#ادامه_داستان_مردِ_خدا
#شهادت_امام_کاظم_علیه_السلام
قسمت دوم:
وقتی به محل استراحت رسید، حال خليفه خوب شد. خیلی عجیب بود😳 همه ی بزرگان و امیران فهمیده بودند که شفای هارون الرشید به خاطر دعای موسی بن جعفر عليه السلام بوده است؛ اما آن قدر مغرور و کینه توز👿بودند که به زبان نیاوردند. بعضی از بزرگان از او پرسیدند: «چه دعایی خواندید تا خلیفه خوب شد؟» او جواب داد: «گفتم: خدایا! تو که او را به خاطر گناه خودش بیمار ساخته ای، به خاطر بندگی و عبادت من شفا بده☺️» اما حالا خليفه آن دعا و لطف او را از یاد برده بود و با این دستور تازه، داشت دست به جنایت بزرگی می زد😢 به گمانم او چند بار موسی بن جعفر عليه السلام را به تبعید یا زندان⛓ فرستاده بود. حالا هم نوه ی پیامبر خدا را در زندان شهر بصره زندانی کرده بود! نامه را به بصره بردم و به عیسی دادم؛ اما شنیدم وقتی او نامه ی خلیفه را می خواند، شروع می کند به لرزیدن😥 فوری کاغذ و قلمی برمی دارد و با ناراحتی به خلیفه می نویسد:
به خدا قسم، او را نمی کشم. هر دفعه که پشت در زندان می ایستم و به صدای او گوش می سپارم، حتی یک بار نمی بینم که او به من یا شما توهین کند. می فهمید؟ او فقط دعا می کند...!»😔
👆....یک بار هم شنیدم که یکی از زندان بانها در زندان به موسی بن جعفر عليه السلام گفته: «به هارون الرشید نامه ای📝 بنویسید و از او بخواهید آزادتان کند! از این زندان به آن زندان، خسته نشدید؟ او هم جواب داده: «خداوند❤️ به حضرت داود عليه السلام وحی کرد: هر وقت بنده ای به جای من، به کس دیگری امید بست، درهای آسمان به رویش بسته می شود و زمین زیر پایش خالی می گردد. من به غیر خدا دل ببندم؟ به هارون؟!...😏 حالا خليفه مردی را زندان بان او کرده که یک جلاد سنگدل👹 است و به هیچ کس رحم نمی کند. اسمش «سِندی بن شاهک» است؛ کسی که تصمیم گرفته امام شیعیان را شهید کند؟😭 #پایان
✨خدایا به حق امام موسی کاظم علیه السلام💜ظهور امام مهدی مهربون مون رو هر چه زودتر برسون