#پروندهویژهمحرم
#کربلاوتاریخ_5
💥تاریخ نظام ولایت و تولی
🔺تا بدینجا روشن شد که، تاریخ عالم خلقت در حقیقت تاریخ انسان است. اما سؤالی که طرح می شود این است که آیا همه انسانها در یک مرتبه قرار دارند؟ آیا هر انسانی منحاز و مستقل از سایر افراد تاریخی دارد یا در یک نظام و پیوستگی قرار دارند؟
🔸انسان یعنی موجودی که "موجِد" است، قدرت ایجاد و آفرینش دارد، توان تغییر مسیر و اختیار تغییر جهت را دارد. انسان با چنین وصفی در دیگران نیز تأثیرگذار است و همچنین از سایر انسان ها تأثیر می پذیرد. پس آنچه که در حقیقت قابل طرح است؛ #نظامفاعلیت یا #نظامانسانی است. یعنی نظامی از انسانهای مؤثر و متأثر از همدیگر. عالم انسانی، عالمی بریده و مستقل نیست. هر انسانی در پیوند و ارتباط با سایر انسانها قرار دارد. هم اثر میگذارد هم اثر می پذیرد .
🔸 روشن است که، میزان تأثیرگذاری آحاد انسانها با همدیگر متفاوت است. برخی از افراد قدرت اثرگذاری بیشتری بر دیگران دارند و برخی دیگر قدرت کمتری. پس در آن نظام فاعلیت انسانی باید به این نکته توجه نمود که، انسانهایی مافوق سایر انسانها قرار میگیرند و آنها را ذیل اراده و فاعلیت خود می برند. به عبارتی، برخی از انسانها دیگر انسانها را "تحت سرپرستی" خویش قرار می دهند و اراده آنها را منحل در اراده خود می سازند. بنابراین، نظام فاعلیت انسانی در حقیقت نظام ولایت و تولی انسانی است. برخی از انسانها ولایت بر دیگران دارند و بیشتر انسانها متولی به فاعلیت و اراده انسانهای برتر هستند.
🔸پیشتر گفته بودیم که، تاریخ خلقت را انسان رقم میزند. حال که روشن شد، انسان در یک نظام روابط انسانی قرار دارد، پس باید از تاریخ نظام روابط انسانی سخن گفت. و از آنجا که، روابط انسانی هم در مراتب تولی و ولایت تعریف می شود پس باید تاریخ را به #تاریخنظامولایتوتولی تعبیر نمود. تاریخ همه مخلوقات بر مدار انسان و روابط انسانی ترسیم می شود و به عبارتی تاریخ خلقت بر مدار تاریخ نظام ولایت و تولی انسانی تفسیر می شود. روابطی که میان آحاد بشر برقرار می شود، زمینه ساز شکل گیری تاریخ انسانی است. روابطی که میان اراده ها و فاعلیتها برقرار می شود و مرتبه ولی و متولی را شکل می دهد، تاریخ انسانی را تصویر می کند و در نتیجه تاریخ عالم خلقت رقم می خورد.
@monir_ol_din
اندیشه انقلاب اسلامی
💥چرا در جهان اسلام، #فیلسوفآزادی نداریم؟ چرا در فلسفهاسلامی، مقوله #آزادی پرداخته نمیشود؟ 🔸یکی ا
#فقداندریافتازمسئله
🔸غالب فلاسفه اسلامی، دلنگران یکپارچگی نظام هستی و سیستم به هم پیوسته آفرینش هستند و از آنروی، با هرگونه نفی علیت مخالفت میکنند. در سوی دیگر، برخی نیز دغدغه اختیار و اراده آزاد انسان را دارند و تمام هویت انسان را به قدرتِاختیار او تعریف میکنند. آنچه در این میان ناپیداست، #عدمشنوایی از سوی غالب طرفداران این دو ایده است. ندیدهایم یا اصلاً موجود نیست که، گروهی شنوای دغدغه گروه دیگری باشد. ندیدهایم فیلسوف علیتگرا به پای فیلسوف اختیارگرا بنشیند و ببیند او از حقیقت اختیار چه میفهمد که اینگونه برای حفظ آن، از حاکمیت قاعده علیت عبور میکند. هر دو دغدغه در جای خود درست است اما این کافی نیست باید هر دو از لباس رد و دفع دیگری بیرون آمده و سعی نماید در همکلامی با دغدغه مقابل، با آن پیوند بخورد.
🔸روشن است که، نمیتوان علیت را به نفع اختیار انسان و اختیار را منحل در علیت کنار گذاشت، اما چه باید کرد؟ آیا این منازعه باید باقی بماند؟ هیچ راه سومی نیست که، بتواند در یک ایده فراگیر دغدغه #قانونمندیعالم را منطقاً در پیوست با #قدرتِاختیار انسان شرح دهد؟ آن راه سوم، باید این خصوصیت را داشته باشد که، اول بتواند با غرض و غایت فیلسوف علیتگرا و فیلسوف اختیارگرا همدلی کند و نگرانی او را دریابد و به عمق نگاه او در باب علیت یا اختیار دست یابد. بنده متاسفانه در میانه این نزاع اصلاً ندیدهام که، استادی، پژوهشگری بخواهد آنچه را که رقیب او میخواهد اثبات کند دریابد. متأسفانه ما با #فقداندریافت روبروییم که آمیخته به رد و دفع بتی طرف مقابل نیز است. ابتدائا باید دریابیم که، ایراد او چیست؟ او چه میخواهد؟ دنبال چیست؟ و با او همراه شویم و به فضای فکری او وارد شویم، تا بهتر بتوانیم مسئله و پاسخ او را درک کنیم.
🔸آن کسی که هواخواه علیت است باید در جهان اختیارگرایی وارد شود، عمق نگاه فیلسوف اختیارگرا را درباره حقیقت اختیار دریابد. و همچنین باید وارد جهان علیت گشت و از زاویه دید علیت به عالم نگریست و انضباط منطوی در علیت را درک و دریافت کرد. این دریافتهای دو سویه میتواند مقدمهای باشد برای دستیابی به ایده سوم.
🔅 به نظرم؛ #نظامِفاعلیت میتواند شرح خوبی از ایده سوم باشد همچنان که، تنها پاسخ به این نزاع نیست.....
@monir_ol_din