eitaa logo
امتداد حکمت‌ و فلسفه
853 دنبال‌کننده
401 عکس
22 ویدیو
128 فایل
#اِمتدادِحِکمت‌وَفَلسَفِه، از ضرورت جریان یافتن اعتقادات تا عمل در مقیاس جامعه، بحث می‌کند. همان دغدغه‌ای که فَقیه‌ِحَکیم‌ِحاکمِ‌انقلاب از اهالی فلسفه مطالبه می‌کند.
مشاهده در ایتا
دانلود
📝 محمد(صالح) متقیان 🔸 ؛ آیا "فلسفه اسلامی" میتواند درباره بحث کند؟ 🔺 با توصیفاتی که از خصوصیت دستگاه فلسفی گفته شد - انسان شناسی و جامعه شناسی- این احتمال به ذهن می آید که مکاتب سه گانه فلسفه اسلامی قدرت تبیین را دارند. این احتمال را باید در دو مرحله جداگانه مورد بررسی قرار داد. 🔸؛ آیا با فلسفه اسلامی میتوان پیرامون بحث نمود؟ 🔺هرچند انسان شناسی فلسفه اسلامی از ظرفیت های برجسته ای برخوردار است، اما قدرت تبیین فلسفه مقاومت را ندارد. چرا که، تصویر نهایی که مبتنی بر انسان شناسی فلسفی به دست می آید، است با فقدان تصویری روشن از حالات قلبی انسان. پرواضح است که، یکی از ابعاد وجودی و غیرقابل انکار از پیکره انسان است و حال اینکه، تفسیری وافی و کافی از این حقیقت در علم النفس فلسفه اسلامی ارائه نشده است. حال اینکه موضوع محوری حالات قلبی انسان است. 🔺دیگر اینکه، مقوله یکی از مقولاتی است که در جایگاه اصلی خود قرار نگرفته است و ذیل قوه نظری انسان نقش آفرینی میکند. این بدان معناست که عنصر ذیل تصور و تصدیق عمل میکند.‌ و از آنجا که تصور و تصدیق در انسان یک مکانیزم غیراختیاری است، یعنی آنچه تصور میکند و تصدیق میشود بدون اعمال اختیار انسان است و انسان بالجبر والضروره می اندیشد. 🔚 نتیجه اینکه با عدم نقش آفرینی و در نفس شناسی فلسفه اسلامی، تفسیر فلسفی کامل و جامعی از موضوع مقاومت به دست داده نمی شود‌. این مطلب ادامه دارد..... @monir_ol_din
📝 محمد(صالح) متقیان 1⃣ در مطلب شماره 2 گذشت که، فلسفه اسلامی علیرغم قوام و استحکامی که در مبحث دارد، اما به دلیل عدم پردازش جایگاه «قلب» در ابعاد وجودی انسان و عدم ارائه تحلیلی مناسب از نمی تواند تفسیری انسان شناختی از مقوله مقاومت ارائه کند. چرا که این مقدار برای ما مسلم است که، در موضوع مقاومت فقط موقف اندیشه و ذهن انسان، فعال نیست بلکه حب و بغض انسان نسبت به موضوعات و مسائل متعدد نیز مؤثر می باشد. پس نیاز به دستگاه فلسفی است که بتواند تصویری جامع از قلب و حالات قلبی ارائه کند همانطور که به عقلانیت و اندیشه ورزی انسانی هم می پردازد. 2⃣ حضرت آیت الله خامنه ای در مراتب متعددی از میان دو جبهه حق و باطل سخن گفته اند. یعنی مهمترین جنگی که میان این دو جبهه برپاست تقابل و مواجهه اراده های دو طرف است. در موضوع مقاومت نیز سخن از است. یعنی انسان بر آنچه که می خواهد و اراده کرده است استقامت ورزد. حال در یک نظام فلسفی که منزلت ذیل و مقهور اندیشه قرار می گیرد، جنگ بین حق و باطل به جنگ اراده ها تعبیر نمی شود بلکه به جنگ افکار تفسیر می شود. یعنی هر فکری که اقوی از فکر دیگری باشد پیروز این جنگ خواهد