eitaa logo
اندیشه انقلاب اسلامی
759 دنبال‌کننده
415 عکس
28 ویدیو
129 فایل
انتشار همه یادداشتهای مرتبط با #اندیشه_انقلاب_اسلامی
مشاهده در ایتا
دانلود
• | پیدایش جامعه | • : رتبه سابق بر است و پیدایش جامعه از شئون ولایت است. @monir_ol_din
۸ 📝 استادسیدمحمدمهدی میرباقری(زیدعزه)_4 ✳ ماهیت فضای مجازی_1 1⃣ وقتی انسان می‌خواهد آگاه بشود ارتباط و موضع‌گیری‌اش نسبت به حضرت حق (که خشوع کند یا استکبار)، در سازمان‌دهی اطلاعات و آگاهی او حضور دارد، یعنی او است. این تواضع و استکبار در نحوه تعامل انسان با عالم تأثیر دارد؛ حالا اگر بخواهیم مسامحه کنیم می‌گوییم دو جهان موازی است و ما بین این دو جهان موازی قرار گرفتیم جهان نور و ظلمت، جهان حق و باطل. 2⃣ وقتی در مسیر یکی از این دو دستگاه قرار می‌گیریم در واقع ما هم شکل می‌گیرد؛ آیا در تعامل با عالم ملائکه و ملکوت و عالم انوار و انبیاء، کسب اطلاع می‌کنیم یا در تعامل با عالم شیاطین؟ اینکه چه داده‌هایی به سمت من می‌آید این من هم هست. این داده‌ها از جهان نور یا از جهان ظلمت است. 3⃣ این آگاهی ما نسبتی به دارد؛ واقع‌نما است؛ نمی‌خواهیم بگوییم واقع‌نمایی درونش نیست، واقع را می‌فهمیم، اما در می‌فهمیم؛ نسبتی با حضرت حق برقرار می‌کنند نسبتی با عالم انبیاء برقرار می‌کنند نسبتی با جامعه برقرار می‌کنند. کسی که در جامعه مؤمنین می‌اندیشد یک طور می‌اندیشد کسی که در جامعه کفّار می‌اندیشد طور دیگر. شاگرد علامه طباطبایی غیر از شاگرد پوپر است؛ دو فیلسوف هم‌زمان هم هستند. شاگرد ملاصدرا غیر از شاگرد دکارت است؛ تقریباً هم‌زمان هم هستند اما دو نوع می‌اندیشند. 4⃣ آدم‌ها اگر جزیره‌ای زندگی کنند به جای پنج میلیارد یا شش میلیارد، پنجاه میلیارد باشند هیچ‌وقت تکنولوژی این‌طوری درست نمی‌شود؛ هیچ‌وقت دانش به این صورت تولید نمی‌شود. این دانش و نظام علوم تابع با همدیگر است. هم جامعه‌شناسی هم روانشناسی هم اقتصاد هم فیزیک هم علوم انسانی هم علوم طبیعی هم علوم پایه، هر طور می‌خواهید دسته‌بندی کنید این‌ها حاصل هستند. منتهی این دانش اجتماعی هم که رشد می‌کند مکانیزم دارد، مکانیزمش پیچیده‌تر از مکانیزم دانش فردی است؛ آنجا هم حضور دارد، آنجا هم اختیارات اجتماعی وقتی می‌خواهند در فضای دانش حضور پیدا کنند تحت تأثیر هستند؛ تحت تأثیر ولایت تاریخی هستند. ادامه دارد.... @monir_ol_din
ر.jpg
حجم: 7.1K
✅موسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران و دغدغه 🔹با نظر به پایگاه اطلاع‌رسانی موسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران و مطالعه طرح‌های پژوهشی این مؤسسه، این نکته عیان می‌گردد که، این مجموعه از دغدغه فارغ است. اثری و نشانه‌ای از فعالیتی که، حاکی از توجه به این دغدغه بسیار مهم باشد وجود ندارد. البته در میان این طرح‌ها، نمی‌توان طرح پژوهشی آقای شهرام پازوکی باعنوان «طرح مسألة تمدن اسلامی در ایران معاصر: نگاهی حکمی» نادیده گرفت، لیکن این مورد، برخلاف جریان غالب و حاکم در طرح‌های پژوهشی این مؤسسه است. https://www.irip.ac.ir/fa/home/research/all 🔹طرح که در این مؤسسه قرار است با تصحیح آثار او اتفاق بیافتد، طرح خوب و مفیدی است، اما زمانی که در کنار آن سهم دغدغه‌های مهمی چون امتداد حکمت نیز ادا شود. و اینگونه می‌شود که، فیلسوفان ما هیچ نه به دنیای مردم دارند و نه اهداف انقلاب اسلامی. کاملاً برکنار از زندگی مردم، نه می‌توانند ادعا کنند که، نقشی در اعتقادات و افکار مردم دارند و نه روی آن دارند که بگویند مطالعات و تحقیقات فلسفی‌شان، می‌تواند در متن جریان پیدا کند. @monir_ol_din
