May 11
پسرفاطمه(عج)
⚫️ #بعد_از_کربلا_چه_گذشت...(قسمت 5) ✳️چون اهل بیت علیه السلام وارد شهر شدند، ام کلثوم علیها السلا
⚫️ #بعد_از_کربلا_چه_گذشت...(قسمت 6)
🔥در همین وقت ماموران ابن زیاد وارد شدند و سرها را نزد یزید قرار دادند.
🌺سر حسین علیه السلام درون طشت طلا قرار داشت.
سکینه و فاطمه دختران ابی عبدالله قد میکشیدند تا سر پدر را ببینند، همینکه چشمشان به سر پدر افتاد صدای شیونشان بلند شد...
♨️یزید خبیث با خوشحالی با چوب خیزران بر لب و دندان حسین علیه السلام میزد و میگفت: انتقام جنگ بدر را گرفتیم!
سپس اشعاری خواند که مضمون اشعار بدین شرح است:
📛آرزو میکند کشته های بدر که به جهنم واصل شده بودند ،حضور داشتند و این روز را میدیدند.
📛 به کشتن پسر پیغمبر افتخار میکند.
📛 تصور میکند دیگر مخالفی ندارد و حکومتش تثبیت شده و تزلزل ناپذیر است.
📛 منکر اصل دین و وحی و رسالت و تمام مسائل الهی میشود!
🌷حضرت زینب سلام الله مظلومانه با اینکه در دست دشمن اسیر است و حامی و پشتیبانی ندارد، اما با یک شجاعت بی نظیر و شهامت بی مثال بیاناتی میفرماید که بینی یزید را به خاک میمالد تا آنجا که میفرماید:
🔥من تورا انسانی بی ارزش و بی مقدار میبینم و بسیار سرزنش و توبیخ میکنم ،
🔥تو هرچه تلاش کنی و خدعه و نیرنگ به کار ببری که نام ما را از سر زبانها برداری ، و محبت مارا از قلبها خارج کنی هرگز نخواهی توانست.
ننگ کار پلید تو تا ابد با هیچ آبی شسته نمیشود.
🔥یزید! گمان میکنی از اینکه تمام راههای آسمان و زمین را بر ما بستی و مارا مانند اسیران شهر به شهر میگردانی،نزد خدا بی مقدار شده ایم و تو مورد عنایت پروردگار قرار گرفته ای و مقامت نزد خدا افزون گشته که بر ما پیروز گشتی و این چنین اظهار خوشحالی میکنی؟
🔥چون دنیا به کام توست و حکومت ما در دست تو قرار گرفته؟ نه چنین نیست!
گفته ی خدا را فراموش نکن:
⛔️"کفار گمان نکنند که مهلت دادن به آنها به خیر آنها است،بلکه به آنها مهلت میدهیم تا بر گناهانشان بیفزایند که برای آنان عذابی دردناک است"
🔥 ای پسر آزاد شدگان! آیا رواست که کنیزکان خود را در پس پرده ی حجاب نگه داری و دختران رسول الله را در مسیر دید دشمنان باز بذاری تا به چهره آنان بنگرند در حالیکه مرد و محرمی ندارند تا از آنان حمایت کند؟!
❗️چگونه انتظار حمایت داشته باشیم از کسی که فرزند هند جگرخواره هست و گوشت او از خون شهدای ما روییده!
🔥 کسی که با چوب خیزران بر لب و دندان سید جوانان اهل بهشت میزند ..
♨️صبر کن که بزودی به پدران خود ملحق خواهی شد در حالیکه آرزو میکنی ای کاش فلج و لال بودم و چنین حرفایی نمیزدم..
🌷هرچند سخن گفتن با تو مصیبتم را تشدید میکند و اندوهم را افزون میسازد اما باید تورا خوار و کوچک سازم و از این گردن فرازی فرود آورم..
💥 تمام کوشش خود را به کار بگیر ولی بدان بخدا قسم نمیتوانی یاد مارا از میان مردم محو کنی و احکام الهی را نابود سازی،
🔥ننگ عمل پلیدت تا ابدت ماندگار میشود،مدت زندگیت کوتاه و همدستانت اندک است و روز قیامت منادی ندا میدهد: آگاه باش که لعنت خدا بر ستمکاران محقق است...
✍ادامه دارد...
