هدایت شده از کانال حسین دارابی
#قسمت_دوم
رشید گفت: «شما حديث معتبر صریح سراغ دارید؟!» گفتم: «پیامبر فرمودهان که هر کس دوست داره مثل من زندگی کنه و مثل من بمیره و داخل بهشتی که خداوند به من وعده داده بشه، علی و ذریه اون رو پس از من ولی خودش بدونه. چون اونا هرگز شما رو از در هدایت خارج نمیکنن و شما رو هیچ وقت به ضلالت وارد نمی کنن. این هم یکی از اون احادیث!» رشید به سرعت گفت: البته به قول شما باید دید این حدیث رو چه کسی نقل کرده و کجا نقل شده» گفتم: «این حدیث به نقل از منابع اهل سنت بود و توی خیلی از منابع اهل تسنن هم اومده من از منابع اهل تسنن یه مورد رو گفتم موارد دیگه ای هم هست. جدا از اینا، مطمئنا ما هم منابع ویژه خودمون داریم. اما من از اونا نقل نمی کنم.»
شما ماجرای غدیر خم رو شنیدهاید؟»
- نه! تا به حال اسم غدیر خم رو نشنیدهاید؟ - نه! - نه!
- ماجرای حجة الوداع پیامبر و انتخاب امام علی(ع) به عنوان ولی بعد از رسول الله ..... اون روز اولین کسی که به مناسبت این انتخاب به امام علی تبریک گفت ابوبکر بود. این روایت رو، که هم مورد تأیید علمای اهل تسننه و هم اهل تشیع، نشنیدهاید؟
چیزی نگفتن.
ادامه دادم: «من دوباره تأکید میکنم که علاقه ای به بیان اختلافات ندارم. چون فکر میکنم به اندازه کافی کتاب برای مراجعه هست
اما ظاهرا شما به این منظور اینجا اومدید. اگه به دنیای بی دین فعلی نگاه کنید، می بینید که مشتركات مسلمونا اونقدر زیاده که حرف برای زدن و مشکل برای مطرح کردن و راه حل برای پیدا کردن و غصه برای خوردن کم نیست.» ریاض گفت: «اینی که گفتید . مگه میشه ابوبکر صدیق هم بره تبریک بگه و هم اون فرد رو قبول نداشته باشه؟»
گفتم: «این رو شما باید جواب بدید. چطور ایشون به خودش اجازه میده که بعد از پیامبر بشه خلیفه؛ در حالی که میدونست پیامبر چه کسی رو تعیین کردهان و خودش برای تبریک گفتن به اون فرد پیش قدم شده بوده.» رشید گفت: «واقعا ریاست اون قدرا ارزش نداره که این همه سرش دعوا شده.» گفتم: «بحث سر ریاست نیست .... صحبت از هدایت کردن یا گمراه کردن امتیه که پیامبر به سختی به اون سطح رسونده بودن. ببینید بعد از پیامبر حکومت به کجا رسید .... چه کسایی روی کار اومدن .. حکومت دست چه کسی بود که به دست یزید و معاویه افتاد ... این اون چیزی بود که پیامبر میخواستن؟
چیزی که شما اسمش رو میذارید ریاست، اگه این قدر بی ارزشه، چرا خلفا جانشینای خودشون رو هم تعیین می کردن؟ چطور تعجب نمی کنید که خلفا جانشین خودشون رو تعیین کردهان تا یه نفر قابل اعتماد دستاورداشون رو حفظ کنه، اما به شما گفته شده پیامبر چنین کاری نکرده ان؛ در حالی که بعد از پیامبر این کار خیلی ضروری تر بوده.
ادامه دارد...
📚خاطرات سفیر
خاطرات دکتر نیلوفر شادمهری از دوران تحصیلش در فرانسه
@HoseinDarabi
هدایت شده از 🌸 دختــران چــادری 🌸
#قسمت_دوم
🌟🍃✨🌸❤️🌹❤️🌸✨🍃🌟
بهم بگین ببینم کجای دنیا معدن الماس داره؟؟🤔 ایران؟ ... آفریقا؟ ... هند؟ ....