بود و مقاومت هم به معنای خواهد بود. 3⃣ سخن نهایی اینکه؛ محور قرار گرفتن اراده و اختیار در وجود انسان به معنای نفی عقل نیست بلکه به این معناست که، تمامیت انسان به خواست ها، اراده های او تعریف می شود. انسان آن چیزی است که می خواهد و او در مقابل خواست طرف مقابل ایستادگی می کند. خواست او با خواست دیگری تقابل دارد و اینجاست که مقاومت معنادار می شود. این خواست و اراده در ضمن خود اندیشه و عقلانیت را هم دارد اما نکته دقیق این است که؛ اراده و عقل یک با هم دارند که بعد اصلی این ترکیب اراده انسانی است. 🔗 مطالب فوق، جرقه هایی برای اندیشیدن پیرامون نفسانیت و انسانیت است. نه می توان انکار نمود و نه می توان بالمره پذیرفت. باید به ادله و براهین نگارنده مراجعه نمود. برای تفصیل این مطالب می توان به مراجعه نمود. @monir_ol_din
1⃣ درباره تئوری که در برابر نظریه برجسته شد، از زوایای متعددی می توان نوشت. اما بنابه رسالت این کانال، از عقبه های فلسفی این تئوری باید پرسید؟ انسان شناسی این تئوری چیست؟ این تئوری چه تحلیلی از مقوله مقاومت دارد؟ 2⃣ اگر این تئوری با رویکرد خروج از نظریه سامان یافته است، یعنی تقابل دو اراده را نمی پذیرد و بدین خاطر به روش گفتگو روی آورده است، پس مخالف اندیشه مقاومت است. 3⃣ اگر این تئوری، از رویکرد تقابل اراده ها و بیرون بیاید، به این معنا که، را نادیده بگیرد و ذیل عنوان گفتگو رویکرد را در مقابل اراده دشمن بپذیرد، به معنای است. زیرا اراده تمام حقیقت انسان است و خروج از جنگ اراده ها و تسلیم شدن در برابر اراده دشمن به معنای انکار اراده خویش و انکار هویت خویش است. 🔚 نتیجه آنکه؛ گفتگو و مذاکره زمانی می تواند سودمند باشد که، در نهایت به منتهی نشود. بلکه باید به در مواجهه با اراده های مخالف منجر شود. @monir_ol_din
🔺یکی از رفقای طلبه، برادر عزیزم آقای یوسف علی تبار که تحصیلات عالی دارند درباره نکته ای را فرموده اند که نقل میکنم: 🔺سلام. گفتگوی تمدنهای آقای خاتمی ریشه اش در جهان ارتباطی هابرماس است. جهان هابرماس مدینه فاضله اش قهوه‌خانه است. در نگاه هابرماس صاحبان قدرت روند افکار را منحرف می کنند و راه مقابله هم گفتگو است. و برگرداندن فضای گفتگوی سالم در جامعه ای. در این نگاه اصلا جایی برای طرح مقاومت نیست. @monir_ol_din
⭕️ یکی از بزرگواران همراه بر بنده منت گذاشتند و درباره نکاتی که تابحال درباره و ظرفیت فلسفه اسلامی برای تحلیل بنیادین موضوع مقاومت، مطرح شد، یادداشتی را فرستاده اند. سپاس و تشکر.