📚 نفس المهموم ص 444
📙حیات الحسین ج 4
📕بحار ج 45 ص133
📘اعلام النسا
◾️ @montazar
🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺
#حاج_اسماعیل_دولابی
” برای کسی که می خواهد بر کریم وارد شود، حمل زاد قبیح است.
این، اهانت به شخص بزرگ است.
دست خالی عیب نیست. دست پر عیب است.
تبختر و تعین و امثال اینها نباید باشد.
با دست خالی وارد شدن، مال جوانمردان است.”
———————————
? کتاب طوبای محبت۱، ص ۲۰۶
✅ @montazar
4_6015112349566895513.mp3
2.06M
🔊 #کلیپ_صوت_مهدوی
💽 اگر ریشههای عاشورا را بررسی نکنیم بی رودروایسی بگم👇👇
⚠️نمی تونی بعد از ظهور، امام زمانت رو تحمل کنی...!!
🎤 #استاد_پناهیان
🎧 گوش کنید و نشر دهید📡
✅ @montazar
4_5884501024000968670.mp3
4.54M
◾️ #کربلامیخوام ...💔
همینه حاجتی که از خدا میخوام😔
🎤🎤 حاج حسین سیب سرخی
◾️ @montazar
🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺
اربعینی ها !
یادتان باشد که ستون به ستون را
مدیون قطره قطره خون
🌷شهیـــــــدانید🌷 ...
اربعینی ها
وقتی چشمتان به گنبد زیبای آقا افتاد،
یاد کنید از آنانی که با حسرت پشت پیراهن هایشان می نوشتند :
یا زیارت یا شهادت
اربعینی ها !
میان ِ هروله های بین_الحرمین ،
یاد کنید از🌷 شهـــــــدایی🌷 که
در آرزوی زیارت ِ شش گوشه ی اربابـــ
پرپر شـــدند ...
اربعینی ها
نمیدانم از کدام مرز میگذرید ! اما ؛
یاد کنید از شهـــدای مفقودالاثر در مرزهای
مهران ... چذابه ... حاج عمران ...
شلمچه ... .سردشت......
اربعینی ها !
التمــــــــــــــاس ِ دعا❤️❤️
#اربعین #کربلا #زیارت_اربعین
✅ @montazar
🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺
پسرفاطمه(عج)
#سلام_بر_ابراهیم #قسمت۹۸ وقتــي تصميم گرفتيم کاري در مورد آقا ابراهيــم انجام دهيم، تمام تاش .خودم
#سلام_بر_ابراهیم
#قسمت۹۹
اين حرف ما نيست. قرآن مي گويد شهدا زنده اند. شهدا شاهدان اين عالمند
!و بهتر از زمان حيات ظاهري خود، از پس پرده خبر دارند
در دوران جمــع آوري خاطرات براي اين کتاب، بارها دســت عنايت خدا
و حمايت هاي آقا ابراهيم را مشاهده کرديم! بارها خودش آمد و گفت براي
!!مصاحبه به سراغ چه کسي برويد
اما بيشــترين حضور آقا ابراهيم و ديگر شهدا را در حوادث سخت روزگار
.شاهد بوديم
اين حضور، در حوادث و فتنه هائي که در سال هاي پس از جنگ پيش آمد
.به خوبي حس مي شد
در تيرماه سال 1378 فتنه اي رخ داد که دشمنان نظام بسيار به آن دل خوش
.کردند! اما خدا خواست که سرانجامي شوم، نصيب فتنه گران شود
در شــب اولي کــه اين فتنه به راه افتاد و زماني که هنوز کســي از شــروع
!درگيري ها خبر نداشت، در عالم رويا سردار شهيد محمد بروجردي را ديدم
ايشــان همــه بچه هاي مســجد را جمع کرده بــود و آن ها را ســر يکي از
!چهارراه هاي تهران برد
درســت مثل زماني که حضرت امام وارد ايران شــد. در روز 12 بهمن هم
.مسئوليت انتظامات با ايشان بود
من هم با بچه هاي مســجد در كنار برادر بروجردي حضور داشتم. يکدفعه
ديدم که ابراهيم هادي و جواد افراسيابي و رضا و بقيه دوستان شهيد ما به کنار
!برادر بروجردي آمدند
خيلي خوشحال شدم. مي خواستم به ســمت آن ها بروم، اما ديدم که برادر
بروجردي، برگه اي در دست دارد و مثل زمان عمليات، مشغول تقسيم نيروها
!در مناطق مختلف تهران است