اندیشه انقلاب اسلامی
#بررسی‌دیدگاه_1 #گزارش_4 ☑ خلاصه مصاحبه با حجت الاسلام و المسلمین آقای امینی نژاد 💢بخش4⃣ 🔺تلقی از
✅ جمع‌بندی نقد دیدگاه حجة الاسلام و المسلمین آقای امینی نژاد 🔷بخش نهایی مسئله امتداد حکمت از منظر آقای امینی‌نژاد نتیجه محصلی نیافت، زیرا؛ 1⃣اولاً؛ ایشان تلقی درستی از منزلت و جایگاه در تمدن اسلامی ندارند. کاملاً برخلاف مقام معظم رهبری که تمدن اسلامی را معرفی می‌کنند، ایشان چنین جایگاهی را برای حکمت در نظر می‌گیرند و همین تلقی غلط سبب می‌گردد که نتوانند برای امتداد حکمت نیز تصویر معقولی به دست آورند. اینگونه نیست که، تمدن اسلامی براساس حکمت اسلامی طرح‌ریزی شود و اینگونه هم نیست که حکمت اسلامی بیرون از تمدن اسلامی بماند، اما جایگاهش کجاست؟ در کلام ایشان روشن نمی‌شود و چون چنین است نمی‌توانند تناسبات میان منابع وحیانی با حکمت از یک سو، تناسبات میان حکمت با سایرعلوم دینیه از جمله فقه را روشن نمایند و چون چنین است نمی‌تواند امتداد حکمت را تعریف نماید. یعنی هنوز برایشان روشن نیست که در مسئله امتداد حکمت از حکمت چه می‌خواهند. مصاحبه‌هایی که ایشان انجام داده‌اند نشان از آن دارد که این مصاحبه‌ها در انفعال از گفتمان حکمت انجام می‌شود نه آنکه چنین دغدغه‌ای بالاستقلال در نظر ایشان باشد و برای آن تفکری و تأملی صورت گرفته باشد. 2⃣ثانیاً؛ به دلیل آنکه منزلت حکمت در نسبت با وحی و علوم دینیه روشن نمی‌شود، پس در کامل درباره امتداد حکمت بحث می‌کند. مقصود از انتزاع کامل این است که، فقط به ویژگی‌های حکمت توجه می‌شود و تأثیر منابع وحیانی و علوم دینیه بر حکمت و تأثیر حکمت بر آنها تفسیر نمی‌شود. ندیدن این روابط حقیقی میان حکمت با سایر منابع اندیشه دینی، نقصی است که بر دامن این مصاحبه‌ها می‌نشیند. از دیگر سو، این طرز تفکر بسیار است و تفسیری که از عینیت ارائه می‌کند، عینیت متقوم به کمیت‌ها و مقدارها و اندازه‌ها نیست و چون چنین است، ذهنی‌زده است و امتداد را متناسب با فضای ذهن تعریف می‌کند. ایشان تا زمانی که تعریفی صحیح از به دست ندهند و مختصات عینیت را شرح ندهند نمی‌توانند از امتداد حکمت در عینیت سخن بگویند. زیرا بسته به اینکه چه تلقی از عینیت دارند، امتداد در عینیت را معنا خواهند کرد. و این یکی از مبهمات اندیشه ایشان است. 3⃣ثالثاً؛ این مصاحبه‌ها مملو از مدعیات است. ادعای اینکه، فلسفه اسلامی می‌تواند امتداد پیدا کند باید مقرون به این باشد که، از این امتداد ارائه نمایند. یعنی بتوانند امتداد اصالت وجود را شرح فلسفی بدهند. و این امر نیازمند آن است که، مقصود خویش را از امتداد روشن نمایند و آن را در اصالت وجود تطبیق نمایند. قطعاً آنچه متوقع است این است که، اصالت وجود بتواند امتداد عینی یا اجتماعی و سیاسی پیدا کند. این ادعا نیاز به شرح فلسفی دارد و به نظر می‌رسد الآن دوره طرح همین شرح فلسفی است و باید از ادعا عبور نمود. این شرح باید بگونه‌ای باشد که، اصالت وجود بتواند در قواره‌های یک حکومت امتداد یابد. یعنی بتواند توضیح بدهد که چگونه می‌تواند تبیینی فلسفی از به عنوان مصداق اتم عینیت سیاسی یا از ارائه نماید. تبیینی که بتواند مصداق حقیقی امتداد حکمت باشد. @monir_ol_din