🙏 1⃣ علیرغم احترام ویژه ای که برای نوصدرایان فلسفه ملاصدرا قائل هستم و بیش از چهار دهه است که با علاقه ای وافر، بر روی این فلسفه کار کرده ام، اما چنین بنظر میرسد که فلسفه اسلامی، ظرفیت "مطرح ساختن و پیاده سازی فلسفه مقاومت" را "در حوزه عینیت و در جنگ اراده ها" ندارد؛ چرا که فلسفه اسلامی فقط بصورت بالقوه قابلیت پرداختن به چیستی و چرایی جنگ اراده ها و اندیشه مقاومت را دارد؛ درحالیکه این فلسفه هیچ اشاره ای در خصوص جنگ اراده ها و فلسفه مقاومت بصورت مستند و مکتوب ندارد. آنچه که راهکار حل "مسئله ما در حوزه مقاومت" را بدست میدهد، "فلسفه شدن" یا "فلسفه عملی و عینیت ساز جنگ اراده ها" در "عرصه و اعیان" است، که چنین راه حلی برای فلسفه اسلامی (فلسفه صدرایی)-با توجه به ساختار بالقوه "چیستی و چرایی" فلسفه اسلامی در این خصوص-بدور از انتظار است. 2⃣ در فلسفه مقاومت، بر اساس اصالت شیء، اصالت شرایط و اصالت ربط، ثابت شد که با اصالت عناصر و عوامل درون و بیرون، به تعین و تحقق هیچ پدیده ای دست نخواهیم یافت و تنها راه گشاینده تعین پدیده ها در عالم خلقت، یا محیط راهبردی، "توجه به نسبت بین درون و بیرون" است. 3⃣در رابطه با فلسفه مقاومت و جنگ اراده ها، نظام سلطه بصورت عینی در یک سو فعال است و محور مقاومت نیز از سوی دیگر در مقابل آن به مقاومت و مبارزه می پردازد؛ هر دو جبهه نیز عینی و قابل محسوس هستند. در این تقابل، نظام سلطه با تمام امکانات، منابع و مقدورات در صدد حذف و نبود محور مقاومت است و محور مقاومت نیز با تمام پتانسیل های ملی، منطقه ای و بین المللی در صدد خنثی سازی تمامی تحریم ها و تهدید ها و حفظ بقای خود و تداوم تکامل خویش است. در این جبهه بندی، "نسبت بین دو محور"، فلسفه مقاومت و جنگ اراده ها را بعنوان یک "واقعیت انکار ناپذیر" رقم میزند؛ بر مبنای همین تبیین نتیجه میگیریم: "نه اراده را میتوان مطلق نمود و نه شناخت و شرایط را." 4⃣بر اساس اصول فلسفه چگونگی اسلامی (فلسفه مقاومت) "اشاعه و انعکاس اراده در شناخت و شناخت در اراده"، به "رقم خوردن و شکل گرفتن فلسفه مقاومت، پایداری و استقامت عناصر محور مقاومت" منجر میگردد؛ یعنی این "پایداری، استقامت و بالارفتن آستانه تحمل نیروها" در "برقراری نسبت فوق" ظهور و بروز پیدا میکند. 5⃣ در تایید این رویکرد، میتوانیم به مکتب و مبنای اندیشه راهبردی حضرت امام (رحمه ا... علیه) اشاره کنیم: ایشان به استناد آیه ۴۶ سوره مبارکه سباء 《قل انما اعظکم بواحده ان تقوموا لله مثنی و فرادی ثم تتفکروا...》 انقلاب اسلامی و شکل گیری نظام جمهوری اسلامی را منوط به اشاعهء "تفکر در قیام و قیام در تفکر" میدانند. "قیام" به تعبیری، مترادف با "اراده" یا مبتنی بر "اراده" است و "تفکر" نیز در این آیه شریفه، در بطن "قیام" حضور دارد. حضرت امام (ره) نیز این دو بعد یا مولفهء اساسی انقلاب را مطلق ندانستند و تمرکزشان را بر "نسبت بین این دو" قرار داده اند. @monir_ol_din
✔️ رئیس جمهور اسبق (خاتمی) در جلسه با اعضای شورای شهر تهران گفته بود: الگوی مطلوب اداره کشور است. در نقد شدیدی به ایده او چندین یادداشت نوشت، از جمله گفت: ➖مهم‌ترین ایراد دیدگاه‌های هواداران فدرالیسم، و دیگر نظریه‌های دربارۀ تمرکززدایی، این است که مدعیان چنین نظریه‌هایی تاریخ ایران نمی‌دانند و با توجه به تجربۀ تاریخی ایران سخن نمی‌گویند. 🔺 تئوری در حقیقت و در نهایت است. آن تئوری هیچ اصراری بر و ندارد. فلذا به سمت فدرالیسم برای به معنای میرود. اما طباطبایی به دلیل که دارد و به اعتقاد دارد، فدرالیسم را نقد میکند. ⛔️ منتقد تفکرات طباطبایی هستم و او را نمی ستایم و نقل کلام او مثالی بود برای مطالبی که پیشتر گفته شده بود. @monir_ol_din
