی 🔸 با عنوان؛ ضرورت تدوین براساس 🔸 پیشنهاد میکنم: مطالعه این مطلب را از دست ندهید. 👇👇👇👇 @monir_ol_din
بسمه تعالی "ضرورت تدوین براساس " *سجاد کوچکی* ✔️اخیراً مقاله ای به زبان انگلیسی تحت عنوان فلسفه چگونگی اسلامی مبتنی برمنطق و فرهنگ راهبردی مقاومت (Islamic philosophy of know how based on strategic resistance culture and strategic logic of resistance ) تدوین و تنظیم کردم که خلاصه ای از آن محضرتان تقدیم می گردد. 🔺براساس مستندات تاریخ معاصر ،هشت سال دفاع مقدس و اقتضائات چهل ساله انقلاب اسلامی،تقابل "ایران وآمریکا" ازنوع " فرهنگی" بعبارتی " ذاتی " بوده است. به تبع چنین منطق وتقابلی امکان برقراری اتحاد استراتژیک بین محور مقاومت و نظام سلطه هرگز متصور نیست. طی چند دهه اخیر استراتژی های قدرت دومحور موصوف به مثابه کانونی تهدیدخیز در تقابل هم بوده اند، اما با این وصف محور مقاومت در سایه انقلاب اسلامی و رهبر معظم انقلاب، فرصتها و دستاوردهای کم نظیری به ویژه در حوزه "فرهنگ مقاومت" 👇👇👇