💥نظریه تشأن و جامعه پردازی ✍محمد متقیان 1⃣ پروژه‌ای که می‌تواند فلسفه اسلامی را به انقلاب اسلامی در دو عرصه کلان؛ جامعه‌پردازی و حکومت‌سازی متصل گرداند، پروژه است که اساس آن با مطالبات مقام معظم رهبری از اساتید فلسفه اسلامی بنیان گذاشته شد. با توجه به قرائنی که در کلام ایشان موجود است، امتداد حکمت به این معناست که؛ مفاهیم فلسفی بعینه و بدون انضمام و الصاق مفاهیمی از بیرون دستگاه فلسفی، بتواند در موضوع و فرآوری گردد، به گونه‌ای که هم آن مفهوم فلسفی از حقیقت فلسفی‌اش خارج نشود و هم مفهوم جامعه و حکومت به معنای واقعی آن که مورد وجدان و ادراک همگانی است، به دست آید. 2⃣ درباره «امکان امتداد حکمت صدرایی» ابهام‌های فراوانی وجود دارد، که در شماره قبل به نظریه «وحدت شخصی وجود» و امتناع امتداد آن پرداخته شد. در این شماره - که اشاره‌ای کوتاه است- به نظریه «تشأن» صدرا اشاره می‌شود. ابتدائاً به جمله‌ای صریح و ساده از ملاصدرا که به جایگاه این نظریه در نظام فلسفی او اشاره دارد، توجه نماییم: «فما عقلناه أولا بحسب الوضع و الاصطلاح و من جهة النظر الجليل أن في الوجود علة و معلولا أدى بنا أخيرا من جهة السلوك العلمي إلى أن المسمى بالعلة هو الأصل و المعلول شأن من شئونه و رجعت العلية و التأثير إلى تطور العلة في ذاتها و تفننها بفنونها» (الشواهدالربوبیة، جلد اول، ص 50) صدرا می‌گوید: آنچه که در ابتدای اندیشه فلسفی براساس اصطلاح علمی داشتیم که در صحنه هستی، علت و معلول وجود دارد، در مرحله اخیر اندیشه ما به این نقطه منتهی شد که، آنچه که مسمی به علت است همان «اصل» است و معلول هم «شأن» از شئون اوست و علیت و تأثیرگذاری هم به تطور ذات علت و تفنن ذات علت بازگشت می‌کند. 3⃣درباره نظریه تشأن و انتقال صدرا از تشکیک و علیت به آن، که او در مواضع متعددی به این انتقال اندیشه فلسفی تصریح کرده است، مطالب فراوانی می‌توان گفت، لیکن از منظر امتداد حکمت به آن پرداخته و سؤالاتی را طرح می‌نماییم؛ آیا نظریه تشأن صدرایی ظرفیت تفسیر فلسفی دو مقوله «جامعه» و «حکومت» را داراست؟ اگر براساس فلسفه صدرایی، جامعه و حکومت امری حقیقی باشد، آیا نظریه تشأن، فارقی فلسفی در تفکیک میان جامعه و حکومت دینی از جامعه و حکومت غیر دینی ارائه می‌نماید؟ یا اینکه براساس نظریه تشأن، همه جوامع و حکومت‌ها، از شئونات واجب تعالی هستند و امکان تفکیک میان جوامع وجود ندارد؟ اگر براساس فلسفه صدرایی، جامعه و حکومت امری اعتباری باشند و آحاد افراد جامعه وجود حقیقی داشته باشند، آیا نظریه تشأن می‌تواند ساختارهای اجتماعی را تفسیر فلسفی نماید؟ یا اینکه فقط به بیان اینکه، انسان‌ها همه شئونات واجب تعالی هستند اکتفا می‌نماید؟ اگر این نظریه از چنین امکانات فلسفی برخوردار نیست، آیا برای اینکه بتواند در ساحات اجتماعی و حکومتی وارد شود، می‌تواند در مفهومی یابد و آن مفهوم اساس و بنیان برای شرح فلسفی جامعه و حکومت قرار بگیرد، به گونه ای که بتوان مدعی و گردید؟ اگر آری، آن مفهوم چیست؟ 4⃣ به نظر حقیر، این نظریه امکان امتداد ندارد و نهایت ظرفیت آن، ارائه تصویری از رابطه علة العلل عالم هستی با سایر موجودات است که او اصل وجود است و سایر موجودات شئونات و تطورات آن وجود. در صواب و صحت این تصویر که مجال ایراد و تردید وجود دارد بماند، اما چه گزاره‌های فلسفه اجتماعی و فلسفه حکومتی از این تصویر می‌توان برداشت نمود؟ این نظریه و مفهوم ، زایشگر و مولد مفهوم فلسفی که تنزل در فلسفه مضاف پیدا کند هم نیست. ↩ در همین مقام از محضر دوستانی که برخلاف نگارنده، اعتقاد به امکان امتداد نظریه تشأن دارند، درخواست دارم که اگر بر دیدگاه خود اصرار دارند، لطف فرمایند و از امتداد نظریه تشأن بدون بهره‌گیری از مفاهیم بیرون از دستگاه فلسفی ارائه نمایند، به گونه‌ای که حکایت از ظرفیت امتداد همان نظریه تشأن و مفهوم شأن باشد نه چیز دیگری. مشتاقانه تبیین فلسفی عزیزان را منعکس خواهم نمود. 🆔https://eitaa.com/monir_ol_din