واقعیت اینه معدن الماس هیچ جا وجود نداره...الماس رو از معدن زغال سنگ استخراج میکنن ..😳همینجوری زغال سنگ استخراج میکنن..همینجوری که میرن جلو وجلو تر اون وسطا یه ذره الماس وجود داره😍
جنس الماس از کربن هست،جنس زغال سنگ هم از کربنه، کربن هایی که توی این محیط بوده همش شده زغال سنگ،فقط یه ذره اون وسطا شده الماس!
زغال سنگ قیمتی نداره! توی کوره ها میسوزوننش و پودرش رو هم به باد میدن ! الماس خیلی قیمتی هست...😍
باچه احترامی نگهش میدارن!😉
زغال سنگ شدن خیلی فشار لازم نداره..!!ولی الماس شدن خیلی فشار لازم داره..! 😇
جنس همه خانم ها یکیه ،هیچ خانمی نمیگه که نه... جنس من فرق میکنه
همه مثل هم ..توی اون معدن هم همه جنسشون از کربنه،ولی یه ذرش میشه الماس😀 اون کربن هایی که وسط هستن از همه طرف فشار رو تحمل میکنن فشار خیلی زیاد!
فشار شدیدی که به این کربن ها وارد میشه ذرات کربن رو منسجم میکنه وباعث میشه کربنی که اون وسط هستش تبدیل بشه به الماس!
حجاب داشتن سخته...
مثل همین الماس شدنه.💎🌺
ولی این ما هستیم که تصمیم میگیریم زغال سنگ باشیم یا الماس..!🤔
اگه میخوای 💎الماس💎 بشی
یکم فشار لازمه....
..............................................................
📚📚📚
#حرفهایی_که_زندگیم_راتغییرداد!
🔺لازم به ذکر است که چنین مطالبی در هیچ مدرسه یاهیچ کتابی به ما آموزش داده نشده...
📽تهیه کننده:جوان مهدوی ...
✅ برگزیده ی رصدنمای فضای مجازی🔰
💟 @clad_girls
💟 @clad_girls
هدایت شده از رادار انقلاب
#ایام_فاطمیه
#شبهات_وهابیت
💢 چرا با وجود حضرت علي(ع)، فاطمه زهرا (س) پشت در رفت؟
در پیام قبلی اسناد تاریخی و موقعیت حضور حضرت زهرا(س) در نزدیکی #درب خانه ذکر شد.
#قسمت_دوم
✅حضرت صديقه شكي نداشت كه جمعيت بدون اذن داخل منزل نخواهند شد؛ چون نص قرآن است كه بدون اجازه وارد خانه كسي نشويد:
اي افرادي كه ايمان آورده ايد! در خانه هايي غير از خانه خود وارد نشويد تا اجازه بگيريد و بر اهل آن خانه سلام كنيد اين براي شما بهتر است شايد متذكّر شويد!
و اگر كسي را در آن نيافتيد، وارد نشويد تا به شما اجازه داده شود و اگر گفته شد: «بازگرديد!» بازگرديد اين براي شما پاكيزه تر است و خداوند به آنچه انجام مي دهيد آگاه است!.
✅ خانه فاطمه، برتر از خانه پيامبران:
و از طرفي خانه انبياء احترام ويژه اي دارد كه كسي حق ورود بدون اجازه ندارد:
اي افرادي كه ايمان آورده ايد! در خانه هاي پيامبر داخل نشويد مگر به شما داده شود.
و شكي نيست كه خانه حضرت صديقه طاهره خانه پيغمبر محسوب مي شود همانطوري كه در تفاسير متعدد اهل سنت ذيل آيه شريفه:
در خانه هايي كه خدا رخصت داده كه [قدر و منزلت ] آن ها رفعت يابد و نامش در آن ها ياد شود. در آن [خانه ] ها هر بامداد و شامگاه او را نيايش مي كنند.
سيوطي و ديگران از قول ابوبكر از نبي مكرم (ص) نقل كرده اند كه خانه علي و زهرا عليهما السلام از با فضيلت ترين خانه هاي انبياء محسوب مي شود:
رسول خدا (ص) اين آيه را تلاوت فرمود، شخصي پرسيد: اين كدام خانه ها است؟ فرمود: خانه هاي پيامبران. ابوبكر پرسيد: آيا خانه علي و فاطمه هم از همان خانه ها است؟ فرمود: بلي، از بر ترين آن است.
