#داستان_های_شگفت_انگیز_از_کودکی_امام_زمان
✨بشارت رهایی ۱✨
#قسمت_اول
ابراهیم در حالی که آثار نگرانی😰 و ترس در صورتش نمایان بود، در خانه 🏠قدم می زد و با خود می گفت: هر چیزی را که او بگوید عملی خواهد کرد، دیگر امیدی به زندگی ندارم..😞
ای خدای مهربان! یاری ام کن🤲 زن🧕و فرزندانم 👶بعد از من چه خواهند کرد❗️
همسرش که تازه متوجه ناراحتی شوهرش شده بود، رو به او کرد و گفت: ابراهیم چه چیزی تو را این قدر نگران😰 کرده، مگر اتفاقی افتاده است؟
ابراهیم که عرق😥 ترس بر پیشانی اش نشسته بود رو به همسرش کرد و گفت: آخرین روزهای عمرمن است، بیابید تا برای آخرین بار شماها را ببینم و وصیت هایم📜 را به شما بگویم. همسرش با شنیدن این حرف، با دست🤭 محکم به صورت خود زد و گفت: ابراهیم چه می گویی؟ تو که مرا نصف جان کردی، زودتر بگو چه اتفاقی افتاده است؟ ابراهیم در حالی که عرق پیشانی اش را پاک می کرد به همسرش گفت: عُمر پسر عوف را می شناسی؟ همسرش تا نام او را شنید، رنگ صورتش تغییر کرد و با صدای لرزان گفت: آری، او را می شناسم! کیست که او را نشناسد؟ حاکم و فرمانروایی 👑ستمگر👹 و ظالم👿 است و تاکنون تعداد فراوانی از پیروان و شیعیان امام حسن عسکری علیه السلام✨ را به شهادت رسانده است.
#ادامه_دارد
#روز_های_فرد
🍎🍃🍎🍃
@montazer_koocholo
برخی از راههای افزایش عزت نفس در کودکان
۱. شب هر کاری دارید کنار بزارید و برایش قصه بگید
۲.اشتباهش راحت ببخشید
۳. خوبیهاشو بزرگ کنید
۴. به حرفاش خوب گوش بدید
۵. بیدلیل بغلش کنید و ببوسید
۶. مقایسهش نکنید
۷. «اگه نکنی وای به حالت» رو نگید
۸.گاهی باهاش کارتونهایی که دوست داره ببینید
۹.بهش نگید «تو دیگه بزرگ شدی بچگی نکن»
۱۰. اگر اشتباه کردید راحت عذرخواهی کنید
۱۱. در سفر تلفن کنید و به او بگویید دلتان تنگ شده
۱۲.القای بینش: میدونم از عهده انجام اون بر میایی
۱۳. روابطتان را با همسرتان ترمیم و تصحیح کنید
۱۴. برای تفریح و بازی وقت بزارین.
@montazer_koocholo
#قسمت_بیست_و_پنجم
👆....🕊وقتی این صحنه غم انگیز اتفاق افتاد و سرمبارک و نازنین حضرت از روی نیزه به زمین افتاد😔
انگار زمین و آسمون باهم دلش گرفت و می خاست فریاد ناله سر بده که یکدفعه یکی از مردم شهر با تعجب🤔 جلو اومد و به سر حضرت نگاه کرد: این مرد که ابراهیم موصلی صداش میکردن یکدفعه صورتش از شدت غم و عصبانیت سرخ شد و فریاد زد😡 من این سر و میشناسم. این سر اباعبدالله الحسین (علیه السلام) فرزند پیامبر رحمت است و با فریادش همه جا کاملا ساکت شد و حالا مردمی که بخاطر چراغونی 🎆 و تزیین شهر فکر میکردند باید شادی کنن، انگار متوجه شدن چه اتفاق وحشتناکی که افتاده و حسابی ناراحت شدن....😢
کم کم صدای زنها بلند شد، یکی یکی بغضشون میترکید وشروع به گریه وزاری میکردن و مردها هم ناله و فریاد😔 تمام شهر پر شد از صدا و آشوب و هلهله، هیچ کس دیگه تو جای خودش بند نبود مردم از شدت اضطراب و غم و نگرانی دیونه وار به این طرف و اونطرف میدوییدن و توسروکله خودشون میزدن و عزاداری میکردن 🏴
تا اینکه بالاخره شروع کردن به داد و فریاد رو سر مامورا و بیرون کردنشون از شهر
من بین زمین و آسمون هاج و واج مونده بودم.🕊
#ادامه_دارد..