🔆 دیدگاه «علامه سید منیرالدینِ حسینیِ هاشمی» دربارهٔ نظریهٔ «برخورد تمدن‌ها» و «گفت‌گوی تمدن‌ها» 🔵 سید منیرالدین حسینیِ هاشمی: «جهانی ‌شدن بر سه محور ممکن است: 🌀 نظریه اول (برخورد تمدن‌ها) این است که بگوییم در عینیت‌، به‌وسیلۀ زبانِ کارآمدی، با تمدن دیگر درگیر می‌شویم که درنهایت، با برخورد تمدن‌ها، یک تمدن غالب می‌شود؛ یعنی کارآمدیِ خود را اثبات می‌کند و بسترِ هماهنگ شدنِ سایر تمدن‌ها می‌شود. در این محور، «موضع‌گیری» اساسِ تفاهم است و منطق کارآمدتر و پیروز بستر هماهنگی قرار می‌گیرد و دیگران با آن همراه می‌شوند. 🌀 نظریه دوم (‌گفت‌وگوی تمدن‌ها) این است که بر محورِ بهره‌وری از دنیا به تفاهم برسیم. در این فرض، نیازی به موضع‌گیریِ عینی و کارآمدیِ رزمی نیست؛ به‌جای برخورد، تمدن‌ها ‌گفت‌وگو می‌کنند. ‌این گفت‌وگو پیرامون بهره‌وری از دنیا انجام می‌گیرد؛‌ به‌گونه‌ای که هماهنگی در سطح جهانی براساسِ مابه‌الاشتراک‌ها انجام می‌شود و سطوح هماهنگی و استقلال به «مابه‌الاشتراک و مابه‌الاختلاف» تعریف می‌شود. ▫️مابه‌الاشتراکِ جهانی، میدان و سطح موضوعاتی را تحویل می‌دهد که باید در مقیاس جهانی هماهنگ شود. ▫️در سطح پایین‌تر نیز مجموعه‌ای از ویژگی‌های خاصِ منطقه‌ای است که در آن نیز مابه‌الاشتراکِ منطقه‌ای وجود دارد. باید استقلالِ مابه‌الاشتراک‌های منطقه‌ای حفظ شود؛ باید مابه‌الاشتراک هر منطقه هماهنگ شود و به وحدت برسد و ادبیات خاص خود را پیدا کند تا درنتیجه، تفاهم در مقیاس منطقه‌ای برای به حداکثر رساندنِ بهره‌وری حاصل گردد. ▫️دربینِ یک ملّت (که پایین‌تر از سطح یک منطقه است) نیز مابه‌الاشتراک‌هایی وجود دارد که با ملل دیگر در یک منطقه تفاوت دارد. مابه‌الاشتراک‌های ملّی اساسِ وحدتِ ملی قرار می‌گیرد. این وحدت هم‌چنان ادامه پیدا می‌کند تا این‌که به یک شخصیت منتهی می‌شود. با این توضیح، کلاً مابه‌الاشتراک‌ها طبقه‌ها و مراتبِ موضوعات را معین می‌کند، و تعیین می‌شود که وحدت و تفاهم تا چه سطحی لازم است و تا چه سطحی نیز باید استقلال حفظ شود، نه این‌که درگیری باشد. بنابراین فرض «استقلال» و «تفاهم»، هردو حفظ می‌شود. 🌀 نظریه سوم (درگیری با «تمدن کفر» و ‌گفت‌وگو با «تمدن‌های متأله») این است که اصل در تفاهم برای بشر، نیازهای مادی و بهره‌وری از آن نیست، بلکه اصلْ جهتِ تکامل است. جهتِ تکاملِ یک انسان، کلیۀ نظامِ تعاریفِ ارزشی او را تنظیم می‌کند که می‌تواند با جهتِ تعاریفِ فردِ دیگر مختلف باشد. [لکن] وحدتِ جهت، علّت تفاهم است؛ «قُلْ يَا أَهْلَ الْكِتَابِ تَعَالَوْاْ إِلَى كَلَمَةٍ سَوَاء بَيْنَنَا وَبَيْنَكُمْ أَلاَّ نَعْبُدَ إِلاَّ اللّهَ وَلاَ نُشْرِكَ بِهِ شَيْئًا وَلاَ يَتَّخِذَ بَعْضُنَا بَعْضاً أَرْبَابًا مِّن دُونِ اللّهِ». ما قدرتِ هم‌جهت و هم‌سو شدن با خداپرستان را داریم. تفاهم بر روی مابه‌الاشتراک صحیح است؛ «مابه‌الاشتراکِ در جهت»، قابل‌تفاهم است. اگر مابه‌الاختلافِ در جهت به محورِ وحدت ـ آن‌هم با حفظ استقلال ـ برسد، امکان تفاهم دارید و اگر به وحدت نرسد و مثلاً هم «سَوَاء بَيْنَنَا وَبَيْنَكُمْ أَلاَّ نَعْبُدَ إِلاَّ اللّهَ» باشد و هم بت‌پرستی باشد، در این صورت، درگیری ‌به‌وجود می‌آید. پس، ما با «تمدن کفر» درگیری داریم و با «تمدن‌های متأله» ‌گفت‌وگو می‌کنیم. برای وحدت با متألهین، ‌گفت‌وگو می کنیم و در برخورد و موضع‌گیری نسبت‌به کسی که در جهتِ مقابل باشد، درگیری داریم.» (۱۳۷۸) ☑️ @moniroddin
🔅 با تئوری #جنگ_اراده_ها در چارچوب #اندیشه_مقاومت بر محور #اراده_ولی_فقیه به نقطه اعتراف دشمن به #ایران_مقتدر رسیدیم. 〽️ اگر با تئوری #گفتگوی_تمدنها راه را ادامه میدادیم و راهبرد #تسلیم_اراده را پیش میگرفتیم، امروز ایران یک خرابه ای زیر پوتین های آمریکاییها بود. #اندیشه_مقاومت #ایران_مقتدر @monir_ol_din
📝 محمد(صالح) متقیان 1⃣ در فلسفه چگونگی اسلامی یا فلسفه نظام ولایت، تفسیر جهان خلقت بر مدار انجام می شود. در این فلسفه، هر موجودی یک و یک است. بله با توجه به اختلاف مراتب فاعلیت در موجودات، سطوح فاعلیت متفاوت از همدیگر هستند، اما نکته اصلی آن است که، جهان خلقت - فقط هستی- نیست بلکه است. 2⃣ در جهان شدن هیچ موجودی در یک وضعیت نیست بلکه به دلیل دائماً در و شدن و تطور است. برای تفسیر فلسفی چنین جهانی، مفهوم «وجود و هستی» کافی نیست هرچند لازم است. مفهومی که بتواند حامل معنای شدن و صیرورت باشد مفهوم «فاعلیت» است. 3⃣ از آنجا که تمام مراتب جهان خلقت در تطور و شدن قرار دارد، پس می توان از تمام مراتب خلقت به تعبیر نمود. در نظام فاعلیت، تمام هویت موجودات مخلوق، فاعلیت آنها است. و اینکه عمق و دامنه فاعلیت ها هم متفاوت است. و اینکه هر فاعلیت و اراده ای نیز و سمت و سویی دارد. برهمین اساس است که، دو نظام اراده شکل می گیرد؛ نظام اراده حقانی، نظام اراده باطل. 4⃣ شکل گیری دو نظام اراده به معنای دو جهان مباین از هم نیست، بلکه در همین جهان خلقت که محکوم است، دو نظام اراده جهتدار شکل می گیرد که در ترابط با همدیگر قرار دارند اما کیفیت ترابط این دو با هم به نحو است. 🔚 همانطور که توان تحلیل فلسفی اندیشه مقاومت را دارد، همانطور هم این فلسفه می تواند را توضیح دهد. @monir_ol_din
#علی_شریعتی ◾️علی شریعتی کم‌اشتباه نبود، در تفسیر اصول مذهب "گاه" به بیراهه میرفت اما؛ 🔅او #هویت داشت، خواست و اراده خود را داشت. میدانست چه میخواهد و چه نمیخواهد. "میخواهد" را برای همه ملت ترجمه میکرد و به همین دلیل #هویت_اندیش بود‌. رنگ از #خودش داشت نه از #دیگری. ◾️اگر جریان #لیبرالیسم با او مخالفت میکند به خاطر اصرار او بر #اراده_خویشتن است که #هویت_ایرانی_اسلامی است. #فلسفه_مقاومت #هویت_اراده @monir_ol_din
