eitaa logo
🌟کانال منتظران کوچک⚘
1.7هزار دنبال‌کننده
679 عکس
1.9هزار ویدیو
29 فایل
گاهی بهش فکـــر کنیم... یک نفر سالهاست منتظر ماست؛ تا بهش خبـــر بدیم که ما آماده ایم ؛ که برگرده.. که بیاد.. 🍃اللــهم عجــل لولیکــــ الفــرج🍃 🌹تعجیل در #ظهور مولا #صلوات کانال ویژه محبان حضرت: @Akharin_khorshid313 تبادل: @tabadolmahdavi
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥کلیپ 🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸 یاران کوچک امام زمان😘 امام نهم شيعيان حضرت جواد (علیه السلام ) در سال 195هجری در مدينه ولادت يافت . نام نامي اش محمد معروف به جواد و تقی است و در آخرین روز ماه ذیقعده سال ۲۲۰ هجری در ۲۵ سالگی به شهادت رسید.😔 🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸 @montazer_koocholo
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔖 👵استاد مریم نشیبا 🔖قصه امشب: نمیخوام دوست ندارم 🔗رده سنی: بالای ۴ سال @montazer_koocholo
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍃 منتظر کوچولو های عزیزم سلام🖐 روزتون بخیر😍 روز روز زیارتی عزیزمون هسته💚 پس بیایین سلام ویژه اقا رو بخونیم☺️ @montazer_koocholo
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📽 📺انیمیشن: خورشید گمشده_قسمت دوم🌞 دوستای خوب 😊و مهربون خداجون 💞 🧡امروز 🌤جمعه س و ما بیشتر از روزای دیگه یاد امام مهدی جونمون 💖هستیم 💙برای لحظه لحظه ی زندگیم از خدا💓ممنونم که آقا و مولا رو دارم فقط اینکه 😞🤔نمیبینمشون چون دشمنای زیادی دارن که قصد شهید کردنشونو😭 دارن و هنوز یاران امام به تعداد کافی نرسیدن که آقاجان انقلاب ( قیام) خودشون رو شروع کنن 🤗🤗 💚خداجون یارای امام زمان💗 رو بیشترکن @montazer_koocholo
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📣 📚 🤔 دوست واقعی کیه؟ 🔴دوست واقعی کسیه که تو زمان مشکلات و زمانی که تو نیستی، فراموشت نکنه. 📗 برگرفته از حکمت ۱۳۴ @montazer_koocholo
موش کوچولو و شتر.mp3
7.5M
🌹موش کوچولو و شتر🌹 🙍‍♂بالای ۴ سال 🎤با اجرای : اسماعیل کریم نیا (عموقصه گو) 🗣قرائت : سوره تین 🎶تدوین:عمو قصه گو 📚منبع:قصه های کهن ایرانی @montazer_koocholo
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📚 🔺..سعی می کنید به فرزندتان توضيح دهيد كه چرا نبايد مزاحم شما شود و احتمالاً به علت اين وقفه در روند کارتان احساس ناخوشايندي☹️پيدا مي كنید. ✅در واقع اگر شما همه نوع روشي را امتحان كرده اید و نتیجه لازم را نگرفته اید، حالا می توانید بازي * دو چيز در یک زمان * را امتحان كنيد و ببينيد كه آيا نتايج مثبتي دارد يا خير❓ ميتوانيد از اين روش در هنگام شام، در اتومبيل يا در هنگام بازي استفاده کنيد.😉 اگر كودك شما در سن پيش دبستاني است، می توانيد اين بازي را با كلمات مشابه و متفاوت آغاز كنيد، ميتوانيد بگوئيد: من سرم را تكان می دهم، حالا پايم را به زمين ميكوبم. آيا در اين دو حالت كارهاي مشابهي انجام داده ام یا متفاوت❓ سپس می توانید کلمه *انجام ندادم* را اضافه كنيد، يعني بگوئيد: من سرم را تکان دادم، ولی من...( اين کار را ) انجام ندادم❗️ به كودك خود اجازه دهيد تا جاي خالي را با جملاتي مثل؛ دست زدن و...تكميل كند. تا زماني كه كودك علاقه نشان ميدهد ميتوانيد جملاتي نظیراين را، به بازي اضافه كنيد. مثلا: من يك درخت ديدم. آيا تو هم چيزي شبيه به آن ديدي يا اينكه متفاوت بود❓ چه چيزي را نديدي❓ ✅ حالا مي توانيد بگوئيد: ميخواهيم بازي دو چيز در يك زمان را انجام دهيم. من ميتونم سرم را تكان بدهم و [همزمان] پايم را به زمين بزنم. تو چه كاري را ميتوني به طور همزمان انجام بدي؟ حالا ميتوانيد اين جمله را اضافه كنيد: من نمي توانم همزمان بنشينم و بايستم، تو چه کاری را نمیتوانی همزمان انجام بدی🤔 @montazer_koocholo
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