@montazer_koocholo
#دانستنی_های_قرآنی
#آیات_مهدوی
✨دانستنی های مهدوی مناسب کودکان_۱۲
سلام قندِ عسلها 😊خوبید💚
ما اومدیم با یه آیه ی جدید🤗حالا دقت کنید 👇
✨وَعَدَ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا مِنكُمْ وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ لَيَسْتَخْلِفَنَّهُمْ فِي الْأَرْضِ..
(سوره نور، آیه ۵۵)
[خدا به كسانى از شما كه ايمان آورده و كارهاى شايسته كردهاند، وعده داده است كه حتماً آنان را در اين سرزمين جانشين (خود) قرار دهد...]
🌱به گفته شیخ طوسی، از اهلبیت روایت شده که این آیه درباره مهدی آلمحمد(صلی الله علیه و آله و سلم) است.
👌نازگل ها، خدای مهربون تو قرآن گفته که اونایی که با ایمانن و کارهای خوبی میکنند رو جانشینِ زمین میکنه....
اصلا جانشین یعنی چی 🤔❓
بچه ها یعنی افراد خوب و صالح میان و دنیارو طوری که خدا دوست داره مدیریت میکنن، دنیا پر از خوبی و عدل میشه که دقیقا این افراد، امام زمان و یارانشون هستن😍 ان شاءالله همگی جزء یاران و سربازان ایشون باشیم🤲
🍎🍃🍎🍃
@montazer_koocholo
29.77M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🇮🇷 کارتون #شاهزاده_روم
🇮🇷 قسمت اول
@montazer_koocholo
#کارتون #انیمیشن #شاهزاده_روم
#حضرت_نرگس #امام_زمان
مرغ دانا و جوجه های بازیگوش.mp3
5.31M
#یا_حسین
#اربعین
#حاج_قاسم
🌹#مرغ_دانا_و_جوجه_های_بازیگوش
🙍♂بالای ۴ سال
🎤با اجرای : اسماعیل کریم نیا
#عمو_قصه_گو
🗣قرائت : #سوره_شرح
🎶تدوین : مرضیه دری
📚منبع : مرغ دانا وجوجه های بازیگوش
@montazer_koocholo
#قسمت_بیست_و_ششم
👆....مردم به قدری این ور و اونور میرفتن وگرد و غبار به هوا کرده بودن که آسمون سیاه شده بود🌑 منم که سرگردون بودم به خودم گفتم بهتره برم پیش ✨عمه زینبِ مهربان
🕊 پرواز کردم به سمت عمه زینب که دیدم ایشون با ماتم و بغصی شدید شعر میخونن و اشک میریزن 😪رفتم روی سنگی کنارشون نشستم تا با شعرهایی که میخونن گریه کنم و دلمو یکم خالی کنم...😥
عمه جان میخوندن و من تو دلم تکرار میکردم🥀🥀
که مارو به اجبار در شهرها و بیابونا میگردونید در حالیکه به پدر ما وحی نازل میشد 🕊🕊 به خدای عرش و پیامبرش کافر شدید ....طوری که انگار پیامبری ندیده اید‼
امروز ما گریه میکنیم و فردای قیامت، صدای گریه شما بلند است🥶
مردم ناراحت 😔 به قدری با مامورا کشمکش کردن که نزارن اون سر مبارک به شهرشون وارد شه 🗣 اما این کار ساده ای نبود چون سربازا هم مقاومت میکردن. بالاخره دو شب متوالی گذشت تا اینکه شب سوم، مردم تونستن با تهدید و اجبار سربازارو بیرون کنن و نذارن اون آدم های پلید اسرا و سر مبارک حضرت رو به شهرشون وارد کنن💪
#ادامه_دارد..
@montazer_koocholo