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✔ از دوست و برادر عزیزم، آقای حامد یزدانی (عضو گروه روش علوم فرهنگستان علوم اسلامی) 🔺 در تحلیل واقعه انهدام توسط سامانه موشکی سپاه به دو نکته باید توجه داشت؛ 1⃣ این اتفاق مبارک که توسط بخش فرماندهی صورت گرفت، انرژی مضاعفی وارد این جبهه کرده و همچنان خط مقاومت را در تراز بالای اقتدار نگاه می دارد. ترازی که دیگران را مجبور می سازد از کوبیدن بر طبل جنگ دست برداشته و با ادبیات مذاکره با این جبهه مواجهه پیدا کنند. 2⃣ این اتفاق قبل از نشست بحرین، معامله قرن را نیز به چالش می کشد. چرا که معامله قرن براساس از آمریکا سامان یافته است، و زمانی که اقتدار ظاهری آمریکا مخدوش شد، حس ترس زائل شده و حس مقاومت درونی در ملت ها زنده می شود. اگر حاکمان کشورهای عربی عاقل باشند از این اتفاق می توانند برای چانه زنی های بیشتر با آمریکا سود آوری کنند. @monir_ol_din
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
➕فرهنگستان علوم اسلامی برگزار می‌کند: 🔰دوره علمی بررسی عینیت جامعه در سنت اندیشمندان غربی و فیلسوفان مسلمان ؛ 🔻طرح نظریات اندیشمندان غربی دورکیم، هگل، مارکس، دیلتای، وبر ؛ 🔻طرح نظریات اندیشمندان مسلمان علامه‌طباطبایی، استاد مطهری، علامه مصباح‌یزدی ؛ 🔻طرح نظریات اندیشمندان مسلمان استادسید منیرالدین حسینی الهاشمی : قم، بلوار الغدیر، کوچه ۱۰، فرهنگستان علوم اسلامی، ط۲ : پنج‌شنبه‌ها؛ ۱۳، ۲۰ و ۲۷ تیرماه، ساعت ۹ الی ۱۳ جهت و شرکت در دوره مشخصات خود را حداکثر تا تاریخ ۱۲ تیرماه به شماره ۰۹۱۹۸۵۲۳۴۴۲ پیامک کنید. (شرکت در دوره می‌باشد) @farhangestan_edu
🔸برادر عزیزم آقای دکتر جهانبخش(پژوهشگر گروه روش تحقیق فرهنگستان علوم اسلامی) لطف کردند و از کلمات استاد سیدمنیرالدین حسینی(ره) مطلبی را که مرتبط با موضوع است برای بنده ارسال کردند. از ایشان کمال تشکر را دارم. 🙏 👇👇👇👇 🔅خب «توسعه‌ي تعبد» چه وقت «نياز» به آن پيدا مي شود؟ وقتي كه «فشار» از آن طرف باشد، بخواهد «انزواي تعبد»، «استحالة تعبد» انجام بگيرد. آن زماني كه «فشار» بيايد، محيط بخواهد يك چيزي را «از بين ببرد»، به قول معروف برسد به رگ شيرينش، به آخرش، اين «عكس العمل» نشان مي دهد ديگر، در «برابر محيط»! يعني اگر "زنده نباشد" كه "خورده مي شود" ديگر! وقتي كه «شرايط» آمد براي «منحل» كردن، اگر اين زنده نباشد، اين منحل مي شود؛ يعني چه؟ يعني «تغذيه» مي شود؛ مي رود مي شود «جزء يك چيز ديگر»، منحل مي شود؛ اگر «زنده» باشد تا وقتي كه حيات هست و «علامت حيات» هست، «دفاع» هست؛ اگر دفاع است، مي خواهد "نگذارد از بين برود"؛ وقتي "نخواهد از بين برود" معنايش اين است كه «توسعه»‌ي خودش را مي خواهد؛ توسعه‌ي خودش را بخواهد آن وقت مي گويد از جمله‌ي «ابزارها»يم «فلسفه‌ي چگونگي» است؛ و فلسفه‌ي چگونگي درست مي کند. 🔸منبع؛ جلسه ۵ دوره اول مباحث @monir_ol_din
