کارتون #بابا_لنگ_دراز قسمت ۳۳ #روز_های_زوج @montazer_koocholo

#والدین_بخوانند #ادامه_مبحث 💠..سپس مادر از دخترش در مورد چگونگي ملاقات کردن يا ديدار آن دو پرسيد. ام البنین جواب داد: مي تونيم قرار بگذاريم و يک روز از هفته را با هم بازي کنيم يا جايي بريم🤩 ✅در اين طور مواقع که دوستان احتمالاً بايد دوري از يکديگر را با فرسنگ ها فاصله تحمل کنند، مي توانند در اوايل جدايي ديدارها را ،کوتاه کرده تا تحمل دوري براي هر دو طرف آسان تر شود👌 💫خانم احمدی نيز مادري است که اين مشکل براي دختران او نيز ايجاد شده است. او معتقد است که جدايي از دوستان بسيار سخت و دشوار مي باشد اما شايد اين روش خوبي باشد تا دخترهايم براي جدايي هاي بعدي که در زندگيشان رخ مي دهد مانند از دست دادن مادربزرگ و يا ديگر اعضاي خانواده، آمادگي لازم را داشته باشند. اين تجارب به آنها کمک خواهد کرد تا با اين گونه مسائل بخوبي کنار آيند. ❌توجه داشته باشيد، اين پيام مهمي براي ماست. زماني که زندگي ما را با موقعيت هاي اين چنيني مواجه مي کند، مي توانيم از اين تجارب و فرصت ها استفاده کنيم تا در آينده سختي ها را براحتي تحمل کنيم. ما نمي توانيم از آنچه که در آينده رخ خواهد داد مطمئن شويم اما می توانيم به توانايي هاي خويش براي مهارت مساله گشايی اعتماد کنيم🤗 #مبحث_جدید 💠به فرزندتان کمک کنيد تا مرگ عزيزان را تحمل کنند 💫مرگ جزءِ لاينفک زندگي است. شايد همه ما مي خواهيم فرزندانمان شاهد هيچ گونه مرگ يا فقداني، نباشند. اما چنين چيزي غير ممکن است. برخي اوقات احتمال دارد با ندانم کاريهاي خويش به آنها آسيب برسانيم... #روز_های_زوج #ادامه_دارد @montazer_koocholo

🎞نماهنگ|باب الحوائج⚜ ◾️همخوانی استدیویی به مناسبت شهادت مظلومانه حضرت امام کاظم علیه السلام ⚜کاری از: 💠گروه تواشیح بین المللی تسنیم💠

فصل دوم #زنان_کوچک قسمت ۲ #روز_های_زوج @montazer_koocholo

😉سفارشی بسیار جالب و زیبا 😊 🌺#فیلم بسیار زیبای #میزبان خورشید داستانی بسیار زیبا در مورد امام کاظم علیه السلام 👇👇👇👇 ❇️داستان بی بی #شطیطه 👈قسمت اول 🔷🔸💠🔸🔷 @montazer_koocholo

🏴🥀🏴🥀🏴🥀🏴🥀🏴 کلیپ داستانی شهادت امام موسی کاظم علیه‌السلام 🏴🥀🏴🥀🏴🥀🏴🥀🏴 #شهادت_امام_موسی_کاظم 🍃✨🌸✨🍃✨🌸✨🍃 @montazer_koocholo

#داستان #شهادت_امام_کاظم_علیه_السلام ✨مردِ خدا✨ قسمت اول: من فرستاده ی مخصوص هارون الرشید بودم؛ کسی که نامه های محرمانه📝را به دست آدمهای مهم یا سرداران جنگ می رساند. من هیچ وقت از نوشته های آن نامه ها خبر نداشتم. همیشه آن نامه ها مهر و موم می شد. بعد خود وزیر بزرگ به من می داد تا ببرم. هم خليفه و هم وزیر بزرگ، به من اعتماد داشتند و می دانستند که آدم خطا کاری نیستم و به آنها خیانت نمی کنم اما این بار وضع فرق می کرد. من از متن این نامه خبر داشتم😔نامه ی مهمی که خلیفه خطاب به عیسی، حاکم بصره نوشته بود: «بعد از خواندن دستور من در این نامه، درنگ نکن و زندانی ات، موسی بن جعفر را بکش!😢نمیدانم چرا مثل همیشه آرام نبودم و با خیال راحت، به سفر مأموریتی ام نمی رفتم. دست و دلم می لرزید. وقتی سوار بر اسبم🐎 به سمت زندان بصره که در بیرون شهر بود رفتم، فکرهای زیادی به سرم افتاد. یادم آمد همین چند سال پیش، یک بار حال خليفه خیلی بد شد. سرفه های عجیب و غریبی می کرد🤧و به خوردن هیچ غذایی اشتها نداشت. طبيب ها یکی پس از دیگری می آمدند و او را معاینه می کردند؛ اما هیچ کدامشان جواب درستی نمی دادند و فقط می گفتند: «باید برای خلیفه دعا کرد🤲 تا خوب شود؛ چون ما از معالجه اش عاجز و درمانده هستیم!» بعد هم یکی دو نفر از آنها گفتند: «بروید موسی بن جعفر (ع) را به بالین خلیفه بیاورید. اگر او دعا کند، حتمأ خليفه خوب می شود!» من و یکی از نزدیکان خلیفه مأمور شدیم به سراغ موسی بن جعفر (ع) برویم. ما خواسته ی حکومت را به او رساندیم. او وقتی به طرف قصر خليفه می آمد، مشغول خواندن دعا بود #ادامه_دارد @montazer_koocholo

😉به نظر شما بچه ها به بی بی شطیطه چی گفتن 😊 🌺#فیلم بسیار زیبای #میزبان خورشید 👇👇👇👇 ❇️داستان بی بی #شطیطه 👈قسمت دوم 🔷🔸💠🔸🔷 @montazer_koocholo