او همه نيروهايــش از جمله ابراهيم را در مناطق مختلف اطراف دانشــگاه
!تهران پخش کرد
!صبح روز بعد خيلي به اين رويا فکر کردم. يعني چه تعبيري داشت؟
تا اينکه رفقاي ما تماس گرفتند و خبر درگيري در اطراف دانشگاه تهران و
!حادثه کوي دانشگاه را اعام کردند
.تا اين خبر را شنيدم، بافاصله به ياد روياي شب قبل خودم افتادم
،فتنه 78 خيلي سريع به پايان رسيد. مردم با يک تجمع مردمي در 23 تيرماه
.خط بطاني بر همه فتنه گرها کشيدند
در آن روز بــود کــه علي نصرالله را ديدم. با آن حــال خراب آمده بود در
.راهپيمائي شركت كند
.گفتم: حاج علي، تمام اين فتنه را شهدا جمع کردند
حاج علي برگشــت و گفت: مگه غير از اينه؟! مطمئن باش کار خود شهدا
.بوده
💕join ➣ @montazar
🔹 #نشر_صدقه_جاریست 🔹
❣ سهم تبلیغی شما: حداقل ارسال به یک نفر❣👆
#اربعین #فقط_یک_احساس_خوب_نیست
#اربعین_مقدمه_ظهور_است
#علیرضا_پناهیان
#اربعین را به «احساس خوب» تقلیل ندهید
🔸در برنامهها و مصاحبههای تلویزیونی نباید اربعین را به یک احساس خوب تقلیل دهیم، بلکه باید بگوییم هرکس به اربعین میرود، آماده یاری حسین❤️علیه السلام است.
🔸شاید #اربعین امتحان خداوند از مردم این عصر برای یاری امام زمان باشد. شرکت در اربعین واجب نیست، اما چه بسا در آینده بعد از ظهور و یا آینده قیامت از ما سؤال کنند چرا نسبت به اربعین کوتاهی کردید؟
🔸پیشنهاد میکنم افرادی که امسال به هر دلیلی قادر به حضور در مراسم اربعین نیستند، شخصی را به جای خود بفرستند و هزینههای سفر او را تأمین کنند.
✅ @montazar
May 11
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اینجا سرزمینی است که
در دفاع مقدس، مردان و زنانی
فدای آن شدند تا ذره ای از خاک و
ناموسش را ندهد... جوان ها و نوجوانانی که در اوج
زیبایی و قدرت بودند و از لذت ها
گذشتند و رفتند و آسمانی شدند..
این طرف تر را نگاه کن...
گفتیم نسل دفاع مقدس! گفتند دفاع مقدسی ها از جنس ما نیستند
ما نسل موبایل و اینترنت و ماهواره و
کلش و هزار چیز دیگریم...
آن زمان که این ها نبوده، شاید اگر بود آنها هم نمیگذشتند
نگاه کن...
متولد چه دهه ای هستی؟
دهه شصت؟
#رسول_خلیلی هم که هم سن تو بود...
#محمد_هادی_ذوالفقاری که رفت و از
همه ی خوشی هایش گذشت...
#مسعود_عسگری با قد و بالای رشیدش... دهه #هفتادی؟
#محسن_حججی هم دهه ای تو بود...
سرش را داد
#محمدرضا_دهقان_امیری ...
همان افتخار دهه هفتادی ها!
همان که از همه چیزش حتی موتورش گذشت..
این ها که هم دهه ای تو هستند...
این ها هم که موبایل و کلش و هزار چیز دیگر را مثل تو دیدند... اینها هم که در همین اوضاع و احوال
بد جامعه بودند... نه عزیز من....
این ها همه بهانه ست... شھادت #همت و #حال مےخواهد وگرنه این ها هم بال نداشتند...
شهید که معصوم نیست فقط از سیم خاردار نفسش عبور کرده...
🌷 @montazar
🌼 #حاج_اسماعیل_دولابی:
موت(مُردن و رفتن از این دنیا) را که بپذیری، همه ی غم و غصه ها می رود و بی اثر می شود. وقتی با حضرت عزرائیل رفیق شوی، غصه هایت کم می شود. آمادگی موت خوب است، نه زود مردن. بعد از این آمادگی، عمر دنیا بسیار پرارزش خواهد بود. ذکر موت، دنیا را در نظر کوچک می کند و آخرت را بزرگ. حضرت امیر علیه السلام فرمودند: یک ساعت آخرت را به همه ی دنیا نمی دهم. آمادگی باید داشت، نه عجله برای مردن.