امروز که ۹ ساله میشم😌 فرشته خدا میشم مامان و بابا و برادرم شاد میشن😍 حجاب کنم یا نکنم❓ حالا که ۹ ساله شدم فرشته خدا شدم رفتم خونه ی همسایه مون حجاب کنم یا نکنم❓ امشب خونه ی عموم میرم عموم بود و پسرعموم جلوی عموم حجاب کنم یا نکنم❓ پسرعموم پس چی میشه؟ حجاب کنم یا نکنم❓ امروز که ۹ ساله شدم می خوام برم چسب بخرم حجاب کنم یا نکنم❓ دایی جونم پشت درِه، می خوام درو وا بکنم حجاب کنم یا نکنم❓ می خوام برم نون بخرم حجاب کنم یا نکنم❓ عموم اومده به خونمون حجاب کنم یا نکنم❓ سلام سلام آى بچه ‏ها آى بچه‏ ها آى غنچه‏ ها🌹 فرشته‏ ها💫 گوشاتونو خوب تیز کنید به من بگین بلند بگین‏ کى محرمه کى نامحرمه⁉️ عموى من، برادر باباى من محرم یا نامحرمه❓ پسر خاله که اومده به مهمونى محرم یا نامحرمه❓ شوهر خواهرم پشت دره مى‏خوام درو وا بکنم‏ چادر بپوشم یا نپوشم⁉️ پسر عمو که اومده خونه ما به مهمونى محرمه یا نامحرمه❓ پدر بزرگ قصه میگه قصه‏ هاى خوب و قشنگ‏ محرمه یا نامحرمه❓ مى‏خوام برم به بقالى تا بخرم یک سیر پنیر چادر بپوشم یا نپوشم❓ چادر بپوش چادر بپوش راستى کیه در مى‏ زنه؟ پسر دایى پشت درِ چادر بپوشم یا نپوشم❓ چادر بپوش چادر بپوش‏☺️ @montazer_koocholo
قسمت اول با دیدن برکه صدای خنده و شادی😄 بچه ها به هوا برخاست همگی از شدت گرما تنی به اب زدیم چند روز بود که از مکه راه افتاده بودیم خستگی و گرما همه را کلافه کرده بود😰 از تیغ افتاب در سایه سار نخل های🌴 اطراف مکه🕋 پناه گرفتیم با اب برکه گلو تشنه مان را تر کردیم نسیم غروب همه بچه ها را به وجد اورده بود😍 بزرگ تر ها هرکدام مشغول کاری بودند مرد ها در برپایی چادر⛺️ به هم کمک میکردند و زن ها مشغول تهیه و تدارک شام شدند 🍽 عده ایی هم به استراحت مشغول شدند تا خستگی چند روز بیابان را از تن بیرون کنند..😊 خورشید☀️ هم دیگر داشت اخرین اشعه خود از مغرب را جمع میکرد 🙂 در تاریک و روشن غروب صدای اذان🗣 بلند شد کاروانیان🐫 با شنیدن صدای اذان کار هایشان را رها کردند تا خود را برای نماز جماعت اماده کنند عده ایی نیز مشعل هایی را کنار برکه و اطرف چادر نصب کردند⛺️ پدر بزرگ👴 هم خود را به صف نماز گزاران رساند تا در زیر درختان خرما 🌴کنار برکه نماز را به جا اورد😇 @montazer_koocholo
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ذره ذره جمع گردد.mp3
12.24M
🌹ذره ذره جمع گردد🌹 🙍‍♂بالای ۴ سال 🎤با اجرای : اسماعیل کریم نیا (عموقصه گو) 🗣قرائت : سوره همزه 🎶تدوین:عمو قصه گو 📚منبع:قصه های کهن ایرانی @montazer_koocholo
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔔 قسمت دوم هوای خنک اطراف برکه با لطافت شبهای بیابان در هم امیخته بود ، عطر خوشی فَضای اطراف را پر کرده بود.😌 زیر نور مشعل ها و ماه🌜 که در آسمان خود نمایی میکرد به یاد شبهای پیش افتادم ‌: پدر بزرگ داستان اخرین سفر خود را با پیامبر اکرم (ص)🌟 به مکه🕋 را برایمان تعریف میکرد و از ان روز ها خاطرات زیادی داشت و هر شب قصه های شیرینی را از اخرین سفر پیامبر برایمان ما بچه ها نقل میکرد 😍 صدای ارام و متین او همراه با لطافت هایش همه بچه ها را شیفته شنیدن داستان هایش ساخته بود‌. 😊 این زمان هم فرصت خوبی بود تا بزرگتر ها به کار های خود برسند گاهی هم انها به ما ملحق میشدند تا پای حرفهای او بشینند 😉 با صدای جمعیت به خود امدم نماز تمام شده بود و بزرگتر ها هر کدام به دنبال کار خود رفته بودند. انها مشغول کار هایشان شده بودند پدر بزرگ به نخل بزرگ 🌴 تکیه داده بود و با صدای مهربان و دل نشینی گفت: عزیزانم بچه های خوبم! می بینم که امروز از بودن در کنار ان برکه لذت بردید و خیلی به شما خوش گذشت بازی و شادی ما را هم خوشحال میکند ☺️ پس از گرما و تشنگی زیاد😰 این اب به ما هم جانی دوباره بخشید و خستگی زیاد را راه را از یاد بردیم 🤗 یادم می اید در ان سفر نیز ما چنین احساسی داشتیم 😊 روزی که به این برکه رسیدیم هرکس مشغول انجام کار هایش بود ما نیز چون شما مشغول بازی و تفریح بودیم😊 @montazer_koocholo