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
تعدادی در کانال بارگذاری شده بود که برای آشنایی بیشتر با و مفید میباشد. @monir_ol_din
📖فهرست که در کانال نشر داده شده است. 📖 متون مذکور از بیانات استاد سیدمنیرالدین حسینی (ره) و برخی شاگردان ایشان استفاده شده است. 🔸🔸🔸 ۱ 📖موضوع کار فرهنگستان چیست؟ https://eitaa.com/monir_ol_din/9 ۲ 📖 به فلسفه چگونگی نیاز داریم. https://eitaa.com/monir_ol_din/14 ۳ 📖به روش چگونگی نیاز داریم. https://eitaa.com/monir_ol_din/29 ۴ 📖تبیین انکارناپذیری از کتاب "اصالت ربط https://eitaa.com/monir_ol_din/37 ۵ 📖تبیین "اصول انکارناپذیر" https://eitaa.com/monir_ol_din/70 ۶ 📖توضیح مبنای "اصالت شیء" و نقد آن https://eitaa.com/monir_ol_din/87 ۷ 📖توضیح مبنای "اصالت شرایط" و نقد آن https://eitaa.com/monir_ol_din/139 ۸ 📖تبیین حقیقت "اصالت ربط" https://eitaa.com/monir_ol_din/196 ۹ 📖تبیین حقیقت "اصالت تعلق" https://eitaa.com/monir_ol_din/290 📖مبانی فلسفی «نظام ولایت» https://eitaa.com/monir_ol_din/491
◾️آجرک الله يا بقية الله◾️ ◾️السلام عليك يا جعفر بن محمد أيها الصادق يابن رسول الله◾️ ◾️حضرت آیت الله خامنه ای: استمرارِ جهاد و مبارزه خستگی‌ناپذیر، اولین درس حضرت امام صادق علیه‌السلام برای ما‌ست. @monir_ol_din
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فلسفه منطق.docx
19.7K
🔸 نویسنده؛ محمد متقیان 🔸عنوان؛ فلسفه منطق 🔸تاریخ نشر؛ 14 بهمن 1391 ✔ یادداشت پیش روی برای شرکت در همایشی منطقی به انجمن فلسفه و حکمت ایران ارسال شده بود که در اختیار عزیزان فرهیخته قرار می گیرد. مطالب دیگری پیرامون از حقیر موجود است که ان شاءالله به مقتضا و مناسبتی ارائه خواهم کرد. امیدوارم از نگاه نقادانه دوستان عزیز بهره مندگردم. 🙏 @monir_ol_din
✍ محمد متقیان 🔸موضوع؛ فلسفه منطق 🔸 نویسنده کتاب می گوید: 🔺 «به عقيده من، همان طور كه وظيفه فلسفه علم و فلسفه رياضي، بررسي مسائل فلسفي نشأت گرفته از علم و رياضي است، هدف فلسفه منطق نيز بررسي مسائل فلسفي ناشي از منطق است. يكي از اهداف اساسي منطق، تشخيص استدلال هاي معتبر از استدلال هاي نامعتبر است و هدف از نظام هاي صوري منطقي مانند منطق جمله ها و منطق محمولات، وضع قوانين دقيق اعتبار يا همان تعيين معيارهاي صوري محض آن است. بعضي از سوال هاي نوعاً فلسفي ناشي از منطق از اين قرارند: اعتبار يك استدلال به چه معناست؟ مراد از استنتاج يك گزاره از گزاره اي ديگر چيست؟ صدق منطقي يك گزاره چه معنا مي دهد؟ آيا اعتبار لزوما بايد در ارتباط با يك نظام صوري تبيين شود؟ يا مفهومي فراسيستمي وجود دارد که نظام هاي صوري در صدد ارائه آن اند؟ ارتباط بين استدلال معتبر و استدلال درست چيست؟ چگونه نظام هاي صوري منطقي فرد را براي ارزيابي استدلال هاي غيرصوري ياري مي دهند؟» هاک، سوزان، فلسفه منطق،۱۳۸۲،نشر طاها، ۲۷ 🔺 هاک و دیگران فلسفه منطق را برای منطق جدید تعریف و ترسیم نموده اند، و آقای عسگری سلیمانی از محققان حوزه منطق و فلسفه منطق نیز در پژوهشهای خود اصرار دارند که این دانش در منطق سنتی و قدیم نیز قابل تطبیق و ردیابی است. ایشان در کتاب خود "سرشت کلیت و ضرورت"مدلی از فلسفه منطق را ارائه نموده است و در مقالاتی چند نیز به معرفی روش و مسائل فلسفه منطق پرداخته است. این مطلب ادامه دارد.... @monir_ol_din
