#بررسیدیدگاه_1
#گزارش_2
☑ خلاصه مصاحبه با حجتالاسلاموالمسلمین امینی نژاد
💢بخش 2
🔺امتدادیابی یک فلسفه مثل فلسفه و حکمت اسلامی چه معنایی میتواند داشته باشد، اصلاً #امتداد یعنی چه؟
🔺میتوانیم بگوییم که مراد از امتداد فلسفه و حکمت اسلامی این است که بتواند در غیر فضای حکمت و فلسفه #سرریز بکند و در آنجا توصیهها و مباحثی را عرضه بکند که منجر به تغییر و تحولاتی در آنها بشود.
🔸عرصههای فراوانی برای حیات انسانی وجود دارد، اعم از علوم انسانی، علوم تجربی، علوم ریاضی و ... و شئون و ساحتهای متعددی که حیات انسانی اقتضای آن را دارد. چه به لحاظ فردی، چه به لحاظ اجتماعی، خود فضای اجتماعی هم عرصههای متعددی دارد.
🔸اگر بنا باشد حکمت و فلسفهی اسلامی به عنوان یک اندیشهی بنیادین و عمیق انسانی، خودش را در همهی این عرصهها یا هر یک از این عرصهها حاضر بکند، چه #پیامدهایی دارد.
🔺ورود و نتیجهگیری از مباحث فلسفی در عرصههای علوم دیگر میتواند یک تفسیر و تحلیل از امتداد فلسفهی اسلامی باشد.
🔺اولین امتداد و پیامدی که یک فلسفهی بنیادین مانند فلسفه و حکمت اسلامی میتواند در ساحتهای دیگر داشته باشد تولید #فلسفههایمضاف به دانشها و فلسفههای مضاف به موضوعات متعدد است ولی فقط در همین حد هم اکتفا نمیشود بلکه در نفس پیکرهی مسائلی که در آن دانشها و موضوعات مختلف مطرح هست میتواند دخالت پیدا بکند.
🔸بنابراین یک معنا از امتداد این است که ما بگوییم فلسفه به عنوان یک دانش، پیامدها و نتایجش در دانشهای دیگر و موضوعات دیگر به چه شکلی در میآید.
🔺یک معنای دقیقتر و عمیقتر از امتداد وجود دارد.
🔸فلسفه اعمالعلوم است و موضوع فلسفه اعمالموضوعات است، تمام علوم با تمام مسائل و تمام موضوعات، میتواند با #زاویهدید فلسفی و حکمی مورد مطالعه قرار بگیرد.
🔸مراد از این بحث، این است که موضوع فلسفه با زاویه دیدی که وجود دارد، آنچنان اعم است که موضوعات تمام علوم و تمام شئون حیات بشری را از منظر موضوع خودش میتواند مورد مطالعه قرار دهد.
🔺در چنین فضایی ما میتوانیم بحث امتداد فلسفه را مطرح بکنیم که مراد از امتداد فلسفه و حکمت اسلامی این است که اگر یک فیلسوف و یک اندیشمند فلسفی، از منظر فلسفی بخواهد به سایر علوم، به موضوعاتشان، به مجموعه مباحثی که در حوزه انسانی و غیر انسانی مطرح هست، نگاهی بیندازد، نتایج این نگاه به چه شکلی درخواهد آمد. مراد ما از این امتدادها، یک چنین چیزی باشد.
@monir_ol_din
اندیشه انقلاب اسلامی
#بررسیدیدگاه_1 #گزارش_2 ☑ خلاصه مصاحبه با حجتالاسلاموالمسلمین امینی نژاد 💢بخش 2 🔺امتدادیابی ی
#بررسیدیدگاه_1
#نقد_2
✳ درباره بخش دوم مصاحبه آقای امینینژاد، نکاتی نقدگونه وجود دارد که، تقدیم میشود؛
1⃣ جناب آقای امینینژاد در این بخش، دو معنای برای #امتداد طرح کردهاند؛ جریان مباحث فلسفی در علوم دیگر، توجه به سایر علوم از زاویه دید فلسفی و حکمی.
1-1. این دو معنا نه تنها دربردارنده نکتهای فنی و دقیق نیست بلکه، حکایت از ابهام معنای امتداد در ذهن ایشان دارد. به نظر میرسد برای تبیین معنای امتداد، آن هم بعد از گذشت چند دهه از ورود فلسفه به ساحت جامعه، انتظاری بیش از این نابجا نباشد. چرا که، سرریز شدن مباحث فلسفی در سایر علوم و تولید فلسفههای مضاف چه به دانشها و چه به موضوعات، تصویری کلی از یک مطلوب فلسفی است. آنچه که در این میان مهم است، ارائه تصویری فلسفی و دقیق از این #سرریزشدن مباحث فلسفی در سایر علوم است. سؤال این است که؛ چگونه فلسفه صدرایی بر محوریت #اصالتوجود میتواند وارد موضوعات علومی چون جامعهشناسی، اقتصاد، روانشناسی، مدیریت و.... گردد؟ آیا مفهوم #وجود، قدرت امتداد و سرریزشدن در محیط علوم اجتماعی را دارد؟ و اگر مقصود از مباحث فلسفی، امتداد مفهوم مرکزی فلسفه صدرایی نیست بلکه به کاربستن قواعد و اصول فلسفی در سایر علوم است، این هم سخن تازهای نیست و بسیار پیش از این #ابنسینا در برهان شفاء بر محور برهان #ارسطو آن را توضیح داده و تبیین کرده است. او در آن مباحث، انتقال برهان از علوم مافوق بر علوم مادون را در کمال دقت و عمق توضیح میدهد.
1-2. اندیشه فلسفههای مضاف که یکی از ایدههای مطرح در عرصه #علومانسانیاسلامی است، هیچ نشانهای از امتداد فلسفه صدرایی در سایر علوم به دنبال نداشته است. آنچه از این اندیشه بر آمد این بود که، باید در یک تأمل فرانگر عقلانی به موضوعات مختلف از علوم اجتماعی و انسانی تا ریاضی و فیزیک، آنها را تحلیلی فلسفی نمود. آیا در این تأمل فرانگر عقلانی که در نهایت به فلسفههای متعدد مضاف ختم میشود، از ظرفیت نظریات صدرایی ماننداصالت وجود، تشکیک وجودی، تشأن و... بهرهبرداری میشود؟ بد نیست که، یادآوری کنیم که، حضرت آیت الله #جوادیآملی در فرآیند استخراج #حکمتمتعالیهسیاسی، این نکته بسیار مهم را خاطرنشان کردند که، اصالت وجود ظرفیت تولید فلسفه سیاست را ندارد و این فلسفه را باید از بخش حکمت عملی استخراج نمود.
1-3. مقصود از زاویه دید فلسفی چیست؟ تمام فلاسفه مسلمان به دلیل دغدغه هستیشناسانهای که دارند، از یک منظر به عالم مینگردند و آن توجه به کنه وجود و هستی است و درک احکام آن. آیا میتوان گفت که این منظر، در اختیار فیلسوف هستیشناس غربی نیست؟ اگر او هم وجودشناسانه به عالم بنگرد، مگر غیر از این است که، از همان منظر به موضوعات توجه نموده است؟ در این صورت چه تفاوتی میان امتداد حکمت اسلامی و فلسفه غربی خواهد بود؟ فلسفههای وجودشناسانه از آن جهت که دغدغه #وجود دارند یک منظر بیشتر ندارند، هرچند ممکن است به دستگاههای متفاوت فلسفی منتهی شوند که عوامل مختلفی در این امر دخیل است.
↩ از ایشان به عنوان استاد فلسفه اسلامی، توقعی بیش از آن بود که امتداد حکمت را در سطحیترین و مبهمترین صورت آن معنا کردند. البته شاید در بخشهای دیگر به توضیحات بیشتری در این زمینه بپردازند که در پستهای بعدی به آنها خواهیم پرداخت.
@monir_ol_din
| عدم امتداد فلسفه اسلامی |
مقام معظم رهبری:
«نقص فلسفهی ما این نیست که #ذهنی است - فلسفه طبعاً با ذهن و عقل سروکار دارد - نقص فلسفهی ما این است که این ذهنیّت #امتداد سیاسی و اجتماعی ندارد»
#امتدادحکمتیکضرورتاست.
@monir_ol_din
#بررسیدیدگاه_1
#گزارش_3
☑ خلاصه مصاحبه با حجتالاسلاموالمسلمین امینی نژاد
💢بخش 3
🔺یکی از بحثهایی که فکر میکنم در همین جا باید مطرح بشود، این است که گفته میشود "فسلفه راجع به #جزئیات بحث نمیکند."
🔸چه بسا از جمله چیزهایی که یک مقدار جلوی #امتداد و پیامدهایی که فلسفه میتوانست در حوزههای دیگر داشته باشد، را گرفته است، همین بحث فلسفی باشد.
🔸 این بحث فلسفی در عین اینکه بحث بسیار خوب و مفید میتواند باشد و میتواند معنای درستی داشته باشد ولی میتواند برخی از رهزنیها را هم ایجاد کند.
🔸وقتی ما میگوییم فلسفه از امتداد بحث نمیکند، بسیاری از آنچه را که ما به عنوان امتدادها از فلسفه انتظار داریم، چه بسا کنار گذاشته میشود.
🔸یعنی به نحو #سیستماتیک، ذهن فلسفی که اینجور نتیجه گرفته است از همان اول خودش را از ساحت امتدادها خارج میکند.
🔺این در جای خودش باید بحث شود که مراد از اینکه فلسفه در مورد جزئیات بحث نمیکند چه هست؟ آیا ساختار دانش این را اقتضا می کند؟ آیا طبیعت فلسفه به دلیل #برهانیبودن، این را اقتضا میکند، مثلا اینکه گفته میشود برهان در جزئیات جریان پیدا نمیکند، اصلاً خود همین که برهان در جزئیات جریان پیدا نمیکند یعنی چه؟
🔸اندیشههای بنیادین از جمله حکمت و فلسفهی اسلامی ذاتاً این قابلیت را دارد که در تمام عرصهها حتی جزئیترین امور ورود پیدا بکند و در آنجا نتایج و پیامدهای خودش را عرضه بکند.
🔸این یک بحث فنی جدی است و باید در یک بحث طلبگی پیگیری بشود که وقتی ما میگوییم فلسفه در جزئیات بحث نمیکند، این چه معنایی میتواند داشته باشد و چقدر این بحث تأثیر دارد در مسئلهی امتداد یافتن یا نیافتن فلسفهی اسلامی و چهجور ما باید با این موضوع برخورد بکنیم که به مسئلهی پیامدها و امتدادها ضربه وارد نشود.
👈اعتقاد ما این است که این مسئله به هیچ وجه ضربهای به مسئلهی امتدادها وارد نمیکند، #احساس ما این است که پیگیری در امتدادها یک چیزی میان کلیات و عمومات فلسفی و جزئیاتی است که برهان در او جریان ندارد.
🔸اگرچه ما میدانیم که فلسفه عملاً در برخی از جزئیترین امور هم وارد شده است. مثلاً مباحث الهیاتی، وقتی ما در مورد خداوند سبحان صبحت میکنیم، این مسئله کاملاً جزئی است. یعنی حتی بین عمومات فلسفی و مصادیق جزئی قرار ندارد، بلکه خود مصادیق جزئی است. با این حال ما راجع به همان مصداق جزئی کاملا بحث های مبسوطی در فلسفه و حکمت اسلامی عرضه میکنیم.
🔺در هر صورت باید بگوییم که اگر ما بخواهیم معنای حکمت اسلامی را عمیقتر و فنیتر و درسی پی بگیریم و مداقههای لازم را داشته باشیم باید این مسئله که فلسفه راجع به جزئیات بحث میکند یا نه، کاملاً حل و فصل بشود و با حل و فصل شدن این معنا #جایگاهامتدادیابی فلسفه و حکمت اسلامی هم فضای خودش را به نحو روشنتر پیدا خواهد کرد.
@monir_ol_din
اندیشه انقلاب اسلامی
#بررسیدیدگاه_1 #گزارش_4 ☑ خلاصه مصاحبه با حجت الاسلام و المسلمین آقای امینی نژاد 💢بخش4⃣ 🔺تلقی از
#بررسیدیدگاه_1
#نقد_4
✅ جمعبندی نقد دیدگاه حجة الاسلام و المسلمین آقای امینی نژاد
🔷بخش نهایی
مسئله امتداد حکمت از منظر آقای امینینژاد نتیجه محصلی نیافت، زیرا؛
1⃣اولاً؛ ایشان تلقی درستی از منزلت و جایگاه #حکمت در تمدن اسلامی ندارند. کاملاً برخلاف مقام معظم رهبری که تمدن اسلامی را #قرآنمحور معرفی میکنند، ایشان چنین جایگاهی را برای حکمت در نظر میگیرند و همین تلقی غلط سبب میگردد که نتوانند برای امتداد حکمت نیز تصویر معقولی به دست آورند. اینگونه نیست که، تمدن اسلامی براساس حکمت اسلامی طرحریزی شود و اینگونه هم نیست که حکمت اسلامی بیرون از تمدن اسلامی بماند، اما جایگاهش کجاست؟ در کلام ایشان روشن نمیشود و چون چنین است نمیتوانند تناسبات میان منابع وحیانی با حکمت از یک سو، تناسبات میان حکمت با سایرعلوم دینیه از جمله فقه را روشن نمایند و چون چنین است نمیتواند امتداد حکمت را تعریف نماید. یعنی هنوز برایشان روشن نیست که در مسئله امتداد حکمت از حکمت چه میخواهند. مصاحبههایی که ایشان انجام دادهاند نشان از آن دارد که این مصاحبهها در انفعال از گفتمان #امتداد حکمت انجام میشود نه آنکه چنین دغدغهای بالاستقلال در نظر ایشان باشد و برای آن تفکری و تأملی صورت گرفته باشد.
2⃣ثانیاً؛ به دلیل آنکه منزلت حکمت در نسبت با وحی و علوم دینیه روشن نمیشود، پس در #انتزاع کامل درباره امتداد حکمت بحث میکند. مقصود از انتزاع کامل این است که، فقط به ویژگیهای حکمت توجه میشود و تأثیر منابع وحیانی و علوم دینیه بر حکمت و تأثیر حکمت بر آنها تفسیر نمیشود. ندیدن این روابط حقیقی میان حکمت با سایر منابع اندیشه دینی، نقصی است که بر دامن این مصاحبهها مینشیند. از دیگر سو، این طرز تفکر بسیار #ذهنیزده است و تفسیری که از عینیت ارائه میکند، عینیت متقوم به کمیتها و مقدارها و اندازهها نیست و چون چنین است، ذهنیزده است و امتداد را متناسب با فضای ذهن تعریف میکند. ایشان تا زمانی که تعریفی صحیح از #عینیت به دست ندهند و مختصات عینیت را شرح ندهند نمیتوانند از امتداد حکمت در عینیت سخن بگویند. زیرا بسته به اینکه چه تلقی از عینیت دارند، امتداد در عینیت را معنا خواهند کرد. و این یکی از مبهمات اندیشه ایشان است.
3⃣ثالثاً؛ این مصاحبهها مملو از مدعیات است. ادعای اینکه، فلسفه اسلامی میتواند امتداد پیدا کند باید مقرون به این باشد که، #شرحیفلسفی از این امتداد ارائه نمایند. یعنی بتوانند امتداد اصالت وجود را شرح فلسفی بدهند. و این امر نیازمند آن است که، مقصود خویش را از امتداد روشن نمایند و آن را در اصالت وجود تطبیق نمایند. قطعاً آنچه متوقع است این است که، اصالت وجود بتواند امتداد عینی یا اجتماعی و سیاسی پیدا کند. این ادعا نیاز به شرح فلسفی دارد و به نظر میرسد الآن دوره طرح همین شرح فلسفی است و باید از ادعا عبور نمود. این شرح باید بگونهای باشد که، اصالت وجود بتواند در قوارههای یک حکومت امتداد یابد. یعنی بتواند توضیح بدهد که چگونه میتواند تبیینی فلسفی از #حکومت به عنوان مصداق اتم عینیت سیاسی یا از #جامعه ارائه نماید. تبیینی که بتواند مصداق حقیقی امتداد حکمت باشد.
@monir_ol_din
#بازنشر
✅ ضرورت امتدادعملی فلسفه اسلامی
💥حضرتآیتالله امامخامنهای(مدظله العالی):
✅ما یک نظامی داریم با این پدیدهها و با این حوادثی که پیرامونش و در درونش وجود دارد؛ این [نظام] باید اداره بشود با اسلام، با فکر اسلامی. فکر اسلامی در #جنبهیعملی، همان فقه اسلام است؛ البتّه بنده با فلسفه خواندن، نه فقط مخالف نیستم بلکه کاملاً تأیید میکنم، فلسفه هم لازم است؛ حالا چه جوری داخل برنامههای شما بشود، آنها به برنامهریزی مدیران محترم آنجا بستگی دارد؛ ➖لکن فلسفه خوب است، لازم است، نه اینکه فقط خوب است؛ لازم است؛ در این تردیدی نیست➖؛ لکن آنچه زندگی را #اداره میکند، عملاً فقه ما است؛علّت هم این است که فلسفهی اسلامی در طول زمان #امتدادعملی نداشته؛ یعنی این حکمت نظری ما به حکمت عملی امتداد پیدا نکرده؛ در حالی که فلسفههای #غربی که از لحاظ نفْسِ فلسفه بودن خیلی کم محتواتر و ضعیفتر از فلسفهی اسلامی هستند، امتداد عملیّاتی دارند؛ یعنی اگر چنانچه شماها مثلاً فرض کنید که فلسفهی #کانت یا #هگل یا #مارکس را معتقد باشید، در مورد حکومت نظر دارید، در مورد فرد نظر دارید، در مورد ارتباطات اجتماعی نظر دارید؛ امّا [اینکه] اقتضای فلسفهی ملّاصدرا یا فلسفهی فرض بفرمایید که ابنسینا یا دیگری در حکومت یا در فلان [مسئله] چیست، چیزی برای ما روشن نشده؛ نه اینکه ندارد، قطعاً دارد؛ 🔹سفارش من به متفلسفین و فعّالان فلسفه همیشه این بوده که این #امتداد را پیدا کنند🔹 چون معتقدم اثر دارد؛ این امتداد وجود دارد امّا خب روی آن کار نشده؛ بنابراین #فعلاً آنچه میتواند جامعه را اداره کند، فقه ما است؛ خب پس این اقتضای بیرونی و نیاز بیرونی، این هم حوزه.
🔸در دیدار با دانشپژوهان موسسه فقه و علوم اسلامی.
https://eitaa.com/monir_ol_din