✅ @montazar
پسرفاطمه(عج)
⚫️ #بعد_از_کربلا_چه_گذشت...(قسمت 6) 🔥در همین وقت ماموران ابن زیاد وارد شدند و سرها را نزد یزید قرا
⚫️ #بعد_از_کربلا_چه_گذشت...(قسمت 7)
🔵بعد از سخنرانیهای حضرت زینب سلام الله علیها،مردمی که در کاخ جمع شده بودند منقلب شده و احساس ندامت میکردند.
🍃در این هنگام که امام سجاد علیه السلام را بر یزید وارد کردند، یزید که سرشکسته شده بود و دنبال بهانه ای برای شهید کردن امام سجاد علیه السلام بود از او سوالاتی میپرسید و امام هم به کوتاهی پاسخ میداد.
🌹در حالیکه تسبیح کوچکی در دست داشت و آنرا میچرخانید.
🔥یزید گفت: این چه کاری است که من با تو سخن میگویم و با تسبیح بازی میکنی و احترام نمیگذاری؟
🌺امام علیه السلام فرمود: پدرم از جدم برایم نقل کرده که وقتی نماز صبح را انجام میداد تسبیح به دست میگرفت و ذکری میگفت.
✨سپس تسبیح را در دست میچرخانید و به کارش میرسید بدون اینکه ذکری بگوید
و میفرمود: چرخاندن تسبیح ذکر به حساب می آید و چون در رختخواب میرفت تسبیح را زیر بالشش قرار میداد و میخوابید و میفرمود تا صبح تسبیح ذکر میکند.
من از روش آنها پیروی میکنم.
🔥یزید گفت: با هرکدام از شما که سخن میگویم به گونه ای سخن میگوید که در گفتار پیروز میشود!
✳️ در تاریخ آمده است که بعد از این سخنان یزید امام سجاد و اهل بیت را در خرابه ی بی سقفی منزل داد که از سرما و گرما در پناه نبودند.
🔰 انقدر بر اهل بیت سخت گذشت که صورتشان پوست انداخت و مجروح گردید.
🔴 منهال عمرو میگوید:
امام سجاد را دیدم که تکیه بر عصا دیده و پاهایش مانند دوتا نی خشک و خون از آنها جاری بود، رنگ شریفش نیز زرد شده بود.
🌱 از او پرسیدم: یابن رسول الله چگونه صبح کردید؟
🌹 امام سجاد فرمود: چگونه است حال کسی که در دست یزید اسیر است؟ زنهای ما تابحال از طعام سیر نشده اند و سرهایشان پوشیده نگردیده است..
🔥هروقت هم که یزید مارا میطلبد گمان میکنم قصد کشتن مارا دارد. منهال! عرب به عجم افتخار میکند که محمد صلی الله علیه و آله عربی است ولی ما خاندان مردانمان کشته میشود توسط خود اعراب و زنان و اطفالمان اسیر میشوند!
💠 پرسیدم : کجا میروید؟ فرمود جایی که به ما داده اند حفاظی ندارد و آفتاب پوست مارا گداخته است.
💥جهت ضعف بدن بیرون آمده ام تا قدری استراحت کنم و برگردم از جهت ترس بر زنان....
🌼 در این حال صدای زنی بلند شد: نور دیده ام کجا میروی؟ برگرد که از دشمن بر جان تو میترسم!امام با شنیدن صدای عمه اش مرا گذاشت و به خرابه بازگشت...
✍ادامه دارد...
📒 مقتل مقرم ص 453،
📗بحار ج45 ص 140،
📘 لهوف ص 193.
📕 نفس المهموم ص 459
◾️ @montazar
🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💢عده ای میگن قبول داریم که #رهبری آدم سالمیه، اما چون یه جاهایی از حکومت مشکل داره، ما میخوایم #اطاعت نکنیم!