محمد متقیان 🔸موضوع؛ فلسفه منطق 1⃣ در نگاه پیشین، می توانستیم به زوایایی از منطق دست یابیم و احیاناً به تطور و تکامل در آن نیز توفیق یابیم واین امر لازمه هر پرسش و نگاه درجه دومی است. نگاه مختار، مرحله ای فراتر و عمیقتر از نگاه موجود است. در این تعریف، ، دانشی است که ابتدا با تأمل در مسائل و عناوین منطقی، آنها را نموده و حقیقت و واقعیت آنها را مورد سؤال قرار می دهد. این مرحله همانی است که با فلسفه منطق موجود اشتراک دارد و از سرمایه های تحقیقی آن هم می تواند بهره برداری نماید. 2⃣ در این مرحله پرسشهایی از این دست مطرح است که فی المثل؛ چیست؟ تقسیمات آن برچه اصل و مبنایی استوار است؟ چرا قضیه در اولین تقسیم دوگانه است و آیا امکان دارد که به صورتی غیر از حملیه و شرطیه دست یابیم؟ حقیقت قضیه شرطیه چیست و چگونه است که قضیه ای شرطیه صورت بندی می شود؟ و..... 3⃣ پاسخ هایی که به این پرسشها داده می شود، ما را به اصول عامی می رساند که پیکره های منطق برآنها بناگذاشته شده است مانند _امتناع_تناقض و _علیت و..... . فلسفه منطق در این رتبه همانی است که پیشتر پرداخته شد. استنباط ها و برداشتهای این مرحله می تواند مقدمه ای قرار بگیرد برای آنچه که تحت عنوان فلسفه منطق مختار از آن نام برده می شود. 4⃣ در نگاه مختار، فلسفه منطق دانشی است که میان تأملات درجه دوم ناظر بر علم منطق با اصالت ها و مبدأهای هستی شناختی ارتباط برقرار می کند و اینگونه تحلیل می کند که چه نسبتی میان بنیان های هستی شناختی و اصالت های عام فلسفی با اصول حاکم بر مسائل علم منطق برقرار است؟ 5⃣ به عنوان مثال، دانش منطق که در لایه پسین خود تکیه بر اصل عام این همانی دارد، به کدامین تفسیر از هستی و مکتب فلسفی و متافیزیکی ارجاع داده می شود؟ اصل این همانی که بنیان قضیه حملیه را سامان می بخشد با چه تفسیری از امور عام فلسفی هماهنگی دارد و از چه مبنای فلسفی (به معنای هستی شناسی) برمی خیزد؟ 6⃣ معتقدیم که منطق و روش، باید با که هستی را تفسیر می کند و نیز آن مفهوم مرکزی که محور تحلیل هستی ها و تعینات می گردد، هماهنگی داشته باشد و در غیر این صورت، دوپارگی در تحلیل و توصیف و نیز در مکانیزم تصرف که همان منطق است ایجاد خواهد شد. منطق در هر نگاهی، به عنوان علمی روشی و مکانیزم تصرف تعریف می گردد، به نظر می رسد که باید میان با مبنای عامی که تحلیلی عام از تعینات و کیفیت ها و هستومند ها ارائه می کند هماهنگی باشد. @monir_ol_din
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا