#پرونده_علمی_2
#نسبت_دین_با_علوم_طبیعی_3
#حلقه_کیان
1⃣ اهل تحقیق در باب نظریات #علم_دینی و منازعات #روشنفکری_دینی به خوبی می دانند که با اعضای #حلقه_کیان باید از موضع#فلسفه_دین آغاز کرد. چرا که «دین» عنصر محوری است که، تبیین نسبت با آن، زمینه سایر ایده پردازی ها می شود. ایشان، علیرغم تفاوت ظاهری که در گفتار خود داشتند حامل یک گفتمان واحد بودند که از آن گفتمان به #تقلیل_دین نام می برم. آنچه که از ایشان برای من برجسته بود، فروکاستن رسالت دین در ترمیم معنویت انسانی (ک.عقلانیت و معنویت، ملکیان) و القای تجربیات معنوی است. (ک.بسط تجربه نبوی، سروش ص 279 )
2⃣دین رقیق شده و لاغری که رسالت آن کاستن از رنج انسانی و حقیقت آن هم گونه ای تجربه و سلوک درونی است(ک.نقد قرائت رسمی از دین، شبستری ص334) رسالتی در مواجهه با علم مدرن - علوم تجربی و اجتماعی- ندارد. این دین در آخرین آرای سروش که البته ریشه در کتاب #بسط_تجربه_نبوی هم دارد، محصول ذهن پیامبر و تجربیات درونی او است و بریده از منبعی الهی و آسمانی است و حقیقت و حی هم همان #الهام_شاعرانه است. حال که چنین است، همه می توانند در چنین تجربیاتی سهیم باشند و به معرفت هایی دست یابند. پس معرفت دینی غیر از حقیقت دین است که از دسترس انسانها بیرون است.(ک. قبض و بسط تئوریک شریعت، سروش ص163)
3⃣ از دیگر سو، علم را وحشی می داند که رام هیچ مرام و مسلکی نمی شود، شرقی و غربی / اسلامی و غیراسلامی هم ندارد، چرا که علم خاصیت کاشفیت از واقع دارد و بس.(ک.تفرج صنع، سروش) و زبان معرفت دینی غیر از زبان معرفت علمی است و نباید به هم آلوده شوند(ک.علم و ایمان، سروش ص 47) پس او و ملکیان از مدافعان #امتناع_علم_دینی هستند. چرا که موضوع علم امورات تجربی و مادی است و موضوع دین امورات معنوی و اخلاقی. روش علم ابتناء بر مشاهده است و روش دین هم اتکاء به وحی و تعبد است.
↩ پس در نظر ایشان #حلقه_کیان سخن از نسبت میان دین و علم مدرن در حقیقت سخن از دو زبان متفاوت از هم است. هر کدام موضوعی، روشی و رسالت و غایتی دارند که نباید به هم آمیخته شوند.
🔚 تفصیل آراء ایشان مجال موسعی می طلبد، آن مقداری که می توانستم گزارش بدهم همانی بود که تقدیم شد.
@monir_ol_din