امتداد حکمت و فلسفه
#گُزارشِفَلسَفی_1 #مجمعِعالیِحِکمتِاسلامی_1 🔹از پایگاه اطلاعرسانی مجمععالیحکمت اسلامی اینگون
#نکتهایبرایتامل
✔️در #اساسنامهمجمع در ضمن اهداف، هیچ اشارهای به دغدغه امتدادحکمت و فلسفه نشده است، در حالیکه گروههای متعددی با همین دغدغه تشکیل شده است. اهداف به گونهای نگاشته شدهاند که، فقط ناظر بر #علومعقلی هستند و به این نکته که باید این علوم در موضوعات اجتماعی سیاسی امتداد پیدا کنند را اشارهای نمیکنند.
🔸پرواضح است که، مجمع عالی حکمت، با تشکیل گروههایی در موضوعات جاری اجتماعی با پیوست عقلی فلسفی، میخواهد وارد این میدان شود و مجدانه پیرامون فلسفه سیاست، فلسفه هنر، فلسفه حقوق و.... اندیشهورزی نماید و در تضارب آراء موجبات بسط فکر و ایده را فراهمنماید، (شکر الله مساعیهم) لیکن نکتهای بسیار مهم قابل طرح است و آن اینکه؛
🔸اگر در اساسنامه و بدو تأسیس یک سازمان به #امتدادعلومحکمی در عرصه سیاست و اجتماع اندیشیده نشود، آیا تأسیس گروهها میتواند این دغدغه را بپوشاند؟ آیا غیر از این است که، این امر نشاندهنده آن است که، تأملی هرچند کوتاه و مختصر، پیرامون امتداد حکمت و چگونگی امتداد صورت نپذیرفته است و ضرورت داشت این تأمل در میان بانیان و مؤسسان مجمع تعین مییافت و تبدیل به یک انگاره جمعی میگشت و سپس در ساختار تشکیلاتی با تأسیس برخی گروهها راه خود را ادامه میداد؟
🔺آنچه گفته شد، نکتهای برای تأمل است، و همه فعالیتهای دغدغهمندان انقلاب اسلامی را میپوشاند؛ آیا ما با تأسیس ساختار و سازمان میتوانیم ایده امتداد حکمت و فلسفه را سامان بدهیم یا اینکه، انگارهای هرچند مختصر باید در این مسیر فراهم نمود و سپس برای آن انگاره، ساختار و سازمان طراحی کرد؟ آیا وقت آن نرسیده است که، مساله ای واقعی با عنوان #امتدادحکمتوفلسفه را در سه عرصه چرایی، چیستی و چگونگی پیجویی نماییم؟
@monir_ol_din
#نکتهایبرایتأمل
#سیاستمتعالیه
🔸 انشاءالله در فرصتهایی که پیش میآید گزارش و بررسی از کتابهای سهگانه صورت خواهد گرفت. با این وجود، از سخنرانی حضرت آیت الله جوادی آملی برای این طلبه فلسفه، ابهامی و سوالی ایجاد میشود که، آن را بازگو میکنم. ایشان در بخشی از سخنان خود می فرمایند:
«کسی نباید توقع داشته باشد که با اصالت وجود و حرکت جوهری، جسمانیة الحدوث و با قانون علیت، سیاست را پیدا کند؛ چون باید و نباید جایش در حکمت عملی است، منتها مبانی فطری و ادله اولی را حکمت نظری تأمین میکند.»
🔺همانطور که پیداست ایشان بیان میدارند که، مقصود از سیاست متعالیه، مستخرجات و مستنبطاتی است که از بخش حکمت عملی نه از مبانی مختصه صدرایی، به دست میآید و همین امر سؤالات و ابهاماتی را ایجاد میکند.
🔺اگر قرار است که، مبانی مختصه صدرایی مانند اصالت وجود بارور نباشند و در سیاست و عینیت امتداد پیدا نکنند، پس چه اصراری بر ملاصدرا وجود دارد؟ آیا #حکمتعملیصدرایی اختصاصاتی دارد که از آن بتوان سیاست را استخراج نمود؟ آیا حکمت عملی #فارابی غنیتر و اقوی از حکمت عملی صدرایی نیست؟
🔺البته ایشان فرمودهاند که، مقصود از متعالیه معنایی اعم و اوسع از حکمت ملاصدرا است، لیکن ثقل الکلام بر اندیشههای صدرایی قرار گرفته است. و واقعاً همچنان جای سؤال باقی است که، اگر مبنای اصالت وجود، امکان امتداد در سیاست و عینیت ندارد، چه اصراری است برای تحفظ آن در صحنه عمل و عینیت؟
@monir_ol_din