📚الدر المنثور، ج 6، ص 203،
✅ افزون بر اين تصور اين بود كه با توجه به موقعيت حضرت زهرا (سلام الله عليها) و احترام رسول اكرم صلي الله عليه وآله مردم با ديدن حضرت صديقه خجالت بكشند و متعرض نشوند همچنان كه عدّه اي با شنيدن صداي حضرت صديقه برگشتند.
همراه عده اي به طرف خانه فاطمه آمد و در را كوبيد، فاطمه با شنيدن سر وصداي جمعيت با صداي بلند و همراه گريه فرياد زد: اي رسول خدا چه مصيبت هايي پس از تو از پسر خطاب و پسر ابوقحافه مي بينيم. گروهي با شنيدن گريه فاطمه دلشان به درد آمد و با گريه آنجا را ترك كردند؛ اما عمر با گروهي ديگر باقي ماندند.
📚الامامه والسياسة، ج 1، ص 16،
بنابراين حضرت صديقه طاهره، هنگام هجوم، با ديدن عمر و همراهانش در را بست و نزديك دَر ايستاده بود و احتمال نمي داد كه با وجود آن حضرت متعرض خانه شوند و اين بي شرمي مهاجمان بود كه حرمت خانه و اهل آن را رعايت نكردند
#مباهله_قرن_21
#ادامه_دارد
@mobahelegharn_21
هدایت شده از کانال حسین دارابی
یکی از تاثیراتی که آهنگها وشعرهایی نظیر این آهنگ ساسی روی بچهها میگذاره بلوغ زودرسه. در کل آموزش جنسی زودهنگام کودکان و نوجوانان و درگیر کردن ذهن اونا با واژهها و عبارتهای جنسی منجر به بلوغ زودهنگام جنسی میشه. این یک موضوع علمی هست که خیلی روش کار شده
بسیاری از عبارات و الفاظ این آهنگ، جنسیه. حالا چهجوری تاثیر میگذاره روی بچه؟ اینطوری (همینجا عذرخواهی میکنم اگه یکم اُپن و بدون سانسور به موضوع میپردازم، چارهای نیست، چون این شعر همه جا پخشه)
شاعر این شعر ساس ابن ابی المانکن در یک مصرع میفرماید:
بیا قِرش بده سکسی
خب بچه دبستانی ما، یا بچه مهدکودکی ما که نمیدونه این لفظ یعنی چی؟ تاحالا هم نشنیده. ولی شعرو حفظه. براش سوال میشه این یعنی چی؟ میاد از مامان یا باباش میپرسه مامان، بابا سکسی یعنی چی؟ خب اگه تو خونه این آهنگ رو گوش داده باشن خیلی از این سوال تعجب نمیکنن، اگه نه، یدفعه شاخ درمیارن این کلمات چیه یاد گرفته؟
حالا چهجوری باید جواب بدن؟
یا باید دروغ بگن، مثلا بگن سکسی یعنی همون عزیزم. و شعر داره میگه قرش بده عزیزم. اونوقت بچه فرداش میره تو مدرسه میخواد بگه معلم عزیزم روزت مبارک. میگه معلم سکسی من روزت مبارک. اصلا بساطی میشه
یا مثلا بگن اون حالتی که صبحها از خواب بیدار میشی و خوابآلو هستی، چشمات خماره؟ اون حالت رو میگن سکسی. بهخاطر همین شاعر میگه قرش بده. یعنی خوابت بپره
یا باید بگن ساکت باش برو بچهجون این حرفارو نزن، خب این کنجکاویش بیشتر میشه میره جای دیگه یاد میگیره که خیلی خطرناکتره. میره از بچههای بزرگتر مدرسه میپرسه سکس یعنی چی؟ اونم میگه آفرین سوال خوبی پرسیدی، بیا بریم اون پشت، بصورت عملی و با رسم شکل برات توضیح بدم. بعد میایم میزنیم تو سرمون به بچمون تجاوز شده
بعضی از پدرمادرا هم انقدر صادق هستن با بچههاشون. قشنگ میان توضیح میدن. میگن ببین عزیزم. سکسی یک صفته که از دو کلمه سکس+ی تشکیل شده. این (ی) اسم رو تبدیل به صفت میکنه. و سکس هم اون عملیست که... بووووق....
و وقتی واقعیت رو گفتیم تازه اول سوالات و کنجکاویهاس.
اصلا چرا بچههارو در معرض این عبارات قرار بدیم؟ این آهنگها رو ما بزرگترها شاید خیلی جدی نگیریم چون این عبارات برامون عادی شده، ولی خیلی ذهن بچههارو درگیر میکنه. اگه زودتر از موعد بچهها با این عبارات آشنا و درگیر بشن، آخرش میبینی 2سال زودتر به سن بلوغ رسید
یکی از مسائلی که از سند2030 و ملحقاتش ایراد میگیرن همین مسالهاس که زودتر از موعد بچهها رو با مسائل جنسی آشنا میکنه
#قسمت_دوم، هنوز ادامه دارد..
#حسین_دارابی
@hosein_darabi
#قسمت_دوم
اصلا یه چیزی درباره اربعین بگم
وزارت ارشاد، سازمان تبلیغات، سازمانهای فرهنگی مختلف، چقدر باید خرج کنن که آدما به مرحلهای از ایثار و خدمت به مردم برسن که التماس کنن به دیگران که بیاید خونه ما مهمون باشید، بخوابید. ماساژت هم بدن، پاهاتونم بشورن و از جون و دل برات مایه بذارن؟ این اتفاق به برکت زیارت اربعین داره میفته. هیچ جای دنیا در هیچ جای تاریخ همچین چیزی تابحال اتفاق نیفتاده. این همدلی، این عشق
منِ بیفرهنگی که یکم کمبود رُب گوجه فرنگی میشه، یا میفهمم قیمتا میخواد بره بالا، حمله میکنم به مراکز خرید و اجناس رو انبار میکنم تو خونهم، و به فکر دیگران نیستم، چقدر باید کار فرهنگی بشه تا من آدم بشم؟ اصلا امکان درمان من هست؟ محرم و اربعین بدون هزینه داره این کارو میکنه. داره آدم میسازه که برای همنوعش جونش رو میده، مالش رو میده.
آدما تو کل مسیر اربعین فقط صحنه ایثار و از خودگذشتگی میبینن. میبینن طرف از دار دنیا فقط یه مقداری آب داره، نشسته داره آب تعارف میکنه، یکی دیگه یه دستمال کاغذی گرفته دستش، یکی دیگه یه عطر گرفته، یکی دیگه این چیزارم نداره وسایلتو میگیره برات تا یه مسافتی میبره و کلی صحنههای شگفت انگیز. حالا این زوار وقتی برگردن به شهرشون، آیا با قبل سفرشون قابل مقایسه هستن؟
#حسین_دارابی👇
http://eitaa.com/joinchat/443940864Cf192df24f0
#قسمت_دوم
تو آخرین مقالات علمی، دانشمندان ثابت کردن بدن نیاز به یه مقداری میکروب داره تا مقاوم بشه دربرابر بیماریها. اگه خیلی پاستوریزه باشی یه ویروس یا بیماری یا عفونت وارد بدنت بشه، بدنت نمیتونه مقاومت کنه و سریع مریض میشی. اصلا یکی از روشهای درمانی برای برخی بیماریها لجن درمانیه. سرچ کنید تو نت
بد نیست این موردم بگم، که عیناً برای یکی از دوستان ما اتفاق افتاد، این خانواده بسیار بسیار حساس روی بهداشت بودن، از نوع فوق افراطی. بچهی اینا یه مریضیای گرفت. پزشکان داخلی نتونستن درمان کنن، رفت خارج، گفتن ایمنی بدنش فوقالعاده پایین اومده و میزان میکروب و باکتری تو بدنش خیلی پایینه. گفتن باید روزی یک قاشق از آب جوی که حاوی لجنه باید بخوره. در عین ناباوری این بچه خوب شد. فلذا اصلا باید شما مقداری راحت بگیرید، بذارید بچهها یکم مثلا خاکبازی بکنن، دهنی بخورن، برای سلامتیشون خوبه
ما بهجای اینکه روی تمیزی و کثیفی بچههامون تمرکز کنیم. بیشتر روی تقویت سیستم ایمنی بدنشون دقت میکنیم. مثلا تا حالا به بچههامون آنتیبیوتیک ندادیم. آنتیبیوتیک بهشدت ایمنی بدن رو پایین میاره. کلا دارو زیاد بهشون نمیدیم. یا مثلا سالی دوبار بچههامونو بههمراه خودمون حجامت میکنیم. خیلی موثره. همچنین عنبرنساراو اسفند هم زیاد دود میکنیم، خیلی مفیده.
🔴توجه: نکاتی هم که تو این مطلب بهش اشاره کردیم، تجربیات ماست، قرار نیست برای همه جواب بده
http://eitaa.com/joinchat/443940864Cf192df24f0
#ادامه👇
🔴 #ادامه / #قسمت_دوم
🔔 زنگ خانه به صدا در آمد
خانه ما طبقه چهارم است برای همین دید مسلطی به کوچه داریم. زمانی که زنگ افاف را زدند من سریع رفتم پشت پنجره ماشینی را دیدم که چند جوان حدود سی و چند ساله داخلش هستند. گفتم پس سردار کو؟
حتما اینها آمدند فضا را بسنجند و اگر خبری نبود بعد ماشین حاج قاسم بیاید. آماده شدم بروم پایین که وقتی می آید مشایعتش کنم. همین که دکمه آسانسور را زدم هم زمان در آسانسور باز شد و دیدم سردار با یک آقا جوانی آمدند بیرون، بدون هیچ تکلف و به اصطلاح دم و دستگاهی.
بعدها متوجه شدم یا کلاه گذاشتند و یا طوری آمدند که در کوچه شناخته نشوند چون ما اصلا متوجه آمدن ایشان در کوچه نشدیم.
🔹 حاج قاسم گفت: چرا خبر ندادی ازدواج کردی
حاج قاسم تا مرا دید سلام علیک گرمی کرد و آمد داخل. از بچه کوچکی که در آغوشم بود متوجه شد ازدواج مجدد هم کردم.
گفت: چرا به من نگفتی ازدواج کردی و بچهدار شدید؟ باید وقتی زنگ زدیم میگفتی تا هدیه ازدواج و بچهات را می آوردم.😍
با پدر مادر شهید هم خیلی گرم سلام علیک کردند. من و همسرم رفتیم داخل آشپزخانه وسایل پذیرایی را بیاوریم اما سردار با جدیت از ما خواستند که چیزی نیاورید من فقط آمدم ببینمتان. ما هم یک سینی چای آوردیم و نشستیم. به من گفت: بنشین کنار پدر شهید.
🔹 سردار پرسید: این همسرت را شهید کنی چه؟
چون برادرم هم بود از من پرسید همسرت کدام است؟ وقتی معرفی کردم، سردار سلیمانی با لبخند گفت: او را شهید کنی چه می کنی؟ گفتم: حاجی خدا بزرگ است.
گفتند بچه را بیاور می خواهم ببوسم. سفت و محکم می بوسید و چند بار بعد با خنده گفت: من عادت دارم بچه هر چه کوچکتر باشد محکم تر می بوسمش. 😢❤️
🔹 پاشو بیا بابا پیش من پاشو بیا بابا.
محمد هادی فرزند شهید کنارم گوشه ای نشسته بود. سردار نگاهش کرد و گفت: آقا محمد هادی ما چرا نمی اید جلو؟
محمدهادی برای اولین بار که کسی را ببیند خیلی غریبی می کند اما سردار گفت پاشو بیا بابا پیش من پاشو بیا بابا. محمد هادی رفت بغل سردار و تا آخر نشسته بود. برایمان تعجب داشت که اینقدر راحت سریع رفت در آغوش سردار.
🔹 وقتی مادر شهید بحث را به من و همسرم کشاند...
سپس رو کردند سمت پدر و مادر شهید و حال و احوالشان را پرسیدند. مادر شهید بحث را کشاند به جایی که شروع کرد از من و همسرم تعریف کردن. مادر رو کرد به همسرم گفت: او مثل محمود پسرم هست و سارا هم عین دخترم می ماند از محمود هم بیشتر دوستش دارم. همدیگر را بغل کردیم و زدیم زیر گریه.
سردار گفت: خیلی عالی خدا برای همدیگر نگهتان دارد. و با خوشحالی گفت: این ظرفیت بالای شما را می رساند که اجازه دادید عروستان ازدواج کند و حالا هم با آرامش و خوبی کنارشان هستید. از آنها خیلی تشکر کرد.
😍 برایتان هدیه آوردم...
✅ #ادامه_دارد ...
دلمان برای #مهربانی هایت تنگ است #سردار_دلها
😔💔
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
🔴 عضو شوید ⇩⇩⇩
🌸 eitaa.com/joinchat/3093102592Cc9d364a057