جواب استاد #ازغدی
╔═.🍃.════╗
@montazar
╚════.🍃.═╝
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#دین بدون امام زمان (علیه السلام) یک #دین_بنی_اسرائیلی است
#استاد_پناهیان
╔═.🍃.══════╗
@montazar
╚══════.🍃.═╝
پسرفاطمه(عج)
#سلام_بر_ابراهیم #قسمت۹۹ اين حرف ما نيست. قرآن مي گويد شهدا زنده اند. شهدا شاهدان اين عالمند !و به
#سلام_بر_ابراهیم
#قسمت۱۰۰
در دوران دفاع مقدس با همسرم راهي جبهه شديم. شوهرم در گروه شهيد
.اندرزگو و من امدادگر بيمارستان گيان غرب بودم
ابراهيم هــادي را اولين بار در آنجا ديدم. يکبار که پيکر چند شــهيد را به
بيمارســتان آوردند، برادر هادي آمد و گفت: شــما خانم ها جلو نيائيد! پيکر
.شهدا متاشي شده و بايد آن ها را شناسائي کنم
.بعدها چند بار نواي ملکوتي ايشــان را شــنيدم. صداي بسيار زيبائي داشت
.وقتي مشغول دعا مي شد، حال و هواي همه تغيير مي کرد
من ديده بودم که بسيجي ها عاشق ابراهيم بودند و هميشه در اطراف او پر از
.نيروهاي رزمنده بود
.تا اينکه در اواخر سال 1360 آن ها به جنوب رفتند و من هم به تهران برگشتم
چند سال بعد داشتيم از خيابان 17 شهريور عبور مي کرديم که يکباره تصوير
!آقاابراهيم را روي ديوار ديدم! من نمي دانســتم که ايشــان شهيد و مفقود شده
از آن زمان، هر شــب جمعه به نيت ايشــان و ديگر شــهدا دو رکعت نماز
.مي خوانم
تا اينکه در سال 1388 و در ايام ماجراي فتنه، يک شب اتفاق عجيبي افتاد. در
عالم رويا ديدم که آقا ابراهيم با چهره اي بسيار نوراني و زيبا، روي يک تپه سر
.سبز ايستاده! پشت سر او هم درختاني زيبا قرار داشت
بعد متوجه شــدم که دو نفر از دوستان ايشان که آن ها را هم مي شناختم، در
!پائين تپه مشغول دست و پا زدن در يک باتاق هستند
آن ها مي خواســتند به جائي بروند، اما هرچه دســت و پا مي زدند بيشتر در
:باتاق فرو مي رفتنــد! ابراهيم رو به آن ها کرد و فرياد زد و اين آيه را خواند
!تَذهَبوُن )به کجا مي رويد(؟! اما آن ها اعتنائي نکردند
!روز بعد خيلي به اين ماجرا فکر کردم. اين خواب چه تعبيري داشت؟
:پسرم از دانشــگاه به خانه آمد. بعد با خوشحالي به سمت من آمد و گفت
!مادر، يک هديه برايت گرفته ام
بعد هم کتابي را در دست گرفت و گفت: کتاب شهيد ابراهيم هادي چاپ
... شده
!به محض اينکه عكس جلد کتاب را ديدم رنگ از صورتم پريد
!پسرم ترسيد و گفت: مادر چي شد؟ من فکر مي کردم خوشحال مي شي؟
...جلو آمدم و گفتم: ببينم اين کتاب رو
من دقيقاً همين صحنه روي جلد را ديشب ديده بودم! ابراهيم را درست در
!همين حالت ديدم
بعد مشــغول مطالعه کتاب شدم. وقتي که فهميدم خواب من روياي صادقه
بوده، از طريق همسرم به يکي از بسيجيان آن سال ها زنگ زديم. از او پرسيديم
كه از آن دو نفر كه من در خواب ديده بودم خبري داري؟
،خاصه بعد از تحقيق فهميدم که آن دو نفر، با همه ي سابقه جبهه و مجاهدت
!از حاميان ســران فتنه شــده و در مقابــل رهبر انقاب موضع گيــري دارند
هرچند خواب ديدن حجت شــرعي نيســت، اما وظيفه دانستم که با آن ها
.تماس بگيرم و ماجراي آن خواب را تعريف کنم
خدا را شــکر، همين رويا اثربخش بود. ابراهيم، بار ديگر، هادي دوستانش شد..
💕join ➣ @montazar
🔹 #نشر_صدقه_جاریست 🔹
❣ سهم تبلیغی شما: حداقل ارسال به یک نفر❣👆