#پرونده_علمی_2
#نسبت_دین_با_علوم_طبیعی_10
#ایده_فرهنگستان
⭕ بیان ایده فرهنگستان در نسبت میان #وحی_عقل_تجربه امری مفصل است و نیاز به پرونده علمی دیگری دارد که در آن به تفصیل به نسبت میان این سه عنصر غیرقابل انکار حیات بشری پرداخته شود. فلذا در این بخش انتهایی به مقدار ضرورت اشاره به نکته ای می شود که، دریافت آن مخاطب را به غایت القصوای آنچه که فرهنگستان و استاد سیدمنیرالدین حسینی(ره) در نظر داشته اند رهنمون می سازد. ان شاءالله تعالی.
1⃣ نکته اول؛ نمی توان انکار نمود که، حقیقت دین یا وحی امری غیر از حقیقت علم تجربی است(تغایر فی الجمله) و نمی توان انکار نمود که، تغایر میان این دو حقیقت به حد انفصال مطلق و تباین مطلق نمی رسد و نسبتُ مّایی میان این دو حقیقت برقرار است(ربط فی الجمله). و نمی توان انکار نمود که، این دو حقیقت هرچند در دو جهت مختلف باشند ذیل یک هماهنگی عمومی قرار دارند.(هماهنگی فی الجمله).
2⃣نکته دوم؛ هماهنگی فی الجمله به معنای وجود انسجام در نظام خلقت و حاکمیت یک اراده واحد بر تمام اراده هاست. بدین معنا نیست که هرآنچه که در این نظام اراده ها واقع می شود، صحیح است.(برخلاف نظریه آیت الله جوادی آملی) پس آن هماهنگی فی الجمله باید به تفصیل برسد. یعنی از اجمال بیرون بیاید و تفصیل یابد. و سؤال این است که، هماهنگی تفصیلی میان دو حقیقت وحی و علم تجربی در چه صورتی محقق می شود؟ و به عبارتی، سؤال از #چگونگی_ایجاد_هماهنگی میان دو حقیقت وحی و علم است.
3⃣نکته سوم؛ به نظر استاد سیدمنیرالدین حسینی(ره) آنچه که می تواند میان این دو حقیقت هماهنگی تفصیلی ایجاد نماید، #منطق_نظام_ولایت است. این منطق و روش است که، مُوجِد #هماهنگی_تفصیلی میان دو شیء یا دو موضوع می شود. و خصوصیت این هماهنگی تفصیلی نیز #هم_جهتی میان وحی و تجربه است. یعنی آن دو حقیقت در ناحیه جهت به هماهنگی می رسند و هم راستا می شوند.
↩ و سخن نهایی اینکه؛ پردازش چنین منطقی و تولید و دستیابی به آن، نیازمند یک فلسفه ای است که خاصیت و ویژگی اصلی آن، سامان دادن چگونگی ها باشد. سؤال از #چگونگی_هماهنگی_تفصیلی میان وحی و تجربه بود. منطق و روش آن چگونگی را محقق می سازد اما تولید آن منطق نیازمند یک پایگاه فلسفی است که همان #فلسفه_چگونگی_اسلامی است.
⁉آیا #فرهنگستان_علوم_اسلامی_قم به آن مبنای فلسفی و منطق چگونگی دست یافته است؟ پاسخ مثبت است.
@monir_ol_din